ParsQuran
سوره 2: البقرة - جزء 2

وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۳۴﴾
انصاریان: و کسانی از شما که می میرند و همسرانی باقی می گذارند، باید همسرانْ چهار ماه و ده روز انتظار برند [و از شوهر کردن خودداری ورزند]؛ پس چون به پایان مدتشان رسیدند، در آنچه درباره خودشان به طور شایسته و متعارف [نسبت به ازدواج یا ترک آن] انجام دهند بر شما [حاکمان، وارثان متوفّی و اقوام زنان] گناهی نیست؛ و خدا از آنچه انجام می دهید، آگاه است.
خرمشاهی: و كسانى از شما كه جان مى‏سپارند و همسرانى به جا مى‏گذارند، [آن زنان‏] بايد چهارماه و ده روز درنگ كنند [عده نگهدارند] و چون مدت عده‏شان را به سر رساندند، در آنچه به وجه پسنديده در حق خويش مى‏كنند بر آنان گناهى نيست و خداوند از آنچه مى‏كنيد آگاه است‏
فولادوند: و كسانى از شما كه مى‏ ميرند و همسرانى بر جاى مى‏ گذارند [همسران] چهار ماه و ده روز انتظار مى ‏برند پس هرگاه عده خود را به پايان رساندند در آنچه آنان به نحو پسنديده درباره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است
قمشه‌ای: و مردانی که بمیرند و زنانشان زنده مانند، آن زنان باید از شوهر کردن خودداری کنند تا مدّت چهار ماه و ده روز بگذرد، پس از انقضاء این مدت بر شما گناهی نیست که آنان در حق خویش کاری شایسته کنند (از زینت کردن و شوهر نمودن)، و خداوند از کردارتان آگاه است.
مکارم شیرازی: و كساني كه از شما ميميرند و همسراني باقي ميگذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عده نگه دارند)! و هنگامي كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهي بر شما نيست كه هر چه ميخواهند، درباره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مي‏كنيد، آگاه است.
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۳۵﴾
انصاریان: در سخنانی که هنگام خواستگاری زن ها [یی که در عدّه وفات اند] بدون صراحت و وضوح گویید [مانند اینکه من «خوش معاشرتم» و «زن دوستم» و به زنی که دارای چنین صفاتی باشد علاقه مندم] یا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان دارید، گناهی بر شما نیست. خدا می داند که شما به زودی آنان را [بر اساس میل فطری و خواسته طبیعی] یاد خواهید کرد؛ ولی با آنان در پنهانی و خلوت قرار ازدواج نگذارید، جز آنکه گفتاری پسندیده [و بدون صراحت و وضوح] بگویید. و هرگز تصمیم بستن عقد ازدواج نگیرید تا عدّه وفات به پایان رسد، و بدانید که خدا آنچه در دل دارید می داند؛ بنابراین از [مخالفت با] او بپرهیزید، و بدانید که خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
خرمشاهی: و نيز در خواستگارى از زنان [مطلقه، يا همسر مرده‏] آنچه به كنايه بر زبان آوريد يا در دل نگه داريد، گناهى بر شما نيست، خداوند مى‏داند كه به زودى از آنان ياد خواهيد كرد، ولى در نهان به آنان وعده ندهيد، مگر آنكه سخنى سنجيده بگوييد، و آهنگ عقد ازدواج نكنيد تا عده به سر رسد، و بدانيد كه خداوند از آنچه در دل داريد آگاه است، از او بر حذر باشيد و بدانيد كه خداوند آمرزگار بردبار است‏
فولادوند: و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان [در عده وفات] خواستگارى كرده يا [آن را] در دل پوشيده داشته‏ ايد بر شما گناهى نيست‏ خدا مى‏ دانست كه [شما] به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد و به عقد زناشويى تصميم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مى‏ داند پس از [مخالفت] او بترسيد و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است
قمشه‌ای: و باکی بر شما نیست که به فکر خواستگاری آن زنان برآیید یا نیّت ازدواج را در دل داشته بدون اظهار، تنها خدا داند که از این پس از دل به زبان خواهید آورد، ولیکن (در عدّه) با آنها پنهانی قرار و پیمانی نگذارید مگر آنکه سخنی به میزان شرع گویید، ولی عزم عقد و ازدواج مکنید تا زمان عدّه آنها منقضی شود، و بدانید که خداوند از نیّات درونی شما آگاه است، پس از او بترسید و بدانید که خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
مکارم شیرازی: و گناهي بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زناني كه همسرانشان مردهاند) خواستگاري كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). خداوند ميدانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد، (و با خواسته طبيعي شما به شكل معقول، مخالف نيست،) ولي پنهاني با آنها قرار زناشويي نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديدهاي (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولي در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عده آنها سر آيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مي‏داند! از مخالفت او به پرهيزيد و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمي‏كند)!
لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ ﴿۲۳۶﴾
انصاریان: اگر زنان را پیش از آمیزش جنسی یا تعیین مهریه طلاق دادید [در این طلاق] بر شما گناهی نیست؛ و [در چنین موقعیتی بر شما واجب است] آنان را [از مال خود] بهره ای شایسته و متعارف دهید؛ توانگر به اندازه خویش، و تنگدست به اندازه خویش که این حقّی لازم بر عهده نیکوکاران است.
خرمشاهی: بر شما گناهى نيست كه زنانى را كه با آنان نزديكى نكرده و مهر نيز تعيين نكرده‏ايد، طلاق دهيد، ولى آنان را [به عطيه‏اى‏] بهره‏مند سازيد [عطيه‏اى‏] كه به وجه پسنديده بر عهده توانگر به اندازه توانش و بر تنگدست نيز به اندازه توانش نهاده شده است كه بر نيكوكاران مقرر است‏
فولادوند: اگر زنان را مادامى كه با آنان نزديكى نكرده و بر ايشان مهرى [نيز] معين نكرده‏ ايد طلاق گوييد بر شما گناهى نيست و آنان را به طور پسنديده به نوعى بهره‏ مند كنيد توانگر به اندازه [توان] خود و تنگدست به اندازه [وسع] خود [اين كارى است] شايسته نيكوكاران
قمشه‌ای: باکی بر شما نیست اگر طلاق دهید زنانی را که با آنان مباشرت نکرده و مهری مقرّر نداشته‌اید ولی آنها را به چیزی بهره‌مند سازید، دارا به قدر خود و نادار به قدر خویش به بهره‌ای شایسته او، که این سزاوار مقام نیکوکاران است.
مکارم شیرازی: اگر زنان را قبل از آميزش جنسي يا تعيين مهر، (به عللي) طلاق دهيد، گناهي بر شما نيست. (و در اين موقع،) آنها را (با هديه‏ اي مناسب،) بهرهمند سازيد! آن كس كه توانايي دارد، به اندازه توانايياش، و آن كس ‍ كه تنگدست است، به اندازه خودش، هديه‏ اي شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد) بدهد! و اين بر نيكوكاران، الزامي است.
وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲۳۷﴾
انصاریان: و اگر آنان را پیش از آمیزش جنسی طلاق دهید، در حالی که برای آنان مهری تعیین کرده اید، پس [بر شما واجب است] نصف آنچه تعیین کرده اید [به آنان بپردازید]، مگر آنکه خود آنان یا کسی که پیوند ازدواج به دست اوست [مانند ولی یا وکیل] آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما [که تمام مهریه را به زن بپردازید،] به پرهیزکاری نزدیک تر است. و فزون بخشی و نیکوکاری را در میان خودتان فراموش نکنید که خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.
خرمشاهی: و اگر پيش از نزديكى با آنان، خواستيد طلاقشان بدهيد، و مهرى برايشان تعيين كرده بوديد، پرداختن نيمه آن بر عهده شماست، مگر آنكه زنان [آن نيمه را] ببخشند، يا كسى كه سررشته نكاح در دست اوست [نيمه ديگر را هم‏] ببخشد [و مهر را به تمامى بدهد] و بخشش و بخشايش نزديكتر به پرهيزگارى است، و بزرگوارى را در بين خودتان فراموش نكنيد، كه خداوند از كار و كردار شما آگاه است‏
فولادوند: و اگر پيش از آنكه با آنان نزديكى كنيد طلاقشان گفتيد در حالى كه براى آنان مهرى معين كرده‏ ايد پس نصف آنچه را تعيين نموده‏ ايد [به آنان بدهيد] مگر اينكه آنان خود ببخشند يا كسى كه پيوند نكاح به دست اوست ببخشد و گذشت كردن شما به تقوا نزديكتر است و در ميان يكديگر بزرگوارى را فراموش مكنيد زيرا خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد بيناست
قمشه‌ای: و اگر زنها را قبل از مباشرت با آن‌ها طلاق دهید، در صورتی که بر آنان مهر مقرّر داشته‌اید بایستی نصف مهری را که تعیین شده به آنها بدهید مگر آنها خود گذشت کنند یا کسی که امر نکاح به دست اوست (مثل پدر یا جدّ) از آن حق در گذرند، و گذشت کردن به تقوا و خدا پرستی نزدیکتر است، و فضیلتهایی که در نیکویی به یکدیگر است فراموش مکنید، (و بدانید) که خداوند به هر کار (نیک و بد) شما بیناست.
مکارم شیرازی: و اگر زنان را، پيش از آنكه با آنها تماس بگيريد و (آميزش جنسي كنيد) طلاق دهيد، در حالي كه مهري براي آنها تعيين كردهايد، (لازم است) نصف آنچه را تعيين كردهايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند، يا (در صورتي كه صغير و سفيه باشند، ولي آنها، يعني) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) بپرهيزكاري نزديكتر است. و گذشت و نيكوكاري را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مي‏دهيد، بيناست!
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾
انصاریان: بر همه نمازها و به ویژه نماز میانه [که بر اساس پاره ای از روایات، نماز ظهر است] محافظت کنید، و [هنگام عبادت] فروتنانه برای خدا قیام کنید.
خرمشاهی: بر نمازهاى پنج‏گانه مواظبت كنيد، به ويژه نماز ميانه، و فروتنانه در برابر خدا [به نماز] بايستيد
فولادوند: بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد و خاضعانه براى خدا به پا خيزيد
قمشه‌ای: بر نمازها مواظبت و توجه کامل داشته باشید و به خصوص نماز وسطی (صبح) و به طاعت خدا قیام کنید.
مکارم شیرازی: در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطي ( نماز ظهر) كوشا باشيد! و از روي خضوع و اطاعت، براي خدا بپاخيزيد.
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۹﴾
انصاریان: پس اگر [از دشمن یا حیوانات درنده یا خطر دیگر] ترس داشتید، [نماز را] پیاده یا سواره بخوانید و هنگامی که امنیت یافتید، خدا را [با خواندن نماز] یاد کنید، نمازی که آن را در ضمن سایر برنامه های دینی که دانای به آنها نبودید، به شما آموخت.
خرمشاهی: ولى اگر بيمناك بوديد [نماز خوف را] پياده يا سواره [به جاى آوريد] و چون امن و آسايش يافتيد، خدا را ياد كنيد، كه آنچه نمى‏دانستيد به شما آموخت‏
فولادوند: پس اگر بيم داشتيد پياده يا سواره [نماز كنيد] و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد كه آنچه نمى‏ دانستيد به شما آموخت
قمشه‌ای: پس اگر شما را بیم خطری از دشمن باشد به هر حال که میسّر است، پیاده یا سواره نماز به جای آرید و آن گاه که ایمنی یافتید خدا را یاد کنید که او شما را به آنچه نمی‌دانستید دانا گردانید.
مکارم شیرازی: و اگر (به خاطر جنگ، يا خطر ديگري) بترسيد، (نماز را) در حال پياده يا سواره انجام دهيد! اما هنگامي كه امنيت خود را باز يافتيد، خدا را ياد كنيد! ( نماز را به صورت معمولي بخوانيد!) همانگونه كه خداوند، چيزهايي را كه نميدانستيد، به شما تعليم داد.
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۴۰﴾
انصاریان: و کسانی از شما که مرگشان نزدیک می شود، و همسرانی به جا می گذارند، باید برای همسرانشان وصیت کنند که آنان را تا یک سال بدون بیرون کردن از خانه از هزینه زندگی بهره مند سازند. پس اگر [به اختیار خود] بیرون رفتند، در آنچه نسبت به خود [از ازدواج یا انتخاب شغل] به طور شایسته و متعارف انجام دهند، بر شما [وارثان میّت به سبب نپرداختن هزینه زندگی آنان] گناهی نیست؛ و خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: و كسانى از شما كه جان مى‏سپارند و همسرانى برجاى مى‏گذارند بايد براى همسرانشان وصيت كنند كه آنان را تا يك سال بهره‏مند سازند و [از خانه شوهر] بيرون نكنند، ولى اگر [به دلخواه خويش‏] بيرون رفتند، در آنچه در حق خويش، به وجه پسنديده انجام دهند، بر شما گناهى نيست و خدا پيروزمند فرزانه است‏
فولادوند: و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى ‏رسد و همسرانى بر جاى مى‏ گذارند [بايد] براى همسران خويش وصيت كنند كه آنان را تا يك سال بهره‏ مند سازند و [از خانه شوهر] بيرون نكنند پس اگر بيرون بروند در آنچه آنان به طور پسنديده در باره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند توانا و حكيم است
قمشه‌ای: مردانی که بمیرند و زنانشان زنده مانند باید وصیّت کنند که آن‌ها را تا یکسال نفقه دهند و از خانه شوهر بیرون نکنند، پس اگر زنها خود خارج شوند شما را گناهی نیست از آنچه آنها درباره خود در حدود شرع بگزینند، و خدا توانا و داناست.
مکارم شیرازی: و كساني كه از شما در آستانه مرگ قرار ميگيرند و همسراني از خود به جا ميگذارند. بايد براي همسران خود وصيت كنند كه تا يك سال، آنها را (با پرداختن هزينه زندگي) بهرهمند سازند، به شرط اينكه آنها (از خانه شوهر) بيرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نكنند). و اگر بيرون روند، (حقي در هزينه ندارند، ولي) گناهي بر شما نيست نسبت به آنچه درباره خود، به طور شايسته انجام مي‏دهند. و خداوند، توانا و حكيم است.
وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۲۴۱﴾
انصاریان: و [سزاوار است از سوی شوهران] به طور شایسته و متعارف، کالا و وسایل زندگی به زنان طلاق داده شده پرداخت شود که این حقّی لازم بر عهده پرهیزکاران است.
خرمشاهی: و براى زنان طلاق داده بايد عطيه‏اى در حد عرف تعيين كرد كه بر پرهيزگاران مقرر است‏
فولادوند: و فرض است بر مردان پرهيزگار كه زنان طلاق داده شده را بشايستگى چيزى دهند
قمشه‌ای: مردان، زنانی را که طلاق دهند به چیزی بهره‌مند کنند، که این کار سزاوار مردم پرهیزکار است.
مکارم شیرازی: و براي زنان مطلقه، هديه مناسبي لازم است (كه از طرف شوهر، پرداخت گردد) اين، حقي است بر مردان پرهيزكار.
كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۴۲﴾
انصاریان: این گونه خدا آیاتش را برای شما بیان می کند، باشد که بیندیشید.
خرمشاهی: بدين‏سان خداوند آياتش را براى شما روشن مى‏گرداند، تا انديشه كنيد
فولادوند: بدين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مى ‏كند باشد كه بينديشيد
قمشه‌ای: خدا آیات خود را برای شما این گونه روشن بیان می‌کند، شاید خردمندی کنید.
مکارم شیرازی: اين چنين، خداوند آيات خود را براي شما شرح مي‏دهد، شايد انديشه كنيد!
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۲۴۳﴾
انصاریان: آیا به کسانی که از ترس مرگ از خانه های خود در حالی که هزاران نفر بودند، بیرون آمدند [با دیده عبرت] ننگریستی؟ پس خدا به آنان فرمود: بمیرید [و آنان بدون فاصله مردند،] سپس آنان را زنده کرد [تا بدانند رهایی از چنگ مرگ ممکن نیست]. خدا نسبت به مردم دارای فضل و احسان است، ولی بیشتر مردم سپاس نمی گزارند.
خرمشاهی: آيا [داستان‏] كسانى را كه هزاران هزار بودند و از بيم مرگ از خانه و كاشانه خويش به در رفتند، ندانسته‏اى؟كه خداوند به آنان گفت بميرند [و مردند] سپس زنده‏شان كرد، چرا كه خداوند بر مردم بخشش و بخشايش دارد، ولى اكثر مردم سپاس نمى‏گزارند
فولادوند: آيا از [حال] كسانى كه از بيم مرگ از خانه ‏هاى خود خارج شدند و هزاران تن بودند خبر نيافتى پس خداوند به آنان گفت تن به مرگ بسپاريد آنگاه آنان را زنده ساخت آرى خداوند نسبت به مردم صاحب بخشش است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند
قمشه‌ای: آیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود که تمام بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد، زیرا خدا را در حق بندگان فضل و کرم بسیار است، و لیکن بیشتر مردم سپاسگزار نیستند.
مکارم شیرازی: آيا نديدي جمعيتي را كه از ترس مرگ، از خانه‏ هاي خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيماري طاعون، از شركت در ميدان جهاد خودداري نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيماري، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند). سپس خدا آنها را زنده كرد، (و ماجراي زندگي آنها را درس عبرتي براي آيندگان قرار داد). خداوند نسبت به بندگان خود احسان مي‏كند، ولي بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمي‏آورند.