إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ
﴿۶۰﴾
انصاریان: مگر همسرش را که [به سبب روی گردانی اش از حق] مقدّر کرده ایم از بازماندگان [در شهر و نابودشوندگان] باشد.
خرمشاهی: مگر همسرش كه مقدر كردهايم كه از واپسماندگان [در عذاب] باشد فولادوند: جز آنش را كه مقدر كرديم او از بازماندگان [در عذاب] باشد قمشهای: جز زن لوط که آن هم (چون با بدان همدست است) چنین مقرر داشتیم که از بازماندگان باشد (و با زشتکاران هلاک شود). مکارم شیرازی: بجز همسرش كه مقدر داشتيم از بازماندگان (در شهر و هلاك شوندگان) باشد.
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ
﴿۶۱﴾
انصاریان: پس هنگامی که فرستادگان خدا نزد خاندان لوط آمدند،
خرمشاهی: آنگاه چون فرشتگان به نزد آل لوط آمدند فولادوند: پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند قمشهای: و چون فرشتگان بر لوط و خانواده او وارد شدند. مکارم شیرازی: هنگامي كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند...
قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
﴿۶۲﴾
انصاریان: لوط گفت: بی تردید شما گروهی ناشناخته اید.
خرمشاهی: [لوط] گفت شما گروهى ناشناس هستيد فولادوند: [لوط] گفت شما مردمى ناشناس هستيد قمشهای: لوط با فرشتگان گفت: شما اشخاصی نا آشنایید! مکارم شیرازی: (لوط) گفت شما گروه ناشناسي هستيد!
قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ
﴿۶۳﴾
انصاریان: گفتند: [نه، ما آشنا هستیم] با چیزی نزد تو آمده ایم که قومت همواره در آن تردید داشتند.
خرمشاهی: گفتند نه، بلكه ما چيزى را كه آنان در آن ترديد مىكردند، براى تو آوردهايم فولادوند: گفتند [نه] بلكه براى تو چيزى آورده ايم كه در آن ترديد میکردند قمشهای: فرشتگان پاسخ دادند که ما بر انجام چیزی (یعنی وعده عذاب) که قومت در آن به شک و انکار بودند فرستاده شدیم. مکارم شیرازی: گفتند ما همان چيزي را براي تو آورده ايم كه آنها (كافران) در آن ترديد داشتند (ما ماءور عذابيم).
وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ
﴿۶۴﴾
انصاریان: و ما واقعیتی قطعی و مسلّم را [که همان عذاب الهی است، جهت نابودی مردم] برای تو آورده ایم و یقیناً راستگوییم.
خرمشاهی: و [همان] حق را برايت آوردهايم و ما راستگوييم فولادوند: و حق را براى تو آورده ايم و قطعا ما راستگويانيم قمشهای: و به حق و راستی به سوی تو آمدهایم و آنچه گوییم صدق محض است. مکارم شیرازی: ما واقعيت مسلمي را براي تو آورده ايم و راست ميگوئيم.
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ
﴿۶۵﴾
انصاریان: پس [چون] پاره ای از شب [گذشت] خاندانت را کوچ ده و خودت دنبال آنان برو و هیچ یک از شما [به شهر] بازنگردد، و آنجا که مأمور هستید، بروید.
خرمشاهی: پس پاسى از شب گذشته، خانوادهات را همراه ببر و از پى آنان روان شو، و هيچ يك از شما باز پس ننگرد، و به جايى كه به شما دستور داده مىشود روانه شويد فولادوند: پس پاسى از شب [گذشته] خانواده ات را حركت ده و [خودت] به دنبال آنان برو و هيچ يك از شما نبايد به عقب بنگرد و هر جا به شما دستور داده مى شود برويد قمشهای: پس تو ای لوط، خانوادهات را در پاسی از شب از این دیار بیرون بر و خود از پی آنان روانه شو و هیچ یک از شما باز پس ننگرد بلکه بدان سو که مأمورید به سرعت روان شوید. مکارم شیرازی: بنابر اين خانواده ات را در اواخر شب با خود بردار و از اينجا ببر، تو بدنبال سر آنها حركت كن، احدي از شما به پشت سر خويش ننگرد. و به همانجا كه ماءمور هستيد برويد.
وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ
﴿۶۶﴾
انصاریان: ما [کیفیت] این حادثه [بزرگ] را به او وحی کردیم که هنگامی که مجرمان وارد صبح شوند، بنیادشان برکنده خواهد شد.
خرمشاهی: و اين امر را با او در ميان گذاشتيم كه بامدادان ريشه اينان بركنده خواهد شد فولادوند: و او را از اين امر آگاه كرديم كه ريشه آن گروه صبحگاهان بريده خواهد شد قمشهای: و بر او این فرمان را وحی کردیم که قومت تا آخرین افراد، صبحگاه هلاک میشوند. مکارم شیرازی: و ما به لوط اين موضوع را وحي فرستاديم كه صبحگاهان همه آنها ريشه كن خواهند شد.
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
﴿۶۷﴾
انصاریان: و اهل شهر [با آگاه شدن از مهمانان لوط] شادی کنان [به خانه لوط] آمدند.
خرمشاهی: و [از سوى ديگر] مردم شهر شادى كنان باز آمدند فولادوند: و مردم شهر شادى كنان روى آوردند قمشهای: و (در آن شب که فرشتگان به شکل جوانهای زیبا به خانه لوط در آمدند) قوم لوط آگاه شده خوشحال (به خیال کامرانی به خانه او) آمدند. مکارم شیرازی: (از سوي ديگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوي خانه لوط) آمدند در حالي كه به يكديگر بشارت ميدادند.
قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ
﴿۶۸﴾
انصاریان: لوط گفت: اینان مهمانان منند، آبروی مرا نبرید.
خرمشاهی: [لوط] گفت اينان مهمانان من هستند، مرا رسوا مسازيد فولادوند: [لوط] گفت اينان مهمانان منند مرا رسوا مكنيد قمشهای: لوط به قوم خود گفت: این جوانان در منزل من مهمانند، مرا شرمسار مکنید. مکارم شیرازی: (لوط) گفت اينها ميهمانان منند، آبروي مرا نريزيد!
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ
﴿۶۹﴾
انصاریان: از خدا پروا کنید و مرا [نزد مهمانانم] خوار و بی مقدار نسازید.
خرمشاهی: و از خداوند پروا كنيد و مرا خوار و خفيف مسازيد فولادوند: و از خدا پروا كنيد و مرا خوار نسازيد قمشهای: و از خدا بترسید و مرا خجل مگردانید. مکارم شیرازی: و از خدا بپرهيزيد و مرا شرمنده نسازيد! |
||