ParsQuran
سوره 10: يونس - جزء 11

قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: بگو: آیا از معبودهای شما کسی هست که جهان آفرینش را ایجاد نماید و سپس آن را [پس ازفانی شدن، به قیامت] بازگرداند؟ بگو: فقط خداست که جهان آفرینش را می آفریند سپس آن را [پس از فنا] بازمی گرداند، پس چگونه [از حق] منصرفتان می کنند؟
خرمشاهی: بگو آيا از شريكانى كه قائل شده‏ايد كسى هست كه آفرينش را آغاز كند و سپس باز گرداند؟ بگو [فقط] خداوند است كه آفرينش را آغاز مى‏كند و سپس باز مى‏گرداند، پس چگونه به بيراهه مى‏رويد؟
فولادوند: بگو آيا از شريكان شما كسى هست كه آفرينش را آغاز كند و سپس آن را برگرداند بگو خداست كه آفرينش را آغاز مى ‏كند و باز آن را برمى‏ گرداند پس چگونه [از حق] بازگردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: بگو که آیا هیچ یک از بتان و خدایان شما بر این کار قادر است که در آغاز خلق را بیافریند و سرانجام برگرداند؟ بگو: تنها خدای یکتاست که در اول خلایق را خلق کرده آن گاه همه را (به سوی خود) بازمی‌گرداند، پس کجا می‌گردانندتان؟
مکارم شیرازی: بگو آيا هيچيك از معبودهاي شما آفرينش را ايجاد و سپس باز مي‏گرداند؟ بگو تنها خدا آفرينش را ايجاد كرده سپس باز مي‏گرداند، با اينحال چرا از حق رويگردان مي‏شويد؟
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: بگو: آیا از معبودان شما کسی هست که به سوی حق هدایت کند؟ بگو: فقط خداست که به سوی حق هدایت می کند؛ پس آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند، برای پیروی شدن شایسته تر است یا کسی که هدایت نمی یابد مگر آنکه هدایتش کنند؟ شما را چه شده؟ چگونه [بدون بصیرت و دانش] داوری می کنید؟
خرمشاهی: بگو آيا از شريكانى كه قائل شده‏ايد كيست كه به راه حق هدايت كند؟ بگو خداوند است كه به راه حق هدايت مى‏كند، آيا كسى كه به راه حق هدايت مى‏كند، سزاوارتر است كه از او پيروى شود يا كسى كه راه نمى‏برد مگر آنكه راه برده شود، شما را چه مى‏شود، چگونه داورى مى‏كنيد؟
فولادوند: بگو آيا از شريكان شما كسى هست كه به سوى حق رهبرى كند بگو خداست كه به سوى حق رهبرى مى ‏كند پس آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مى ‏كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى ‏نمايد مگر آنكه [خود] هدايت ‏شود شما را چه شده چگونه داورى مى ‏كنيد
قمشه‌ای: باز بگو: آیا هیچ یک از بتان و خدایان شما مشرکان (کسی را) به راه حق هدایت تواند کرد؟ بگو: تنها خداست که به راه حق هدایت می‌کند، آیا آن که به راه حق رهبری می‌کند سزاوارتر به پیروی است یا آن که خود هدایت نیابد مگر آنکه هدایتش کنند؟ پس شما مشرکان را چه شده، چگونه قضاوت می‌کنید؟
مکارم شیرازی: بگو آيا هيچيك از معبودهاي شما به سوي حق هدايت مي‏كند؟ - بگو تنها خدا به حق هدايت مي‏كند آيا كسي كه هدايت به حق مي‏كند براي پيروي شايسته تر است يا آن كس كه خود هدايت نمي‏شود مگر هدايتش كنند، شما را چه مي‏شود؟ چگونه داوري مي‏كنيد؟
وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و بیشتر آنان [در عقاید و آرایشان] جز از گمان و ظن پیروی نمی کنند، یقیناً گمان و ظن به هیچوجه انسان را از حق بی نیاز نمی کند، [و جای معرفت و دانش را نمی گیرد] مسلماً خدا به آنچه انجام می دهند، داناست.
خرمشاهی: و بيشترينه‏شان جز از گمان پيروى نمى‏كنند و گمان حق را به بار نمى‏آورد، بى‏گمان خداوند به آنچه مى‏كنند داناست‏
فولادوند: و بيشترشان جز از گمان پيروى نمى كنند [ولى] گمان به هيچ وجه [آدمى را] از حقيقت بى ‏نياز نمى‏ گرداند آرى خدا به آنچه مى كنند داناست
قمشه‌ای: و اکثر این مردم جز از خیال و گمان باطل خود از چیزی پیروی نمی‌کنند در صورتی که گمان و خیالات موهوم هیچ از حق بی‌نیاز نمی‌گرداند (و به علم یقین نمی‌رساند) و خدا به هر چه این کافران می‌کنند آگاه است.
مکارم شیرازی: و بيشتر آنها جز از گمان (و پندارهاي بياساس) پيروي نمي‏كنند (در حالي كه) گمان هرگز انسان را از حق بينياز نمي‏سازد (و به حق نمي‏رساند) خداوند به آنچه انجام مي‏دهند آگاه است.
وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: و این قرآن را نسزد که دروغی ساختگی از سوی غیر خدا باشد، بلکه [با آیات محکم و استوارش] تصدیق کننده کتاب های پیش از خود و شرح و توضیحی بر هر کتاب [آسمانی] است، در آن هیچ تردیدی نیست که از سوی پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: و نشايد كه اين قرآن بر ساخته و از سوى كسى غير از خداوند باشد، بلكه همخوان با چيزى است كه پيشاپيش آن است و روشنگر آن كتاب است، كه در آن ترديدى نيست، [و] از پروردگار جهانيان است‏
فولادوند: و چنان نيست كه اين قرآن از جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق [كننده] آنچه پيش از آن است مى‏ باشد و توضيحى از آن كتاب است كه در آن ترديدى نيست [و] از پروردگار جهانيان است
قمشه‌ای: و این قرآن نه بدان پایه است که کسی جز به وحی خدا تواند بافت، لیکن سایر کتب آسمانی را تصدیق می‌کند و کتاب الهی را به تفصیل بیان می‌کند که بی‌هیچ شک نازل از جانب خدای عالمیان است.
مکارم شیرازی: شايسته نيست (و امكان نداشت) كه اين قرآن بدون وحي الهي به خدا نسبت داده شود ولي تصديقي است براي آنچه پيش از آن است (از كتب آسماني) و تفصيلي است براي آنها، و شكي در آن نيست كه از طرف پروردگار جهانيان است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۸﴾
انصاریان: ولی [این سبک مغزان بی منطق، در عین روشن بودن حقیقت] می گویند: [پیامبر] آن را به دروغ بافته است. بگو: پس اگر [در ادعای خود] راستگو هستید، سوره ای مانند آن بیاورید، و هر که را جز خدا می توانید [برای این کار] به یاری خود دعوت کنید.
خرمشاهی: يا مى‏گويند كه [پيامبر] آن را برساخته است، بگو اگر راست مى‏گوييد سوره‏اى همانند آن بياوريد و هركس را كه مى‏توانيد، در برابر خداوند [به كمك‏] بخوانيد
فولادوند: يا مى‏ گويند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى‏ گوييد سوره‏ اى مانند آن بياوريد و هر كه را جز خدا مى‏ توانيد فرا خوانيد
قمشه‌ای: بلکه کافران می‌گویند قرآن را (محمد) خود بافته است. بگو: اگر راست می‌گویید شما خود و هم از هر کس نیز می‌توانید کمک بطلبید و یک سوره مانند آن بیاورید.
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند، او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده بگو اگر راست مي‏گوئيد يك سوره همانند آن بياوريد و هر كس را مي‏توانيد غير از خدا (به ياري) بطلبيد.
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: آری، [عجولانه] حقیقتی را تکذیب کردند که به معارف و مفاهیمش احاطه نداشتند و هنوز تفسیر عینی و تحقّق و ظهور آیاتش [که در قیامت انجام می گیرد] برای آنان نیامده است، کسانی که پیش از آنان بودند [نیز آیات الهی و پیامبران را] این گونه تکذیب کردند؛ پس با تأمل بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود؟
خرمشاهی: حق اين است كه چيزى را كه به شناخت آن احاطه نيافته‏اند و سرانجام آن هنوز بر آنان آشكار نشده است، دروغ مى‏انگارند، بدين‏سان كسانى كه پيش از اينان بودند نيز دروغ انگار بودند بنگر كه سرانجام ستمكاران چگونه است‏
فولادوند: بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاويل آن برايشان نيامده است كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبرانشان را] تكذيب كردند پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است
قمشه‌ای: بلکه انکار چیزی را می‌کنند که علمشان به آن احاطه نیافته و حقیقت و باطن آن هنوز به آنان نرسیده است، پیشینیان هم این چنین رسل و آیات خدا را تکذیب کردند، پس بنگر عاقبت کار ستمکاران عالم به کجا کشید!
مکارم شیرازی: (آنها از روي علم و دانش قرآن را انكار نمي‏كنند) بلكه آنها چيزي را تكذيب كردند كه آگاهي از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است اينچنين پيشينيان آنها نيز تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود؟!
وَمِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿۴۰﴾
انصاریان: و گروهی از مردم به قرآن ایمان می آورند و گروهی ایمان نمی آورند؛ و پروردگارت به مفسدان، داناتر است.
خرمشاهی: و از ايشان كسى هست كه به آن ايمان دارد و كسى هست كه به آن ايمان ندارد و پروردگارت به اهل فساد [از همه‏] آگاه‏تر است‏
فولادوند: و از آنان كسى است كه بدان ايمان مى ‏آورد و از آنان كسى است كه بدان ايمان نمى ‏آورد و پروردگار تو به [حال] فسادگران داناتر است
قمشه‌ای: و برخی از مردم به قرآن ایمان می‌آورند و برخی ایمان نمی‌آورند، و خدای تو حال تبهکاران را بهتر می‌داند.
مکارم شیرازی: و بعضي از آنها ايمان به آن مي‏آورند و بعضي ايمان نمي‏آورند، و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر مي‏شناسد).
وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۴۱﴾
انصاریان: و اگر تو را تکذیب کردند [تا آنجا که از ایمان آوردنشان ناامید شدی] بگو: عمل من برای من وعمل شما برای شماست، شما از آنچه من انجام می دهم، بیزارید، ومن از آنچه شما انجام می دهید، بیزارم.
خرمشاهی: و اگر تو را دروغگو انگاشتند، بگو عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من مى‏كنم برى و بركناريد و من از آنچه شما مى‏كنيد برى و بركنارم‏
فولادوند: و اگر تو را تكذيب كردند بگو عمل من به من اختصاص دارد و عمل شما به شما اختصاص دارد شما از آنچه من انجام مى‏ دهم غير مسؤوليد و من از آنچه شما انجام نمى‏ دهيد غير مسؤولم
قمشه‌ای: و اگر تو را تکذیب کردند بگو: عمل من برای من و عمل شما برای شما (هر کس جزای خود را خواهد یافت) شما بری از کردار من هستید و من بیزار از کردار شما.
مکارم شیرازی: و اگر تو را تكذيب كردند بگو: عمل من براي من، و عمل شما براي شما، شما بيزاريد از آنچه من مي‏كنم، و من بيزارم از آنچه شما انجام مي‏دهيد.
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: و برخی از آنان به تو گوش می دهند [ولی گویا نمی شنوند] آیا تو می توانی کران را گرچه اندیشه نمی کنند، بشنوانی؟
خرمشاهی: و از ايشان كسانى هستند كه به [ظاهر به سخن‏] تو گوش مى‏دهند اما آيا تو مى‏توانى [سخنت را] به ناشنوايان بشنوانى، ولو اينكه تعقل نكنند؟
فولادوند: و برخى از آنان كسانى‏ اند كه به تو گوش فرا مى‏ دهند آيا تو كران را هر چند در نيابند شنوا خواهى كرد
قمشه‌ای: برخی از این منکران (چون قرائت قرآن کنی) به ظاهر به تو گوش کنند (ولی به معنی نمی‌شنوند) آیا تو کران را گر چه هیچ عقل و ادراکی ندارند از کلام خدا توانی چیزی بشنوانی؟
مکارم شیرازی: و گروهي از آنان گوش به سوي تو فرا مي‏دهند (اما گوئي هيچ نمي‏شنوند و كرند!)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: و گروهی از آنان تو را می نگرند [ولی گویا از درک معجزاتت، فهم آیات قرآن، سلامت اخلاق و کردارت با چشم دل ناتوانند]. آیا تو می توانی نابینایان را گرچه از روی بصیرت و بینش نبینند، هدایت کنی؟
خرمشاهی: و از ايشان كسانى هستند كه به [ظاهر] به تو مى‏نگرند، اما آيا تو مى‏توانى نابينايان را هدايت كنى ولو اينكه اهل بصيرت نباشند؟
فولادوند: و از آنان كسى است كه به سوى تو مى ‏نگرد آيا تو نابينايان را هر چند نبينند هدايت توانى كرد
قمشه‌ای: و برخی از منکران (هنگام تلاوت قرآن به چشم ظاهر) در تو می‌نگرند (ولی به مقام باطن تو پی نمی‌برند) آیا تو کوران را گر چه هیچ نبینند هدایت توانی کرد؟
مکارم شیرازی: و گروهي از آنان به سوي تو نگاه مي‏كنند (اما گوئي هيچ نمي‏بينند) آيا تو مي‏تواني نابينايانرا هدايت كني هر چند نبينند؟!