فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا
﴿۲﴾
انصاریان: و سوگند به اسبانی که با کوبیدن سمشان از سنگ ها جرقه می جهانند
خرمشاهی: و سوگند به اخگرانگيزان [از برخورد سمها] فولادوند: و برق [از سنگ] همى جهانند قمشهای: و در تاختن از سم خود بر سنگ آتش افروختند. مکارم شیرازی: و سوگند به آنها (كه بر اثر برخورد سمشان به سنگهاي بيابان) جرقه هاي آتش افروختند.
فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا
﴿۳﴾
انصاریان: و سوگند به سوارانی که هنگام صبح غافل گیرانه به دشمن هجوم می برند
خرمشاهی: و سوگند به تكاوران بامدادى فولادوند: و صبحگاهان هجوم آرند قمشهای: و (بر دشمن شبیخون زدند تا) صبحگاه (آنها را) به غارت گرفتند. مکارم شیرازی: و با دميدن صبح بر دشمن يورش بردند.
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا
﴿۴﴾
انصاریان: و به وسیله آن هجوم، گرد و غبار فراوانی بر انگیزند
خرمشاهی: كه در آنجا گرد برانگيزند فولادوند: و با آن [يورش] گردى برانگيزند قمشهای: و گرد و غبار از دیار کفار بر انگیختند. مکارم شیرازی: و گرد و غبار به هر سو پراكنده كردند.
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا
﴿۵﴾
انصاریان: و ناگاه در آن وقت در میان گروهی دشمن در آیند؛
خرمشاهی: و با همديگر به ميانه آن [معركه] در آيند فولادوند: و بدان [هجوم] در دل گروهى درآيند قمشهای: و سپاه دشمن را همه در میان گرفتند. مکارم شیرازی: و (ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند.
إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ
﴿۶﴾
انصاریان: [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است،
خرمشاهی: كه انسان در برابر پروردگارش ناسپاس است فولادوند: كه انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است قمشهای: (قسم به اسبان این مجاهدان دین خدا) که انسان نسبت به پروردگارش کافر نعمت و ناسپاس است. مکارم شیرازی: كه انسان در برابر نعمتهاي پروردگارش ناسپاس و بخيل است.
وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ
﴿۷﴾
انصاریان: و بی تردید خود او بر این ناسپاسی گواه است،
خرمشاهی: و او بر اين امر گواه است فولادوند: و او خود بر اين [امر] نيك گواه است قمشهای: و (خدا و یا) خود او بر این ناسپاسی محققا گواه است. مکارم شیرازی: و او خود نيز بر اين معني گواه است.
وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ
﴿۸﴾
انصاریان: و همانا او نسبت به ثروت و مال سخت علاقه مند است [و به این سبب بخل می ورزد.]
خرمشاهی: و او [انسان] از مالدوستى بخيل است فولادوند: و راستى او سخت شيفته مال است قمشهای: و هم او بر حب مال دنیا سخت فریفته و بخیل است. مکارم شیرازی: او علاقه شديدي به مال دارد.
أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ
﴿۹﴾
انصاریان: آیا نمی داند هنگامی که آنچه در گورهاست برانگیخته شود.
خرمشاهی: آيا نمىداند كه چون آنچه در گورهاست زير و زبر شود فولادوند: مگر نمى داند كه چون آنچه در گورهاست بيرون ريخته گردد قمشهای: آیا آدمی نمیداند که روزی آنچه (از مردگان) در دل قبرهاست همه بیرون ریخته میشود؟ مکارم شیرازی: آيا نميداند روزي كه تمام آنچه در قبرهاست زنده ميشود.
وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ
﴿۱۰﴾
انصاریان: و آنچه در سینه هاست پدیدار گردد،
خرمشاهی: و راز دلها آشكار گردانيده شود فولادوند: و آنچه در سينه هاست فاش شود قمشهای: و آنچه در دلها پنهان است همه را پدیدار سازند؟ مکارم شیرازی: و آنچه در درون سينه ها است آشكار ميگردد.
إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ
﴿۱۱﴾
انصاریان: بی تردید در آن روز پروردگارشان نسبت به آنان آگاه است [و بر پایه اعمال نیک و بدشان به آنان پاداش و کیفر دهد.]
خرمشاهی: بىگمان پروردگارت در چنين روز از حال آنان آگاه است فولادوند: در چنان روزى پروردگارشان به [حال] ايشان نيك آگاه است قمشهای: محققا آن روز پروردگارشان (نیک و بد کردار) آنها کاملا آگاه است. مکارم شیرازی: در آن روز پروردگارشان از آنها كاملا با خبر است. |
||