ParsQuran
سوره 15: الحجر - جزء 14

فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ ﴿۷۴﴾
انصاریان: در نتیجه آن شهر را زیر و رو کردیم و بر آنان سنگ هایی از جنس سنگِ گل باراندیم.
خرمشاهی: و آن را زير و زبر كرديم و بر آن سنگپاره‏هايى از سنگ گل فرو باريديم‏
فولادوند: و آن [شهر] را زير و زبر كرديم و بر آنان سنگهايى از سنگ گل بارانديم
قمشه‌ای: و شهر و دیار آنها را زیر و زبر ساخته و آن قوم را سنگباران عذاب کردیم.
مکارم شیرازی: سپس (شهر و آبادي آنها را زير و رو كرديم) بالاي آنرا پائين قرار داديم و باراني از سنگ بر آنها فرو ريختيم.
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ ﴿۷۵﴾
انصاریان: قطعاً در این [سرگذشت اَسفبار و حادثه عبرت آموز] نشانه هایی [از قدرت خدا و خواری و رسوایی مجرمان] برای هوشمندان [که جستجوگر علل حوادث اند] وجود دارد.
خرمشاهی: در اين امر براى اشارت‏دانان مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: به يقين در اين [كيفر] براى هوشياران عبرتهاست
قمشه‌ای: و در این عذاب هوشمندان را عبرت و بصیرت بسیار است.
مکارم شیرازی: در اين (سرگذشت عبرت انگيز) نشانه‏ هائي است براي هوشياران.
وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ ﴿۷۶﴾
انصاریان: و آن [آثار و بقایای شهر ویران شده قوم لوط] بر سر راهی است که پابرجاست.
خرمشاهی: و [آثار] آن [شهر] بر سرراهى پايدار است‏
فولادوند: و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [داير] برجاست
قمشه‌ای: و این ویرانه اکنون بر سر راهی است بر قرار.
مکارم شیرازی: و ويرانه‏ هاي سرزمين آنها بر سر راه (كاروانها) همواره ثابت و برقرار است.
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۷۷﴾
انصاریان: مسلماً در این [شهر ویران شده] برای مؤمنان نشانه ای [پندآموز] است.
خرمشاهی: بى‏گمان در اين امر براى مؤمنان مايه عبرت است‏
فولادوند: بى‏ گمان در اين براى مؤمنان عبرتى است
قمشه‌ای: همانا در این عقوبت بدکاران عالم، اهل ایمان را آیت و عبرتی است.
مکارم شیرازی: در اين نشانه‏ اي است براي مؤ منان.
وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ ﴿۷۸﴾
انصاریان: و بی تردید اهل ایکه [قوم شعیب] ستمکار بودند.
خرمشاهی: و اهل ايكه ستمكار بودند
فولادوند: و راستى اهل ايكه ستمگر بودند
قمشه‌ای: و اهل شهر ایکه (قوم شعیب) هم بسیار مردم ستمکاری بودند.
مکارم شیرازی: اصحاب الايكه (صاحبان سرزمينهاي پر درخت - قوم شعيب) مسلما قوم ستمگري بودند.
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۷۹﴾
انصاریان: در نتیجه از آنان انتقام گرفتیم، و [آثار] دو شهر نابود شده [قوم لوط و شعیب] بر سر جاده ای آشکار قرار دارد.
خرمشاهی: از اين روى از آنان انتقام گرفتيم و آنها بر سر راهى آشكار هستند
فولادوند: پس از آنان انتقام گرفتيم و آن دو [شهر اكنون] بر سر راهى آشكاراست
قمشه‌ای: آنها را نیز به کیفر رسانیدیم، و این هر دو شهر (یعنی شهر سدوم و ایکه یا مدین که دیار قوم لوط و شعیب بود، برای اهل اعتبار) بر رهگذری آشکار قرار دارند.
مکارم شیرازی: ما از آنها انتقام گرفتيم و اين دو (قوم لوط و اصحاب ايكه) شهرهاي ويران شده شان بر سر راه آشكار است!
وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ﴿۸۰﴾
انصاریان: و به راستی اهل [دیار] حجر [که سرزمینی میان مدینه و شام است] پیامبران را تکذیب کردند.
خرمشاهی: و به راستى كه "اهل حجر" پيامبران را دروغ‏زن شمردند
فولادوند: و اهل حجر [نيز] پيامبران [ما] را تكذيب كردند
قمشه‌ای: و اصحاب حجر (قوم صالح) هم رسولان را به کلی تکذیب کردند.
مکارم شیرازی: اصحاب الحجر (قوم ثمود) پيامبران را تكذيب كردند.
وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۸۱﴾
انصاریان: و ما آیات و نشانه های خود را به آنان نشان دادیم، ولی از آنان روی گردان شدند.
خرمشاهی: و معجزات خود را به آنان بخشيديم ولى از آنها رويگردان بودند
فولادوند: و آيات خود را به آنان داديم و[لى] از آنها اعراض كردند
قمشه‌ای: و از آیاتی که ما بر آنان فرستادیم رو گردانیدند.
مکارم شیرازی: ما آيات خود را براي آنهاي فرستاديم ولي آنها از آن روي گرداندند.
وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ ﴿۸۲﴾
انصاریان: و همواره از کوه ها خانه ها می تراشیدند در حالی که [به خیال خود به سبب استحکام آن خانه ها] ایمن [از حوادث] بودند.
خرمشاهی: و از كوهها خانه‏هايى [براى خود] مى‏تراشيدند كه در امان بمانند
فولادوند: و [براى خود] از كوهها خانه ‏هايى مى‏ تراشيدند كه در امان بمانند
قمشه‌ای: و در کوهها منزل می‌ساختند تا از خطر ایمن باشند.
مکارم شیرازی: آنها خانه‏ هاي امن و اماني در دل كوهها مي‏تراشيدند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ ﴿۸۳﴾
انصاریان: پس هنگامی که به صبح درآمدند، صدایی [مرگبار و وحشتناک و غرّشی سهمگین] آنان را فرا گرفت.
خرمشاهی: آنگاه بامدادان بانگ مرگبار آنان را فرو گرفت‏
فولادوند: پس صبحدم فرياد [مرگبار] آنان را فرو گرفت
قمشه‌ای: پس صبحگاهی صیحه عذاب (قهر ما) همه آنها را نابود کرد.
مکارم شیرازی: اما سرانجام صيحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت.