ParsQuran
سوره 16: النحل - جزء 14

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۷۶﴾
انصاریان: و خدا مَثَلی [دیگر] زده است: دو مرد را که یکی از آنان لال مادرزاد است [و] بر هیچ کاری قدرت ندارد و سربار سرپرست خویش است؛ او را هر کجا روانه می کند، منفعت و سودی نمی آورد، آیا چنین لال بی قدرت و بی سودی با کسی که [گویا و شنوا است و] به عدالت و انصاف فرمان می دهد و بر راهی راست قرار دارد، یکسان و مساوی است؟ [پس چرا معبودهای لال بی قدرت و بی سود را با خدای توانا و شنوا که ذاتش خیر بی نهایت است، برابر می دانید؟!]
خرمشاهی: و [همچنين‏] خداوند از دو مرد مثلى مى‏زند كه يكى از آن دو گنگ است و قدرت بر هيچ كارى ندارد و سربار سرور خويش است، هر جا كه مى‏فرستدش، خيرى به بار نمى‏آورد، آيا او و كسى كه به داد فرمان مى‏دهد و در راه راست مى‏رود، برابرند؟
فولادوند: و خدا مثلى [ديگر] مى‏ زند دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمى ‏آيد و او سربار خداوندگارش مى‏ باشد هر جا كه او را مى‏ فرستد خيرى به همراه نمى ‏آورد آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مى‏ دهد و خود بر راه راست است ‏يكسان است
قمشه‌ای: و خدا مثلی زده (بشنوید): دو نفر مرد یکی بنده‌ای باشد گنگ و از هر جهت عاجز و کلّ بر مولای خود که از هیچ راه، خیری به مالک خویش نرساند و دیگری مردی (آزاد و مقتدر) که به عدالت و احسان فرمان دهد و خود هم به راه مستقیم باشد، آیا این دو نفر یکسانند؟ (هرگز یکسان نیستند. مثل کافر و مؤمن بدین مثال ماند).
مکارم شیرازی: و خداوند مثالي (ديگر) زده است: دو نفر را كه يكي از آن دو گنگ مادر زاد است و قادر بر هيچ كاري نيست و سر بار صاحبش ميباشد، او را به سراغ هر كاري بفرستد عمل خوبي انجام نمي‏دهد، آيا چنين انساني با كسي كه امر به عدل و داد مي‏كند و بر راه راست قرار دارد مساوي است؟
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۷۷﴾
انصاریان: غیب آسمان ها و زمین ویژه خداست، و کار برپا کردن قیامت برای او جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیک تر از آن نیست، یقیناً خدا بر هر کاری تواناست.
خرمشاهی: و [علم‏] غيب آسمانها و زمين خداوند راست، و كار [قيام‏] قيامت، جز [به سرعت‏] چشم بر هم زدنى نيست، يا بلكه كمتر، كه خداوند بر هر كارى تواناست‏
فولادوند: و نهان آسمانها و زمين از آن خداست و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر [از آن] نيست زيرا خدا بر هر چيزى تواناست
قمشه‌ای: و تنها خدا بر غیب آسمانها و زمین آگاه است و بس، و کار ساعت قیامت (در سرعت و آسانی) مانند چشم بر هم زدن یا نزدیک‌تر بیش نیست، که خدا البته بر هر چیز تواناست.
مکارم شیرازی: غيب آسمانها و زمين از آن خداست (و او همه را ميداند) و امر قيامت (به قدري آسان است) درست همانند چشم بر هم زدن، و يا از آن هم نزديكتر است (چرا كه خدا بر هر چيزي توانا است).
وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۷۸﴾
انصاریان: و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی دانستید، و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزاری کنید.
خرمشاهی: و خداوند [است‏] كه شما را از شكمهاى مادرانتان، در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد، بيرون آورد، و [از پيش‏] براى شما گوش و چشم و قلب آفريد، باشد كه سپاس گزاريد
فولادوند: و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمى‏ دانستيد بيرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد
قمشه‌ای: و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمی‌دانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر (دانا شوید و) شکر (این نعمتها) به جای آرید.
مکارم شیرازی: و خداوند شما را از شكم مادران خارج نمود در حالي كه هيچ نميدانستيد، اما براي شما گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آوريد.
أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۷۹﴾
انصاریان: آیا به پرندگان که در فضای آسمان، رام و مسخّر [فرمان او] هستند، ننگریستید که آنها را [از سقوط به زمین] جز خدا نگه نمی دارد؛ یقیناً در آن [وصفی که پرندگان دارند] نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست برای گروهی که ایمان دارند.
خرمشاهی: آيا به پرندگان ننگريسته‏اند كه در فضاى آسمان رام شده‏اند، و كسى جز خداوند آنها را [در آن حال‏] نگاه نمى‏دارد، بى‏گمان در اين براى اهل ايمان مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: آيا به سوى پرندگانى كه در فضاى آسمان رام شده‏ اند ننگريسته‏ اند جز خدا كسى آنها را نگاه نمى دارد راستى در اين [قدرت‏ نمايى] براى مردمى كه ايمان مى ‏آورند نشانه‏ هايى است
قمشه‌ای: آیا در مرغان هوا نمی‌نگرند که در جوّ آسمان مسخّرند و به جز خدا کسی نگهبان آنها نیست؟! در این امر برای اهل ایمان نشانه‌هایی (از قدرت حق) پدیدار است.
مکارم شیرازی: آيا آنها به پرندگاني كه بر فراز آسمان تسخير شده‏ اند نظر ني فكندند؟ هيچكس جز خدا آنها را نگاه نمي‏دارد، در اين نشانه‏ هاائي است (از عظمت و قدرت خدا) براي كساني كه ايمان دارند.
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿۸۰﴾
انصاریان: و خدا خانه هایتان را برای شما مایه آرامش و راحت قرار داد، و برای شما از پوست دام ها سر پناه [مانند قبّه و خیمه] مقرّر کرد، که آنها را روز کوچ کردنتان و هنگام اقامتتان [در جابجا کردن] سبک می یابید و [برای شما] از پشم ها و کرک ها و موهای آنها تا زمانی معین، وسایل زندگی و کالای تجارت پدید آورد.
خرمشاهی: و خداوند از خانه‏هايتان براى شما مايه آرامش پديد آورد، و براى شما از پوستهاى چارپايان خيمه‏هايى پديد آورد كه در روز كوچيدنتان و روز اقامتتان آن را سبكبار مى‏يابيد، و از پشمها و كركها و موهاى آنها اثاثيه و مايه بهره‏ورى تا هنگامى معين پديد آورد
فولادوند: و خدا براى شما خانه ‏هايتان را مايه آرامش قرار داد و از پوست دامها براى شما خانه ‏هايى نهاد كه آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبك مى‏ يابيد و از پشمها و كركها و موهاى آنها وسايل زندگى كه تا چندى مورد استفاده است [قرار داد]
قمشه‌ای: و خدا برای سکونت (دائم) شما منزلهایتان را مقرر داشت و (برای سکونت موقت سفر) از پوست و موی چهارپایان خیمه‌ها را برای شما قرار داد تا وقت حرکت و سکون سبک وزن و قابل انتقال باشد، و از پشم و کرک و موی آنها اثاثیه منزل (مانند گلیم و نمد و قالی) و متاع و اسباب زندگانی (و لباسهای فاخر) برای شما خلق فرمود که تا هنگامی معین از آن استفاده کنید.
مکارم شیرازی: و خدا براي شما از خانه‏ هاايتان محل سكونت (و آرامش) قرار داد، و از پوست چهارپايان نيز براي شما خانه‏ هاائي قرار داد كه كوچ كردن و روز اقامتتان به آساني مي‏توانيد آنها را جابجا كنيد، و از پشم و كرك و موي آنها اثاث و متاع (وسائل مختلف زندگي) تا زمان معيني قرار داد.
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾
انصاریان: و خدا برای شما از آنچه آفریده سایه هایی قرار داد، از کوه ها پناه گاه هایی برایتان به وجود آورد، و تن پوش هایی برای شما قرار داد که شما را از گرما نگه می دارد و پیراهن هایی [مقاوم] که شما را از آسیب جنگ و نبردتان حفظ می کند؛ این گونه نعمت هایش را بر شما کامل می کند تا تسلیم فرمان های او شوید.
خرمشاهی: و خداوند براى شما از آنچه آفريده است، سايه‏سارها و از كوهها براى شما غارها پديد آورد، و براى شما تن‏پوشهايى كه شما را از گرما [و سرما] نگه دارد، و تن‏پوشهايى كه شما را از آسيب همديگر نگه مى‏دارد، بدين‏سان نعمتش را بر شما تمام مى‏كند باشد كه تسليم پيشه كنيد
فولادوند: و خدا از آنچه آفريده به سود شما سايه ‏هايى فراهم آورده و از كوهها براى شما پناهگاه ‏هايى قرار داده و براى شما تن‏پوشهايى مقرر كرده كه شما را از گرما [و سرما] حفظ مى ‏كند و تن‏پوشها [=زره ‏ها]يى كه شما را در جنگتان حمايت مى ‏نمايد اين گونه وى نعمتش را بر شما تمام مى‏ گرداند اميد كه شما [به فرمانش] گردن نهيد
قمشه‌ای: و خدای عالم برای شما سایبانها از آنچه آفریده (از درختان و سقف و دیوار و کوهها) مهیّا ساخت و از غارهای کوه پوشش و اتاقها برایتان قرار داد (تا از سرما و گرما پناهی گیرید) و نیز لباسی که شما را از گرمای آفتاب (و سرمای زمستان) بپوشاند خلق کرد و نیز برای آنکه در جنگ محفوظ مانید لباسی (از آهن) مقرّر گردانید. این چنین نعمت‌های خود را بر شما تمام و کامل می‌کند تا مگر (منعم را بشناسید و) مطیع و تسلیم (امر او) باشید.
مکارم شیرازی: خداوند از آنچه آفريده سايه‏ هائي براي شما قرار داده، و از كوهها پناهگاههائي، و براي شما پيراهنهائي آفريده كه شما را از گرما (و سرما) حفظ ميكند، و پيراهنهائي كه حافظ شما به هنگام جنگ است، اينگونه نعمتهايش را بر شما كامل ميكند تا تسليم فرمان او شويد.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۸۲﴾
انصاریان: پس اگر [بعد از این همه لطف و رحمت] روی از حق گرداندند [اندوهگین مشو]؛ زیرا فقط رساندن آشکار [پیام وحی] بر عهده توست.
خرمشاهی: و اگر روى برتافتند [بدان‏] كه بر تو پيام رسانى آشكار است‏
فولادوند: پس اگر رويگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشكار است
قمشه‌ای: پس اگر باز روی بگردانند (ای رسول ما) بر تو تبلیغ روشن رسالت (و اتمام حجت) بیش نیست.
مکارم شیرازی: (با اين همه) اگر روي برتابند (نگران مباش) تو فقط وظيفه ابلاغ آشكار داري.
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ ﴿۸۳﴾
انصاریان: آنان نعمت خدا را می شناسند، سپس [از روی کبر و لجاجت] آن را انکار می کنند و بیشترشان کافرند.
خرمشاهی: [آنان‏] نعمت الهى را مى‏شناسند، سپس انكارش مى‏كنند، و بيشترينه‏شان ناسپاسند
فولادوند: نعمت‏ خدا را مى ‏شناسند اما باز هم منكر آن مى ‏شوند و بيشترشان كافرند
قمشه‌ای: نعمت خدا را دانسته و شناخته باز انکار می‌کنند و اکثر اینان کافرند.
مکارم شیرازی: (ولي) آنها نعمت خدا را مي‏شناسند سپس آن را انكار ميكنند و اكثرشان كافرند.
وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ ﴿۸۴﴾
انصاریان: و روزی را [یاد کن] که از هر امتی گواهی برمی انگیزیم، سپس به کافران نه اجازه [عذر خواهی] می دهند، و نه از آنان می خواهند که [برای به دست آوردن خشنودی خدا] عذرخواهی کنند!
خرمشاهی: و روزى كه از هر امتى شاهدى برانگيزيم، سپس به كافران اجازه [عذرخواهى‏] داده نشود، و عذرشان را نپذيرند
فولادوند: و [ياد كن] روزى را كه از هر امتى گواهى برمى‏ انگيزيم سپس به كسانى كه كافر شده‏ اند رخصت داده نمى ‏شود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت
قمشه‌ای: و (به یاد خلق آور) روزی که (در قیامت) ما از هر امتی (رسول و) شاهدی برانگیزیم آن‌گاه به کافران اجازه سخن و اعتذار داده نشود و نه توبه و انابه و عذری از آنان پذیرند.
مکارم شیرازی: بخاطر بياوريد روزي را كه از هر امتي گواهي بر آنها مبعوث مي‏كنيم، سپس به كافران اجازه (سخن گفتن) داده نمي‏شود (چرا كه دست و پا و گوش و چشم حتي پوست تن آنها گواهي مي‏دهند) و توانائي بر رضايت طلبيدن (و تقاضاي) عفو ندارند.
وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۸۵﴾
انصاریان: و چون که ستمکاران عذاب را ببینند [می یابند که هیچ راه گریزی از آن ندارند] پس [به کیفر ستمشان] نه عذاب از آنان سبک می شود، و نه مهلتشان دهند.
خرمشاهی: و چون ستم‏پيشگان عذاب را بنگرند، آنگاه نه [عذابشان‏] سبك گردد و نه مهلت داده شوند
فولادوند: و چون كسانى كه ستم كرده‏ اند عذاب را ببينند [شكنجه] آنان كاسته نمى‏ گردد و مهلت نمى‏ يابند
قمشه‌ای: و روزی که ستمکاران عذاب خدا را به چشم ببینند دیگر هیچ نه تخفیف عذاب و نه مهلت (آسایش) خواهند یافت.
مکارم شیرازی: هنگامي كه ظالمان عذاب را ببينند نه به آنها تخفيف داده مي‏شود، و نه مهلت.