ParsQuran
سوره 12: يوسف - جزء 13

ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ ﴿۱۰۲﴾
انصاریان: این از سرگذشت های پرفایده غیب است که به تو وحی می کنیم، و تو هنگامی که آنان در کارشان تصمیم گرفتند و [برای انجامش] نیرنگ می کردند، نزدشان نبودی.
خرمشاهی: اين از اخبار غيبى است كه بر تو وحى مى‏كنيم، و تو [اى پيامبر] آنگاه كه كارشان را هماهنگ و عزمشان را جزم كردند و نيرنگ پيشه كردند، نزد آنان نبودى‏
فولادوند: اين [ماجرا] از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مى ‏كنيم و تو هنگامى كه آنان همداستان شدند و نيرنگ میکردند نزدشان نبودى
قمشه‌ای: (ای رسول ما) این حکایت از اخبار غیب بود که بر تو به وحی می‌رسانیم و (گر نه) تو آنجا که برادران یوسف بر مکر و حیله تصمیم گرفتند حاضر نبودی.
مکارم شیرازی: اين از خبرهاي غيب است كه به تو وحي مي‏فرستيم، تو (هرگز) نزد آنها نبودي هنگامي كه تصميم گرفتند و نقشه مي‏كشيدند.
وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ ﴿۱۰۳﴾
انصاریان: بیشتر مردم هر چند رغبت شدید [به ایمان آوردنشان] داشته باشی، ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: و بيشترينه مردم، ولو تو سخت بكوشى و بخواهى، مؤمن نمى‏شوند
فولادوند: و بيشتر مردم هر چند آرزومند باشى ايمان‏ آورنده نيستند
قمشه‌ای: و تو هر چند جهد و ترغیب در ایمان مردم کنی باز اکثر آنان ایمان نخواهند آورد (دل پاکت را زیاد رنجه مدار).
مکارم شیرازی: و بيشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشي، ايمان نمي‏آورند!
وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ﴿۱۰۴﴾
انصاریان: و در حالی که هیچ پاداشی [در برابر ابلاغ قرآن] از آنان نمی خواهی، این [قرآن] جز پندی برای جهانیان نیست.
خرمشاهی: و تو از ايشان براى آن [رسالت‏] مزدى نمى‏طلبى، آن نيست مگر پندآموزى براى جهانيان‏
فولادوند: و تو بر اين [كار] پاداشى از آنان نمى‏ خواهى آن [قرآن] جز پندى براى جهانيان نيست
قمشه‌ای: و تو از امت خود اجر رسالت نمی‌خواهی، این کتاب غرضی جز آنکه اهل عالم را متذکر و بیدار سازد ندارد.
مکارم شیرازی: و تو (هرگز) از آنها پاداشي مطالبه نمي‏كني، او نيست مگر تذكري براي جهانيان
وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿۱۰۵﴾
انصاریان: و [برای هدایت مردم] در آسمان ها و زمین چه بسیار نشانه هاست که [در غفلت و بی خبری] بر آنها می گذرند در حالی که از آنها روی می گردانند.
خرمشاهی: و چه بسيار نشانه [و مايه عبرت‏] در آسمانها و زمين هست كه بر آن مى‏گذرند و هم آنان از آنها رويگردانند
فولادوند: و چه بسيار نشانه‏ ها در آسمانها و زمين است كه بر آنها مى‏ گذرند در حالى كه از آنها روى برمى‏ گردانند
قمشه‌ای: و (این مردم بی‌خرد) چه بسیار بر آیات و نشانه‌ها (ی قدرت حق) در آسمانها و زمین می‌گذرند و از آن روی می‌گردانند.
مکارم شیرازی: و چه بسيار نشانه‏ اي (از خدا) در آسمانها و زمين وجود دارد كه آنها از كنارش مي‏گذرند و از آن روي مي‏گردانند!
وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾
انصاریان: و بیشترشان به خدا ایمان نمی آورند مگر آنکه [برای او] شریک قرار می دهند.
خرمشاهی: و بيشترينه ايشان [ظاهرا] به خداوند ايمان نمى‏آورند مگر آنكه [باطنا، به نوعى‏] مشركند
فولادوند: و بيشترشان به خدا ايمان نمى ‏آورند جز اينكه [با او چيزى را] شريك مى‏ گيرند
قمشه‌ای: و اکثر خلق به خدا ایمان نمی‌آورند مگر آنکه مشرک باشند (و جز خدا امور دیگر را نیز مؤثر در انتظام عالم دانند).
مکارم شیرازی: و اكثر آنها كه مدعي ايمان به خدا هستند مشركند.
أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾
انصاریان: آیا ایمنند از اینکه فراگیرنده ای از عذاب خدا بیایدشان، یا ناگاه قیامت در حالی که نمی فهمند بر آنان فرا رسد؟
خرمشاهی: آيا ايمن‏اند از اينكه عذاب فراگيرى از سوى خداوند بر آنان فرود آيد، يا قيامت ناگهان برايشان فرارسد و آنان ناآگاه باشند
فولادوند: آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد يا قيامت در حالى كه بى‏ خبرند بناگاه آنان را فرا رسد
قمشه‌ای: آیا (مردم کافر) ایمن از آنند که عذابی از (قهر) خدا بر آنها احاطه کند یا آنکه ساعت مرگ و قیامتشان ناگهان فرا رسد که در آن حال غافل باشند؟
مکارم شیرازی: آيا از اين ايمن هستند كه عذاب فراگيري از ناحيه خدا به سراغ آنها بيايد يا ساعت رستاخيز ناگهان فرا رسد در حالي كه آنها متوجه نيستند؟!
قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۸﴾
انصاریان: بگو: این طریقه و راه من است که من و هر کس پیرو من است بر پایه بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت می کنیم، و خدا از هر عیب و نقصی منزّه است و من از مشرکان نیستم.
خرمشاهی: بگو اين راه و رسم من است كه به سوى خداوند دعوت مى‏كنم، كه من و هركس كه پيرو من باشد، برخوردار از بصيرتيم، و منزه است خداوند، و من از مشركان [نبوده و]نيستم‏
فولادوند: بگو اين است راه من كه من و هر كس پيروى‏ ام كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مى ‏كنيم و منزه است‏ خدا و من از مشركان نيستم
قمشه‌ای: بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم.
مکارم شیرازی: بگو اين راه من است كه من و پيروانم با بصيرت كامل همه مردم را به سوي خدا دعوت مي‏كنيم، منزه است خدا، و من از مشركان نيستم.
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۰۹﴾
انصاریان: و پیش از تو [بخاطر هدایت مردم] جز مردانی از اهل آبادی ها را که به آنان وحی می نمودیم نفرستادیم. آیا [مخالفان حق] به گردش و سفر در زمین نرفتند تا با تأمل بنگرند که عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند [و از روی کبر و عناد به مخالفت با حق برخاستند] چگونه بود؟ و مسلماً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزکاری کردند، بهتر است؛ آیا نمی اندیشید؟
خرمشاهی: و ما پيش از تو جز مردانى از اهل [همين‏] شهرها [به رسالت‏] نفرستاده‏ايم كه به آنان وحى مى‏كرديم، آيا در زمين سير و سفر نمى‏كنند كه بنگرند سرانجام پيشينيان آنان چه بوده است، و سراى آخرت براى پرواپيشگان بهتر است، آيا نمى‏انديشيد؟
فولادوند: و پيش از تو [نيز] جز مردانى از اهل شهرها را كه به آنان وحى میکرديم نفرستاديم آيا در زمين نگرديده‏ اند تا فرجام كسانى را كه پيش از آنان بوده‏ اند بنگرند و قطعا سراى آخرت براى كسانى كه پرهيزگارى كرده‏ اند بهتر است آيا نمى‏ انديشيد
قمشه‌ای: و ما هیچ کس را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آنکه رسولان همه (مانند تو) مردانی بودند از اهل شهرهای دنیا که به وحی ما مؤیّد شدند، (اینان که به انکار رسول به راه کفر و باطل می‌روند) آیا در روی زمین سیر نکرده‌اند تا عاقبت حال پیشینیانشان را (که چگونه هلاک شدند) بنگرند؟ و محققا سرای آخرت برای اهل تقوا (از حیات دنیا) بسیار نیکوتر است، آیا تعقل نمی‌کنید؟!
مکارم شیرازی: و ما نفرستاديم پيش از تو جز مرداني از اهل شهرها كه وحي به آنها مي‏كرديم، آيا (مخالفان دعوت تو) سير در زمين نكردند تا ببينند عاقبت كساني كه پيش از آنها بودند چه شد؟ و سراي آخرت براي پرهيزكاران بهتر است، آيا فكر نمي‏كنيد؟!
حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۱۰﴾
انصاریان: [پیامبران، مردم را به خدا خواندند و مردم هم حق را منکر شدند] تا زمانی که پیامبران [از ایمان آوردن اکثر مردم] مأیوس شدند و گمان کردند که به آنان [از سوی مردم در وعده یاری و حمایت] دروغ گفته شده است. [ناگهان] یاری ما به پیامبران رسید؛ پس کسانی را که خواستیم رهایی یافتند و عذاب ما از گروه مجرمان برگردانده نمی شود.
خرمشاهی: تا آنجا كه چون پيامبران نوميد شدند و [پيروان‏] پنداشتند كه به دروغ وعده داده شده‏اند، آنگاه بود كه نصرت ما به آنان در رسيد و هركس كه خواسته بوديم نجات يافت، و عذاب ما از قوم گناهكار برنمى‏گردد
فولادوند: تا هنگامى كه فرستادگان [ما] نوميد شدند و [مردم] پنداشتند كه به آنان واقعا دروغ گفته شده يارى ما به آنان رسيد پس كسانى را كه مى‏ خواستيم نجات يافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد
قمشه‌ای: (مردم با انبیاء چندان ضدیت کردند) تا آنجا که رسولان مأیوس شده و گمان کردند که وعده نصرت خدا خلاف خواهد شد (یا گمان کردند که دیگر هیچ کس تصدیق آنها نخواهد کرد) در آن حال یاری ما بدیشان فرا رسید تا هر که ما خواستیم نجات داده شد، و نیز قهر و انتقام ما از بدکاران عالم باز گردانده نخواهد شد.
مکارم شیرازی: (پيامبران به دعوت خود و دشمنان به مخالفت همچنان ادامه دادند) تا رسولان مايوس شدند و گمان كردند كه (حتي گروه اندك مؤ منان) به آنها دروغ گفته‏ اند، در اين هنگام ياري ما به سراغ آنها آمد هر كس را مي‏خواستيم نجات مي‏داديم و مجازات و عذاب ما از قوم زيانكار بازگردانده نمي‏شود.
لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۱۱﴾
انصاریان: به راستی در سرگذشت آنان عبرتی برای خردمندان است. [قرآن] سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصدیق کننده کتاب های آسمانی پیش از خود است و بیان گر هر چیز است و برای مردمی که ایمان دارند، سراسر هدایت و رحمت است.
خرمشاهی: به راستى كه در بيان داستان ايشان مايه عبرتى براى خردمندان هست [و اين قرآن‏] سخنى برساخته نيست، بلكه همخوان با كتابى است كه پيشاپيش آن است و روشنگر همه چيز است و رهنمود و رحمتى براى اهل ايمان است‏
فولادوند: به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است‏ سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق آنچه [از كتابهايى] است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى ‏آورند رهنمود و رحمتى است
قمشه‌ای: همانا در حکایت آنان برای صاحبان عقل عبرت کامل خواهد بود. این قرآن نه سخنی است که فرا توان بافت لیکن کتب آسمانی پیش از خود را هم تصدیق کرده و هر چیزی را (که راجع به سعادت دنیا و آخرت خلق است) مفصل بیان می‌کند و برای اهل ایمان هدایت و (سعادت و) رحمت خواهد بود.
مکارم شیرازی: در سرگذشتهاي آنها درس عبرتي براي صاحبان انديشه است، اينها داستان دروغين نبود بلكه (وحي آسماني است و) هماهنگ است با آنچه پيش روي او (از كتب آسماني پيشين) است و شرح هر چيز (كه پايه سعادت انسان است) و هدايت و رحمت براي گروهي است كه ايمان مي‏آورند.