ParsQuran
سوره 13: الرعد - جزء 13

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾
انصاریان: المر ـ این آیاتِ [با عظمتِ] کتابِ [الهی] است، و آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، سراسر حق و راستی است [چنان حقّی که هیچ باطلی در آن راه ندارد] ولی بیشتر مردم [به سبب عناد و لجاجت] ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: المر الف لام ميم راء اين آيات كتاب آسمانى است، و آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است، راست و درست است، ولى بيشترينه مردم نمى‏گروند
فولادوند: الف لام ميم راء اين است آيات كتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است ولى بيشتر مردم نمى‏ گروند
قمشه‌ای: المر (رمزی بین خدا و رسول است) این است آیات کتاب خدا و قرآنی که به حق و راستی بر تو از جانب پروردگارت نازل گردید و لیکن اکثر مردمان به آن ایمان نمی‌آورند.
مکارم شیرازی: المر - اينها آيات كتاب (آسماني) است، و آنچه از طرف پروردگار بر تو نازل شده حق است ولي اكثر مردم ايمان نمي‏آورند.
اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ ﴿۲﴾
انصاریان: خداست که آسمان ها را بدون پایه هایی که آنها را ببینید، برافراشت، آن گاه بر تخت فرمانروایی [و حکومت بر آفرینش] چیره و مسلط شد، و خورشید و ماه را رام و مسخّر ساخت، که هر کدام تا زمان معینی روانند، کار [جهان و جهانیان] را تدبیر می کند، نشانه ها [ی قدرت و حکمتش] را [در پهنه آفرینش] به روشنی بیان می کند تا شما به دیدار [قیامت و محاسبه شدن اعمال به وسیله] پروردگارتان یقین کنید.
خرمشاهی: خداوند كسى است كه آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد برافراشت، سپس بر عرش استيلاء يافت، و خورشيد و ماه را رام كرد كه هر يك تا زمانى معين، سير مى‏كند [همو] كار [و بار جهان‏] را تدبير مى‏كند و آيات [خويش‏] را روشن بيان مى‏دارد، باشد كه شما به لقاى پروردگارتان يقين پيدا كنيد
فولادوند: خدا [همان] كسى است كه آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد برافراشت آنگاه بر عرش استيلا يافت و خورشيد و ماه را رام گردانيد هر كدام براى مدتى معين به سير خود ادامه مى‏ دهند [خداوند] در كار [آفرينش] تدبير مى ‏كند و آيات [خود] را به روشنى بيان مى ‏نمايد اميد كه شما به لقاى پروردگارتان يقين حاصل كنيد
قمشه‌ای: خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنان که می‌نگرید بی‌ستون برافراشت آن‌گاه بر عرش (قدرت بر وجود کل) قرار گرفت و خورشید و ماه را مسخّر اراده خود ساخت که هر کدام در وقت خاص به گردش آیند، امر عالم را منظم می‌سازد و آیات (قدرت) را با دلایلی مفصل بیان می‌دارد، باشد که شما به ملاقات پروردگار خود یقین کنید.
مکارم شیرازی: خدا همان كسي است كه آسمان را - بدون ستوني كه قابل رؤ يت باشد - آفريد سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را بدست گرفت) و خورشيد و ماه را مسخر ساخت كه هر كدام تا زمان معيني حركت دارند كارها را او تدبير مي‏كند آيات را (براي شما) تشريح مي‏نمايد تا به لقاي پروردگارتان يقين پيدا كنيد.
وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۳﴾
انصاریان: و اوست که زمین را گسترانید، و در آن کوه هایی استوار و نهرهایی پدید آورد و در آن از همه محصولات و میوه ها جفت دوتایی [که نر و ماده است] قرار داد، شب را به روز می پوشاند، [تا ادامه حیات برای همه نباتات و موجودات زنده ممکن باشد]؛ یقیناً در این امور برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
خرمشاهی: و او كسى است كه زمين را گسترد و در آن كوهها و رودهايى پديد آورد، و در آن از هربار و برى زوجى دوگانه آفريد، شب را به روز [و روز را به شب‏] مى‏پوشاند، بى‏گمان در اين براى انديشه‏وران مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: و اوست كسى كه زمين را گسترانيد و در آن كوهها و رودها نهاد و از هر گونه ميوه‏ اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مى ‏پوشاند قطعا در اين [امور] براى مردمى كه تفكر مى كنند نشانه‏ هايى وجود دارد
قمشه‌ای: و اوست خدایی که بساط زمین را بگسترد و در آن کوهها برافراشت و نهرها جاری ساخت و از هرگونه میوه یک جفت پدید آورد، شب تار را به روز روشن بپوشاند، همانا در این امور متفکران را دلایلی روشن (بر قدرت آفریدگار) است.
مکارم شیرازی: و او كسي است كه زمين را گسترد و در آن كوهها و نهرهائي قرار داد و از تمام ميوه‏ ها در آن دو جفت آفريد (پرده سياه) شب را بر روز مي‏پوشاند، در اينها آياتي است براي آنها كه تفكر مي‏كنند.
وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۴﴾
انصاریان: در زمین قطعه هایی مختلف و گوناگون، و باغ هایی از انگور و کشتزار و درختان خرمایی است که بر یک ریشه و غیر یک ریشه [می رویند]. ما برخی از آنان را در میوه و محصول با آنکه از یک آب سیراب می شوند بر برخی دیگر برتری می دهیم. بی تردید در این امور برای مردمی که تعقّل می کنند، نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
خرمشاهی: و در زمين كرتهايى است نزديك به هم و باغهايى از [درختان‏] انگور و كشتها [ى گوناگون‏] و خرما، همانند و ناهمانند، كه همه به يك آب آبيارى مى‏شوند و ميوه‏هاى بعضى را از بعضى ديگر برتر ساخته‏ايم، بى‏گمان در اين براى خردورزان مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: و در زمين قطعاتى است كنار هم و باغهايى از انگور و كشتزارها و درختان خرما چه از يك ريشه و چه از غير يك ريشه كه با يك آب سيراب مى‏ گردند و [با اين همه] برخى از آنها را در ميوه [از حيث مزه و نوع و كيفيت] بر برخى ديگر برترى مى‏ دهيم بى گمان در اين [امر نيز] براى مردمى كه تعقل مى كنند دلايل [روشنى] است
قمشه‌ای: و در زمین قطعاتی مجاور و متصل است (که آثار هر قطعه مباین قطعه دیگر است) زمینی برای تاکستان و باغ انگور قابل است، و یک جا برای زراعت غلاّت، و زمینی برای نخلستان آن هم نخلهای گوناگون که همه با یک آب مشروب می‌شوند ولی ما بعضی را در نوع میوه بر بعضی برتری می‌دهیم، و این امور عاقلان را ادلّه واضحی (بر حکمت صانع) است.
مکارم شیرازی: و در روي زمين قطعاتي در كنار هم قرار دارد كه با هم متفاوتند و باغهائي از انگور، و زراعت، و نخلها، كه گاهي بر يك پايه مي‏رويند و گاهي بر دو پايه، همه آنها از يك آب سيراب مي‏شوند و با اينحال بعضي از آنها را از جهت ميوه بر ديگري برتري مي‏دهيم، در اينها نشانه‏ هائي است براي آنها كه عقل خويش را بكار مي‏گيرند.
وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۵﴾
انصاریان: اگر بخواهی تعجب کنی، پس تعجب از گفتار منکران لجوج است که [بدون توجه به قدرت خدا که آنان را از خاک پدید آورد، می گویند]: آیا ما هنگامی که [پس از مردن] خاک شدیم، به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود؟! اینانند که به پروردگارشان کافر شدند، و اینانند که در گردنشان بندها و زنجیرها [ی گمراهی در دنیا و عذاب در آخرت] است، و اینان اهل آتش اند و در آن جاودانه اند.
خرمشاهی: و اگر عجب كنى، سخن ايشان عجيب‏[تر] است [كه مى‏گويند] آيا آنگاه كه خاك شديم، آيا به آفرينش تازه‏اى در مى‏آييم؟ اينان كسانى‏اند كه به پروردگارشان كفرورزيده‏اند و هم اينانند كه [در قيامت و در دوزخ‏] در گردنهايشان غل و بندهاست، و اينان دوزخى‏اند و جاودانه در آنند
فولادوند: و اگر عجب دارى عجب از سخن آنان [=كافران] است كه آيا وقتى خاك شديم به راستى در آفرينش جديدى خواهيم بود اينان همان كسانند كه به پروردگارشان كفر ورزيده‏ اند و در گردنهايشان زنجيرهاست و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود
قمشه‌ای: و اگر تو را جای تعجب (به کار منکران) است عجب قول منکران معاد است که می‌گویند: آیا ما چون خاک شدیم باز از نو خلق خواهیم شد؟ اینان هستند که به خدای خود کافر شدند و هم اینان زنجیرها (ی قهر و عذاب) بر گردن دارند و هم اینان اصحاب دوزخند و در آن همیشه معذبند.
مکارم شیرازی: و اگر ميخواهي (از چيزي) تعجب كني عجيب گفتار آنها است كه مي‏گويند آيا هنگامي كه خاك شديم (بار ديگر زنده ميشويم و) به خلقت جديدي باز ميگرديم؟! آنها كساني هستند كه به پروردگارشان كافر شدهاند و آن غل و زنجيرهاست در گردنشان، و آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند!
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۶﴾
انصاریان: و از تو [بر پایه تمسخر، استهزا، جهل و نادانی] پیش از [درخواست] خیر و خوشی تقاضای شتاب در [فرود آمدن] عذاب می کنند، [اینان گمان می کنند که عذاب ها و مجازات های الهی دروغ است] با اینکه پیش از آنان عذاب ها و عقوبت های عبرت آموز [بر کافران و منکران] گذشته است و قطعاً پروردگارت نسبت به مردم با ظلم و ستمی که می کنند صاحب آمرزش است، و مسلماً پروردگارت سخت کیفر است.
خرمشاهی: و از تو به [شدت و] شتاب بدى [عذاب‏] را پيش از نيكى [آمرزش‏] مى‏طلبند، و حال آنكه پيش از آنها [رسم‏] عقوبتها [ى الهى‏] برقرار بوده است، و بى‏گمان پروردگارت بر مردمان با وجود ستمشان آمرزنده است، و بى‏گمان پروردگارت سخت كيفر است‏
فولادوند: و پيش از رحمت‏ شتابزده از تو عذاب مى‏طلبند و حال آنكه پيش از آنان [بر كافران] عقوبتها رفته است و به راستى پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمشان بخشايشگر است و به يقين پروردگار تو سخت‏ كيفر است
قمشه‌ای: (ای رسول ما) کافران پیش از تقاضای آمرزش و احسان (به تمسخر) از تو تقاضای تعجیل در عذاب می‌کنند؟ در صورتی که چه عقوبت‌های عبرت‌آموز بر امّتان کافر گذشته رسید! و خدا بر ظلم خلق هم بسیار صاحب عفو و مغفرت است و هم صاحب قهر و انتقام سخت است.
مکارم شیرازی: آنها پيش از حسنه (و رحمت) از تو تقاضاي تعجيل سيئه (و عذاب) مي‏كنند با اينكه قبل از آنها بلاهاي عبرتانگيز نازل شده، و پروردگار تو نسبت به مردم با اينكه ظلم مي‏كنند داراي مغفرت است و هم پروردگارت عذاب شديد دارد.
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿۷﴾
انصاریان: و کافران می گویند: چرا از سوی پروردگارش معجزه ای [غیر قرآن] بر او نازل نشده؟ تو فقط بیم دهنده ای [نه اعجاز کننده ای که هر زمان هر کس و برای هر هدفی غیر منطقی بخواهد، دست به اعجاز بزنی] وبرای هر قومی هدایت کننده ای است.
خرمشاهی: و كافران گويند چرا بر او معجزه‏اى از سوى پروردگارش نازل نمى‏گردد؟ تو فقط هشداردهنده‏اى و هر قومى رهنمايى دارد
فولادوند: و آنان كه كافر شده‏ اند مى‏ گويند چرا نشانه‏ اى آشكار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است [اى پيامبر] تو فقط هشداردهنده‏ اى و براى هر قومى رهبرى است
قمشه‌ای: و باز کافران (به طعنه) می‌گویند که چرا از خدایش بر او آیت و معجزه‌ای فرستاده نشد؟ (باید بدانند که) تنها وظیفه تو اندرز و ترسانیدن (خلق از نافرمانی خدا) است و هر قومی را (از طرف خدا) رهنمایی است.
مکارم شیرازی: و آنها كه كافر شدند مي‏گويند چرا آيت (و اعجازي) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بيم دهنده‏ اي، و براي هر گروهي هدايت كننده‏ اي است (و اينها همه بهانه است نه جستجوي حقيقت).
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿۸﴾
انصاریان: خدا [حالات، صفات و زمان ولادت] جنین هایی را که هر انسان و حیوان ماده ای آبستن است، و آنچه را رحم ها [از زمان طبیعی حمل] می کاهند و آنچه را می افزایند، می داند؛ و هر چیزی نزد او اندازه معینی دارد.
خرمشاهی: خداوند مى‏داند كه هر مادينه‏اى چه بارى دارد و اينكه رحمها [از مدت حمل يا از جنين‏] چه مى‏كاهند و چه مى‏افزايند، هر چيزى نزد او اندازه‏اى معين دارد
فولادوند: خدا مى‏ داند آنچه را كه هر ماده‏ اى [در رحم] بار مى‏ گيرد و [نيز] آنچه را كه رحمها مى ‏كاهند و آنچه را مى‏ افزايند و هر چيزى نزد او اندازه‏ اى دارد
قمشه‌ای: تنها خدا می‌داند که بار حمل آبستنان عالم چیست و بار رحمها چه نقصان و چه زیادت آرند، و مقدار همه چیز در علم ازلی خدا معین است.
مکارم شیرازی: خدا از جنين هائي كه هر انسان يا حيوان ماده‏ اي حمل مي‏كند آگاه است، و نيز از آنچه رحمها كم مي‏كنند (و پيش از موعد مقرر ميزايند) و هم از آنچه افزون مي‏كنند، و هر چيز نزد او مقدار معيني دارد.
عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ ﴿۹﴾
انصاریان: دانای نهان و آشکار و بزرگ و بلندمرتبه است.
خرمشاهی: [اوست كه‏] داناى پنهان و پيدا، و بزرگ بلندمرتبه است‏
فولادوند: داناى نهان و آشكار [و] بزرگ بلندمرتبه است
قمشه‌ای: اوست عالم به عوالم غیب و شهود و بزرگ خدای متعال (برتر از هر وصف و ادراک عقول).
مکارم شیرازی: او از غيب و شهود آگاه است و بزرگ و متعالي است.
سَوَاءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿۱۰﴾
انصاریان: [برای او] یکسان است که کسی از شما گفتارش را پنهان کند یا آشکار سازد، و کسی مخفیانه در دل شب حرکت نماید یا در روز راه بپیماید.
خرمشاهی: يكسان است كه از شما كسى سخنش را پنهان بدارد يا آشكارش كند، و كسى كه در [پرده‏] شب پنهانكار يا در [روشناى‏] روز پيدارو باشد
فولادوند: [براى او] يكسان است كسى از شما سخن [خود] را نهان كند و كسى كه آن را فاش گرداند و كسى كه خويشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشكارا حركت كند
قمشه‌ای: در پیشگاه علم ازلی آن کس از شما که سخن به سرّ گوید یا آشکار و آن که در ظلمت شب پنهان است یا در روشنی روز به کار و فعالیت مشغول است، همه یکسانند (و خدا بر همه آگاه است).
مکارم شیرازی: براي او تفاوت نمي‏كند كساني كه پنهاني سخن بگويند يا آشكار سازند، و آنها كه شبانگاه مخفيانه حركت مي‏كنند يا در روشنائي روز.