فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا
﴿۱۱﴾
انصاریان: پس [به دنبال ناتوانی از سخن گفتن] از عبادتگاهش بر قومش درآمد و به آنان اشاره کرد که صبح و شام خدا را تسبیح گویید.
خرمشاهی: [زكريا] از محراب به نزد قومش بيرون آمد، و به آنان اشاره كرد كه بامدادان و شامگاهان [او را] نيايش كنيد فولادوند: پس از محراب بر قوم خويش درآمد و ايشان را آگاه گردانيد كه روز و شب به نيايش بپردازيد قمشهای: پس زکریا در حالی که از محراب (عبادت) بر قومش بیرون آمد به آنان اشاره کرد که صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید. مکارم شیرازی: او از محراب عبادتش به سوي مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت صبح و شام (به شكرانه اين نعمت) خدا را تسبيح گوئيد.
يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا
﴿۱۲﴾
انصاریان: ای یحیی! کتاب را به قوت و نیرومندی بگیر؛ و به او در حالی که کودک بود، حکمت دادیم.
خرمشاهی: [گفتيم] اى يحيى كتاب آسمانى را به جد و جهد بگير، و به او در عهد صباوت نبوت بخشيديم فولادوند: اى يحيى كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير و از كودكى به او نبوت داديم قمشهای: (چون زکریا ذکر تسبیح و نماز کرد ما به او یحیی را عطا کردیم و چون سه ساله شد به وی خطاب کردیم که) ای یحیی، تو کتاب آسمانی ما را به قوت (نبوت) فراگیر، و به او در همان سن کودکی مقام نبوت بخشیدیم. مکارم شیرازی: اي يحيي! كتاب (خدا) را با قوت بگير، و ما فرمان نبوت (و عقل كافي) در كودكي به او داديم.
وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا
﴿۱۳﴾
انصاریان: و از سوی خود مهرورزی [به همه مردم] و پاکی و شایستگی [به او عطا کردیم] و او همواره پرهیزکار بود.
خرمشاهی: و از سوى خويش بر او رحمت آورديم و پاكيزهاش داشتيم و او پرهيزگار بود فولادوند: و [نيز] از جانب خود مهربانى و پاكى [به او داديم] و تقواپيشه بود قمشهای: و نیز او را به لطف خاص خود رحمت و مهربانی و پاکی و پارسایی دادیم و او طریق تقوا پیش گرفت. مکارم شیرازی: و به او رحمت و محبت از ناحيه خود بخشيديم، و پاكي (روح و عمل) و او پرهيزگار بود.
وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا
﴿۱۴﴾
انصاریان: و به پدر و مادرش نیکوکار بود و سرکش و نافرمان نبود.
خرمشاهی: و در حق پدر و مادرش نيكوكار بود و زورگوى سركش نبود فولادوند: و با پدر و مادر خود نيكرفتار بود و زورگويى نافرمان نبود قمشهای: و هم در حق پدر و مادر خود بسیار نیکوکار بود و هرگز به احدی ستم نکرد و معصیت خدا را مرتکب نگردید. مکارم شیرازی: او نسبت به پدر و مادرش نيكوكار بود و جبار (و متكبر) و عصيانگر نبود.
وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا
﴿۱۵﴾
انصاریان: و بر او سلام باد روزی که زاده شد، و روزی که می میرد، و روزی که زنده برانگیخته می شود.
خرمشاهی: و بر او در روزى كه زاد، و روزى كه در مىگذرد و روزى كه زنده برانگيخته مىشود، درود باد فولادوند: و درود بر او روزى كه زاده شد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى شود قمشهای: و سلام حق بر او باد در روز ولادتش و روز وفاتش و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد. مکارم شیرازی: و سلام بر او آن روز كه تولد يافت، و آن روز كه ميميرد، و آن روز كه زنده و برانگيخته ميشود.
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا
﴿۱۶﴾
انصاریان: و در این کتاب [سرگذشتِ] مریم را یاد کن هنگامی که از خانواده اش [در] مکان شرقی کناره گرفت.
خرمشاهی: و در كتاب از مريم ياد كن آنگاه كه از خاندان خويش، در گوشهاى شرقى، كناره گرفت فولادوند: و در اين كتاب از مريم ياد كن آنگاه كه از كسان خود در مكانى شرقى به كنارى شتافت قمشهای: و یاد کن در کتاب خود احوال مریم را آنگاه که از اهل خانه خویش کنار گرفته به مکانی به مشرق (بیت المقدس برای عبادت) روی آورد. مکارم شیرازی: در اين كتاب (آسماني قرآن) از مريم ياد آر، آن هنگام كه از خانواده اش جدا شد و در ناحيه شرقي قرار گرفت.
فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا
﴿۱۷﴾
انصاریان: و جدا از آنان پوشش و پرده ای برای خود قرار داد. و ما روح خود را به سوی او فرستادیم، پس برای او [به صورت] بشری خوش اندام و معتدل نمودار شد.
خرمشاهی: و از آنان پنهان شد، آنگاه روح خويش [جبرئيل] را به سوى او فرستاديم كه به صورت انسانى معتدل به ديده او درآمد فولادوند: و در برابر آنان پرده اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوشاندام بر او نمايان شد قمشهای: و آنگاه که از همه خویشانش به کنج تنهایی محتجب و پنهان گردید ما روح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او فرستادیم و او در صورت بشری زیبا و راست اندام بر او ظاهر شد. مکارم شیرازی: و حجابي ميان خود و آنها افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براي عبادت آماده باشد) در اين هنگام ما روح خود را به سوي او فرستاديم و او در شكل انساني بيعيب و نقص بر مريم ظاهر شد.
قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا
﴿۱۸﴾
انصاریان: مریم گفت: همانا من از تو به [خدای] رحمان پناه می برم، اگر پرهیزکار هستی [از من فاصله بگیر.]
خرمشاهی: [مريم] گفت من از تو اگر پرهيزگار باشى به خداى رحمان پناه مىبرم فولادوند: [مريم] گفت اگر پرهيزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مى برم قمشهای: مریم گفت: من از تو پناه به خدای رحمان میبرم اگر مرد پرهیزکاری هستی. مکارم شیرازی: او (سخت ترسيد و) گفت من به خداي رحمن از تو پناه ميبرم اگر پرهيزگار هستي.
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا
﴿۱۹﴾
انصاریان: گفت: جز این نیست که من فرستاده پروردگار تو هستم برای آنکه پسری پاک و پاکیزه به تو ببخشم.
خرمشاهی: گفت من فقط فرستاده پروردگارت هستم، تا به تو پسرى پاكيزه ببخشم فولادوند: گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم قمشهای: گفت: من فرستاده خدای توام، آمدهام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت. مکارم شیرازی: گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده ام) تا پسر پاكيزه اي به تو ببخشم!
قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا
﴿۲۰﴾
انصاریان: گفت: چگونه برای من پسری خواهد بود در حالی که نه هیچ بشری با من ازدواج کرده است و نه بدکار بوده ام.
خرمشاهی: [مريم] گفت چگونه مرا پسرى باشد، و حال آنكه هيچ بشرى به من دست نزده است و من پليدكار نبودهام فولادوند: گفت چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده ام قمشهای: مریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود در صورتی که دست بشری به من نرسیده و کار ناشایستهای هم نکردهام؟ مکارم شیرازی: گفت چگونه ممكن است فرزندي براي من باشد در حالي كه تاكنون انساني با من تماس نداشته، و زن آلوده اي هم نبوده ام؟! |
||