ParsQuran
سوره 13: الرعد - جزء 13

سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۴﴾
انصاریان: [و به آنان گویند:] سلام بر شما به پاس استقامت و صبرتان [در برابر عبادت، معصیت و مصیبت] پس نیکوست فرجام این سرای.
خرمشاهی: [و مى‏گويند] سلام بر شما به خاطر صبرى كه ورزيديد، چه نيكوست اين نيك سرانجامى‏
فولادوند: [و به آنان مى‏ گويند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر كرديد راستى چه نيكوست فرجام آن سراى
قمشه‌ای: (و می‌گویند) سلام و تحیت بر شما باد که صبر پیشه کردید، و بس نیک است سرانجام این سرای.
مکارم شیرازی: (و به آنها مي‏گويند) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان چه پايان خوب اين سرا نصيبتان شد!
وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۲۵﴾
انصاریان: و کسانی که عهد خدا را پس از استوار کردنش می شکنند، و پیوندهایی را که خدا به برقراری آن فرمان داده می گسلند، و در زمین فساد می کنند، لعنت و فرجام بد و دشوار آن سرای برای آنان است.
خرمشاهی: و كسانى كه عهد الهى را پس از بستنش مى‏شكنند، و هر چه خداوند به پيوند كردن آن فرمان داده است، مى‏گسلند، و در زمين فتنه و فساد مى‏كنند، اينانند كه لعنت و بدفرجامى دارند
فولادوند: و كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى ‏شكنند و آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده مى‏ گسلند و در زمين فساد مى كنند بر ايشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ايشان راست
قمشه‌ای: و آنان که پس از پیمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را می‌شکنند و هم از آنچه خدا امر به پیوند آن کرده پاک می‌گسلند و در روی زمین فساد و فتنه بر می‌انگیزند اینان را لعن (خدا) و منزلگاه عذاب سخت دوزخ نصیب است.
مکارم شیرازی: و آنها كه عهد الهي را پس از محكم كردن ميشكنند، و پيوندهائي را كه خدا دستور برقراري آن را داده قطع مي‏كنند: و در روي زمين فساد مينمايند، لعنت براي آنهاست و بدي (و مجازات) سراي آخرت!
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ ﴿۲۶﴾
انصاریان: خدا روزی را برای هر کس که بخواهد، وسعت می دهد و برای هر کس که بخواهد، تنگ می گیرد. و [آنان که از حیات جاوید و پرنعمت آخرت بی خبرند] به زندگی زودگذر دنیا شادمان شدند، در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت جز متاعی اندک و ناچیز نیست.
خرمشاهی: خداوند روزى [خويش‏] را بر هركس كه بخواهد گشايش مى‏دهد يا تنگ و فروبسته مى‏دارد، و [بعضى‏] به زندگانى دنيا سرمست شده‏اند، و زندگانى دنيا در جنب آخرت، جز بهره‏اى ناچيز نيست‏
فولادوند: خدا روزى را براى هر كه بخواهد گشاده يا تنگ مى‏ گرداند و[لى آنان] به زندگى دنيا شاد شده‏ اند و زندگى دنيا در [برابر] آخرت جز بهره‏ اى [ناچيز] نيست
قمشه‌ای: خدا هر که را خواهد فراخ روزی و هر که را خواهد تنگ روزی می‌گرداند، و (این مردم کافر) به زندگانی و متاع دنیا دلشادند در صورتی که دنیا در قبال آخرت متاعی (موقت و ناقابل) بیش نیست.
مکارم شیرازی: خدا روزي را براي هر كس بخواهد (و شايسته بداند) وسيع و براي هر كس بخواهد (و مستحق ببيند) تنگ قرار مي‏دهد ولي آنها به زندگي دنيا شاد (و خوشحال) شدند در حالي كه زندگي دنيا در برابر آخرت متاع ناچيزي است.
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: کافران می گویند: چرا معجزه ای [غیر قرآن] از سوی پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو: مسلماً خدا هر کس را بخواهد [پس از اتمام حجت] گمراه می کند و هر کس را که به سوی او بازگردد، هدایت می نماید.
خرمشاهی: و كافران گويند چرا از سوى پروردگارش معجزه‏اى بر او نازل نمى‏شود؟ بگو خداوند هر كس را كه بخواهد بيراه وامى‏گذارد، و هر كس را كه رو به او آورده باشد، به سوى خويش به راه مى‏برد
فولادوند: و كسانى كه كافر شده‏ اند مى‏ گويند چرا از جانب پروردگارش معجزه ‏اى بر او نازل نشده است بگو در حقيقت ‏خداست كه هر كس را بخواهد بى‏ راه مى‏ گذارد و هر كس را كه [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مى ‏نمايد
قمشه‌ای: و کافران (مکه) می‌گویند: چرا آیت و حجت قاطعی از خدا بر (اثبات نبوت) او نازل نشد؟ تو به آنها بگو که (حجت قاطعی مانند قرآن و معجزات دیگر آمد اکنون) خدا هر که را خواهد گمراه و هر که را که به درگاه او تضرع و انابه کند هدایت می‌کند.
مکارم شیرازی: و آنها كه كافر شدند مي‏گويند چرا آيه (و معجزه) اي از پروردگارش بر او نازل نشده است ؟ بگو خداوند هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را كه به سوي او باز گردد هدايت مي‏كند (كمبود در معجزه نيست لجاجت آنها مانع است).
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿۲۸﴾
انصاریان: [بازگشتگان به سوی خدا] کسانی [هستند] که ایمان آوردند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشید! دل ها فقط به یاد خدا آرام می گیرد.
خرمشاهی: [همان‏] كسانى كه ايمان آورده‏اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏گيرد، بدانيد كه با ياد خداست كه دلها آرام مى‏گيرد
فولادوند: همان كسانى كه ايمان آورده‏ اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏ گيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى‏ يابد
قمشه‌ای: آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام می‌گیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام‌بخش دلهاست.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه ايمان آورده‏ اند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مييابد!
الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿۲۹﴾
انصاریان: کسانی که ایمان آوردند، و کارهای شایسته انجام دادند، برای آنان زندگی خوش و با سعادت و بازگشتی نیک است.
خرمشاهی: كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، خوشا بر ايشان و نيك سرانجامى دارند
فولادوند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند
قمشه‌ای: آنان که به خدا ایمان آورده و به کار نیکو پرداختند خوشا بر احوال آنها، و بازگشت و مقام نیکو آنها راست.
مکارم شیرازی: آنها كه ايمان آوردند، و عمل صالح انجام دادند پاكيزه ترين (زندگي) نصيبشان است و بهترين سرانجامها.
كَذَلِكَ أَرْسَلْنَاكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَيْهِمُ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَهُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابِ ﴿۳۰﴾
انصاریان: آن گونه [که رسولان گذشته را ارسال کردیم] تو را در میان امتی که پیش از آن، امت هایی روزگار به پایان بردند، فرستادیم، تا آنچه را به تو وحی کردیم بر آنان بخوانی، در حالی که آنان [با روی گرداندن از وحی] به [خدایِ] رحمان کفر می ورزند. بگو: او پروردگار من است، معبودی جز او نیست، فقط بر او توکل کردم و بازگشتم فقط به سوی اوست.
خرمشاهی: بدين‏سان تو را به ميان امتى فرستاديم كه پيش از آنها امتهايى آمده [و رفته‏] بودند، تا آنچه بر تو وحى كرده‏ايم، بر آنان بخوانى، و حال آنكه آنان به خداى رحمان كفر و انكار مى‏ورزند، بگو او پروردگار من است [و] خدايى جز او نيست، بر او توكل كرده‏ام و بازگشت من به سوى اوست‏
فولادوند: بدين گونه تو را در ميان امتى كه پيش از آن امتهايى روزگار به سر بردند فرستاديم تا آنچه را به تو وحى كرديم بر آنان بخوانى در حالى كه آنان به [خداى] رحمان كفر مى ‏ورزند بگو اوست پروردگار من معبودى بجز او نيست بر او توكل كرده‏ ام و بازگشت من به سوى اوست
قمشه‌ای: ما تو را میان خلقی به رسالت فرستادیم که پیش از این هم (پیغمبران و) امت‌های دیگر به جایشان بوده و در گذشتند (امر تازه‌ای نیست که تو را به رسالت فرستادیم) تا بر آنها آنچه از ما به وحی بر تو رسد تلاوت کنی در حالی که آنها به خدای مهربان کافر می‌شوند، بگو: او خدای من است و جز او خدایی نیست، من بر او توکل کرده‌ام و روی امیدم همه به سوی اوست.
مکارم شیرازی: همانگونه (كه پيامبران پيشين را فرستاديم) تو را به ميان امتي فرستاديم كه پيش از آنها امتهاي ديگري آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحي نموده‏ ايم بر آنها بخواني در حالي كه آنها به رحمان (خداوندي كه رحمتش همگان را فرا گرفته) كفر مي‏ورزند بگو او پروردگار من است، معبودي جز او نيست، بر او توكل كردم و بازگشتم به سوي او است.
وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و اگر قرآنی بود که به وسیله آن کوه ها به حرکت می آمدند، یا زمین پاره پاره می گشت، یا به وسیله آن با مردگان سخن گفته می شد [باز هم این کافران لجوج، ایمان نمی آورند، زیرا وقتی با مشاهده قرآن که بزرگ ترین معجزه است ایمان نیاورند با مشاهده هیچ معجزه ای ایمان نمی آورند! کار هدایت و ایمان اینان ارتباطی به معجزه ندارد] بلکه همه کارها فقط در اختیار خداست. پس آیا آنان که ایمان آورده اند، ندانسته اند که اگر خدا می خواست همه مردم را [از روی اجبار] هدایت می کرد؟! [ولی هدایت اجباری فاقد ارزش است] و همواره به کافران به کیفر آنچه که انجام دادند، حادثه ای کوبنده و بسیار سخت می رسد یا حادثه نزدیک خانه هایشان فرود می آید [که شهر و دیارشان و اطرافش را ناامن می کند] تا وعده [قطعی و نهاییِ] خدا [که شکست کامل کافران و عذاب آخرت است] فرا رسد؛ بی تردید خدا خُلف وعده نمی کند.
خرمشاهی: و اگر قرآنى بود كه كوهها از [هيبت‏] آن به حركت در مى‏آمد و زمين مى‏شكافت، يا مردگان با آن به سخن درمى‏آمدند [همين قرآن بود، و باز ايمان نمى‏آوردند]، آرى سررشته كارها همه به دست خداست، آيا كسانى كه ايمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خداوند مى‏خواست همه مردم را هدايت مى‏كرد، و به كافران همواره به خاطر كار و كردارشان عقوبتى هايل مى‏رسد، يا به زودى به خانه [ شهر] آنان [فاتحانه‏] وارد شوى، تا آنكه وعده الهى فرارسد، كه خداوند خلف وعده نمى‏كند
فولادوند: و اگر قرآنى بود كه كوهها بدان روان مى ‏شد يا زمين بدان قطعه قطعه مى‏ گرديد يا مردگان بدان به سخن درمى ‏آمدند [باز هم در آنان اثر نمیکرد] نه چنين است بلكه همه امور بستگى به خدا دارد آيا كسانى كه ايمان آورده‏ اند ندانسته‏ اند كه اگر خدا مى‏ خواست قطعا تمام مردم را به راه مى ‏آورد و كسانى كه كافر شده‏ اند پيوسته به [سزاى] آنچه كرده‏ اند مصيبت كوبنده‏ اى به آنان مى ‏رسد يا نزديك خانه ‏هايشان فرود مى ‏آيد تا وعده خدا فرا رسد آرى خدا وعده [خود را] خلاف نمى ‏كند
قمشه‌ای: و اگر قرآنی بود که با (اعجاز بیان) آن کوهها به رفتار می‌آمد و زمین از هم می‌شکافت و با مردگان سخن گفته می‌شد (همین قرآن با عظمت است که با وجود آن باز ایمان نمی‌آورند). بلکه فرمان همه عالم با خداست (هر چه خواهد به مشیّت ازلی می‌کند) آیا مؤمنان هنوز ندانسته‌اند که خدا اگر بخواهد همه مردم را (به الزام و جبر) هدایت می‌کند؟ و (این نه مصلحت است زیرا باید) کافران پیوسته از کردار زشتشان به کیفر و سرکوبی رسند یا مصیبتی نزدیک دیار آنها فرود آید تا آن‌گاه که (در محشر هم) وعده خدا (بر هلاک آنها) فرا رسد، که خدا خلاف وعده نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: اگر بوسيله قرآن كوهها به حركت در آيند و زمينها قطعه قطعه شوند، و بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولي همه آنها در اختيار خداست آيا آنها كه ايمان آورده‏ اند نمي‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مي‏كند (اما هدايت اجباري سودي ندارد) و پيوسته مصائب كوبنده‏ اي بر كافران - بخاطر اعمالشان - وارد مي‏شود و يا به نزديكي خانه آنها فرود مي‏آيد تا وعده (نهائي) خدا فرا رسد، خداوند در وعده خود تخلف نمي‏كند.
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ﴿۳۲﴾
انصاریان: [فقط تو را مسخره نمی کنند] قطعاً پیامبرانی که پیش از تو بودند، مسخره شدند. پس به کافران مهلت دادم، سپس آنان را [به کیفر سخت] گرفتم، پس [یافتی که] مجازات و عذاب [من] چگونه بود؟ ….
خرمشاهی: و به راستى پيامبرانى كه پيش از تو بودند ريشخند شدند، آنگاه به كافران مهلت دادم، سپس آنان را فرو گرفتم، [بنگر كه‏] عقوبت من چگونه بوده است‏
فولادوند: و بى‏ گمان فرستادگان پيش از تو [نيز] مسخره شدند پس به كسانى كه كافر شده بودند مهلت دادم آنگاه آنان را [به كيفر] گرفتم پس چگونه بود كيفر من
قمشه‌ای: و مردم به رسولان پیش از تو هم استهزاء بسیار کردند من هم به کافران فرصت دادم آن گاه ایشان را به عقوبت گرفته و با چه عقاب سخت به کیفر رسانیدم.
مکارم شیرازی: (تنها تو را استهزا نكردند) پيامبران پيش از تو را نيز استهزا نمودند، من به كافران مهلت دادم سپس آنها را گرفتم ديدي مجازات (من) چگونه بود؟!
أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾
انصاریان: آیا کسی که بر همه نفوس [جهانیان] با آنچه به دست آورده اند، مسلط و حاکم و نگهبان است [و همه تحولات وجود آنان را تا رساندنشان به سر منزل مقصود در اختیار دارد، مانند کسی است که مطلقاً این صفات را ندارد؟] ولی آنان [از روی جهل و نادانی] برای خدا شریکانی قرار داده اند! بگو: [ویژگی های] آن شریکان را نام ببرید [تا روشن شود که آیا شایسته شریک قرار دادن برای خدا هستند؟!] آیا خدا را از چیزی در روی زمین که آنها را شریک خود نمی شناسد، خبر می دهید؟ یا سخنی ظاهر و پوچ و بی منطق است [که بر زبان خود می رانید؟!] بلکه برای کافران نیرنگ و دروغشان آراسته شده، و از راه خدا بازداشته شده اند [تا آنجا که موجودات بی ارزش و بی اثر را شریکان حق پنداشته اند]؛ و هر که را خدا [به سبب از دست دادن لیاقتش] گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود. ….
خرمشاهی: آيا كسى كه حاكم بر هر كسى و كار و كردار اوست [همانند كسى است كه چنين نيست؟] و براى خداوند شريكانى قائل شدند، بگو نام ايشان را ببريد، آيا او را به چيزى كه در روى زمين [چنين چيزى‏] نمى‏شناسد خبر مى‏دهيد؟ يا صرفا سخنى سطحى مى‏گوييد؟ بلكه در نظر كافران مكرشان آراسته جلوه كرده است و از راه [خدا] باز داشته شده‏اند، و هركس كه خدا بيراه گذاردش، براى او رهنمايى نيست‏
فولادوند: آيا كسى كه بر هر شخصى بدانچه كرده است مراقب است [مانند كسى است كه از همه جا بى‏ خبر است] و براى خدا شريكانى قرار دادند بگو نامشان را ببريد آيا او را به آنچه در زمين است و او نمى‏ داند خبر مى‏ دهيد يا سخنى سطحى [و ميان‏تهى] مى‏ گوييد [چنين نيست] بلكه براى كسانى كه كافر شده‏ اند نيرنگشان آراسته شده و از راه [حق] بازداشته شده‏ اند و هر كه را خدا بى‏ راه گذارد رهبرى نخواهد داشت
قمشه‌ای: آیا خدایی که نگهبان همه نفوس عالم با آثارشان است (فراموش کردند)؟ و برای خدا شریکانی جعل کردند، بگو که نام خدایان خود برگویید (که اینها کیستند و اثر اینان چیست و از چه رو مستحق پرستش شدند؟) یا این که شما مردم نادان می‌خواهید خدا را به چیزی که در زمین از آن آگاه نیست آگه سازید؟! یا آنکه به ظاهر سخنی (که خود هم حقیقتی بر آن قائل نیستید) می‌گویید؟ بلکه کافران را مکر و فسونشان در نظر زیبا آمده و از راه خدا باز ماندند، و هر کس را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ کس وی را هدایت نتواند کرد.
مکارم شیرازی: آيا كسي كه بالاي سر همه ايستاده (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است) و اعمال همه را مي‏بيند (همچون كسي است كه هيچيك از اين صفات را ندارد) آنان براي خدا شريكاني قرار دادند، بگو آنها را نام ببريد! آيا به او چيزي را خبر مي‏دهيد كه از وجود آن در روي زمين بيخبر است ؟ يا سخنان ظاهري (و تو خالي) ميگوئيد، (نه، شريكي براي خدا وجود ندارد) بلكه در نظر كافران دروغهايشان زينت داده شده (و بر اثر ناپاكي درون، چنين مي‏پندارند كه واقعيتي دارد) و آنها از راه (خدا) باز داشته شده‏ اند و هر كس را خدا گمراه كند راهنمائي نخواهد داشت.