ParsQuran
سوره 20: طه - جزء 16

فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿۱۰۶﴾
انصاریان: پس آنها را به صورت دشتی هموار و صاف وامی گذارد،
خرمشاهی: و زمين را همچون دشتى هموار رها مى‏كند
فولادوند: پس آنها را پهن و هموار خواهد كرد
قمشه‌ای: آن‌گاه پست و بلندیهای زمین را چنان هموار گرداند.
مکارم شیرازی: سپس زمين را صاف و هموار و بيآب و گياه رها مي‏سازد!
لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿۱۰۷﴾
انصاریان: که در آن هیچ کژی و پستی و بلندی نمی بینی.
خرمشاهی: كه در آن نه نشيبى مى‏بينى و نه فرازى‏
فولادوند: نه در آن كژى مى ‏بينى و نه ناهموارى
قمشه‌ای: که در آن ابدا هیچ بلندی و پستی نخواهی دید.
مکارم شیرازی: به گونه‏ اي كه در آن هيچ پستي و بلندي نمي‏بيني!
يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿۱۰۸﴾
انصاریان: در آن روز همه انسان ها دعوت کننده را که هیچ انحرافی ندارد [برای ورود به محشر] پیروی می کنند و صداها در برابر [خدای] رحمان فرو می نشیند و جز صدایی آهسته [چیزی] نمی شنوی.
خرمشاهی: در آن روز همه از منادى [اسرافيل‏] پيروى مى‏كنند، كه در كارش هيچ‏گونه كژى نيست، و صداها همه در برابر خداى رحمان به خاموشى گرايد، آنگاه جز نوايى نرم نشنوى‏
فولادوند: در آن روز [همه مردم] داعى [حق] را كه هيچ انحرافى در او نيست پيروى مى كنند و صداها در مقابل [خداى] رحمان خاشع مى‏ گردد و جز صدايى آهسته نمى ‏شنوى
قمشه‌ای: در آن روز خلایق همه از پی کسی که آنها را به راه مستقیم به عرصه قیامت دعوت کند (یعنی اسرافیل) ناچار خواهند رفت، و صداها پیش خدای رحمان خاشع و خاموش گردد که جز زیر لب و آهسته صدایی نخواهی شنید.
مکارم شیرازی: در آن روز همگي از دعوت كننده الهي پيروي كرده (و دعوت او را به حيات مجدد لبيك مي‏گويند) و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان خاضع مي‏گردد، و جز صداي آهسته چيزي نمي‏شنوي!
يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿۱۰۹﴾
انصاریان: در آن روز شفاعت کسی سودی ندهد مگر آنکه [خدای] رحمان به او اذن دهد و گفتارش را [در مورد شفاعت از دیگران] بپسندد.
خرمشاهی: در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر براى كسى كه خداوند رحمان به او اجازه دهد و از سخن او خشنود باشد
فولادوند: در آن روز شفاعت [به كسى] سود نبخشد مگر كسى را كه [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد
قمشه‌ای: در آن روز، شفاعت هیچ‌کس سود نبخشد جز آن‌کس که خدای رحمان به او رخصت شفاعت داده و سخنش را پسندیده باشد.
مکارم شیرازی: در آن روز شفاعت (هيچكس) سودي نمي‏بخشد، جز كسي كه خداوند رحمان به او اجازه داده و از گفتار او راضي است.
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا ﴿۱۱۰﴾
انصاریان: [خدا] آنچه را [از احوال و اعمال بندگان] پیش روی آنهاست و آنچه را [از ثواب و کیفر] در آینده دارند، می داند و آنان از جهت دانش به او احاطه ندارند،
خرمشاهی: آنچه پيش‏رو و آنچه پشت‏سرشان است، مى‏داند و آنان به او احاطه علمى ندارند
فولادوند: آنچه را كه آنان در پيش دارند و آنچه را كه پشت‏ سر گذاشته‏ اند مى‏ داند و حال آنكه ايشان بدان دانشى ندارند
قمشه‌ای: و خدا (به علم ازلی) بر همه آینده و گذشته خلایق آگاه است و خلق را ابدا به او احاطه و آگاهی نیست.
مکارم شیرازی: آنچه را آنها (مجرمان) در پيش دارند و آنچه را (در دنيا) پشت سر گذاشتند مي‏داند، ولي آنها احاطه به (علم) او ندارند.
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا ﴿۱۱۱﴾
انصاریان: و همه چهره ها در برابر [خدای] زنده قائم به ذات خاضع و فروتن می شوند، و کسی که بار ظلم و ستمی با خود برداشت، مسلماً محروم و ناامید شود،
خرمشاهی: و سرها در برابر [پروردگار] زنده پاينده فرود آيد، و هر كسى بار ستمى برداشته باشد، نوميد گردد
فولادوند: و چهره ‏ها براى آن [خداى] زنده پاينده خضوع مى كنند و آن كس كه ظلمى بر دوش دارد نوميد مى‏ ماند
قمشه‌ای: و بزرگان عالم همه در پیشگاه عزت آن خدای حی توانا ذلیل و خاضعند و (در آن روز) هر که بار ظلم و ستم به دوش دارد سخت زبون و زیانکار است.
مکارم شیرازی: و همه چهره‏ ها (در آن روز) در برابر خداوند حي قيوم خاضع مي‏شود، و مايوس (و زيانكار) كساني كه بار ظلم بر دوش كشيدند!
وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿۱۱۲﴾
انصاریان: و هر که کارهای شایسته انجام دهد، در حالی که مؤمن باشد، نه از ستمی [درباره حقّش] بیم و هراس خواهد داشت و نه از کاستی و نقصانی [در اجر و مزدش.]
خرمشاهی: و هركس كه كارهاى شايسته كرده باشد و مؤمن باشد از ستم و كاستى [در پاداشش‏] نترسد
فولادوند: و هر كس كارهاى شايسته كند در حالى كه مؤمن باشد نه از ستمى مى‏ هراسد و نه از كاسته شدن [حقش]
قمشه‌ای: و هر کس اعمالش نیکو است و (به خدا هم) ایمان دارد از هیچ ستم و آسیبی بیمناک نخواهد بود.
مکارم شیرازی: (اما) آن كس كه اعمال صالحي انجام دهد در حالي كه مؤ من باشد نه از ظلمي مي‏ترسد، و نه از نقصان حقش.
وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا ﴿۱۱۳﴾
انصاریان: و این گونه آن را قرآنی به زبان عربی [فصیح و گویا] نازل کردیم، و در آن هشدارها و تهدیدهای گوناگون آوردیم، امید است [از عقاید و آرای بی پایه و گناه و طغیان] بپرهیزند، یا برای آنان بیداری و هشیاری پدید آورد.
خرمشاهی: و بدين‏سان آن را به صورت قرآنى عربى نازل كرديم و در آن گونه‏گونه هشدار آورديم، باشد كه پروا پيشه كنند، يا پندى براى آنان پديد آورد
فولادوند: و اين گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل كرديم و در آن از انواع هشدارها سخن آورديم شايد آنان راه تقوا در پيش گيرند يا [اين كتاب] پندى تازه براى آنان بياورد
قمشه‌ای: و ما این‌گونه این (قرآن عظیم) را قرآنی با فصاحت کامل عربی بر تو فرستادیم و در آن وعده‌ها و اهوال قیامت را به انواع گوناگون تذکر دادیم، باشد که مردم پرهیزکار شوند یا پندی از نو بر ایشان آورد.
مکارم شیرازی: و اينگونه آنرا قرآني عربي (فصيح و گويا) نازل كرديم، و انواع وعيدها (و انذار) را در آن بازگو نموديم، شايد آنها تقوا پيشه كنند، يا براي آنان تذكري ايجاد نمايد!
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا ﴿۱۱۴﴾
انصاریان: برتر و بلند مرتبه است خدا [یِ یگانه] که فرمانروای هستی و حقّ محض است؛ و پیش از آنکه وحی کردن قرآن بر تو پایان گیرد در خواندنش شتاب مکن، و بگو: پروردگارا! دانش مرا بیفزای.
خرمشاهی: بزرگا خداوندى كه پادشاه بر حق است، و در [باز خوانى‏] قرآن پيش از به پايان رسيدن وحى آن شتاب مكن، و بگو پروردگارا مرا دانش‏افزاى‏
فولادوند: پس بلندمرتبه است‏ خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پيش از آنكه وحى آن بر تو پايان يابد شتاب مكن و بگو پروردگارا بر دانشم بيفزاى
قمشه‌ای: پس بلند مرتبه است و بزرگوار خدایی که به حق و راستی پادشاه ملک وجود است و تو (ای رسول) پیش از آنکه وحی قرآن تمام و کامل به تو رسد تعجیل در (تلاوت و تعلیم) آن مکن و دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا.
مکارم شیرازی: پس بلند مرتبه است خداوندي كه سلطان حق است، و نسبت به قرآن عجله مكن پيش از آن كه وحي آن بر تو تمام شود، و بگو پروردگارا علم مرا افزون كن!
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿۱۱۵﴾
انصاریان: یقیناً پیش از این به آدم سفارش کردیم [که از میوه آن درخت نخورد] پس فراموش کرد و عزمی استوار برای او نیافتیم.
خرمشاهی: و از پيش به آدم سفارش كرديم، ولى فراموش كرد، و در او عزمى استوار نيافتيم‏
فولادوند: و به يقين پيش از اين با آدم پيمان بستيم و[لى آن را] فراموش كرد و براى او عزمى [استوار] نيافتيم
قمشه‌ای: و همانا ما پیش از این با آدم عهدی بستیم (که فریب شیطان نخورد) و او فراموش کرد و در آن عهد او را استوار و ثابت قدم نیافتیم.
مکارم شیرازی: ما از آدم از قبل پيمان گرفته بوديم، اما او فراموش كرد، عزم استواري براي او نيافتيم!