سوره ۶۷: الملك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۱﴾
بزرگا كسى كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر كارى تواناست (۱)
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ
﴿۲﴾
كسى كه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك نيكو كردارتريد، و او پيروزمند آمرزگار است (۲)
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ
﴿۳﴾
كسى كه هفت آسمان را توبرتو آفريد، در آفرينش خداوند رحمان، هيچ گونه نابسامانى نمىبينى، باز چشم بگردان آيا هيچ رخنهاى مىبينى؟ (۳)
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ
﴿۴﴾
سپس دوباره چشم بگردان، چشمت خسته و مانده باز مىگردد (۴)
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ
﴿۵﴾
و به راستى آسمان دنيا را به چراغهاى [ستارگان] آراستيم و آنها را رماننده شياطين گردانديم و براى آنان عذاب آتش افروخته، آماده ساختيم (۵)
وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
﴿۶﴾
و براى كسانى كه به پروردگارشان كفرورزيدند عذاب جهنم [آماده] است، و چه بد سرانجامى است (۶)
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ
﴿۷﴾
چون در آنجا افكنده شوند، نعره آن را مىشنوند، و آن بر مىجوشد (۷)
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ
﴿۸﴾
نزديك است كه از خشم پاره پاره گردد، هرگاه كه گروهى در آن افكنده شوند، نگهبانانش از ايشان پرسند آيا هشداردهندهاى نزد شما نيامد؟ (۸)
قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ
﴿۹﴾
گويند چرا، هشداردهندهاى نزد ما آمد، آنگاه [او را] تكذيب كرديم و گفتيم خداوند چيزى فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهى بزرگ نيستيد (۹)
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ
﴿۱۰﴾
و گويند اگر [سخنان آنان را] به سمع قبول مىشنيديم يا تعقل مىكرديم، از زمره دوزخيان نبوديم (۱۰)
فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ
﴿۱۱﴾
و بدينسان به گناهشان اعتراف مىكنند، لعنت باد دوزخيان را (۱۱)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ
﴿۱۲﴾
بىگمان كسانى كه به نهان از پروردگارشان مىهراسند، براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است (۱۲)
وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
﴿۱۳﴾
و سخنتان را چه پوشيده داريد چه آشكار، او به راز دلها داناست (۱۳)
أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
﴿۱۴﴾
آيا كسى كه آفريده است، علم ندارد؟ و اوست باريكبين آگاه (۱۴)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ
﴿۱۵﴾
اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در گوشه و كنار آن رهسپار شويد و از روزى او بخوريد، و رستاخيز به امر [و در پيشگاه] اوست (۱۵)
أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ
﴿۱۶﴾
آيا از آن كه در آسمان است ايمنيد كه شما را در زمين فرو برد، در حالتى كه آن ناگاه مىجنبد؟ (۱۶)
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ
﴿۱۷﴾
يا از آن كه در آسمان است ايمنيد كه بر شما شنبادى بفرستد، زودا كه بدانيد هشدار من چگونه است (۱۷)
وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ
﴿۱۸﴾
و به راستى كه پيشينيان آنان تكذيب پيشه كردند پس [بنگر كه] عقوبت من چگونه بود (۱۸)
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ
﴿۱۹﴾
آيا به پرندگان بر فراز سرشان ننگريستهاند، كه بال گشادهاند و فرو بندند [آن را]، هيچ كس جز خداوند رحمان آنها را نگه نمىدارد، كه او به هر چيزى بيناست (۱۹)
أَمَّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ
﴿۲۰﴾
يا كيست آنكه سپاه شماست كه شما را در برابر خداى رحمان يارى دهد؟ كافران جز در [توهم و] فريب خوردگى نيستند (۲۰)
أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ
﴿۲۱﴾
يا كيست آنكه اگر [خداوند] روزىاش را باز گيرد، شما را روزى دهد؟، حق اين است كه در گردنكشى و رميدگى پاى مىفشرند (۲۱)
أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۲۲﴾
آيا كسى كه به رو در افتاده نگونسار مىرود، رهيافتهتر است، يا كسى كه استوار بر راه راست ره مىسپارد؟ (۲۲)
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ
﴿۲۳﴾
بگو او كسى است كه شما را پديد آورده است و براى شما گوش [ها] و چشم [ها] و قلب [ها] آفريده است، چه اندكمايه سپاس مىگزاريد (۲۳)
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿۲۴﴾
بگو او كسى است كه شما را در زمين پديد آورد، و به نزد او محشور مىشويد (۲۴)
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۲۵﴾
و مىگويند اگر راست مىگوييد، پس كى اين وعده فرا مىرسد؟ (۲۵)
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ
﴿۲۶﴾
بگو آگاهى از آن فقط نزد خداوند است، و من فقط هشداردهندهاى آشكارم (۲۶)
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ
﴿۲۷﴾
و چون آن را نزديك بينند، چهرههاى كافران اندوهگين شود، و [به آنان] گفته شود، اين همان است كه [در دنيا از ما به شتاب] مىطلبيديد (۲۷)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ يُجِيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
﴿۲۸﴾
بگو ملاحظه كنيد، اگر خداوند مرا و همراهانم را نابود كند، يا بر ما رحمت آورد، پس كيست كه كافران را از عذابى دردناك پناه دهد؟ (۲۸)
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۲۹﴾
بگو او خداوند رحمان است، كه به او ايمان آوردهايم و بر او توكل كردهايم، زودا بدانيد كه چه كسى در گمراهى آشكار است (۲۹)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ
﴿۳۰﴾
بگو ملاحظه كنيد، اگر آب شما در زمين فرو رود [و ناپديد گردد] چه كسى براى شما آب روان مىآورد؟ (۳۰)
سوره ۶۸: القلم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
﴿۱﴾
ن [نون]، سوگند به قلم و آنچه نويسند (۱)
مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ
﴿۲﴾
تو -به لطف پروردگارتديوانه نيستى (۲)
وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ
﴿۳﴾
و تو را پاداشى ناكاسته [/بىمنت] است (۳)
وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ
﴿۴﴾
و تو داراى اخلاق بسيار بزرگوارانهاى هستى (۴)
فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ
﴿۵﴾
زودا كه بنگرى و بنگرند (۵)
بِأَيْيِكُمُ الْمَفْتُونُ
﴿۶﴾
كه كداميك از شما ديوانهايد (۶)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
﴿۷﴾
بىگمان پروردگارت به كسى كه از راه او گم گشته و به رهيافتگان آگاهتر است (۷)
فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ
﴿۸﴾
پس از منكران اطاعت مكن (۸)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ
﴿۹﴾
خوش دارند كه با آنان سازگارى كنى تا با تو سازگارى كنند (۹)
وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ
﴿۱۰﴾
و از هيچ بيهوده سوگند خوار پستى اطاعت مكن (۱۰)
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ
﴿۱۱﴾
عيبجوى روانه در پى سخنچينى (۱۱)
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ
﴿۱۲﴾
باز دارنده، از نيكى، تجاوزگر گناهكار (۱۲)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ
﴿۱۳﴾
درشتخوى، و بعد از اين همه، ناپاكزاد (۱۳)
أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ
﴿۱۴﴾
به خاطر آنكه مالدار است و صاحب پسران (۱۴)
إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۱۵﴾
چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد افسانههاى پيشينيان است (۱۵)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ
﴿۱۶﴾
زودا كه بر بينى او نشانهاى بگذاريم (۱۶)
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ
﴿۱۷﴾
ما آنان را آزمودهايم، همچنانكه باغداران را هم آزمودهايم، آنگاه كه سوگند خوردند كه صبحگاهان ميوههاى آن را بازچينند (۱۷)
وَلَا يَسْتَثْنُونَ
﴿۱۸﴾
و ان شاء الله نگفتند (۱۸)
فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ
﴿۱۹﴾
سپس بلايى شبانه از جانب پروردگارت، در حالى كه ايشان خفته بودند، بر آن زد (۱۹)
فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ
﴿۲۰﴾
و مانند خاكستر سياه شد (۲۰)
فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ
﴿۲۱﴾
[آنان بىخبر] صبحگاهان همديگر را فراخواندند (۲۱)
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ
﴿۲۲﴾
كه اگر ميوهچين هستيد، پگاه به سراغ كشتزارتان برويد (۲۲)
فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ
﴿۲۳﴾
سپس رهسپار شدند، در حالى كه آهسته با همديگر سخن مىگفتند (۲۳)
أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ
﴿۲۴﴾
كه مبادا بىنوايى به آنجا بر شما وارد شود (۲۴)
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِينَ
﴿۲۵﴾
و بر منع و مضايقه توانا شدند (۲۵)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ
﴿۲۶﴾
و چون آن [باغ سياهسوخته] را ديدند [جا خوردند و] گفتند ما گم گشتهايم (۲۶)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ
﴿۲۷﴾
نه، مثل اينكه، بىبهرهايم (۲۷)
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ
﴿۲۸﴾
بهترينشان گفت مگر به شما نگفته بودم كه چرا تسبيح [و ان شاء الله] نمىگوييد؟ (۲۸)
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ
﴿۲۹﴾
گفتند پاك است پروردگارمان، ما خود ستمكار بوديم (۲۹)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ
﴿۳۰﴾
سپس به سرزنش به همديگر روى آوردند (۳۰)
قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ
﴿۳۱﴾
گفتند واى بر ما، ما سركش بودهايم (۳۱)
عَسَى رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ
﴿۳۲﴾
چه بسا پروردگارمان بهتر از آن را برايمان جانشين گرداند، ما به سوى پروردگارمان مىگراييم (۳۲)
كَذَلِكَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
﴿۳۳﴾
اين چنين است عذاب، و اگر مىدانستند عذاب اخروى سهمگينتر است (۳۳)
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ
﴿۳۴﴾
براى پرهيزگاران در نزد پروردگارشان بهشتهاى پرناز و نعمت است (۳۴)
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ
﴿۳۵﴾
آيا مسلمانان را همانند گناهكاران مىشماريم؟ (۳۵)
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
﴿۳۶﴾
شما را چه مىشود چگونه داورى مىكنيد؟ (۳۶)
أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ
﴿۳۷﴾
يا مگر كتابى داريد كه در آنها مطالعه مىكنيد (۳۷)
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ
﴿۳۸﴾
كه در آن براى شما هرچه آرزو كنيد هست؟ (۳۸)
أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ
﴿۳۹﴾
يا شما را پيمانهايى است با ما كه حكم آن تا قيامت باقى باشد كه هر چه حكم كنيد براى شما باشد؟ (۳۹)
سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَلِكَ زَعِيمٌ
﴿۴۰﴾
از ايشان بپرس كه كداميك از آنان ضامن اين امر است؟ (۴۰)
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ
﴿۴۱﴾
يا شركايى دارند، پس اگر راست مىگويند شريكانشان را به ميان آورند (۴۱)
يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ
﴿۴۲﴾
روزى كه هنگامه بالا گيرد، و آنان را به سجده دعوت كنند ولى نتوانند (۴۲)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ
﴿۴۳﴾
ديدگانشان [از ترس] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، و چنين بود كه به سجده دعوت مىشدند و تندرست بودند (۴۳)
فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ
﴿۴۴﴾
پس مرا با كسى كه اين سخن را تكذيب مىكند، وابگذار، زودا كه آهسته آهسته به نحوى كه در نيابند، فرو خواهيمشان گرفت (۴۴)
وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ
﴿۴۵﴾
و مهلتشان مىدهم، زيرا تدبير من سخت استوار است (۴۵)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ
﴿۴۶﴾
يا مگر از آنان مزدى درخواست مىكنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مىيابند؟ (۴۶)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ
﴿۴۷﴾
يا مگر علم و اسرار غيب با ايشان است و از روى آن مىنويسند؟ (۴۷)
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ
﴿۴۸﴾
پس در انتظار حكم پروردگارت شكيبايى كن و همانند صاحب ماهى [ يونس] مباش كه [در تاريكى] ندا در داد و خشم فرو خورده بود (۴۸)
لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ
﴿۴۹﴾
اگر نعمتى از جانب پروردگارش او را دستگيرى نمىكرد، به كرانه[ى بىآب و علف] افكنده شده بود و قابل ملامت بود (۴۹)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۵۰﴾
سپس پروردگارش او را برگزيد و از شايستگانش قرار داد (۵۰)
وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
﴿۵۱﴾
و بسيار نزديك بود كه كافران چون قرآن را شنيدند، تو را با ديدگانشان آسيب برسانند و گفتند او ديوانه است (۵۱)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ
﴿۵۲﴾
و حال آنكه آن جز پندى براى جهانيان نيست (۵۲)
سوره ۶۹: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ
﴿۱﴾
حاقه (۱)
مَا الْحَاقَّةُ
﴿۲﴾
حاقه چيست؟ (۲)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ
﴿۳﴾
و چه دانى حاقه چيست؟ (۳)
كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ
﴿۴﴾
قوم ثمود و عاد درهم كوب [/قيامت] را دروغ انگاشتند (۴)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ
﴿۵﴾
و اما ثمود، بر اثر طغيان خود به نابودى كشيده شدند (۵)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ
﴿۶﴾
و اما عاد، با تندبادى سخت سرد و بنيانكن به نابودى كشيده شدند (۶)
سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ
﴿۷﴾
كه خداوند آن را هفت شب و هشت روز پيوسته بر آنان گماشت و آن قوم را در آن حال از پا در افتاده بينى، گويى ايشان خرمابنانى هستند ريشه كن شده (۷)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ
﴿۸﴾
پس آيا اثرى از ايشان بازمانده مىبينى؟ (۸)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ
﴿۹﴾
و فرعون و پيشينيان او و [اهل] شهرهاى نگونسار، طغيان پيش آوردند (۹)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً
﴿۱۰﴾
سپس از پيامبر پروردگارشان نافرمانى كردند، آنگاه [خداوند] آنان را به مؤاخذهاى سخت فرو گرفت (۱۰)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ
﴿۱۱﴾
ما آنگاه كه سيلاب طغيان كرد، شما را در كشتى سوار كرديم (۱۱)
لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ
﴿۱۲﴾
تا سرانجام آن را پندآموزى براى شما گردانيم، و گوشهاى نيوشا آن را فرا مىگيرد (۱۲)
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ
﴿۱۳﴾
و چون دمى يگانه در صور دميده شود (۱۳)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً
﴿۱۴﴾
و زمين و كوهها برداشته شده و يكباره درهم كوبيده شود (۱۴)
فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ
﴿۱۵﴾
پس در چنين روزى واقعه[ى قيامت] روى دهد (۱۵)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ
﴿۱۶﴾
و آسمان از هم بشكافد و آن در چنين روزى سست پيوند است (۱۶)
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ
﴿۱۷﴾
و فرشتگان بر كنارهها[ى آسمان] ايستاده باشند، و عرش پروردگارت را در آن روز هشت تن برفرازشان حمل مىكنند (۱۷)
يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْكُمْ خَافِيَةٌ
﴿۱۸﴾
در چنين روزى [بر خداوند] عرضه شويد، و هيچ رازتان پوشيده نماند (۱۸)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ
﴿۱۹﴾
سپس هر كس كه كارنامهاش به دست راستش داده شود، [شادمانه] گويد بياييد كارنامه مرا بخوانيد (۱۹)
إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ
﴿۲۰﴾
به يقين مىدانستم كه با حساب و كتاب خود مواجه خواهم شد (۲۰)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ
﴿۲۱﴾
آنگاه او در زندگى پسنديدهاى است (۲۱)
فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ
﴿۲۲﴾
در بهشتى برين (۲۲)
قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ
﴿۲۳﴾
كه ميوههايش دسترس است (۲۳)
كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ
﴿۲۴﴾
[به آنان گويند] به خاطر آنچه در روزگاران گذشته انجام دادهايد، بخوريد و بياشاميد گوارا (۲۴)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ
﴿۲۵﴾
و اما كسى كه كارنامهاش به دست چپش داده شود، [سوكمندانه] گويد اى كاش كارنامهام به من داده نمىشد (۲۵)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ
﴿۲۶﴾
و نمىدانستم حساب و كتابم چيست (۲۶)
يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ
﴿۲۷﴾
كاش آن [مرگ] يكسره بود (۲۷)
مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ
﴿۲۸﴾
مال و منال من به كار من نيامد (۲۸)
هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ
﴿۲۹﴾
دستگاه من از دستم برفت (۲۹)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ
﴿۳۰﴾
[گويند] او را فرو گيريد و دربندش كنيد (۳۰)
ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ
﴿۳۱﴾
سپس به دوزخش درآوريد (۳۱)
ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ
﴿۳۲﴾
سپس در زنجيرى كه طولش هفتاد ذرع است، بندش كنيد (۳۲)
إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ
﴿۳۳﴾
كه او به خداوند بزرگ ايمانى نداشت (۳۳)
وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ
﴿۳۴﴾
و بر اطعام بينوايان ترغيب نمىكرد (۳۴)
فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ
﴿۳۵﴾
حال امروز و اينجا دوستى ندارد (۳۵)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ
﴿۳۶﴾
و نه خوراكى، بجز زردابه (۳۶)
لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ
﴿۳۷﴾
كه آن را جز خطاكاران نمىخورند (۳۷)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ
﴿۳۸﴾
پس به آنچه مىبينيد سوگند مىخورم (۳۸)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ
﴿۳۹﴾
و به آنچه نمىبينيد (۳۹)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ
﴿۴۰﴾
كه آن [قرآن] برخوانده فرستاده گرامى است (۴۰)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ
﴿۴۱﴾
و سخن هيچ شاعرى نيست، چه اندك ايمان مىآوريد (۴۱)
وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ
﴿۴۲﴾
و سخن هيچ كاهنى نيست، چه اندك پند مىگيريد (۴۲)
تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۴۳﴾
و فرو فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيان است (۴۳)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
﴿۴۴﴾
و اگر بر ما سخنانى مىبست (۴۴)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
﴿۴۵﴾
دست راستش را مىگرفتيم (۴۵)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ
﴿۴۶﴾
سپس شاهرگش را قطع مىكرديم (۴۶)
فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ
﴿۴۷﴾
و هيچيك از شما مدافع او نبود (۴۷)
وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ
﴿۴۸﴾
و آن پندآموزى براى پرهيزگاران است (۴۸)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ
﴿۴۹﴾
و ما به يقين مىدانيم كه از ميان شما تكذيبكنندگانى هستند (۴۹)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ
﴿۵۰﴾
و آن [پيام]، مايه حسرتى بر كافران است (۵۰)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ
﴿۵۱﴾
و آن [پيام]، حقاليقين است (۵۱)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
﴿۵۲﴾
پس به نام پروردگار بزرگ خود تسبيح گوى (۵۲)
سوره ۷۰: المعارج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ
﴿۱﴾
خواهندهاى عذابى رخ دادنى را طلب كرد (۱)
لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ
﴿۲﴾
كه براى كافران است [و] بازدارندهاى ندارد (۲)
مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ
﴿۳﴾
از جانب خداوند صاحب درجات (۳)
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ
﴿۴﴾
كه فرشتگان و روح در روزى كه به اندازه پنجاه هزار سال [دنيوى] است به سوى او فرا مىروند (۴)
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا
﴿۵﴾
پس صبرى نيكو پيشه كن (۵)
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا
﴿۶﴾
آنان آن را دوردست مىبينند (۶)
وَنَرَاهُ قَرِيبًا
﴿۷﴾
و ما نزديك مىبينيمش (۷)
يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ
﴿۸﴾
روزى كه آسمان چون فلز گداخته شود (۸)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ
﴿۹﴾
و كوهها همچون پشم رنگين گردد (۹)
وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا
﴿۱۰﴾
و هيچ خويشاوندى از حال خويشاوندى نپرسد (۱۰)
يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ
﴿۱۱﴾
در حالى كه به همديگر نشان داده شوند، گناهكار آرزو كند كاش عذاب چنين روزى را، (۱۱)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ
﴿۱۲﴾
با فدا كردن پسرانش و همسرش و برادرش باز خرد (۱۲)
وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ
﴿۱۳﴾
همچنين خاندانش كه به او سر و سامان داده است (۱۳)
وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ
﴿۱۴﴾
همچنين هر كس كه در روى زمين است، آنگاه باز رهاندش (۱۴)
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى
﴿۱۵﴾
حاشا، آن آتشى زبانهزن است (۱۵)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى
﴿۱۶﴾
بركننده پوست سر (۱۶)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
﴿۱۷﴾
كه هر كس را كه [به حق] پشت كرد و [از ايمان] روى گرداند، به خود مىخواند (۱۷)
وَجَمَعَ فَأَوْعَى
﴿۱۸﴾
همان كسى كه مال اندوخت و جا به جا كرد (۱۸)
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
﴿۱۹﴾
بىگمان انسان ناشكيب آفريده شده است (۱۹)
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
﴿۲۰﴾
چون شر به او رسد، بىتاب است (۲۰)
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا
﴿۲۱﴾
و چون خير به او رسد، بازدارنده است (۲۱)
إِلَّا الْمُصَلِّينَ
﴿۲۲﴾
مگر نمازگزاران (۲۲)
الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
﴿۲۳﴾
آنان كه در نمازهايشان پيگيرند (۲۳)
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ
﴿۲۴﴾
و كسانى كه در اموالشان حقى معين است (۲۴)
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
﴿۲۵﴾
براى خواهنده و بىبهره (۲۵)
وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
﴿۲۶﴾
و كسانى كه روز جزا را باور مىدارند (۲۶)
وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ
﴿۲۷﴾
و كسانى كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند (۲۷)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ
﴿۲۸﴾
بىگمان عذاب پروردگارشان، بدون ايمنى است (۲۸)
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
﴿۲۹﴾
و كسانى كه ناموسشان را حفظ مىكنند (۲۹)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
﴿۳۰﴾
مگر در برابر همسرانشان يا ملك يمينهايشان، كه در اين صورت سرزنش ناپذيرند (۳۰)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ
﴿۳۱﴾
پس هر كس فراتر از اين بجويد، آنانند كه تجاوزكارند (۳۱)
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
﴿۳۲﴾
و كسانى كه در برابر امانتها و پيمانهايشان رعايتگرند (۳۲)
وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
﴿۳۳﴾
و كسانى كه در مقام گواهى دادنهايشان ايستادهاند (۳۳)
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
﴿۳۴﴾
و كسانى كه بر نمازهايشان مواظبند (۳۴)
أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ
﴿۳۵﴾
اينان در بوستانهايى، گرامى داشته شدهاند (۳۵)
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ
﴿۳۶﴾
پس كافران را چه مىشود كه به سوى تو شتابانند (۳۶)
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ
﴿۳۷﴾
از جانب راست و از جانب چپ، گروه در گروه (۳۷)
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ
﴿۳۸﴾
آيا هر كدام از آنان طمع مىبرد كه به بهشت پرناز و نعمت درآورده شود (۳۸)
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ
﴿۳۹﴾
حاشا ما ايشان را از آنچه مىدانند آفريدهايم (۳۹)
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ
﴿۴۰﴾
به پروردگار مشرقها و مغربها سوگند مىخورم كه ما تواناييم (۴۰)
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
﴿۴۱﴾
كه بهتر از آنان را جانشين آنان سازيم و ما درمانده نيستيم (۴۱)
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
﴿۴۲﴾
پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعدهاش را به ايشان دادهاند، برسند (۴۲)
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ
﴿۴۳﴾
روزى كه از گورها بيرون شتابند، گويى به سوى [قربانگاه] بتان مىشتابند (۴۳)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
﴿۴۴﴾
ديدگانشان از [ترس] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، اين همان روزى است كه به آنان وعده داده بودند (۴۴)
سوره ۷۱: نوح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۱﴾
ما نوح را به سوى قومش فرستادهايم كه قومت را پيش از آنكه عذابى دردناك بر سرشان بيايد، هشدار ده (۱)
قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ
﴿۲﴾
گفت اى قوم من، من هشداردهنده آشكار شما هستم (۲)
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ
﴿۳﴾
كه خداوند را بپرستيد و از او پروا و از من پيروى كنيد (۳)
يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۴﴾
تا گناهانتان را براى شما بيامرزد و شما را تا سرآمدى معين واپسبدارد، چرا كه اگر بدانيد اجل الهى، چون فرا رسد، بازپس داشته نمىشود (۴)
قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا
﴿۵﴾
گفت پروردگارا من قومم را شب و روز [به خداپرستى] دعوت كردم (۵)
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا
﴿۶﴾
ولى دعوت من جز بر گريزشان نيفزود (۶)
وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا
﴿۷﴾
و من هرچه دعوتشان مىكنم تا سرانجام آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان مىگذارند، و خود را در جامههايشان مىپوشانند و [در كفر] پاى مىفشرند و سخت گردنكشى مىكنند (۷)
ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا
﴿۸﴾
سپس باز ايشان را آشكارا دعوت كردم (۸)
ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا
﴿۹﴾
آنگاه آشكارا به ايشان گفتم و پنهانى به ايشان گفتم (۹)
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا
﴿۱۰﴾
سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد چرا كه او آمرزگار است (۱۰)
يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا
﴿۱۱﴾
تا بر شما از آسمان بارانى پيوسته و پيگير بفرستد (۱۱)
وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا
﴿۱۲﴾
و شما را با بخشيدن اموال و پسران مدد رساند و براى شما باغها و براى شما جويبارها پديد آورد (۱۲)
مَا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا
﴿۱۳﴾
شما را چه مىشود كه از عظمت خداوند نمىترسيد؟ (۱۳)
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا
﴿۱۴﴾
و حال آنكه شما را گونهگون آفريده است (۱۴)
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا
﴿۱۵﴾
آيا نينديشيدهايد كه خداوند چگونه هفت آسمان را توبرتو آفريده است؟ (۱۵)
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا
﴿۱۶﴾
و ماه را در آن پرتوافشان و خورشيد را [چون] چراغى قرار داده است (۱۶)
وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا
﴿۱۷﴾
و خداوند شما را مانند گياهى از زمين روياند (۱۷)
ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا
﴿۱۸﴾
سپس شما را به آن باز مىگرداند، و [پس از آن] شما را [دوباره] بيرون مىآورد (۱۸)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا
﴿۱۹﴾
و خداوند زمين را زيرانداز شما كرد (۱۹)
لِتَسْلُكُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا
﴿۲۰﴾
تا به شاهراههاى گشاده آن راه يابيد (۲۰)
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا
﴿۲۱﴾
نوح گفت پروردگارا آنان از من نافرمانى كردند و از كسى كه مال و فرزندش جز به زيانكاريش نيفزوده است، پيروى كردند (۲۱)
وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا
﴿۲۲﴾
و نيرنگى سترگ در كار آوردند (۲۲)
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا
﴿۲۳﴾
و گفتند نه هرگز دست از خدايانتان و نه هرگز دست از ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر برداريد (۲۳)
وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا
﴿۲۴﴾
و بسيارى را بيراه كردند و جز بر بيراهى ستمكاران [مشرك] ميفزاى (۲۴)
مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا
﴿۲۵﴾
بر اثر گناهانشان بود كه به غرق كشيده شدند، سپس به آتشى درآورده شدند و براى خود در برابر خداوند ياورى نيافتند (۲۵)
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا
﴿۲۶﴾
و نوح گفت پروردگارا بر روى زمين از كافران ديارى باقى مگذار (۲۶)
إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا
﴿۲۷﴾
چرا كه اگر باقيشان گذارى، بندگانت را گمراه كنند و جز فاجر كفرانپيشهاى به بار نياورند (۲۷)
رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا
﴿۲۸﴾
پروردگارا مرا و پدر و مادرم را و هر كس را كه مؤمن به خانه من درآيد و نيز مردان مؤمن و زنان مؤمن را بيامرز، و جز بر تباهى ستمكاران [مشرك] ميفزاى (۲۸)
سوره ۷۲: الجن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا
﴿۱﴾
بگو به من وحى فرستاده شده است كه گروهى از جن گوش [به قرآن] سپردند، سپس گفتند ما قرآنى شگرف را شنيدهايم (۱)
يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا
﴿۲﴾
كه به راستى راه مىنمايد، آنگاه به آن ايمان آورديم، و هرگز براى پروردگارمان كسى را شريك نمىآوريم (۲)
وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا
﴿۳﴾
و حقا كه بلند است شان پروردگار ما، نه همسرى برگزيده است، و نه فرزندى (۳)
وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا
﴿۴﴾
و نادان ما بود كه در حق خداوند، پريشان مىگفت (۴)
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا
﴿۵﴾
و ما چنين مىپنداشتيم كه انس و جن هرگز بر خداوند دروغ نمىبندند (۵)
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا
﴿۶﴾
و چنين بود كه مردانى از انسانها به مردانى از جنيان پناه مىبردند، و بر سركشى آنان مىافزودند (۶)
وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا
﴿۷﴾
و آنان نيز مىپنداشتند همچنانكه شما مىپنداريد كه خداوند هرگز كسى را [به حشر يا پيامبرى] بر نمىانگيزد (۷)
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا
﴿۸﴾
و ما در آسمان جستيم و آن را سرشار از نگهبانان نيرومند و شهابها يافتيم (۸)
وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا
﴿۹﴾
و ما خود در نشستنگاههايى براى [دزديده] شنيدن از آن مىنشستيم، اما اكنون هر كس گوش بسپارد، شهابى در كمين خود يابد (۹)
وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا
﴿۱۰﴾
و ما خود نمىدانيم كه در حق زمينيان شر خواسته شده است، يا پروردگارشان در حق آنان رهيافت خواسته است (۱۰)
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا
﴿۱۱﴾
و از ميان ما هم صالحان هست و هم از ميان ما جز اين، ما [روندگان] راههاى گوناگونيم (۱۱)
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا
﴿۱۲﴾
و ما يقين داشتيم كه هرگز در زمين از خداوند گزير و گريزى نداريم (۱۲)
وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا
﴿۱۳﴾
و ما چون [پيام] هدايت را شنيديم، به آن ايمان آورديم، پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد، نه از نقصانى بيم داشته باشد، و نه از ستمى (۱۳)
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا
﴿۱۴﴾
و جمعى از ميان ما مسلمان است، و جمعى كژراه، پس كسانى كه اسلام آورند، آنانند كه هدايت جستهاند (۱۴)
وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا
﴿۱۵﴾
و اما كژراهان همانا هيزم جهنمند (۱۵)
وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا
﴿۱۶﴾
و اگر در شيوه[ى ناصواب] پايدارى ورزند [از روى استدراج] آنان را آب [و امكانات] فراوان ارزانى مىداريم (۱۶)
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا
﴿۱۷﴾
تا سرانجام در آن بيازماييمشان، و هر كس از ياد پروردگارش دل بگرداند، او را به عذابى سهمگين بكشاند (۱۷)
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا
﴿۱۸﴾
و همه مسجدها خاص خداوند است، پس در جنب خداوند هيچ كس را [به پرستش] مخوان (۱۸)
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا
﴿۱۹﴾
و چنين بود كه چون بنده خدا [محمد -ص-] او را به نيايش مىخواند، نزديكشان بود كه بر سر او بريزند (۱۹)
قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا
﴿۲۰﴾
بگو فقط پروردگارم را به نيايش مىخوانم و هيچ كس را شريك او نمىشمارم (۲۰)
قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا
﴿۲۱﴾
بگو من نه صاحب اختيار زيانى براى شما هستم، نه سامانى (۲۱)
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا
﴿۲۲﴾
بگو هيچ كس نيست كه هرگز مرا در برابر خداوند پناه دهد، و هرگز بجز او پناهى نمىيابم (۲۲)
إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا
﴿۲۳﴾
[در اختيار ندارم] مگر پيامى از جانب خداوند و رسالت او، و هر كس از خداوند و پيامبر او سرپيچى كند، او راست آتش دوزخ كه جاودانه در آن ماند (۲۳)
حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا
﴿۲۴﴾
تا هنگامى رسد كه آنچه به آنان وعده داده شده است، ببينند، و زودا بدانند كه چه كسى سست ياورتر و اندك سپاهتر است (۲۴)
قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا
﴿۲۵﴾
بگو نمىدانم آنچه به شما وعده دادهاند نزديك است، يا پروردگار من براى آن فاصلهاى [دراز] قرار داده است (۲۵)
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا
﴿۲۶﴾
اوست داناى [راز] پنهان، كه هيچ كس را از غيب خويش آگاه نمىسازد (۲۶)
إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا
﴿۲۷﴾
مگر پيامبرى كه او بپسندد، كه پيشاپيش و پشت سر او نگهبانانى راه دهد (۲۷)
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا
﴿۲۸﴾
تا معلوم بدارد كه رسالت پروردگارشان را گزاردهاند و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و هر چيز را به شماره مىشمارد (۲۸)
سوره ۷۳: المزمل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ
﴿۱﴾
اى مرد جامه بر خود پيچيده (۱)
قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا
﴿۲﴾
شب را به پاىدار، مگر اندكى از آن را (۲)
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا
﴿۳﴾
نيمهاش، يا اندكى از نيمه كم نما (۳)
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا
﴿۴﴾
يا اندكى بر آن بيفزا، و قرآن را شمرده و شيوا بخوان (۴)
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
﴿۵﴾
ما سخنى سنگين بر تو نازل مىكنيم (۵)
إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا
﴿۶﴾
بىگمان شبخيزى بيشتر موافقت [دل و زبان] در بردارد و از لحاظ سخن استوارتر است (۶)
إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا
﴿۷﴾
تو را در روز كار و كوشش بسيار است (۷)
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا
﴿۸﴾
و نام پروردگارت را ياد كن و از همه گسسته و با او پيوسته شو (۸)
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا
﴿۹﴾
پروردگار مشرق و مغرب، كه خدايى جز او نيست، او را كارساز خود بشمار (۹)
وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا
﴿۱۰﴾
و بر آنچه مىگويند شكيبايى كن و از آنان به نيكويى دورى كن (۱۰)
وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا
﴿۱۱﴾
و مرا با منكران متنعم واگذار و اندكى به آنان مهلت ده (۱۱)
إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا
﴿۱۲﴾
بىگمان نزد ما بندها و آتش دوزخ است (۱۲)
وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا
﴿۱۳﴾
و خوراكى گلوگير و عذابى دردناك (۱۳)
يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا
﴿۱۴﴾
روزى كه زمين و كوهها بلرزد و كوهها [چون] ريگهاى روان شود (۱۴)
إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا
﴿۱۵﴾
ما به سوى شما پيامبرى فرستادهايم كه بر شما گواه است، همچنانكه به سوى فرعون هم پيامبرى فرستاديم (۱۵)
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِيلًا
﴿۱۶﴾
آنگاه فرعون از پيامبر نافرمانى كرد، و او را به گير و دارى سخت فرو گرفتيم (۱۶)
فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا
﴿۱۷﴾
پس اگر كفرورزيد، چگونه از روزى كه كودكان را پير مىگرداند، مىپرهيزيد [و در امان مىمانيد]؟ (۱۷)
السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا
﴿۱۸﴾
و آسمان بدان شكافته گردد، كه وعده او انجام گرفتنى است (۱۸)
إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا
﴿۱۹﴾
اين پندآموزى است، پس هر كس كه خواهد راهى به سوى پروردگارش پيش گيرد (۱۹)
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۲۰﴾
بىگمان پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از همراهانت نزديك به دو سوم شب و [گاه] نصف آن و [گاه] يك سوم آن را [به نماز] بر مىخيزى، و خداوند است كه شب و روز را سامان مىدهد، و معلوم داشت كه شما هرگز آن را تاب نمىآوريد، لذا از شما درگذشت، حال هر چه مقدور باشد از قرآن بخوانيد، معلوم داشت كه بعضى از شما [ممكن است] بيمار باشند و ديگران در اين سرزمين [تلاش مىكنند و] گام مىزنند و روزى خود از فضل الهى مىجويند، و ديگرانى هم هستند كه در راه خدا كارزار مىكنند، لذا هر چه مقدور باشد از آن بخوانيد، و نماز [پنجگانه واجب] را برپا داريد و زكات بپردازيد، و در راه خدا قرضالحسنه دهيد، و هر آنچه از كارهاى خير كه براى خود پيش انديشى كنيد، پاداش آن را بهتر و بزرگتر نزد خداوند خواهيد يافت، و از خداوند آمرزش خواهيد، كه خداوند آمرزگار مهربان است (۲۰)
سوره ۷۴: المدثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ
﴿۱﴾
اى مرد جامه بر خود پيچيده (۱)
قُمْ فَأَنْذِرْ
﴿۲﴾
برخيز و هشدار ده (۲)
وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ
﴿۳﴾
و پروردگارت را تكبير گوى (۳)
وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ
﴿۴﴾
و دامنت را پاكيزه بدار (۴)
وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ
﴿۵﴾
و از آلايش [شرك] بپرهيز (۵)
وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ
﴿۶﴾
و بخششى مكن كه پاداش [و پاسخ] بزرگتريابى (۶)
وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ
﴿۷﴾
و در راه پروردگارت شكيبايى كن (۷)
فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ
﴿۸﴾
و چون در صور دميده شود (۸)
فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ
﴿۹﴾
بدينسان چنين روز، روزى دشوار است (۹)
عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ
﴿۱۰﴾
[و] بر كافران آسان نيست (۱۰)
ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا
﴿۱۱﴾
مرا با كسى كه تنها آفريدهام واگذار (۱۱)
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا
﴿۱۲﴾
و براى او مالى روزافزون قرار دادم (۱۲)
وَبَنِينَ شُهُودًا
﴿۱۳﴾
و پسرانى حاضر و ناظر (۱۳)
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيدًا
﴿۱۴﴾
و به او [چه بسيار] ميدان [و امكان] دادم (۱۴)
ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ
﴿۱۵﴾
باز طمع دارد كه افزونتر كنم (۱۵)
كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا
﴿۱۶﴾
حاشا، كه او به آيات ما ستيزهجوست (۱۶)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا
﴿۱۷﴾
زودا كه مشقتى سنگين بر او تحميل كنم (۱۷)
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ
﴿۱۸﴾
چرا كه او انديشيد و سگاليد (۱۸)
فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ
﴿۱۹﴾
پس مرگ بر او باد چگونه سگاليد (۱۹)
ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ
﴿۲۰﴾
باز مرگ بر او باد چگونه سگاليد (۲۰)
ثُمَّ نَظَرَ
﴿۲۱﴾
سپس بازنگريست (۲۱)
ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ
﴿۲۲﴾
و آنگاه روى درهم كشيد و ترشرويى كرد (۲۲)
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ
﴿۲۳﴾
سپس روى برتافت و گردن كشيد (۲۳)
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ
﴿۲۴﴾
و گفت اين جز جادويى فرا گرفته [از ديگران] نيست (۲۴)
إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ
﴿۲۵﴾
اين جز گفتار آدمى نيست (۲۵)
سَأُصْلِيهِ سَقَرَ
﴿۲۶﴾
زودا كه به دوزخش در آوريم (۲۶)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ
﴿۲۷﴾
و تو چه دانى كه دوزخ چيست (۲۷)
لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ
﴿۲۸﴾
نه باقى مىگذارد، نه رها مىكند (۲۸)
لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ
﴿۲۹﴾
گرداننده رنگ پوستهاست [با سوختن] (۲۹)
عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ
﴿۳۰﴾
بر آن نوزده [نگهبان] است (۳۰)
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ
﴿۳۱﴾
و ما نگهبانان آتش دوزخ را جز از فرشتگان نگماشتهايم، و شماره آنان را جز آزمونى براى كافران نگرداندهايم، تا سرانجام اهل كتاب يقينى افزونتر يابند، و اهل ايمان، بر ايمان خود بيفزايند، و اهل كتاب و مؤمنان [/مسلمانان] شك و شبهه نورزند، و تا سرانجام بيماردلان و كافران بگويند، خداوند از اين توصيف چه مىخواهد؟ بدينسان خداوند هر كس را بخواهد بيراه مىگذارد، و هر كس را بخواهد به راه مىآورد، و سپاهيان پروردگارت را كسى جز خود او نمىشناسد، و اين جز پندآموزى براى بشر نيست (۳۱)
كَلَّا وَالْقَمَرِ
﴿۳۲﴾
چنين نيست [كه گويند]، سوگند به ماه (۳۲)
وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ
﴿۳۳﴾
و شب چون بگذرد (۳۳)
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ
﴿۳۴﴾
[و] سوگند به صبح چون روشن شود (۳۴)
إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ
﴿۳۵﴾
آن يكى از سترگهاست (۳۵)
نَذِيرًا لِلْبَشَرِ
﴿۳۶﴾
هشداردهنده بشر است (۳۶)
لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ
﴿۳۷﴾
براى هر كس از شما كه خواهد [در راه حق و ايمان] پيشتر آيد، يا بازپس ماند (۳۷)
كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ
﴿۳۸﴾
هر كس در گرو كردار خويش است (۳۸)
إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ
﴿۳۹﴾
مگر اصحاب يمين (۳۹)
فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ
﴿۴۰﴾
كه در بوستانهايى [هستند و] همپرسى مىكنند (۴۰)
عَنِ الْمُجْرِمِينَ
﴿۴۱﴾
از گناهكاران (۴۱)
مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ
﴿۴۲﴾
كه چه چيزى شما را به راه دوزخ كشاند؟ (۴۲)
قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ
﴿۴۳﴾
گويند از نمازگزاران نبوديم (۴۳)
وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ
﴿۴۴﴾
و بينوايان را هم اطعام نمىكرديم (۴۴)
وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ
﴿۴۵﴾
و با ژاژخايان ژاژخايى مىكرديم (۴۵)
وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ
﴿۴۶﴾
و روز جزا را دروغ مىانگاشتيم (۴۶)
حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ
﴿۴۷﴾
تا آنكه مرگ به سراغمان آمد (۴۷)
فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ
﴿۴۸﴾
حال شفاعت شفيعان سودشان ندهد (۴۸)
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ
﴿۴۹﴾
ايشان را چه مىشود كه از اندرز رويگردانند (۴۹)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ
﴿۵۰﴾
گويى درازگوشانى رمانند (۵۰)
فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ
﴿۵۱﴾
كه از شير مىگريزند (۵۱)
بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً
﴿۵۲﴾
بلكه هر يك از ايشان مىخواهد كه به او نامههايى سرگشاده دهند (۵۲)
كَلَّا بَلْ لَا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ
﴿۵۳﴾
حاشا، حق اين است كه از آخرت نمىترسند (۵۳)
كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ
﴿۵۴﴾
حاشا، آن پندآموزى است (۵۴)
فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ
﴿۵۵﴾
و هر كس خواهد از آن پندگيرد (۵۵)
وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ
﴿۵۶﴾
و پند نگيرند مگر آنكه خدا خواهد، اوست كه سزاوار پرهيز ورزيدن است، و سزاوار آمرزگارى (۵۶)
سوره ۷۵: القيامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ
﴿۱﴾
سوگند به روز قيامت مىخورم (۱)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
﴿۲﴾
و سوگند به نفس ملامتگر (۲)
أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ
﴿۳﴾
آيا انسان چنين مىپندارد كه هرگز استخوانهاى [پوسيده و پراكنده] او را گرد نمىآوريم؟ (۳)
بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ
﴿۴﴾
حق اين است كه تواناييم بر اين كه سرانگشتهاى او را فراهم آوريم (۴)
بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ
﴿۵﴾
بلكه انسان مىخواهد در مهلتى كه در پيش دارد، فسق و فجور كند (۵)
يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ
﴿۶﴾
[از سر استكبار] مىپرسد روز قيامت چه وقت است؟ (۶)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ
﴿۷﴾
آنگاه كه ديدگان خيره شود (۷)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ
﴿۸﴾
و ماه تيره شود (۸)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ
﴿۹﴾
و خورشيد و ماه فرا يكديگر آورده شوند (۹)
يَقُولُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ
﴿۱۰﴾
انسان گويد در چنين روزى گريزگاه كجاست؟ (۱۰)
كَلَّا لَا وَزَرَ
﴿۱۱﴾
حاشا، پناهى نيست (۱۱)
إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ
﴿۱۲﴾
سرانجام [همه چيز و همه كار] با پروردگار توست (۱۲)
يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ
﴿۱۳﴾
در اين روز انسان را از آنچه پيش فرستاده يا باز پس داشته است آگاه سازند (۱۳)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ
﴿۱۴﴾
حق اين است كه انسان بر نفس خود بصير است (۱۴)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ
﴿۱۵﴾
ولو بهانههايش را در ميان آورد (۱۵)
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ
﴿۱۶﴾
زبانت را به [بازخوانى وحى] مجنبان كه در كار آن شتاب كنى (۱۶)
إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ
﴿۱۷﴾
گردآورى و بازخوانى آن بر عهده ماست (۱۷)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ
﴿۱۸﴾
و چون آن را باز خوانيم، از بازخوانىاش پيروى كن (۱۸)
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ
﴿۱۹﴾
سپس شرح و بيان آن بر عهده ماست (۱۹)
كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ
﴿۲۰﴾
حاشا، حق اين است كه بهره زودياب [دنيوى] را دوست داريد (۲۰)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ
﴿۲۱﴾
و [بهره ديرياب] آخرت را فرو مىگذاريد (۲۱)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ
﴿۲۲﴾
در چنين روز، چهرههايى تازه و خرم باشد (۲۲)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ
﴿۲۳﴾
به سوى پروردگارشان نگران (۲۳)
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ
﴿۲۴﴾
و در چنين روز چهرههايى دژم باشد (۲۴)
تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ
﴿۲۵﴾
كه مىداند بلايى كمرشكن بر سر او آيد (۲۵)
كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِيَ
﴿۲۶﴾
حاشا، چون جان به گلوگاهها رسد (۲۶)
وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ
﴿۲۷﴾
و گفته شود كيست افسونگر [درمانگر] (۲۷)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ
﴿۲۸﴾
و به يقين داند كه هنگام جدايى است (۲۸)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ
﴿۲۹﴾
و هنگامه بالا گيرد (۲۹)
إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ
﴿۳۰﴾
در چنين روز سير و سرانجام به سوى پروردگار توست (۳۰)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى
﴿۳۱﴾
[مدعى] نه [حق را] تصديق كرد، و نه نمازگزارد (۳۱)
وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى
﴿۳۲﴾
بلكه دروغ انگاشت و رويگردان شد (۳۲)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ يَتَمَطَّى
﴿۳۳﴾
سپس تبختركنان به سوى خانوادهاش رفت (۳۳)
أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى
﴿۳۴﴾
واى بر تو، باز هم واى بر تو (۳۴)
ثُمَّ أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى
﴿۳۵﴾
سپس واى بر تو، و باز هم واى بر تو (۳۵)
أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى
﴿۳۶﴾
آيا انسان مىپندارد كه به امان خود رها خواهد شد؟ (۳۶)
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَى
﴿۳۷﴾
آيا نطفهاى از منى كه [در رحم] ريخته شده بود، نبود؟ (۳۷)
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى
﴿۳۸﴾
سپس خون بستهاى بود كه [خداوندش] آفريد و به سامان كرد (۳۸)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى
﴿۳۹﴾
و از آن جفتى نرينه و مادينه پديد آورد (۳۹)
أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى
﴿۴۰﴾
آيا آن [آفريدگار] توانا بر آن نيست كه مردگان را زنده كند؟ (۴۰)
سوره ۷۶: الإنسان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا
﴿۱﴾
آرى مدتى از روزگار بر انسان گذشت كه هنوز چيزى قابل ذكر نبود (۱)
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا
﴿۲﴾
ما انسان را از نطفهاى آميخته آفريدهايم و به آزمونش كشاندهايم، و او را شنوا و بينا ساختهايم (۲)
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
﴿۳﴾
ما او را به راه آوردهايم، چه سپاسگزار باشد، چه ناسپاس (۳)
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا
﴿۴﴾
ما براى كافران زنجيرها و بندها و آتش فروزان آماده ساختهايم (۴)
إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا
﴿۵﴾
بىگمان نيكان از جامى كه آميزه آن كافور است، مىنوشند (۵)
عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا
﴿۶﴾
چشمهاى كه بندگان [درستكار] خداوند از آن مىآشامند و روان مىكنندش هرگونه بخواهند (۶)
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا
﴿۷﴾
آنان به نذر خود وفا مىكنند و از روزى كه شرش دامنگستر است، بيم دارند (۷)
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا
﴿۸﴾
و خوراك را با وجود دوست داشتنش به بينوا و يتيم و اسير اطعام كنند (۸)
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا
﴿۹﴾
[و در دل گويند] ما فقط براى خشنودى خداوند شما را اطعام مىكنيم، از شما نه پاداشى مىخواهيم، و نه سپاسى (۹)
إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا
﴿۱۰﴾
ما از پروردگارمان در روزى كه دژم و دشوار است، مىترسيم (۱۰)
فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا
﴿۱۱﴾
سپس خداوند آنان را از شر آن روز در امان دارد و به ايشان تازگى و خرمى بنماياند (۱۱)
وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا
﴿۱۲﴾
و به آنان به خاطر شكيبى كه ورزيدهاند بوستانى [بهشتى] و [جامه] ابريشم پاداش دهد (۱۲)
مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا
﴿۱۳﴾
در آنجا بر اورنگها تكيه زده، در آنجا نه [گرماى] خورشيدى بينند و نه سرماى سختى (۱۳)
وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا
﴿۱۴﴾
و سايههاى آن به ايشان نزديك باشد، و ميوههاى آن در كمال دسترس پذيرى باشد (۱۴)
وَيُطَافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا
﴿۱۵﴾
و بر ايشان ظرفهايى سيمين و كوزههايى كه آبگينه است مىگردانند (۱۵)
قَوَارِيرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا
﴿۱۶﴾
آبگينههايى از سيم كه آنها را به اندازه پيموده باشند (۱۶)
وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِيلًا
﴿۱۷﴾
و در آنجا به آنان جامى بنوشانند كه آميزه آن زنجبيل است (۱۷)
عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا
﴿۱۸﴾
از چشمهاى در آنجا كه سلسبيل ناميده مىشود (۱۸)
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا
﴿۱۹﴾
و پسرانى جاويدان برگرد آنان گردند، كه چون بنگريشان، پنداريشان كه مرواريد پراكندهاند (۱۹)
وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا
﴿۲۰﴾
و چون آنجا را بنگرى، ناز و نعمت [فراوان] و ملك بيكران بينى (۲۰)
عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا
﴿۲۱﴾
بر بالاى آنان جامههايى از ابريشم نازك سبز و ابريشم ستبر است، و به دستبندهاى سيمين آراستهاند، و پروردگارشان به آنان شرابى پاكيزه نوشاند (۲۱)
إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا
﴿۲۲﴾
اين پاداشى براى شماست و سعى شما مشكور است (۲۲)
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا
﴿۲۳﴾
ما خود قرآن را بر تو چنانكه بايد و شايد فرو فرستادهايم (۲۳)
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا
﴿۲۴﴾
به انتظار حكم پروردگارت شكيبا باش و از آنان از هيچ گناهكار يا ناسپاسى اطاعت مكن (۲۴)
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
﴿۲۵﴾
و هر بامداد و شامگاهى نام پروردگارت را ياد كن (۲۵)
وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا
﴿۲۶﴾
و در بخشى از شب براى او [به نماز] سجده كن و در بخشى بلند از شب او را نيايش كن (۲۶)
إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا
﴿۲۷﴾
بىگمان اينان بهره [زودياب] دنيوى را دوست دارند و روزى سنگين را كه در پيش دارند، رها مىكنند (۲۷)
نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلًا
﴿۲۸﴾
ما آنان را آفريدهايم و پيوندشان را استوار داشتهايم، و چون خواهيم آنان را به همانندانشان جانشين مىسازيم (۲۸)
إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا
﴿۲۹﴾
اين پندآموزى است، پس هر كس كه خواهد راهى به سوى پروردگارش در پيش گيرد (۲۹)
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا
﴿۳۰﴾
و [چنين چيزى] نخواهيد مگر آنكه خدا خواهد، بىگمان خداوند داناى فرزانه است (۳۰)
يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
﴿۳۱﴾
هر كس را كه خواهد به جوار رحمت خويش در آورد، و براى ستمكاران [مشرك] عذابى دردناك آماده ساخته است (۳۱)
سوره ۷۷: المرسلات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا
﴿۱﴾
سوگند به فرستادگان پياپى (۱)
فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا
﴿۲﴾
و تندبادهاى سخت (۲)
وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا
﴿۳﴾
و سوگند به بادهاى پراكنده ساز [ابرها] (۳)
فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا
﴿۴﴾
و جداسازان [حق و باطل] (۴)
فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا
﴿۵﴾
و سوگند به فرشتگان وحىآور (۵)
عُذْرًا أَوْ نُذْرًا
﴿۶﴾
براى اتمام حجت و هشدار (۶)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ
﴿۷﴾
كه آنچه به شما وعده داده شده است، رخ دادنى است (۷)
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ
﴿۸﴾
پس چون ستارگان تيره شوند (۸)
وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ
﴿۹﴾
و چون آسمان شكافته شود (۹)
وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ
﴿۱۰﴾
و چون كوهها بر باد رود (۱۰)
وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ
﴿۱۱﴾
و چون پيامبران را ميقات معين كنند (۱۱)
لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ
﴿۱۲﴾
براى كدامين روز زمان داده شود؟ (۱۲)
لِيَوْمِ الْفَصْلِ
﴿۱۳﴾
براى روز داورى (۱۳)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ
﴿۱۴﴾
و تو چه دانى روز داورى چيست؟ (۱۴)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۱۵﴾
در چنين روز واى بر منكران (۱۵)
أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ
﴿۱۶﴾
آيا پيشينيان را نابود نكرديم؟ (۱۶)
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ
﴿۱۷﴾
سپس به دنبال آنان واپسينان را روان نساختيم؟ (۱۷)
كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ
﴿۱۸﴾
با گناهكاران چنين رفتار كنيم (۱۸)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۱۹﴾
در چنين روز واى بر منكران (۱۹)
أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ
﴿۲۰﴾
آيا شما را از آبى بىمقدار نيافريدهايم؟ (۲۰)
فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَكِينٍ
﴿۲۱﴾
كه سپس آن را در جايگاهى استوار قرار داديم (۲۱)
إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ
﴿۲۲﴾
تا هنگامى معين (۲۲)
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ
﴿۲۳﴾
پس سامان داديم و چه نيك سامانگريم (۲۳)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۲۴﴾
در چنين روز واى بر منكران (۲۴)
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا
﴿۲۵﴾
آيا زمين را فراگير نساختيم؟ (۲۵)
أَحْيَاءً وَأَمْوَاتًا
﴿۲۶﴾
چه براى زندگان، چه براى مردگان (۲۶)
وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَيْنَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا
﴿۲۷﴾
و در آن كوههاى بلند پديد آورديم و به شما آبى شيرين نوشانديم (۲۷)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۲۸﴾
در چنين روز واى بر منكران (۲۸)
انْطَلِقُوا إِلَى مَا كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
﴿۲۹﴾
به سوى چيزى كه انكارش مىكرديد برويد (۲۹)
انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ
﴿۳۰﴾
به سوى دودى داراى سه شاخه برويد (۳۰)
لَا ظَلِيلٍ وَلَا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ
﴿۳۱﴾
كه نه سايهگستر است و نه از لهيب آتش باز مىدارد (۳۱)
إِنَّهَا تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ
﴿۳۲﴾
آن شرارههايى همچون كوشك مىپراكند (۳۲)
كَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ
﴿۳۳﴾
گويى شترانى زرد سيهتاب هستند (۳۳)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۳۴﴾
در چنين روز واى بر منكران (۳۴)
هَذَا يَوْمُ لَا يَنْطِقُونَ
﴿۳۵﴾
اين روزى است كه سخن نگويند (۳۵)
وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ
﴿۳۶﴾
و به ايشان اجازه ندهند كه عذرخواهى كنند (۳۶)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۳۷﴾
در چنين روز واى بر منكران (۳۷)
هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ
﴿۳۸﴾
اين روز داورى است، شما و پيشينيان را گرد آوردهايم (۳۸)
فَإِنْ كَانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ
﴿۳۹﴾
اگر نيرنگى داريد براى من بسگاليد (۳۹)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۴۰﴾
در چنين روز واى بر منكران (۴۰)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلَالٍ وَعُيُونٍ
﴿۴۱﴾
پرهيزگاران در سايهساران و [كنار] چشمهسارانند (۴۱)
وَفَوَاكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ
﴿۴۲﴾
و ميوههايى كه دلخواهشان است (۴۲)
كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۴۳﴾
به خاطر كارهايى كه كردهايد، بخوريد و بنوشيد، [خوش و] گوارا (۴۳)
إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
﴿۴۴﴾
ما بدين گونه نيكوكاران را جزا مىدهيم (۴۴)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۴۵﴾
در چنين روز واى بر منكران (۴۵)
كُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ
﴿۴۶﴾
اندكى بخوريد و بهرهمند باشيد، چرا كه شما گناهكاريد (۴۶)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۴۷﴾
در چنين روز واى بر منكران (۴۷)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لَا يَرْكَعُونَ
﴿۴۸﴾
و چون به ايشان گفته مىشد نماز بگزاريد، نماز نمىگزاردند (۴۸)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
﴿۴۹﴾
در چنين روز واى بر منكران (۴۹)
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ
﴿۵۰﴾
پس به كدامين سخن پس از آن ايمان مىآورند (۵۰)
|
||