ParsQuran
سوره 10: يونس - جزء 11

وَلَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: و اگر خدا برای مردم در عذاب و مجازات همان گونه که آنان در طلب خیر و خوشی شتاب دارند، شتاب می ورزید، قطعاً مدت عمرشان [با نزول عذاب و مجازات] پایان می یافت؛ پس کسانی که دیدارِ [قیامتِ] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، وا می گذاریم تا در طغیانشان سرگردان بمانند.
خرمشاهی: و اگر خداوند براى مردم به همان گونه كه خير را به شتاب مى‏خواهند، شر را به پيش مى‏انداخت، اجلشان به سر مى‏آمد، آرى نااميدواران به لقائمان را وامى‏گذاريم كه در طغيانشان سرگشته باشند
فولادوند: و اگر خدا براى مردم به همان شتاب كه آنان در كار خير مى‏طلبند در رساندن بلا به آنها شتاب مى ‏نمود قطعا اجلشان فرا مى ‏رسيد پس كسانى را كه به ديدار ما اميد ندارند در طغيانشان رها مى ‏كنيم تا سرگردان بمانند
قمشه‌ای: و اگر خدا به عقوبت عمل زشت مردم و دعای شرّی که در حق خود می‌کنند به مانند خیرات تعجیل می‌فرمود مردم همه محکوم مرگ و هلاک می‌شدند و لیکن ما آنان را که به لقای ما امیدوار نیستند به همان حال سرگردانی در کفر و طغیان رها می‌سازیم.
مکارم شیرازی: اگر همانگونه كه مردم در بدست آوردن خوبيها عجله دارند، خداوند (به كيفر اعمالشان) مجازاتشان كند عمرشان به پايان مي‏رسد (و همگي نابود خواهند شد) ولي آنها كه اميد لقاي ما را ندارند بحال خودشان رها مي‏كنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند.
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲﴾
انصاریان: و چون انسان را گزند و آسیبی رسد، ما را [در همه حالات] به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده [به یاری] می خواند، پس زمانی که گزند و آسیبش را برطرف کنیم، آن چنان به راه ناسپاسی و گناه می رود که گویی هرگز ما را برای برطرف کردن گزند و آسیبی که به او رسیده [به یاری] نخوانده است!! این گونه برای اسراف کاران اعمالی که همواره انجام می دادند، آراسته شده [تا جایی که زشتی اعمالشان را نمی فهمند.]
خرمشاهی: و چون انسان را رنجى رسد، ما را [در همه حال‏] چه بر پهلو خفته، چه نشسته، چه ايستاده بخواند، آنگاه چون رنجش را از او باز داريم، به راه خود رود، گويى ما را به خاطر رنجى كه به او رسيده بود، به دعا نخوانده است، بدين‏سان در نظر اسرافكاران كار و كردارشان آراسته شده است‏
فولادوند: و چون انسان را آسيبى رسد ما را به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده مى‏ خواند و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مى ‏رود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده نخوانده است اين گونه براى اسرافكاران آنچه انجام مى‏ دادند زينت داده شده است
قمشه‌ای: و هرگاه آدمی را رنج و زیانی رسد همان لحظه به هر حالت باشد از خفته و نشسته و ایستاده فورا ما را به دعا می‌خواند و آن گاه که رنج و زیانش را بر طرف سازیم باز به حال غفلت و غرور چنان باز می‌گردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنجی که به او رسیده بود نخوانده است! اعمال زشت تبهکاران این چنین در نظرشان زیبا جلوه داده شده است.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه به انسان زيان (و ناراحتي) برسد ما را (در همه حال) در حالي كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است مي‏خواند، اما هنگامي كه ناراحتي او را بر طرف ساختيم چنان مي‏رود كه گوئي هرگز ما را براي حل مشكلي كه به او رسيده نخوانده، اينگونه براي اسرافكاران اعمالشان زينت داده شده است.
وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۳﴾
انصاریان: یقیناً اقوام پیش از شما را هنگامی که ستم ورزیدند، هلاک کردیم، و پیامبرانشان برای آنان دلایل روشن آوردند، ولی آنان بر آن نبودند که ایمان بیاورند؛ این گونه گروه گناهکار را کیفر می دهیم.
خرمشاهی: و به راستى اقوام پيش از شما را آنگاه كه ستم پيشه كردند، نابود كرديم و پيامبرانشان برايشان معجزات آوردند ولى بر آن نبودند كه ايمان بياورند، بدين‏سان گناهكاران را جزا مى‏دهيم‏
فولادوند: و قطعا نسلهاى پيش از شما را هنگامى كه ستم كردند به هلاكت رسانديم و پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند و[لى] بر آن نبودند كه ايمان بياورند اين گونه مردم بزهكار را جزا مى‏ دهيم
قمشه‌ای: و محقّقا ما اقوام و مللی را پیش از شما به کیفر ظلمشان سخت به دست هلاک سپردیم و نیز به کیفر آنکه پیغمبرانی با آیات و معجزات بر آنها آمد باز هیچ ایمان نیاوردند. ما این گونه مردم بد عمل را به کیفر می‌رسانیم.
مکارم شیرازی: ما امتهاي پيش از شما را، به هنگامي كه ظلم كردند، هلاك كرديم، در حالي كه پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغ آنها آمدند ولي آنها ايمان نياوردند، اينگونه گروه مجرمان را جزا مي‏دهيم.
ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: سپس شما را بعد از آنان در زمین جانشین قرار دادیم تا [بر پایه سنّت آزمایش] بنگریم، چگونه عمل می کنید؟
خرمشاهی: سپس شما را پس از ايشان در اين سرزمين جانشين گردانديم، تا بنگريم كه چگونه رفتار مى‏كنيد
فولادوند: آنگاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم چگونه رفتار مى ‏كنيد
قمشه‌ای: سپس ما بعد از آنها شما را در زمین جانشین کردیم تا بنگریم که چگونه عمل خواهید کرد.
مکارم شیرازی: سپس شما را جانشينان آنها در روي زمين - پس از آنان - قرار داديم تا بنگريم شما چگونه عمل مي‏كنيد.
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾
انصاریان: و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، می گویند: قرآنی غیر این بیاور یا آن را [به آیاتی دیگر که خوش آیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحی می شود، پیروی نمی کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم.
خرمشاهی: و چون آيات ما كه روشن و شيواست، بر آنان خوانده شود، نااميدواران به لقائمان [به پيامبر] مى‏گويند قرآنى غير از اين بياور، يا اين را تغيير ده، بگو مرا نرسد كه آن را از پيش خود تغيير دهم، جز از وحى كه به من مى‏شود، از چيزى پيروى نمى‏كنم، من اگر از پروردگارم نافرمانى كنم، از عذاب روز سهمگين مى‏ترسم‏
فولادوند: و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود آنانكه به ديدار ما اميد ندارند مى‏ گويند قرآن ديگرى جز اين بياور يا آن را عوض كن بگو مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم جز آنچه را كه به من وحى مى ‏شود پيروى نمى ‏كنم اگر پروردگارم را نافرمانى كنم از عذاب روزى بزرگ مى‏ ترسم
قمشه‌ای: و هرگاه آیات روشن ما بر خلق تلاوت شود منکران معاد که امیدوار به لقاء ما نیستند گویند که قرآنی غیر از این بیاور یا همین را مبدل ساز. بگو: مرا نرسد که از پیش خود قرآن را تبدیل کنم من جز آنچه را که به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم، من اگر عصیان پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت سخت می‌ترسم.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مي‏شود كساني كه اميد لقاي ما (و رستاخيز) را ندارند مي‏گويند قرآني غير از اين بياور، و يا آنرا تبديل كن (و آيات نكوهش بتها را بردار!) بگو من حق ندارم كه آنرا از پيش خود تغيير دهم، فقط از چيزي كه بر من وحي مي‏شود پيروي مي‏كنم، من اگر معصيت پروردگارم را كنم از مجازات روز بزرگ (قيامت) مي‏ترسم.
قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: بگو: اگر خدا می خواست آن را بر شما نمی خواندم، و او هم شما را به آن آگاه نمی کرد؛ همانا مدت ها پیش از نزول قرآن در میان شما بودم، [و ادعای پیامبری نداشتم، اکنون صدق پیامبری خود را با این قرآن اثبات می کنم] آیا نمی اندیشید؟
خرمشاهی: بگو اگر خداوند مى‏خواست آن را بر شما نمى‏خواندم و خود خداوند هم شما را از آن آگاه نمى‏ساخت، [بنگريد] كه پيش از آن عمرى در ميان شما به سر برده‏ام، چرا تعقل نمى‏كنيد؟
فولادوند: بگو اگر خدا مى‏ خواست آن را بر شما نمى‏ خواندم و [خدا] شما را بدان آگاه نمى‏ گردانيد قطعا پيش از [آوردن] آن روزگارى در ميان شما به سر برده‏ ام آيا فكر نمى ‏كنيد
قمشه‌ای: بگو اگر خدا نمی‌خواست هرگز بر شما تلاوت این قرآن نمی‌کردم و او هم شما را به آن آگاه نمی‌ساخت، زیرا من عمری پیش از این میان شما زیستم (که دعوی رسالت نداشتم) آیا عقل و فکرتان را کار نمی‌بندید؟
مکارم شیرازی: بگو اگر خدا مي‏خواست من اين آيات را بر شما نمي‏خواندم و از آن آگاهتان نمي‏كردم چه اينكه مدتها پيش از اين در ميان شما زندگي نمودم آيا نمي‏فهميد؟!
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۱۷﴾
انصاریان: پس ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد یا آیاتش را تکذیب کند، کیست؟ یقیناً گنهکاران، رستگار نخواهند شد.
خرمشاهی: بدين‏سان كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد، يا آيات او را دروغ انگارد، به راستى كه گنهكاران رستگار نمى‏شوند
فولادوند: پس كيست ‏ستمكارتر از آن كس كه دروغى بر خداى بندد يا آيات او را تكذيب كند به راستى مجرمان رستگار نمى ‏شوند
قمشه‌ای: پس کیست ستمکارتر از آن که به خدا نسبت دروغ دهد یا آیات او را تکذیب کند؟ و البته بدکاران هرگز به فلاح و رستگاری نخواهند رسید.
مکارم شیرازی: چه كسي ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مي‏بندد و آيات او را تكذيب مي‏كند، مسلما مجرمان رستگار نخواهند شد.
وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۱۸﴾
انصاریان: و آنان به جای خدا چیزهایی را می پرستند که نه زیانی به آنان می رسانند و نه سودی به آنان می دهند؛ و می گویند: اینان شفیعان ما نزد خدایند. بگو: آیا خدا را به شفیعانی خبر می دهید که آنها را در آسمان ها و زمین [به عنوان شفیع] نمی شناسد؟ او از آنچه که شریک او قرار می دهند، منزّه و برتر است.
خرمشاهی: و به جاى خداوند چيزى را مى‏پرستند كه نه زيانى به آنان مى‏رساند و نه سودى، و مى‏گويند اينان شفيعان ما در نزد خداوند هستند، بگو آيا خداوند را به چيزى كه در آسمانها و زمين به آن علم ندارد، آگاهى مى‏دهيد؟ او پاك و منزه است از آنچه شريك او قرار مى‏دهند
فولادوند: و به جاى خدا چيزهايى را مى ‏پرستند كه نه به آنان زيان مى ‏رساند و نه به آنان سود مى‏ دهد و مى‏ گويند اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آيا خدا را به چيزى كه در آسمانها و در زمين نمى‏ داند آگاه مى‏ گردانيد او پاك و برتر است از آنچه [با وى] شريك مى‏ سازند
قمشه‌ای: و بت‌هایی را به جای خدا پرستش می‌کنند که آن بتان به آنها هیچ ضرر و نفعی نمی‌رسانند، و می‌گویند که این بتان شفیع ما نزد خدا هستند بگو: شما می‌خواهید خدا را یاد آور سازید به چیزی که خدا در همه آسمانها و زمین علم به آن ندارد؟ خدا از آنچه شریک او قرار می‌دهند منزه و برتر است.
مکارم شیرازی: و غير از خدا چيزهائي را پرستش مي‏كنند كه نه به آنها زيان مي‏رساند و نه سودي به آنان مي‏دهد، و مي‏گويند اينان شفيعان ما نزد خدا هستند بگو: آيا خداوند را به چيزي خبر مي‏دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟ منزه است او، و برتر است از آن شريكهائي كه قرار مي‏دهند.
وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: و مردم [بر محور یکتاپرستی] جز امت واحدی نبودند؛ پس [چیزی نگذشت که درباره دین] دچار اختلاف شدند؛ و اگر از سوی پروردگارت، فرمانی مقرّر نشده بود [که عذاب اختلاف کنندگان تا قیامت به تأخیر افتد] یقیناً میان آنان در آنچه اختلاف می کنند، داوری می شد [و نتیجه داوری نابودی آنان و انقراض نسلشان بود.]
خرمشاهی: و مردم جز امتى واحده نبودند كه سپس اختلاف پيدا كردند، و اگر وعده خداوند از پيش مقرر نگشته بود [به تاخير حكم و عذاب‏] بين آنان در آنچه اختلاف دارند، داورى مى‏شد
فولادوند: و مردم جز يك امت نبودند پس اختلاف پيدا كردند و اگر وعده‏ اى از جانب پروردگارت مقرر نگشته بود قطعا در آنچه بر سر آن با هم اختلاف مى كنند ميانشان داورى مى ‏شد
قمشه‌ای: و مردم (در فطرت توحید) یک طایفه بیش نبودند پس از آن فرقه فرقه شدند (و به انواع شرک و دینهای باطل گرویدند) و اگر کلمه‌ای که در ازل از حق سبقت یافته (که برای آزمایش مهلت یابند) نبود البته اختلافاتشان خاتمه یافته و حکم به هلاکت کافران داده می‌شد.
مکارم شیرازی: و (در آغاز) همه مردم امت واحدي بودند سپس اختلاف كردند، و اگر فرماني از طرف پروردگار تو (درباره عدم مجازات سريع آنان) نبود، در آنچه اختلاف داشتند ميان آنها داوري مي‏كرد.
وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: و می گویند: چرا از سوی پروردگارش معجزه ای [چون عصای موسی وناقه صالح وغیر آن] بر او نازل نشده؟ بگو: [آمدن و نیامدن معجزه از امور غیبی است و] غیب ویژه خداست؛ پس [به خاطر لجاجت و مخالفت با حق] به انتظار [عذاب] باشید که من هم با شما از منتظرانم.
خرمشاهی: و مى‏گويند چرا از سوى پروردگارش معجزه‏اى بر او نازل نمى‏گردد؟ بگو [آگاهى از] غيب خاص خداوند است، پس انتظار بكشيد من نيز از منتظران خواهم بود
فولادوند: و مى‏ گويند چرا معجزه ‏اى از جانب پروردگارش بر او نازل نمى ‏شود بگو غيب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم
قمشه‌ای: و گویند: چرا بر او آیت و معجزی از جانب خدایش نیامد (که قهرا مردم مطیع شوند)؟ پاسخ ده که دانای غیب خداست و بس، اینک شما منتظر (عذاب خدا) باشید من هم با شما منتظر (نصرت او) می‌باشم.
مکارم شیرازی: و مي‏گويند چرا معجزه‏ اي از پروردگارش بر او نازل نمي‏شود؟ بگو غيب (و معجزات) براي خدا (و به فرمان او) است شما در انتظار باشيد من هم با شما در انتظارم (شما در انتظار معجزات اقتراحي و بهانه جويانه باشيد و من هم در انتظار مجازات شما!).