ParsQuran
سوره 11: هود - جزء 12

وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و من به شما نمی گویم که گنجینه های [عنایات و الطاف] خدا نزد من است [تا به طور مستقل بتوانم حاجات شما را برآورم و هر تصرفی را که مایل باشم در آسمان ها و زمین بنمایم]، و ادعا نمی کنم که غیب هم می دانم، و نمی گویم که من فرشته ام و درباره آنان که چشمانتان فرومایه و خوارشان می نگرد، نمی گویم که خدا هرگز خیری به آنان نخواهد داد؛ خدا به آنچه در دل آنان است آگاه تر است؛ اگر چنین گویم از ستمکاران خواهم بود.
خرمشاهی: و به شما نمى‏گويم كه خزاين الهى نزد من است، و غيب نيز نمى‏دانم، و نمى‏گويم كه فرشته‏ام، و به كسانى كه در چشمان شما خوار مى‏آيند، نمى‏گويم كه خداوند هرگز خيرى به آنان نخواهد داد، خداوند به ما فى‏الضمير آنان داناتر است، اگر چنين كنم از ستمكاران خواهم بود
فولادوند: و به شما نمى‏ گويم كه گنجينه ‏هاى خدا پيش من است و غيب نمى‏ دانم و نمى‏ گويم كه من فرشته‏ ام و در باره كسانى كه ديدگان شما به خوارى در آنان مى ‏نگرد نمى‏ گويم خدا هرگز خيرشان نمى‏ دهد خدا به آنچه در دل آنان است آگاه‏ تر است [اگر جز اين بگويم] من در آن صورت از ستمكاران خواهم بود
قمشه‌ای: من شما را نمی‌گویم که خزائن خدا نزد من است و نه مدعیم که از علم غیب حق آگاهم و نه دعوی کنم که فرشته آسمانم و هرگز مؤمنان پاکی را که به چشم شما خوارند نخواهم گفت که خدا آنها را هیچ خیری نرساند، که خدا بر دلهای با اخلاص آنها داناتر است که (آنها را عزیز و گرامی داشته و) اگر من آنها را خوار شمارم از ستمکاران عالم به شمار باشم.
مکارم شیرازی: من هرگز به شما نمي‏گويم خزائن الهي نزد من است و نمي‏گويم غيب مي‏دانم و نمي‏گويم من فرشته‏ ام و (نيز) نمي‏گويم آنها كه در نظر شما خوار مي‏آيند خداوند خيري به آنها نخواهد داد، خدا از دل آنها آگاهتر است (من اگر با اينحال آنها را برانم) در اين صورت از ستمكاران خواهم بود.
قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: گفتند: ای نوح! با ما جدال و ستیزه کردی و بسیار هم جدال و ستیزه کردی، نهایتاً اگر از راستگویانی آنچه را [از عذاب] به ما وعده می دهی، برایمان بیاور.
خرمشاهی: گفتند اى نوح به راستى كه با ما مجادله كردى و چه مجادله دور و درازى هم با ما كردى، و اگر راست مى‏گويى هر چه به ما وعده داده‏اى [هم‏اكنون بر سر ما] بياور
فولادوند: گفتند اى نوح واقعا با ما جدال كردى و بسيار [هم] جدال كردى پس اگر از راستگويانى آنچه را [از عذاب خدا] به ما وعده مى‏ دهى براى ما بياور
قمشه‌ای: قوم گفتند: ای نوح، تو با ما جدل و گفتگوی بسیار کردی، اکنون اگر راست می‌گویی بر ما عذابی که وعده می‌دهی بیار.
مکارم شیرازی: گفتند اي نوح: با ما جر و بحث كردي، و زياد سخن گفتي (بس است) اكنون اگر راست مي‏گوئي آنچه را بما وعده مي‏دهي (از عذاب الهي) بياور!
قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: گفت: جز این نیست که اگر خدا بخواهد آن را برای شما می آورد و شما عاجز کننده [خدا] نیستید [تا بتوانید از دسترس قدرت او بیرون روید.]
خرمشاهی: گفت بى‏شك خداوند اگر بخواهد آن را [بر سر شما] خواهد آورد و شما گزير و گريزى نداريد
فولادوند: گفت تنها خداست كه اگر بخواهد آن را براى شما مى ‏آورد و شما عاجز كننده [او] نخواهيد بود
قمشه‌ای: نوح گفت: آن وعده را اگر خدا خواهد به شما می‌رساند و هیچ از آن مفرّی ندارید.
مکارم شیرازی: (نوح) گفت اگر خدا اراده كند خواهد آورد و شما قدرت فرار نخواهيد داشت!
وَلَا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: و اگر بخواهم برای شما خیرخواهی کنم در صورتی که خدا بخواهد شما را [به کیفر گناهانتان] گمراه کند، خیرخواهی من سودی به شما نخواهد داد، او پروردگار شماست و به سویش بازگردانده می شوید.
خرمشاهی: و اگر من بخواهم در حق شما خير خواهى كنم، در صورتى كه خداوند بخواهد شما را بيراه گذارد، خيرخواهى من سودى به حال شما نخواهد كرد، او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانده مى‏شويد
فولادوند: و اگر بخواهم شما را اندرز دهم در صورتى كه خدا بخواهد شما را بيراه گذارد اندرز من شما را سودى نمى ‏بخشد او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: و اگر بخواهم شما را پند دهم دیگر پند و نصایح من سود نکند اگر خدا خواهد که شما را گمراه کند (یعنی پس از اتمام حجت به تعلیمات رسالت به حال گمراهی خود واگذارد)، او خدای شماست و به سوی او بازگردانده می‌شوید.
مکارم شیرازی: (اما چه سود كه) هر گاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم اندرز من فايده‏ اي بحالتان نخواهد داشت، او پروردگار شماست و به سوي او بازگشت خواهيد نمود.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: آیا مشرکان می گویند: پیامبر، این قرآن را از نزد خود به دروغ ساخته [و به خدا نسبت داده؟] بگو: اگر آن را به دروغ ساخته باشم، گناهم فقط بر عهده خود من است، و من از گناهانی که شما مرتکب می شوید، بیزارم.
خرمشاهی: يا مى‏گويند آن را برساخته است، بگو اگر آن را برساخته باشم، در آن صورت [مسؤوليت‏] گناه من با من است، ولى من از گناهى كه شما مى‏كنيد برى و بركنارم‏
فولادوند: يا [در باره قرآن] مى‏ گويند آن را بربافته است بگو اگر آن را به دروغ سر هم كرده‏ ام گناه من بر عهده خود من است و[لى] من از جرمى كه به من نسبت مى‏ دهيد بركنارم
قمشه‌ای: آیا باز خواهند گفت که او از پیش خود این سخنان (قرآن) را فرا بافته؟ بگو: اگر چنین باشد عقوبت آن گناه بر من است (نه بر شما) و من از (کفر و) گناه شما بیزارم.
مکارم شیرازی: (مشركان) مي‏گويند او (محمد) اين سخنان را بدروغ بخدا نسبت داده بگو اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم گناهش بر عهده من است ولي من از گناهان شما بيزارم.
وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که [تاکنون] ایمان آورده اند، هرگز کسی ایمان نخواهد آورد؛ بنابراین از کارهایی که همواره [بر ضد حق] انجام می دادند، اندوهگین مباش.
خرمشاهی: و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه تاكنون ايمان آورده‏اند، ايمان نخواهند آورد، و از آنچه كرده‏اند اندوهگين مباش‏
فولادوند: و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه [تاكنون] ايمان آورده‏ اند هرگز [كسى] ايمان نخواهد آورد پس از آنچه میکردند غمگين مباش
قمشه‌ای: و به نوح وحی شد که جز همین عده که ایمان آورده‌اند دیگر ابدا هیچ کس از قومت ایمان نخواهد آورد، پس تو بر کفر و عصیان این مردم لجوج محزون مباش.
مکارم شیرازی: به نوح وحي شد كه جز آنها كه (تاكنون) ايمان آورده‏ اند ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد بنابراين از كارهائي كه مي‏كنند غمگين مباش.
وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: و با نظارت ما و [بر اساس] وحی ما کِشتی را بساز، و با من درباره کسانی که ستم کرده اند، سخن مگو که یقیناً آنان غرق شدنی هستند.
خرمشاهی: و كشتى را زير نظر ما و وحى ما بساز و با من درباره كسانى كه شرك‏ورزيده‏اند، سخن مگو، كه آنان غرق شدنى هستند
فولادوند: و زير نظر ما و [به] وحى ما كشتى را بساز و در باره كسانى كه ستم كرده‏ اند با من سخن مگوى چرا كه آنان غرق شدنى‏ اند
قمشه‌ای: و به ساختن کشتی در حضور و مشاهده ما و به دستور ما مشغول شو و درباره ستمکاران که البته باید غرق شوند دیگر با من سخن مگوی.
مکارم شیرازی: و (اكنون) در حضور ما و طبق وحي ما كشتي بساز و درباره آنها كه ستم كردند شفاعت مكن كه آنها غرق شدني هستند.
وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ ﴿۳۸﴾
انصاریان: و [نوح] کشتی را می ساخت و هرگاه گروهی از [اشراف و سرانِ] قومش بر او عبور می کردند، او را به مسخره می گرفتند. گفت: اگر شما ما را مسخره می کنید، مسلماً ما هم شما را [به هنگام پدید آمدن توفان] همان گونه که ما را مسخره می کنید، مسخره خواهیم کرد.
خرمشاهی: و [نوح‏] كشتى را مى‏ساخت و هر بار كه بزرگانى از قومش بر او مى‏گذشتند او را ريشخند مى‏كردند، مى‏گفت اگر ما را ريشخند كنيد، ما نيز [به هنگامش‏] به همان گونه كه ما را ريشخند مى‏كنيد، ريشخندتان خواهيم كرد
فولادوند: و [نوح] كشتى را مى‏ ساخت و هر بار كه اشرافى از قومش بر او مى‏ گذشتند او را مسخره میکردند مى گفت اگر ما را مسخره مى ‏كنيد ما [نيز] شما را همان گونه كه مسخره مى ‏كنيد مسخره خواهيم كرد
قمشه‌ای: و نوح به ساختن کشتی پرداخت و هرگاه گروهی از قومش بر او می‌گذشتند وی را مسخره و استهزاء می‌کردند و نوح در جواب آنها می‌گفت: اگر (امروز) شما ما را مسخره می‌کنید ما هم (روزی) شما را مسخره کنیم همان‌گونه که شما مسخره می‌کنید.
مکارم شیرازی: او مشغول ساختن كشتي بود و هر زمان گروهي از اشراف قومش بر او مي‏گذشتند او را مسخره مي‏كردند، (ولي نوح) گفت اگر ما را مسخره مي‏كنيد ما نيز شما را همينگونه مسخره خواهيم كرد:
فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ ﴿۳۹﴾
انصاریان: سپس خواهید دانست که چه کسی را [در دنیا] عذابی خوارکننده و [در آخرت عذابی] پایدار خواهد رسید.
خرمشاهی: و به زودى خواهيد دانست كه بر سر چه كسى عذابى مى‏آيد كه خوارش سازد، و عذابى پاينده بر او فرود مى‏آيد
فولادوند: به زودى خواهيد دانست چه كسى را عذابى خواركننده درمى ‏رسد و بر او عذابى پايدار فرود مى ‏آيد
قمشه‌ای: و به زودی معلوم شما شود که کدام یک به عذاب ذلت و خواری گرفتار و عذاب دائم خدا را مستوجب خواهد شد.
مکارم شیرازی: بزودي خواهيد دانست چه كسي عذاب خوار كننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد!
حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ ﴿۴۰﴾
انصاریان: [رویاروییِ نوح و قومش هم چنان ادامه داشت] تا هنگامی که فرمان ما فرا رسید و تنور فوران کرد، گفتیم: از هر [نوع حیوانی] یک زوج دوتایی [یک نر و یک ماده] و نیز خاندانت و آنان را که ایمان آورده اند، در کشتی سوار کن مگر کسی که پیش تر فرمان غرق شدن را بر ضد او لازم کرده ایم. و جز اندکی همراه او ایمان نیاوردند.
خرمشاهی: تا به آنجا كه فرمان ما در رسيد و [آب از] تنور فوران كرد آنگاه گفتيم كه در آن [كشتى‏] از هر جنس [جانورى‏] دو تا سوار كن و نيز خانواده‏ات را، مگر كسى كه حكم [ما] از پيش درباره او مقرر شده است، و نيز كسانى را كه ايمان آورده‏اند، و همراه او جز اندكى ايمان نياورده بودند
فولادوند: تا آنگاه كه فرمان ما دررسيد و تنور فوران كرد فرموديم در آن [كشتى] از هر حيوانى يك جفت با كسانت مگر كسى كه قبلا در باره او سخن رفته است و كسانى كه ايمان آورده‏ اند حمل كن و با او جز [عده] اندكى ايمان نياورده بودند
قمشه‌ای: (نوح به ساختن کشتی و قوم به تمسخر پرداختند) تا وقتی که فرمان (قهر) ما فرا رسید و از تنور آتش آب بجوشید، در آن هنگام به نوح خطاب کردیم که از هر جفت حیوان دو فرد (نر و ماده) با جمیع خانواده‌ات-جز آن (پسرت کنعان و زنت) که وعده هلاکش در علم ازلی گذشته-و هر که ایمان آورده همه را در کشتی سوار کن (که از غرقاب برهند). و گرویدگان به نوح عده قلیلی بیش نبودند.
مکارم شیرازی: (اين وضع همچنان ادامه يافت) تا فرمان ما فرا رسيد و تنور جوشيدن گرفت، (به نوح) گفتيم از هر جفتي از حيوانات (نر و ماده) يك زوج در آن (كشتي) حمل كن، همچنين خاندانت را مگر آنها كه قبلا وعده هلاك آنان داده شده (همسر نوح و يكي از فرزندانش) و همچنين مؤ منان را، اما جز عده كمي به او ايمان نياوردند