ParsQuran
سوره 2: البقرة - جزء 1

وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
انصاریان: مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنید آنجا روی خداست. یقیناً خدا بسیار عطا کننده و داناست.
خرمشاهی: مشرق و مغرب خداى راست، پس به هرجا روى آوريد، رو به سوى خداوند است، بى‏گمان خدا گشايشگر داناست‏
فولادوند: و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو كنيد آنجا روى [به] خداست آرى خدا گشايشگر داناست
قمشه‌ای: مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
مکارم شیرازی: مشرق و مغرب از آن خدا است و به هر سو رو كنيد، خدا آنجا است، خداوند بينياز و دانا است.
وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ ﴿۱۱۶﴾
انصاریان: و [یهود و نصاری] گفتند: خدا [برای خود] فرزندی گرفته، منزّه است او [از اوصاف دروغ و باطلی که به حضرتش نسبت می دهند]، بلکه آنچه در آسمان ها و زمین است مخلوق و مملوک اویند [نه فرزند او؛ زیرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چیزی در جهان هم جنس خدا نیست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطیع و فرمانبردارند.
خرمشاهی: و گفتند خداوند فرزندى برگزيده است، او منزه است، بلكه هر آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و همه سر به راه او هستند
فولادوند: و گفتند خداوند فرزندى براى خود اختيار كرده است او منزه است بلكه هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست [و] همه فرمانپذير اويند
قمشه‌ای: گروهی گفتند: خدا دارای فرزند است. او پاک و منزه از آن است، بلکه هر چه در آسمانها و زمین است ملک اوست و همه فرمانبردار اویند.
مکارم شیرازی: و (يهود و نصاري و مشركان) گفتند خداوند فرزندي براي خود انتخاب كرده است منزه است او بلكه آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است و همه در برابر او خاضعند.
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۱۱۷﴾
انصاریان: [بی سابقه ماده، مدت و نقشه] پدیدآورنده آسمان ها و زمین است. وهنگامی که فرمان به وجود آمدن چیزی را صادر کند فقط به آن می گوید: «باش». پس بی درنگ می باشد.
خرمشاهی: نو پديدآورنده آسمانها و زمين است، و چون به كارى اراده كند، فقط مى‏گويد موجود شو و بى‏درنگ موجود مى‏شود
فولادوند: [او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است] و چون به كارى اراده فرمايد فقط مى‏ گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مى ‏شود
قمشه‌ای: او آفریننده آسمانها و زمین است و چون اراده آفریدن چیزی کند، به محض آنکه گوید: موجود باش، موجود خواهد شد.
مکارم شیرازی: هستي بخش آسمانها و زمين او است و هنگامي كه فرمان وجود چيزي را صادر كند مي‏گويد: موجود باش! و آن فورا موجود مي‏شود.
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾
انصاریان: و کسانی که نادان و ناآگاهند، گفتند: چرا خدا با ما سخن نمی گوید یا نشانه و معجزه ای برای ما نمی آید؟ گذشتگان آنان نیز مانند گفته ایشان را گفتند؛ دل هایشان [در تعصّب، لجاجت، عناد و نادانی] شبیه هم است. تحقیقاً ما [به اندازه لازم] نشانه ها را برای اهل باور بیان کرده ایم.
خرمشاهی: نادانان گفتند چرا خداوند با ما [بى‏واسطه‏] سخن نمى‏گويد، يا چرا معجزه‏اى براى ما نازل نمى‏شود كسانى كه پيش از اينان بودند نيز مانند سخن ايشان را گفتند، دل و درونشان همانند است، و ما آيات خود را براى مردمى كه اهل يقين هستند، روشن ساخته‏ايم‏
فولادوند: افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمى‏ گويد يا براى ما معجزه ‏اى نمى ‏آيد كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفته ايشان را مى گفتند دلها [و افكار]شان به هم مى‏ ماند ما نشانه‏ ها[ى خود] را براى گروهى كه يقين دارند نيك روشن گردانيده‏ ايم
قمشه‌ای: مردم نادان اعتراض کردند که چرا خداوند با ما سخن نگوید، یا معجزه‌ای (و کتابی مطابق میل ما) بر ما نمی‌آید؟ پیشینیان هم به مانند اینان (به نادانی) چنین سخنان می‌گفتند؛ دلهاشان (در نافهمی) به هم شبیه است. ما ادلّه رسالت را برای اهل یقین روشن گردانیدیم.
مکارم شیرازی: افراد ناآگاه گفتند: چرا خدا با ما سخن نمي‏گويد؟ و آيه و نشانهاي بر خود ما نازل نمي‏كند؟ پيشينيان آنها نيز همين گونه سخن مي‏گفتند دلها و افكارشان مشابه است، ولي ما (به اندازه كافي) آيات و نشانه‏ ها را براي اهل يقين (و حقيقت جويان) روشن ساختهايم.
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۹﴾
انصاریان: قطعاً ما تو را به درستی و راستی، بشارت دهنده وبیم رسان فرستادیم، و تو [بعد از ابلاغ پیام حق] مسؤولِ [ایمان نیاوردن و وضع و حال] دوزخیان نیستی.
خرمشاهی: ما تو را به حق مژده‏بخش و هشداردهنده فرستاده‏ايم و با تو درباره دوزخيان چون و چرا نكنند
فولادوند: ما تو را بحق فرستاديم تا بشارتگر و بيم‏ دهنده باشى و [لى] درباره دوزخيان از تو پرسشى نخواهد شد
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) ما تو را به حق فرستادیم که مردم را (به نعمت بهشت) مژده دهی و (از عذاب جهنم) بترسانی، و تو مسئول کافران که به راه جهنم رفتند نیستی.
مکارم شیرازی: 119ما تو را به حق براي بشارت و تهديد (مردم جهان) فرستاديم و تو مسئول گمراهي دوزخيان (پس از ابلاغ رسالت) نيستي.
وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۲۰﴾
انصاریان: یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود.
خرمشاهی: و يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خشنود نخواهند شد مگر آنكه از آيين آنها پيروى كنى، بگو هدايت هدايت الهى است، و اگر پس از دانشى كه بر تو [فرود] آمده است، از خواسته‏هاى آنان پيروى كنى، در برابر خداوند يار و ياورى ندارى‏
فولادوند: و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمى ‏شوند مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى بگو در حقيقت تنها هدايت‏ خداست كه هدايت [واقعى] است و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد باز از هوسهاى آنان پيروى كنى در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى داشت
قمشه‌ای: هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.
مکارم شیرازی: هرگز يهود و نصاري از تو راضي نخواهند شد تا (بطور كامل تسليم خواسته‏ هاي آنها شوي و) از آئين (تحريف يافته) آنان پيروي كني بگو هدايت تنها هدايت الهي است، و اگر از هوي و هوسهاي آنها پيروي كني، بعد از آنكه آگاه شدهاي هيچ سرپرست و ياوري از ناحيه خدا براي تو نخواهد بود.
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۲۱﴾
انصاریان: کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کرده ایم، آن را به طوری که شایسته آن است قرائت می کنند [و آن قرائت نمودن با تدبر و به قصد عمل است] اهل ایمان به آن [کتاب] هستند و کسانی که به آن کفر می ورزند فقط آنان زیانکارند.
خرمشاهی: كسانى كه به آنان كتاب داده‏ايم [و] آن را چنانكه بايد و شايد مى‏خوانند، آنانند كه به آن ايمان مى‏آورند و كسانى كه آن را انكار مى‏كنند، زيانكارند
فولادوند: كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده‏ ايم [و] آن را چنانكه بايد مى‏ خوانند ايشانند كه بدان ايمان دارند و[لى] كسانى كه بدان كفر ورزند همانانند كه زيانكارانند
قمشه‌ای: کسانی که کتاب بر آنها فرستادیم آن را خوانده و حق خواندن آن را (در مقام عمل نیز) بجا آورند، آنان اهل ایمانند و آنها که به کتاب خدا کافر شوند (و حق شناسی نکنند) آن گروه زیانکاران عالمند.
مکارم شیرازی: كساني كه كتاب آسماني، به آنها دادهايم (يهود و نصاري) و آن را از روي دقت مي‏خوانند، به پيامبر اسلام ايمان مي‏آورند و كساني كه به او كافر شوند زيانكارند.
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۲۲﴾
انصاریان: ای بنی اسرائیل! نعمت های مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیان [زمان خودتان] برتری دادم، یاد کنید.
خرمشاهی: اى بنى‏اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه شما را بر جهانيان [هم زمانتان‏] برترى بخشيدم، ياد كنيد
فولادوند: اى فرزندان اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد
قمشه‌ای: ای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتی را که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر همه مردم فضیلت و برتری دادم.
مکارم شیرازی: اي بني اسرائيل! نعمتي را كه به شما ارزاني داشتم بياد بياوريد، و نيز به خاطر بياوريد كه من شما را بر جهانيان برتري بخشيدم
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۱۲۳﴾
انصاریان: و از روزی پروا کنید که نه کسی از کسی عذابی را دفع می کند، و نه از کسی [در برابر گناهانش] فدیه و عوضی می گیرند، و نه کسی را شفاعتی سود دهد، و نه [برای رهایی از آتش دوزخ] یاری می شوند.
خرمشاهی: و از روزى بترسيد كه كسى به داد كسى نرسد و از كسى بدل و بلاگردانى پذيرفته نشود و شفاعتى به حال او سود ندهد و يارى نيابند
فولادوند: و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمى ‏كند و نه بدل و بلاگردانى از وى پذيرفته شود و نه او را ميانجيگرى سودمند افتد و نه يارى شوند
قمشه‌ای: و بترسید از روزی که هیچ کس اندکی به کار دیگری نیاید و به حال او سودی نبخشد و از هیچ کس فدایی پذیرفته نشود و شفاعت کسی او را سودمند نبود و آنان را یاوری نباشد.
مکارم شیرازی: از روزي بترسيد كه هيچكس به جاي ديگري جزا نمي‏بيند و هيچگونه عوضي از او قبول نمي‏گردد و شفاعت، او را سود نمي‏دهد و (از هيچ ناحيه) ياري نمي‏شوند.
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴﴾
انصاریان: و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به خاطر شایستگی ولیاقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی رسد.
خرمشاهی: و چون ابراهيم را پروردگارش به شعائرى چند آزمود [و آموزش داد] و او آنها را به انجام رساند، فرمود من تو را پيشواى مردم مى‏گمارم گفت و از زاد و رود من [چه كسى را مى‏گمارى؟] فرمود عهد من به ستمكاران [مشركان‏] نمى‏رسد
فولادوند: و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمى ‏رسد
قمشه‌ای: و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند می‌دهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.
مکارم شیرازی: (به خاطر بياوريد) هنگامي كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگوني آزمود، و او بخوبي از عهده آزمايش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد: از دودمان من (نيز اماماني قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمي‏رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند).