انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا
﴿۴۸﴾
انصاریان: بنگر چگونه تو را به صفاتی [چون شاعر، کاهن، ساحر و مجنون] وصف می کنند در نتیجه گمراه شدند، بنابراین قدرت ندارند راهی [به سوی هدایت] یابند.
خرمشاهی: بنگر كه چگونه براى تو مثل زدهاند و گمراه شدهاند، و راه به جايى نمىتوانند برد فولادوند: ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند در نتيجه راه به جايى نمى توانند ببرند قمشهای: بنگر تا چه نسبتها به تو میدهند! پس گمراه شدند و هیچ راه خلاصی نمییابند. مکارم شیرازی: ببين چگونه براي تو مثل ميزنند، و از همين رو گمراه شدند و قدرت پيدا كردن راه (حق) را ندارند!
وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا
﴿۴۹﴾
انصاریان: و گفتند؛ هنگامی که ما استخوان [هایی جدا از هم و ریز ریز] و پوسیده شدیم، آیا به طور قطع در آفرینشی جدید برانگیخته می شویم؟!
خرمشاهی: و گفتند آيا چون استخوانهاى [پوسيده و] خرد و خاك شديم، در هيئت آفرينشى تازه برانگيخته خواهيم شد؟ فولادوند: و گفتند آيا وقتى استخوان و خاك شديم [باز] به آفرينشى جديد برانگيخته مى شويم قمشهای: و (کافران به معاد) گفتند: آیا ما چون استخوان پوسیده و غبار پراکنده شویم باز روزی از نو زنده و برانگیخته خواهیم شد؟! مکارم شیرازی: و گفتند آيا هنگامي كه ما استخوانهاي پوسيده و پراكنده اي شديم دگر بار آفرينش تازه اي خواهيم يافت؟!
قُلْ كُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا
﴿۵۰﴾
انصاریان: بگو: [اینکه سهل و آسان است] شما سنگ شوید یا آهن،
خرمشاهی: بگو سنگ يا آهن باشيد فولادوند: بگو سنگ باشيد يا آهن قمشهای: بگو که شما سنگ باشید یا آهن. مکارم شیرازی: بگو: شما سنگ و آهن باشيد.
أَوْ خَلْقًا مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُءُوسَهُمْ وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِيبًا
﴿۵۱﴾
انصاریان: یا آفریده ای از آنچه در ذهنتان [حیات یافتنش] سخت و دشوار می آید [بدون تردید با آفرینشی جدید برانگیخته می شوید] بی درنگ خواهند گفت: چه کسی ما را بر می گرداند؟ بگو: همان کسی که اولین بار شما را آفرید. پس سرهای خود را [به عنوان ریشخند و استهزا] به سوی تو می جنبانند و می گویند: [این زنده شدن دوباره] چه زمانی خواهد بود؟ بگو: چه بسا نزدیک باشد.
خرمشاهی: يا آفريدهاى كه در دلهاى شما بزرگ مىنمايد، زودا كه خواهند گفت چه كسى ما را [پس از مرگ] باز مىگرداند؟ بگو همان كسى كه شما را نخستبار آفريد، آنگاه در برابر تو سرهايشان را [به علامت انكار] تكان مىدهند و مىگويند آن امر كى خواهد بود؟ بگو چه بسا نزديك باشد فولادوند: يا آفريده اى از آنچه در خاطر شما بزرگ مى نمايد [باز هم برانگيخته خواهيد شد] پس خواهند گفت چه كسى ما را بازمى گرداند بگو همان كس كه نخستين بار شما را پديد آورد [باز] سرهاى خود را به طرف تو تكان مى دهند و مى گويندآن كى خواهد بود بگو شايد كه نزديك باشد قمشهای: یا خلقتی (سختتر از سنگ و آهن) از آنچه در دلتان بزرگ مینماید (باز به امر خدا زنده میشوید)، پس خواهند گفت: که ما را دوباره زنده میکند؟ بگو: همان خدایی که هم اول بار شما را آفرید؛ آنگاه آنها سر به سوی تو جنبانده گویند: پس این وعده کی خواهد بود؟ بگو: شاید که از حوادث نزدیک باشد (زیرا مرگ به هر کس نزدیک است و قیامتش به مرگ برپا میشود). مکارم شیرازی: يا هر مخلوقي كه در نظر شما از اين هم سختتر است (و از حيات و زندگي دورتر، باز خدا قادر است شما را به زندگي مجدد بازگرداند) آنها به زودي ميگويند چه كسي ما را باز ميگرداند؟ بگو همان كسي كه روز نخست شما را آفريد، آنها سر خود را (از روي تعجب و انكار) به سوي تو خم ميكنند و ميگويند: در چه زماني خواهد بود؟! بگو شايد نزديك باشد.
يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا
﴿۵۲﴾
انصاریان: روزی که شما را [از میان گورها برای ورود به عرصه قیامت] فرا می خواند، پس [فرا خواندنش را] در حالی که او را سپاس و ستایش می گویید، اجابت می کنید، وگمان می برید که [در دنیا یا در برزخ] جز اندکی درنگ نکرده اید.
خرمشاهی: روزى كه شما را بخواند و شما سپاسگزارانه پاسخ دهيد و چنين پنداريد كه جز اندكى [در دنيا يا در گور] درنگ نكردهايد فولادوند: روزى كه شما را فرا مى خواند پس در حالى كه او را ستايش مى كنيد اجابتش مى نماييد و مى پنداريد كه جز اندكى [در دنيا] نمانده ايد قمشهای: روزی که خدا شما را بخواند و شما (سر از خاک بیرون کرده و) با حمد و ستایش او را اجابت کنید و تصور میکنید که جز اندک زمانی (در گورها) درنگ نکردهاید. مکارم شیرازی: همان روز كه شما را (از قبرهايتان) فرا ميخواند، شما هم اجابت ميكنيد در حالي كه حمد او ميگوئيد و تصور ميكنيد تنها مدت كوتاهي (در جهان برزخ) درنگ كرديد.
وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا
﴿۵۳﴾
انصاریان: و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند؛ زیرا شیطان میان آنان [به سبب سخنان زشت و بی منطق] دشمنی و نزاع می افکند، زیرا شیطان همواره برای انسان دشمنی آشکار است.
خرمشاهی: بگو به بندگانم سخنى را كه بهتر است بگويند، چرا كه شيطان ميان آنان را به هم مىزند، بىگمان شيطان دشمن آشكار انسان است فولادوند: و به بندگانم بگو آنچه را كه بهتر است بگويند كه شيطان ميانشان را به هم مى زند زيرا شيطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است قمشهای: و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر را بر زبان آرند، که شیطان (بسیار شود به یک کلمه زشت) میان آنان دشمنی و فساد برمیانگیزد، زیرا دشمنی شیطان با آدمیان واضح و آشکار است. مکارم شیرازی: به بندگانم بگو سخني بگويند كه بهترين باشد چرا كه شيطان (بوسيله سخنان ناموزون) ميان آنها فتنه و فساد ميكند، هميشه شيطان دشمن آشكاري براي انسان بوده است.
رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا
﴿۵۴﴾
انصاریان: پروردگارتان به شما داناتر است، اگر بخواهد شما را مورد رحمت قرار می دهد و اگر بخواهد عذابتان می کند. و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز نفرستاده ایم.
خرمشاهی: پروردگارتان به [احوال] شما داناتر است، اگر بخواهد به شما رحمت مىآورد يا اگر بخواهد شما را عذاب مىكند، و ما تو را نگهبان آنان نفرستادهايم فولادوند: پروردگار شما به [حال] شما داناتر است اگر بخواهد بر شما رحمت مى آورد يا اگر بخواهد شما را عذاب مى كند و تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده ايم قمشهای: خدا صلاح حال شما را بهتر میداند، اگر بخواهد (و صلاح بداند) به شما لطف و مهربانی کند یا اگر بخواهد (و مصلحت باشد) مجازات و عذاب فرماید، و ما تو را وکیل و نگهبان بندگان نفرستادهایم (بر تو تنها رسالت و اتمام حجت است). مکارم شیرازی: پروردگار شما ازنيات و اعمال) شما آگاهتر است اگر بخواهد (و شايسته ببيند) شما را مشمول رحمت خود ميكند و اگر بخواهد مجازات ميكند و ما تو را وكيل بر آنها نساخته ايم (كه ملزم باشي آنها اجبارا ايمان بياورند).
وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا
﴿۵۵﴾
انصاریان: و پروردگارت به هر که [و هر چه] در آسمان ها و زمین است، داناتر است. و به یقین برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم وبه داود زبور عطا کردیم.
خرمشاهی: و پروردگار تو به هر آنكه در آسمانها و زمين هست، داناتر است، و به راستى بعضى از پيامبران را بر بعضى ديگر برترى بخشيدهايم، و به داوود زبور عطا كردهايم فولادوند: و پروردگار تو به هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است داناتر است و در حقيقت بعضى از انبيا را بر بعضى برترى بخشيديم و به داوود زبور داديم قمشهای: و خدای تو به آن که در آسمانها و زمین است داناتر (و به قابلیت هر موجودی آگاهتر) است، و همانا ما بعضی از انبیاء را بر بعضی دیگر برتری دادیم و به داوود زبور را عطا کردیم. مکارم شیرازی: پروردگار تو از حال همه كساني كه در آسمانها و زمين هستند آگاهتر است و (اگر تو را بر ديگران برتري داديم بخاطر شايستگي تو است) ما بعضي از پيامبران را بر بعضي ديگر برتري داديم، و به داود زبور بخشيديم.
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا
﴿۵۶﴾
انصاریان: بگو: کسانی را که به جای خدا [معبودان خود] پنداشتید، [بخوانید تا بفهمید که] آنها نمی توانند آسیب و گزندی را از شما دفع کنند، و نه [آن را از شما به دیگری] انتقال دهند.
خرمشاهی: بگو كسانى را كه در برابر او قائل هستيد به دعا بخوانيد، [خواهيد ديد كه] قادر به بلاگردانى از شما و هيچ تغيير و تحولى نيستند فولادوند: بگو كسانى را كه به جاى او [معبود خود] پنداشتيد بخوانيد [آنها] نه اختيارى دارند كه از شما دفع زيان كنند و نه [آنكه بلايى را از شما] بگردانند قمشهای: بگو: این بتها را که به جز خدا (مؤثر در حوائج خود) میپندارید بخوانید تا ببینید که نه دفع ضرری از شما توانند کرد و نه تغییر حالی به شما توانند داد. مکارم شیرازی: بگو كساني را كه غير از خدا (معبود خود) ميپنداريد بخوانيد، آنها نميتوانند مشكلي را از شما بر طرف سازند و نه تغييري در آن ايجاد كنند.
أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا
﴿۵۷﴾
انصاریان: کسانی [از فرشتگان، پریان و ارواح را] که آنان [به عنوان معبود] می پرستند [خود آنان برای رفع نیازمندی هایشان] به سوی پروردگارشان وسیله می جویند، تا کدامشان نزدیک تر باشد، و به رحمت او امید دارند، و از عذابش می ترسند؛ زیرا عذاب پروردگارت شایسته پرهیز است.
خرمشاهی: اين كسانى كه [به ناحق به خدايى] مىخوانند، كسانى كه از همه مقربترند، خود به پروردگارشان تقرب مىجويند، و به رحمت او اميد دارند، و از عذاب او بيمناكند، كه از عذاب پروردگارت بايد بر حذر بود فولادوند: آن كسانى را كه ايشان مى خوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مى جويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او] نزديكترند و به رحمت وى اميدوارند و از عذابش مى ترسند چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است قمشهای: آنهایی که (کافران به خدایی) میخوانند آنان خود به درگاه خدا وسیله تقرب میجویند، تا که مقربتر باشد؟ و امیدوار به رحمت و ترسان از عذاب اویند، که البته از عذاب پروردگارت باید سخت هراسان بود. مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه خودشان وسيله اي (براي تقرب) به پروردگارشان ميطلبند، وسيله اي هر چه نزديكتر، و به رحمت او اميدوارند و از عذاب او ميترسند چرا كه همه از عذاب پروردگارت پرهيز و وحشت دارند. |
||