ParsQuran
سوره 17: الإسراء - جزء 15

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴿۸۲﴾
انصاریان: و ما از قرآن آنچه را برای مؤمنان مایه درمان ورحمت است، نازل می کنیم وستمکاران را جز خسارت نمی افزاید.
خرمشاهی: و از قرآن آنچه براى مؤمنان شفابخش و رحمت است نازل مى‏كنيم، و [اين كتاب‏] بر ستمكاران [مشرك‏] جز زيان نيفزايد
فولادوند: و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى ‏كنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمى‏ افزايد
قمشه‌ای: و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است و ظالمان را به جز زیان (و شقاوت) چیزی نخواهد افزود.
مکارم شیرازی: قرآن را نازل ميكنيم كه شفا و رحمت براي مؤ منان است و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمي‏افزايد.
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا ﴿۸۳﴾
انصاریان: و زمانی که به انسان نعمت می بخشیم [از ما] روی بگرداند و خود را مغرورانه از ما دور کند، و هنگامی که آسیبی به او برسد [به سبب بی ایمانی و غفلت از قدرت و رحمت ما] بسیار نومید و مأیوس شود.
خرمشاهی: و چون بر انسان نعمتى مقرر داريم [از سرمستى‏] روى برتابد و دامن كشان بگذرد، و چون به او شرى رسد، بس نوميد گردد
فولادوند: و چون به انسان نعمت ارزانى داريم روى مى‏ گرداند و پهلو تهى مى ‏كند و چون آسيبى به وى رسد نوميد مى‏ گردد
قمشه‌ای: و ما هرگاه به انسان نعمتی عطا کنیم از آن رو بگرداند و دوری جوید، و هرگاه شر و بلایی به او روی آورد به کلی مأیوس و ناامید شود.
مکارم شیرازی: هنگامي كه به انسان نعمت مي‏بخشيم (از حق) روي مي‏گرداند، و متكبرانه دور ميشود، و هنگامي كه كمترين بدي به او ميرسد (از همه چيز) مايوس ميگردد.
قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا ﴿۸۴﴾
انصاریان: بگو: هر کس بر پایه خلق و خوی و عادت های اکتسابی خود عمل می کند، پس پروردگارتان به کسی که راه یافته تر است، داناتر است.
خرمشاهی: بگو هر كس فراخور خويش عمل مى‏كند، و پروردگارتان داناتر است كه چه كسى رهيافته‏تر است‏
فولادوند: بگو هر كس بر حسب ساختار [روانى و بدنى] خود عمل مى ‏كند و پروردگار شما به هر كه راه‏يافته‏ تر باشد داناتر است
قمشه‌ای: بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد، و خدای شما به آن که راهیافته‌تر است (از همه کس) آگاهتر است.
مکارم شیرازی: بگو هر كس طبق روش (و خلق و خوي خود عمل ميكند پروردگار شما! آنها را كه راهشان نيكوتر است بهتر مي‏شناسد.
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۵﴾
انصاریان: و از تو درباره روح می پرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است، و از دانش و علم جز اندکی به شما نداده اند.
خرمشاهی: و از تو درباره روح مى‏پرسند، بگو روح از [عالم‏] امر پروردگارم است، و شما را از علم جز اندكى نداده‏اند
فولادوند: و در باره روح از تو مى ‏پرسند بگو روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است
قمشه‌ای: و تو را از حقیقت روح می‌پرسند، جواب ده که روح از (عالم) امر خداست (و بی‌واسطه جسمانیات به امر الهی به بدنها تعلق می‌گیرد) و (شما پی به حقیقت آن نمی‌برید زیرا) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است.
مکارم شیرازی: از تو در باره روح سؤ ال ميكنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است، و جز اندكي از دانش به شما داده نشده است ؟
وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلًا ﴿۸۶﴾
انصاریان: و اگر بخواهیم قطعاً آنچه را به تو وحی کرده ایم [از یادها و نوشته ها] محو می کنیم، آن گاه در برابر ما [برای بازگرفتنش] کارسازی برای خود نخواهی یافت.
خرمشاهی: و اگر بخواهيم آنچه به تو وحى كرده‏ايم، از ميان مى‏بريم، آنگاه در آن براى خويش در برابر ما نگهبانى نمى‏يابى‏
فولادوند: و اگر بخواهيم قطعا آنچه را به تو وحى كرده‏ ايم مى‏ بريم آنگاه براى [حفظ] آن در برابر ما براى خود مدافعى نمى‏ يابى
قمشه‌ای: و اگر ما بخواهیم آنچه را که به وحی بر تو آوردیم (از قرآن و علم و آیین) همه را باز می‌بریم و آن‌گاه تو بر (قهر) ما هیچ کارساز و مددکاری در این باره نخواهی یافت.
مکارم شیرازی: و اگر بخواهيم آنچه را بر تو وحي فرستاديم از تو مي‏گيريم سپس كسي را نمي‏يابي كه از تو دفاع كند.
إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا ﴿۸۷﴾
انصاریان: [ولی محو نشدن قرآن از یادها و نوشته ها، نیست] مگر رحمتی از سوی پروردگارت، به یقین فضل او بر تو همواره بزرگ است.
خرمشاهی: مگر به رحمت پروردگارت كه بخشش و بخشايش او در حق تو بسيار است‏
فولادوند: مگر رحمتى از جانب پروردگارت [به تو برسد] زيرا فضل او بر تو همواره بسيار است
قمشه‌ای: مگر رحمت و لطف پروردگار (از تو مدد کند) که فضل (و رحمت) او بر تو بزرگ و بسیار است.
مکارم شیرازی: مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد) كه فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است.
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ﴿۸۸﴾
انصاریان: بگو: قطعاً اگر جنّ و انس گرد آیند که مانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند مانندش را بیاورند، و اگر چه پشتیبان یکدیگر باشند.
خرمشاهی: بگو اگر انس و جن گرد آيند كه نظير اين قرآن را بياورند، ولو بعضى از آنان پشتيبان بعضى ديگر باشند، نمى‏توانند نظير آن بياورند
فولادوند: بگو اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند
قمشه‌ای: بگو که اگر جن و انس متّفق شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نتوانند مثل آن آورند هر چند همه پشتیبان یکدیگر باشند.
مکارم شیرازی: بگو اگر انسانها و پريان اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آنرا نخواهند آورد هر چند يكديگر را در اين كار كمك كنند.
وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا ﴿۸۹﴾
انصاریان: و همانا در این قرآن برای [هدایت] مردم از هر مَثَل و داستانی به صورت های گوناگون بیان کردیم، ولی بیشتر مردم جز انکار وکفران [آن نعمت عظیم را] نخواستند.
خرمشاهی: و در اين قرآن براى مردم هرگونه مثلى را گونه‏گون بيان داشته‏ايم و بيشترينه مردم جز ناسپاسى را نخواستند
فولادوند: و به راستى در اين قرآن از هر گونه مثلى گوناگون آورديم ولى بيشتر مردم جز سر انكار ندارند
قمشه‌ای: و همانا ما در این قرآن برای مردم هر گونه مثال آوردیم (تا مگر هدایت شوند) لیکن اکثر مردم به جز از کفر و عناد از هر چیز امتناع کردند.
مکارم شیرازی: ما در اين قرآن براي مردم از هر چيز نمونه‏ اي آورديم (و همه معارف در آن جمع است) اما اكثر مردم (در برابر آن) جز انكار حق، كاري ندارند.
وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا ﴿۹۰﴾
انصاریان: و گفتند: ما به تو ایمان نمی آوریم، مگر آنکه از این سرزمین [خشک و سوزان مکه] چشمه ای پر آب و جوشان روان سازی!!
خرمشاهی: و گفتند به تو ايمان نمى‏آوريم مگر آنكه براى ما از زمين چشمه‏اى بجوشانى‏
فولادوند: و گفتند تا از زمين چشمه‏ اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد
قمشه‌ای: و گفتند: ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه از زمین برای ما (به اعجاز) چشمه آبی بیرون آری.
مکارم شیرازی: و گفتند ما هرگز به تو ايمان نمي‏آوريم مگر اينكه چشمه‏ اي از اين سرزمين (خشك و سوزان) براي ما خارج سازي!
أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا ﴿۹۱﴾
انصاریان: یا برای تو باغی از درختان خرما و انگور باشد که از لابه لای آنها نهرها روان کنی.
خرمشاهی: يا براى تو باغى از خرما و انگور باشد و در لابلاى [درختان‏] آن جويباران را جارى گردانى‏
فولادوند: يا [بايد] براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى
قمشه‌ای: یا آنکه تو را باغی از خرما و انگور باشد که در میان آن باغ نهرهای آب جاری گردانی.
مکارم شیرازی: يا باغي از نخل و انگور در اختيار تو باشد و نهرها در لابلاي آن به جريان اندازي.