ParsQuran
سوره 16: النحل - جزء 14

إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۹۹﴾
انصاریان: یقیناً او بر کسانی که ایمان آورده اند وهمواره بر پروردگارشان توکل می کنند، تسلّطی ندارد.
خرمشاهی: آرى او بر كسانى كه ايمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توكل كرده‏اند، دست ندارد
فولادوند: چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آورده‏ اند و بر پروردگارشان توكل مى كنند تسلطى نيست
قمشه‌ای: که البته شیطان را هرگز بر کسانی که به خدا ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل و اعتماد می‌کنند تسلط نخواهد بود.
مکارم شیرازی: چرا كه او تسلطي بر كساني كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مي‏كنند ندارد.
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ ﴿۱۰۰﴾
انصاریان: تسلّطش فقط بر کسانی است که او را سرپرست و دوست خود گرفته اند و بر کسانی است که [به وسیله اغواگری او] برای خدا شریک قرار داده اند.
خرمشاهی: سلطه او فقط بر كسانى است كه دوستدارش هستند و كسانى كه به خداوند شرك مى‏ورزند
فولادوند: تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمى‏ گيرند و بر كسانى كه آنها به او [=خدا] شرك مى ‏ورزند
قمشه‌ای: تنها تسلط شیطان بر آن نفوسی است که او را دوست گرفته‌اند و کسانی که (به اغوای او) به خدا شرک می‌آورند.
مکارم شیرازی: تنها تسلط او بر كساني است كه او را به سرپرستي خود برگزيده‏ اند و آنها كه نسبت به او شرك مي‏ورزند (و فرمانش را بجاي فرمان خدا لازم الاجرا مي‏دانند).
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾
انصاریان: و هنگامی که آیه ای را [که در بردارنده حکم جدیدی است] جایگزین آیه دیگر می کنیم، در حالی که خدا به آنچه نازل می کند داناتر است، مخالفان می گویند: تو فقط [بر خدا] دروغ می بندی!! [چنین نیست که می گویند] بلکه بیشترشان [اسرار تبدیلِ احکام را] نمی دانند.
خرمشاهی: و چون آيه‏اى را به جاى آيه ديگر آوريم -و خداوند به آنچه نازل كرده است، آگاه‏تر استگويند تو فقط افترازنى، چنين نيست بلكه بيشترينه‏شان در نمى‏يابند
فولادوند: و چون حكمى را به جاى حكم ديگر بياوريم و خدا به آنچه به تدريج نازل مى ‏كند داناتر است مى‏ گويند جز اين نيست كه تو دروغ‏بافى [نه] بلكه بيشتر آنان نمى‏ دانند
قمشه‌ای: و ما هرگاه آیتی را (از راه مصلحت) نسخ کرده و به جای آن آیتی دیگر آوریم-در صورتی که خدا بهتر داند تا چه چیز (به صلاح خلق) نازل کند- (کافران اعتراض بر نسخ آیه کرده و) می‌گویند تو (بر خدا) همیشه افترا می‌بندی. (چنین نیست) بلکه اکثر اینها نمی‌دانند (که این نزول آسمانی است).
مکارم شیرازی: و هنگامي كه آيه‏ اي را به آيه ديگر تبديل كنيم (حكمي را نسخ نمائيم) - و خدا بهتر مي‏داند چه حكمي را نازل كند - آنها مي‏گويند تو افترا مي‏بندي اما اكثر آنها (حقيقت) را نمي‏دانند.
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ﴿۱۰۲﴾
انصاریان: بگو: آن [آیات] را روح القدس از سوی پروردگارت به درستی و راستی نازل کرده تا کسانی را که ایمان آورده اند، ثابت قدم بدارد و برای تسلیم شدگان [به فرمان های حق] هدایت و مژده باشد.
خرمشاهی: بگو آن را روح‏القدس [جبرئيل‏] به راستى و درستى از سوى پروردگارت نازل كرده است، تا مؤمنان را ثابت‏قدم بدارد و براى مسلمانان رهنمود و بشارتى باشد
فولادوند: بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا كسانى را كه ايمان آورده‏ اند استوار گرداند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است
قمشه‌ای: بگو که این آیات را روح القدس از جانب پروردگارت به حقیقت و راستی نازل کرده تا اهل ایمان را ثابت قدم گرداند و برای مسلمین هدایت و بشارت باشد.
مکارم شیرازی: بگو، آنرا روح القدس از جانب پروردگارت به حق نازل كرده است، تا افراد با ايمان را ثابت قدم گرداند، و هدايت و بشارتي است براي عموم مسلمين.
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ ﴿۱۰۳﴾
انصاریان: و ما می دانیم که آنان می گویند: یقیناً این آیات را بشری به او می آموزد!! [چنین نیست که می گویند، زیرا] زبان کسی که [آموختن قرآن را به پیامبر] به او نسبت می دهید، غیر عربی است و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.
خرمشاهی: و به خوبى مى‏دانيم كه ايشان مى‏گويند همانا بشرى او را آموزش مى‏دهد [حاشا، چرا كه‏] زبان كسى كه اينان كژانديشانه ادعا مى‏كنند، گنگ و بيگانه است و اين زبان [زبان قرآن‏] عربى [شيوا و] روشن است‏
فولادوند: و نيك مى‏ دانيم كه آنان مى‏ گويند جز اين نيست كه بشرى به او مى ‏آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى‏ دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است
قمشه‌ای: و ما کاملا آگاهیم که کافران (معاند) می‌گویند: آن کس که مطالب این قرآن را به رسول می‌آموزد بشری است، (مقصودشان بلعام ترسا یا عایش یا یعیش یا غلام رومی یا سلمان فارسی بود) در صورتی که زبان آن کس که این قرآن را به او نسبت می‌دهند اعجمی (غیر فصیح) است و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.
مکارم شیرازی: ما ميدانيم آنها مي‏گويند اين آيات را بشري به او تعليم مي‏دهد، در حالي كه زبان كسي كه اينها را به او نسبت مي‏دهند عجمي است ولي اين (قرآن) زبان عربي آشكار است.
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لَا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۰۴﴾
انصاریان: قطعاً کسانی که به آیات خدا ایمان ندارند، خدا هدایتشان نمی کند، و برای آنان عذابی دردناک است.
خرمشاهی: كسانى كه به آيات الهى ايمان ندارند، خداوند هدايتشان نمى‏كند و عذابى دردناك [در پيش‏] دارند
فولادوند: در حقيقت كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند خدا آنان را هدايت نمى ‏كند و برايشان عذابى دردناك است
قمشه‌ای: البته آنان که به آیات خدا ایمان نمی‌آورند (پس از اتمام حجت کامل) خدا هرگز هدایتشان نخواهد کرد و آنها را عذابی دردناک خواهد رسید.
مکارم شیرازی: كساني كه ايمان به آيات الهي ندارند خداوند آنها را هدايت نمي‏كند و براي آنها عذاب دردناكي است.
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿۱۰۵﴾
انصاریان: فقط کسانی [به خدا و پیامبر] دروغ می بندند که به آیات خدا ایمان ندارند، و اینانند که دروغگوی واقعی اند.
خرمشاهی: جز اين نيست كه دروغ‏پردازى را كسانى مى‏كنند كه به آيات الهى ايمان ندارند و اينان دروغگو هستند
فولادوند: تنها كسانى دروغ‏پردازى مى كنند كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغگويانند
قمشه‌ای: دروغ را آن کسانی به خدا می‌بندند که ایمان به آیات خدا ندارند و این کافران البته خود مردمی دروغگویند.
مکارم شیرازی: تنها كساني دروغ مي‏گويند كه ايمان به آيات خدا ندارند، و دروغگويان واقعي آنها هستند!
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۶﴾
انصاریان: هر کس پس از ایمان آوردنش به خدا کافر شود [به عذاب خدا گرفتار آید]؛ مگر کسی که به کفر مجبور شده [امّا] دلش مطمئن به ایمان است، ولی آنان که سینه برای پذیرفتن کفر گشاده اند، خشمی سخت از سوی خدا بر آنان است و آنان را عذابی بزرگ خواهد بود.
خرمشاهی: هر كس كه بعد از ايمانش به خداوند كفرورزد [بازخواست شود] مگر كسى كه وادار شود، و دلش به ايمان آرام و استوار باشد، ولى كسانى كه دل بر كفر نهاده باشند، خشم خداوند بر آنان است و عذابى سهمگين [در پيش‏] دارند
فولادوند: هر كس پس از ايمان آوردن خود به خدا كفر ورزد [عذابى سخت‏ خواهد داشت] مگر آن كس كه مجبور شده و[لى] قلبش به ايمان اطمينان دارد ليكن هر كه سينه‏ اش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود
قمشه‌ای: هر کس بعد از آنکه به خدا ایمان آورده باز کافر شد-نه آنکه به زبان از روی اجبار کافر شود و دلش در ایمان ثابت باشد (مانند عمار یاسر) بلکه به اختیار کافر شد و با رضا و رغبت و هوای نفس، دلش آکنده به ظلمت کفر گشت-بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب بزرگ دوزخ خواهد بود.
مکارم شیرازی: كساني كه بعد از ايمان كافر شوند - به جز آنها كه تحت فشار واقع شده‏ اند در حالي كه قلبشان آرام با ايمان است - آري آنها كه سينه خود را براي پذيرش كفر گشوده‏ اند غضب خدا بر آنها است و عذاب عظيمي در انتظارشان!
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿۱۰۷﴾
انصاریان: این [خشم و عذاب بزرگ] به سبب آن است که زندگی دنیا [یِ زودگذر] را بر آخرت ترجیح دادند، و مسلماً خدا مردم کفر پیشه را هدایت نمی کند.
خرمشاهی: اين از آن است كه ايشان زندگى دنيا را از آخرت خوشتر دارند، و خداوند خدانشناسان را هدايت نمى‏كند
فولادوند: زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم] اينكه خدا گروه كافران را هدايت نمى ‏كند
قمشه‌ای: این غضب و عذاب بر آنها بدین سبب است که حیات (فانی) دنیا را بر (حیات ابدی) آخرت برگزیدند و این که خدا هرگز کافران را هدایت نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: اين بخاطر آنست كه زندگي دنيا (و پست) را بر آخرت ترجيح دادند، و خداوند افراد بيايمان (و لجوج) را هدايت نمي‏كند.
أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿۱۰۸﴾
انصاریان: اینان کسانی هستند که خدا بر دل و گوش و چشمشان مُهر [شقاوت] زده، و اینان بی خبران واقعی اند.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه خداوند بر دلها و گوشها و ديدگانشان مهر نهاده است و اينانند كه غافلند
فولادوند: آنان كسانى‏ اند كه خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند
قمشه‌ای: همین‌ها هستند که خدا بر دلها و گوش و چشمهایشان مهر (قهر) زده است و اینها همان مردمند که (از خدا و قیامت) غافلند.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه خدا (بر اثر فزوني گناه) بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده (به همين دليل چيزي نمي‏فهمند) و غافلان واقعي آنهايند.