سوره ۴۶: الأحقاف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم
﴿۱﴾
حم [حا ميم] (۱)
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
﴿۲﴾
كتابى است فروفرستاده از سوى خداوند پيروزمند فرزانه (۲)
مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ
﴿۳﴾
آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، جز به حق و سرآمدى معين نيافريدهايم و كافران از آنچه هشدار مىيابند رويگردانند (۳)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۴﴾
بگو آيا شريكانى را كه به جاى خداوند قائل هستيد، نگريستهايد، به من بنمايانيد كه چه چيزى را در زمين آفريدهاند، يا آيا در [آفرينش] آسمانها شركتى داشتهاند، اگر راست مىگوييد كتابى پيش از اين [كتاب]، يا نشانهاى از علم بياوريد (۴)
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ
﴿۵﴾
و كيست گمراهتر از كسى كه موجودى را به دعا خواند كه تا روز قيامت پاسخش را ندهد، و ايشان از دعاى آنان بىخبرند (۵)
وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ
﴿۶﴾
و چون مردم گرد آورده شوند، [آن معبودان باطل] دشمنان ايشان باشند، و عبادتشان را منكر شوند (۶)
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ
﴿۷﴾
و چون آيات روشنگر ما بر آنان خوانده شود، كافران درباره حق چون فراز آيدشان گويند، اين جادوى آشكار است (۷)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
﴿۸﴾
يا گويند آن را بر ساخته است بگو اگر آن را برساخته باشم، در برابر خداوند چيزى به سود من نداريد، او به آنچه به آن مىپردازيد آگاهتر است، خداوند در ميان من و شما گواه بس، و او آمرزگار مهربان است (۸)
قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ
﴿۹﴾
بگو [من] پديدهاى نو ظهور در ميان پيامبران نيستم، و نمىدانم بر من و بر شما چه خواهد رفت، جز از وحيى كه به من مىشود، از چيزى پيروى نمىكنم، و من جز هشداردهندهاى آشكار نيستم (۹)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
﴿۱۰﴾
بگو بينديشيد اگر [قرآن] از سوى خداوند باشد و سپس به آن انكار ورزيد، [آيا ستمگر نيستيد؟] و گواهى از بنىاسرائيل بر همانند آن گواهى داده است، آنگاه او ايمان آورده و شما استكبار ورزيديد، بىگمان خداوند قوم ستمكاران را هدايت نمىكند (۱۰)
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ
﴿۱۱﴾
و كافران در حق مؤمنان گويند اگر خير بود آنان بر ما در زمينه آن پيشى نمىگرفتند، و چون به آن راهياب نشدند، گويند اين برساختهاى كهن است (۱۱)
وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ
﴿۱۲﴾
و پيش از آن كتاب موسى رهنما و رحمت بود، و اين كتابى است همخوان [با آن]، به زبان عربى [/شيوا]، تا ستمپيشگان [مشرك] را هشدار دهد، و بشارتى براى نيكوكاران باشد (۱۲)
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
﴿۱۳﴾
بىگمان كسانى كه گفتند پروردگار ما خداوند است، سپس [در اين راه] پايدارى ورزيدند، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند (۱۳)
أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۴﴾
اينان بهشتيانند كه جاودانه در آنند، كه پاداش كارى است كه كردهاند (۱۴)
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
﴿۱۵﴾
و به انسان سفارش كردهايم كه در حق پدر و مادرش نيكى كند [چرا كه] مادرش به دشوارى او را آبستن بوده و به دشوارى او را زاده است، و [دوران] بارگرفتن و از شير گرفتن او سىماه است، تا آنكه به كمال رشدش برسد و به چهلسالگى برسد گويد پروردگارا مرا توفيق ده كه نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتى سپاس بگزارم، و كارهاى شايستهاى كنم كه آن را بپسندى، و زاد و رود مرا نيز به صلاحآور، من به درگاه تو توبه كردهام و من از مسلمانانم (۱۵)
أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
﴿۱۶﴾
اينانند كه نيكوترين كارى را كه كردهاند، از ايشان مىپذيريم، و در ميان بهشتيان از گناهانشان در مىگذريم، [اين] وعده راستينى است كه به آنان نويد داده شده است (۱۶)
وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۱۷﴾
و كسى كه به پدر و مادرش مىگفت اف بر شما آيا به من وعده مىدهيد كه [از گور زنده] بيرون آورده شوم، حال آنكه نسلهاى [بسيارى] پيش از من بودهاند [و زنده نشدهاند]، و آن دو به درگاه خداوند استغاثه مىكنند [و به او مىگويند] واى بر تو، ايمان بياور بىگمان وعده الهى راست است، و [او] گويد اين جز افسانههاى پيشينيان نيست (۱۷)
أُولَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ
﴿۱۸﴾
اينانند كه در ميان امتهاى جن و انس كه پيش از ايشان بودهاند، حكم [عذاب] بر آنان تعلق گرفته است، اينانند كه زيانكارند (۱۸)
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
﴿۱۹﴾
و هر يك را بر حسب آنچه كردهاند درجاتى است، و تا سرانجام جزاى اعمالشان را به تمام و كمال بدهد، و بر ايشان ستم نرود (۱۹)
وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ
﴿۲۰﴾
و روزى كه كافران را به نزديك آتش [دوزخ] بدارند [و گويند] خير و خوشيهايتان را در زندگانى دنيويتان به پايان برديد، و از آن بهرهمند شديد، پس امروز به خاطر آنكه در روى زمين به ناحق استكبار مىورزيديد و به خاطر آنكه نافرمانى مىكرديد، عذاب خواركننده را كيفر بريد (۲۰)
وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
﴿۲۱﴾
و از برادر عاديان [ هود] ياد كن كه قومش را در احقاف هشدار داد، و پيشاپيش وى و پس از وى هشداردهندگانى به ميان آمده بودند [و گفت] جز خداوند را مپرستيد، كه من بر شما از عذاب روزى سهمگين مىترسم (۲۱)
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
﴿۲۲﴾
گفتند آيا به سراغ ما آمدهاى كه ما را از خدايانمان باز دارى، پس اگر از راستگويان هستى، آنچه به ما وعده دادهاى به ميان بياور (۲۲)
قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ
﴿۲۳﴾
گفت همانا علم نزد خداوند است، و من رسالتم را به شما مىرسانم، ولى شما را قومى مىبينم كه نادانى مىكنيد (۲۳)
فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۲۴﴾
آنگاه چون آن [عذاب] را به هيئت ابرى ديدند كه رو به [دشت و] درههايشان نهاده بود، گفتند اين ابرى است بارنده بر ما، نه بلكه آن چيزى است كه به شتابش مىخواستيد، بادى است كه در آن عذابى دردناك است (۲۴)
تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
﴿۲۵﴾
كه به فرمان پروردگارش همه چيز را نابود مىكند، و چنان شدند كه چيزى جز خانههايشان ديده نمىشد، بدينسان قوم گناهكاران را كيفر مىدهيم (۲۵)
وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۲۶﴾
و به راستى به آنان در چيزهايى تمكن داده بوديم كه شما را آن تمكن نداده بوديم، و براى آنان گوشها و چشمها و دلها آفريده بوديم، اما گوشها و چشمها و دلهايشان سودى به حالشان نداد، چرا كه آيات الهى را انكار مىكردند و آنچه ريشخندش مىكردند، ايشان را فروگرفت (۲۶)
وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
﴿۲۷﴾
و به راستى چه بسيار از شهرهايى را كه پيرامونتان بود، نابود كرديم و آيات [خود] را گونهگون بيان كرديم، باشد كه بازآيند (۲۷)
فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۲۸﴾
پس چرا كسانى كه به جاى خداوند به پرستششان گرفته بودند، كه مايه تقربشان شود، يعنى آن خدايان ياريشان ندادند؟ بلكه از ديد آنان گم و گور شدند، و اين است افتراى ايشان و آنچه بر مىساختند (۲۸)
وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ
﴿۲۹﴾
و چنين بود كه گروهى از جن را متوجه تو ساختيم كه به قرآن گوش سپارند، و چون نزد او حضور يافتند گفتند خاموش باشيد [و گوش دهيد]، و چون سپرى شد، هشدارگر به سوى قومشان بازگشتند (۲۹)
قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۳۰﴾
گفتند اى هم قومان ما، [آيات] كتابى را شنيديم كه پس از موسى فروفرستاده شده، [و] همخوان [كتابهاى] پيشاپيش خويش است، و به حق و راهى راست رهنمون است (۳۰)
يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
﴿۳۱﴾
اى هم قومان ما دعوتگر الهى را بپذيريد و به او ايمان آوريد، تا از گناهانتان درگذرد و شما را از عذابى دردناك در امان دارد (۳۱)
وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۳۲﴾
و هر كس دعوتگر الهى را نپذيرد، بداند كه در [اين سر] زمين گزير و گريزى ندارد، و در برابر او سرورانى ندارد، اينانند كه در گمراهى آشكارند (۳۲)
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۳۳﴾
آيا نينديشيدهاند كه خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده است، و در آفرينش آنها در نمانده است، تواناى آن است كه مردگان را زنده بدارد، آرى او بر هر كارى تواناست (۳۳)
وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
﴿۳۴﴾
و روزى كه كافران را به نزديك آتش [دوزخ] بدارند [و از ايشان بپرسند] آيا اين [وعده] حق نيست؟ گويند چرا سوگند به پروردگارمان گويد پس عذاب را به خاطر آنكه [انكار و] كفرمىورزيديد بچشيد (۳۴)
فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ
﴿۳۵﴾
پس همان گونه كه پيامبران نستوه، صبر كردند، صبر كن، و براى آنان [عذاب را] به شتاب مخواه زيرا روزى كه آنچه وعدهشان داده شده است، بنگرند، گويى جز ساعتى از يك روز به سر نبردهاند، [اين] پيامى است، پس به نابودى كشانده نخواهند شد جز قوم نافرمانان (۳۵)
سوره ۴۷: محمد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
﴿۱﴾
كسانى كه كفرورزيدند و [مردمان را] از راه خدا بازداشتند، [خداوند] اعمالشان را تباه [و بىارزش] كرد (۱)
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ
﴿۲﴾
و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، و به آنچه بر محمد فروفرستاده شده -كه حق است و از جانب پروردگارشانباور داشتند، گناهانشان را زدود و كار و بار ايشان به صلاح آورد (۲)
ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ
﴿۳﴾
اين از آن است كه كافران از باطل پيروى كردهاند، و[لى] مؤمنان از حق پيروى كردهاند كه از جانب پروردگارشان است، بدينسان خداوند براى مردم مثلهايشان را مىزند (۳)
فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ
﴿۴﴾
پس چون با كافران [حربى] رو به رو شويد، گردنهايشان را بزنيد تا آنكه ايشان را به زانو در آوريد [و در دست شما اسير شوند] آنگاه بندهايشان را سخت استوار كنيد، و پس از آن يا منت نهيد [و رها كنيد بدون فديه] يا فديه بستانيد [و رها كنيد]، تا اهل كارزار بارهاى [سلاح] خود را فرو گذارد، چنين است [حكم الهى]، و اگر خداوند مىخواست از ايشان انتقام مىكشيد، ولى [چنين كرد] تا بعضى از شما را به بعضى ديگر بيازمايد، و كسانى كه در راه خدا كشته شدهاند، هرگز [خداوند] اعمالشان را تباه [و بىارزش] نخواهد كرد (۴)
سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ
﴿۵﴾
به زودى ايشان را هدايت مىكند و كار و بارشان را به صلاح مىآورد (۵)
وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ
﴿۶﴾
و به بهشتى كه به آنان شناسانده است، در مىآوردشان (۶)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ
﴿۷﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر [دين] خدا را يارى دهيد، شما را يارى مىدهد و گامهايتان را استوار مىدارد (۷)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
﴿۸﴾
و كسانى كه كفرورزيدهاند بدا به حالشان، [خداوند] اعمالشان را تباه كرده است (۸)
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
﴿۹﴾
چرا كه [وحى] فرو فرستاده الهى را ناخوش دارند، پس اعمالشان را تباه [و بىارزش] گرداند (۹)
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا
﴿۱۰﴾
آيا در زمين سير و سفر نكردهاند كه بنگرند سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودهاند چگونه بود، كه خداوند نابودشان كرد، و سرنوشت كافران همانند آن است (۱۰)
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ
﴿۱۱﴾
اين از آن است كه خداوند سرور مؤمنان است و كافران سرورى ندارند (۱۱)
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ
﴿۱۲﴾
بىگمان خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، به بوستانهايى در مىآورد كه جويباران از فرودست آن جارى است، و كافران [از ظواهر زندگى] بهره بر مىگيرند و همان گونه كه چارپايان مىخورند، مىخورند و [مىخوابند] و آتش [دوزخ] جايگاه ايشان است (۱۲)
وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ
﴿۱۳﴾
و چه بسيار [مردم] شهرها كه از شهر تو كه آوارهات كرد نيرومندتر بودند، نابودشان كرديم، و ياورى نداشتند (۱۳)
أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ
﴿۱۴﴾
آيا كسى كه به طريقه روشنى از جانب پروردگار خويش است، همانند كسى است كه بد عملىاش در نظرش آراسته جلوه داده شده و از هوى و هوسهايشان پيروى مىكنند (۱۴)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ
﴿۱۵﴾
وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده است [چنين است كه] در آن جويهايى از آب ناگندا، و جويهايى از شيرى كه مزهاش تغييرناپذير است، و جويهايى از شراب لذتبخش آشامندگان، و جويهايى از عسل پالوده [روان] است، و برايشان در آنجا همه گونه ميوه هست، و نيز آمرزشى از جانب پروردگارشان، [آيا چنين كسى] همانند كسى است كه جاودانه در آتش [دوزخ] است؟ و به آنان آبى جوشان نوشانده مىشود كه دل و رودههايشان را پاره پاره مىكند (۱۵)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ
﴿۱۶﴾
و از ايشان كسانى هستند كه [ظاهرا] به تو گوش مىسپارند، سپس كه از نزدت بيرون مىروند، به دانش يافتگان گويند هم اكنون چه گفت؟ اينان كسانى هستند كه خداوند به دلهايشان مهر نهاده است و از هوى و هوسهايشان پيروى كردهاند (۱۶)
وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ
﴿۱۷﴾
و رهيافتگان را هدايت افزود و [راه و رسم] پارسايىشان آموخت (۱۷)
فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ
﴿۱۸﴾
پس انتظار ندارند مگر قيامت را كه به ناگهان به سراغشان آيد، كه به راستى نشانههاى آن ظاهر شده است، پس آنگاه كه فراز آيدشان، چه پندى مىخواهند بگيرند؟ (۱۸)
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ
﴿۱۹﴾
بدان كه فىالحقيقه خدايى جز خداوند نيست، و براى گناهت، و نيز براى مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه، و خداوند [جاى] جنب و جوش و آرام و قرارتان را مىداند (۱۹)
وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ
﴿۲۰﴾
و [بعضى از] مؤمنان گويند چرا سورهاى [شامل حكم جهاد] فرو فرستاده نمىشود، آنگاه چون سورهاى از محكمات فرو فرستاده مىشود و در آن كارزار [با مشركان] ياد مىشود، بيماردلان را بينى كه به تو با نگاه كسى كه از [سكرات] مرگ بيهوش شده باشد، مىنگرند، بدا به حال ايشان (۲۰)
طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ
﴿۲۱﴾
اطاعت بايد و سخنى نيك، آنگاه چون كار قطعى شود، اگر با خداوند صادق باشند، بىشك برايشان بهتر است (۲۱)
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ
﴿۲۲﴾
چه بسا چون دست يابيد در اين سرزمين فتنه و فساد كنيد و پيوند خويشاوندانتان را بگسليد (۲۲)
أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ
﴿۲۳﴾
اينان كسانى هستند كه خداوند لعنتشان كرده و [از شنيدن و ديدن حق] ناشنوا و نابيناشان ساخته است (۲۳)
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
﴿۲۴﴾
آيا در قرآن تامل نمىكنند، يا بر دلها قفلها[ى غفلت]شان افتاده است؟ (۲۴)
إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ
﴿۲۵﴾
بىگمان كسانى كه پس از آنكه راه هدايت بر آنان روشن شده است، به آن پشت كردند [و به گذشته برگشتند]، شيطان آن را در چشمشان آراسته است و به آنان مهلت و ميدان داده است (۲۵)
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ
﴿۲۶﴾
اين از آن است كه به كسانى كه [وحى] فرو فرستاده الهى را ناخوش داشتهاند، گويند زودا كه در بعضى كارها از شما اطاعت كنيم، و خداوند پنهانكاريشان را مىداند (۲۶)
فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ
﴿۲۷﴾
پس چگونه باشد حالشان آنگاه كه فرشتگان جانشان را بگيرند و چهرهها و پشتهايشان را فرو كوبند؟ (۲۷)
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
﴿۲۸﴾
اين از آن است كه از آنچه خداوند را به خشم آورد پيروى مىكنند و خشنودى او را ناخوش دارند، و [خداوند] اعمالشان را تباه [و بىارزش] كند (۲۸)
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ
﴿۲۹﴾
آيا بيماردلان پنداشتهاند كه خداوند هرگز حقد و حسدهايشان را آشكار نمىسازد؟ (۲۹)
وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ
﴿۳۰﴾
و اگر بخواهيم آنان را به تو مىنمايانيم، آنگاه ايشان را به سيمايشان مىشناسى، و آنان را از آهنگ سخنشان مىشناسى، و خداوند [ظاهر و باطن] اعمالتان را مىداند (۳۰)
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ
﴿۳۱﴾
و همه گونه مىآزماييمتان تا از ميان شما مجاهدان و صابران را معلوم بداريم، و احوالتان را بشناسانيم (۳۱)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ
﴿۳۲﴾
بىگمان كسانى كه كفرورزيدهاند و [مردم را] از راه خدا باز داشتهاند، و پس از آنكه راه هدايت بر آنان روشن شده است، با پيامبر مخالفت ورزيدهاند، هرگز به خداوند زيانى نمىرسانند و زودا كه [خداوند] اعمالشان را تباه و [بىارزش] گرداند (۳۲)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ
﴿۳۳﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خداوند و از پيامبر اطاعت كنيد و اعمالتان را باطل مگردانيد (۳۳)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ
﴿۳۴﴾
بىگمان كسانى كه كفرورزيدهاند و [مردم را] از راه خدا باز داشتهاند، سپس در حالى كه كافر بودهاند در گذشتهاند، هرگز خداوند آنان را نمىآمرزد (۳۴)
فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ
﴿۳۵﴾
پس سستىمورزيد و از در صلح و سازش در نياييد كه شما برتر و [چيره]ايد و خداوند با شماست و [پاداش] اعمال شما را نمىكاهد (۳۵)
إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ
﴿۳۶﴾
همانا زندگانى دنيا [مانند] بازيچه و سرگرمى است و اگر ايمان داشته باشيد و پروا و پرهيز بورزيد، پاداشهايتان را به شما مىپردازد، و [همه] اموال شما را از شما نمىگيرد (۳۶)
إِنْ يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ
﴿۳۷﴾
اگر آن را از شما بطلبد و بر شما سخت بگيرد [چه بسا] بخل ورزيد و ناهمدلى شما را آشكار سازد (۳۷)
هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ
﴿۳۸﴾
همين شما هستيد كه از شما خواسته مىشود كه در راه خدا انفاق كنيد، آنگاه بعضى از شما هستند كه بخل مىورزند، و هر كس بخل ورزد همانا از خود دريغ مىورزد، و خداوند بىنياز است و شما نيازمندانيد، و اگر روى بگردانيد قومى غير شما را جانشين شما مىسازد، آنگاه آنان مانند شما نخواهند بود (۳۸)
سوره ۴۸: الفتح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا
﴿۱﴾
همانا گشايشى آشكار در كار تو پديد آورديم (۱)
لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا
﴿۲﴾
تا سرانجام خداوند گناه نخستين و اخير [امت] تو را براى تو بيامرزد و نعمتش را بر تو به كمال برساند و تو را به راهى راست هدايت فرمايد (۲)
وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا
﴿۳﴾
و خداوند تو را به نصرتى پيروزمندانه يارى دهد (۳)
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
﴿۴﴾
هموست كه آرامش را در دلهاى مؤمنان جاى داد، تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند، و سپاههاى آسمان و زمين خداوند راست، و خداوند داناى فرزانه است (۴)
لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا
﴿۵﴾
تا سرانجام مردان مؤمن و زنان مؤمن را به بوستانهايى كه جويباران از فرو دست آن جارى است درآورد، كه جاودانه در آنجا هستند، و سيئاتشان را از ايشان بزدايد، و اين نزد خداوند رستگارى بزرگى است (۵)
وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا
﴿۶﴾
و تا مردان منافق و زنان منافق و مردان مشرك و زنان مشرك را كه درباره خداوند بدانديشند، عذاب كند، گردش بد روزگار بر آنان باد و خداوند بر آنان خشم گرفته و لعنت آورده و برايشان دوزخ را آماده ساخته است و بد سرانجامى است (۶)
وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا
﴿۷﴾
و سپاههاى آسمان و زمين خداوند راست، و خداوند پيروزمند فرزانه است (۷)
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا
﴿۸﴾
همانا ما تو را گواه و مژدهبخش و هشداردهنده فرستادهايم (۸)
لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
﴿۹﴾
تا به خداوند و پيامبر او ايمان آوريد و او [پيامبر] را گرامى داريد و بزرگ شماريد و [خداوند را] بامدادان و شامگاهان تسبيح گوييد (۹)
إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
﴿۱۰﴾
بىگمان كسانى كه با تو بيعت مىكنند، در واقع با خداوند بيعت مىكنند، دست خداوند برفراز دست ايشان است، پس هر كس كه پيمان شكند، همانا به زيان خويش پيمان شكسته است، و هر كس به آنچه با خداوند پيمان بسته است، وفا كند، زودا كه به او پاداش بزرگ ببخشد (۱۰)
سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
﴿۱۱﴾
به زودى واپسماندگان اعرابى [/جهادگريزان باديهنشين] به تو گويند اموال ما و خانوادههايمان ما را [از همراهى با شما] مشغول داشت، پس براى ما آمرزش بخواه، به زبانهايشان چيزى را مىگويند كه در دلهايشان نيست، بگو پس چه كسى در برابر خداوند -اگر در حق شما زيانى يا در حق شما سودى بخواهداز شما حمايت خواهد كرد؟ آرى خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است (۱۱)
بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَدًا وَزُيِّنَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنْتُمْ قَوْمًا بُورًا
﴿۱۲﴾
حق اين است كه گمان مىكرديد كه پيامبر و مؤمنان هرگز به سوى خانوادههايشان باز نمىگردند، و اين امر در دلهايتان آراسته جلوه داده شد، و بدانديشى كرديد و قومى ورشكسته شديد (۱۲)
وَمَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرًا
﴿۱۳﴾
و هر كس به خداوند و پيامبر او ايمان نياورد [بداند كه] ما براى كافران آتشى افروخته آماده ساختهايم (۱۳)
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
﴿۱۴﴾
و فرمانروايى آسمانها و زمين خداوند راست، كه هر كس را بخواهد مىآمرزد و هر كس را بخواهد عذاب مىكند، و خداوند آمرزگار مهربان است (۱۴)
سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا
﴿۱۵﴾
چون به سوى غنايم راه بريد كه آن را به دست آوريد، زودا كه واپس ماندگان گويند ما را بگذاريد كه از شما پيروى كنيم مىخواهند حكم الهى را دگرگون كنند، بگو هرگز از ما پيروى نخواهيد كرد، خداوند پيشاپيش درباره شما چنين گفته است، زودا كه [در پاسخ شما] گويند خير، شما به ما رشك مىبريد، حق اين است جز اندكى در نمىيابند (۱۵)
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
﴿۱۶﴾
به واپس ماندگان اعرابى [/جهادگريزان باديهنشين] بگو زودا كه به سوى قومى ستيزهجوى سهمگين خوانده شويد كه با ايشان كارزار كنيد، يا آنكه آنان مسلمان شوند، پس اگر اطاعت كنيد، خداوند پاداشى نيكو به شما بدهد و اگر روى برتابيد، چنانكه پيشتر هم روى برتافته بوديد، به عذابى دردناك عذابتان كند (۱۶)
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا
﴿۱۷﴾
[البته] بر نابينا ايرادى نيست، و بر لنگ ايرادى نيست، و بر بيمار هم ايرادى نيست، و هر كس از خداوند و پيامبرش اطاعت كند، به بوستانهايى كه جويباران از فرو دست آن جارى است، درآوردشان، و هر كس روى برتابد، به عذابى دردناك عذابش كند (۱۷)
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا
﴿۱۸﴾
به راستى كه خداوند از مؤمنان، چون با تو در زير آن درخت بيعت كردند، خشنود شد، و مىدانست كه در دلهايشان چيست، و آنگاه آرامش [خود] را بر آنان نازل كرد و به پيروزىاى نزديك پاداششان داد (۱۸)
وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا
﴿۱۹﴾
و نيز غنايمى بسيار كه به آن دستيابند، و خداوند پيروزمند فرزانه است (۱۹)
وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا
﴿۲۰﴾
خداوند به شما غنايم بسيارى وعده كرده است كه بر آن دست يابيد، و اين را براى شما پيش انداخت، و دستان مردم [مخالف] را از شما بازداشت، تا اين امر نشانه عبرتى براى مؤمنان باشد، و شما را به راهى راست هدايت كند (۲۰)
وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا
﴿۲۱﴾
و موردى ديگر كه هنوز به آن دست نيافتهايد، ولى خداوند به آن احاطه دارد، و خداوند بر همه چيز تواناست (۲۱)
وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا
﴿۲۲﴾
و اگر كافران با شما به كارزار برخيزند، بىشك به شما پشت خواهند كرد، سپس نه يارى و نه ياورى يابند (۲۲)
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
﴿۲۳﴾
اين سنت الهى است كه پيشتر نيز جارى بوده است، و هرگز در سنت الهى تغيير و تبديلى نخواهى يافت (۲۳)
وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
﴿۲۴﴾
و هموست كه پس از آنكه شما را بر ايشان پيروزى داد، در ميان مكه دستان ايشان را از شما، و دستان شما را از ايشان بازداشت، و خداوند به آنچه مىكنيد بيناست (۲۴)
هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
﴿۲۵﴾
آنان بودند كه كفرورزيدند و شما را از مسجدالحرام باز داشتند و نگذاشتند قربانى [شما] كه باز داشته شده بود، به محل [قربانگاه]اش برسد، و اگر [در مكه] مردان و زنان [مستضعف] با ايمانى نبودند كه [ممكن بود] بىآنكه آنان را بشناسيد، ندانسته پايمالشان كنيد و تاوانشان بر شما بماند [فرمان حمله به مكه مىداديم] تا خدا هر كه را بخواهد در جوار رحمت خويش درآورد اگر [كافران و مؤمنان] از هم متمايز مىشدند، قطعا از ميان آنان كافران را به عذاب دردناكى معذب مىداشتيم (۲۵)
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
﴿۲۶﴾
چنين بود كه كافران در دلهايشان حميت -حميت جاهليتآوردند، ولى خداوند آرامشش را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد و آنان را پايبند حكم تقوا ساخت، و به آن سزاوارتر و اهل آن بودند، و خداوند به همهچيز داناست (۲۶)
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا
﴿۲۷﴾
به راستى كه خداوند رؤياى پيامبرش را به حقيقت پيوست، كه شما ان شاء الله در امن و امان و حلق و تقصير كرده وارد مسجدالحرام خواهيد شد بىآنكه بيمى داشته باشيد، و او چيزى را كه شما نمىدانيد مىداند و جز اين نيز پيروزىاى نزديك نصيب شما گردانده است (۲۷)
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا
﴿۲۸﴾
او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاده است، تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند، و خداوند گواهى را بس (۲۸)
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
﴿۲۹﴾
محمد پيامبر الهى است و كسانى كه با او هستند بر كافران سختگير و با خودشان مهربانند، آنان را راكع و ساجد بينى كه در طلب بخشش و خشنودى خداوند، نشانه آنان در چهرههايشان از اثر سجود [آشكار] است، و اين است توصيف آنان در تورات، و توصيف آنان در انجيل هست، همانند نهالى كه جوانهاش را برآورد، و آن را نيرومند سازد و ستبر گردد و بر ساقههايش بايستد، و كشاورزان را شاد و شگفتزده سازد، تا از [ديدن] ايشان كافران را به خشم آورد، خداوند به كسانى از ايشان كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، آمرزش و پاداشى بزرگ وعده داده است (۲۹)
سوره ۴۹: الحجرات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
﴿۱﴾
اى مؤمنان بر حكم خداوند و پيامبر او پيشدستى نكنيد، و از خداوند پروا داشته باشيد، بىگمان خداوند شنواى داناست (۱)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
﴿۲﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد صداهايتان را از صداى پيامبر بلندتر مسازيد، و در سخن با او، مانند بلند حرف زدنتان با همديگر، بلند حرف مزنيد مبادا كه اعمالتان تباه شود و آگاه نباشيد (۲)
إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ
﴿۳﴾
بىگمان كسانى كه صداهايشان را نزد پيامبر خدا [آهسته و] پوشيده مىدارند، اينانند كه خداوند دلهايشان را براى تقوا پالوده است، ايشان را آمرزش و پاداشى بزرگ است (۳)
إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
﴿۴﴾
بىگمان كسانى كه تو را از پشت در حجرهها صدا مىزنند، بيشترشان نابخردانند (۴)
وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۵﴾
و اگر آنان صبر مىكردند كه تو بر ايشان بيرون آيى، بىشك بر ايشان بهتر بود، و خداوند آمرزگار مهربان است (۵)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
﴿۶﴾
اى مؤمنان اگر فرد فاسقى خبرى برايتان آورد، [در آن] بررسى كنيد مبادا نادانسته به قومى زيان رسانيد، آنگاه به خاطر كارى كه كردهايد پشيمان شويد (۶)
وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
﴿۷﴾
و بدانيد كه پيامبر خدا در ميان شماست كه اگر در بسيارى از امور از شما پيروى كند، به مشقت افتيد، ولى خداوند ايمان را خوشايند شما قرار داد و آن را در دلهايتان آراست، و كفر و فسق و عصيان را براى شما ناخوشايند ساخت، اينانند كه رهيافتگانند (۷)
فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
﴿۸﴾
بخشش و نعمتى از جانب خداوند است، و خداوند داناى فرزانه است (۸)
وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
﴿۹﴾
و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم در افتند، ميان آنان سازش دهيد، و اگر يكى از آنها بر ديگرى تعدى كرد، پس با آنكه تعدى پيشه كرده است كارزار كنيد، تا آنكه به سوى امر الهى باز آيد، و اگر باز آمد، آنگاه ميان آنان دادگرانه سازش دهيد، و به داد بكوشيد كه خداوند دادگران را دوست دارد (۹)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
﴿۱۰﴾
همانا مؤمنان [مسلمانان] بردارند، پس بين برادرانتان آشتى برقرار سازيد، و از خداوند پروا كنيد، باشد كه مشمول رحمت شويد (۱۰)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
﴿۱۱﴾
اى مؤمنان نبايد كه قومى، قوم ديگر را به ريشخند بگيرد، چه بسا اينان از آنان بهتر باشند، و نيز نبايد زنانى زنان ديگر را [ريشخند كنند] چه بسا اينان از آنان بهتر باشند، و در ميان خويش عيبجويى مكنيد، و يكديگر را به لقبهاى بد مخوانيد پس از ايمان، پرداختن به فسق، بد رسمى است، و هر كس [از اين كار] بازنگردد، اينانند كه ستمگرانند (۱۱)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ
﴿۱۲﴾
اى مؤمنان از بسيارى از گمانها پرهيز كنيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است، و [در كار ديگران] تجسس مكنيد، و بعضى از شما از بعضى ديگر غيبت نكند، آيا هيچ كدام از شما خوش دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد، كه از آن تنفر داريد، و از خداوند پروا كنيد كه بىگمان خداوند توبهپذير مهربان است (۱۲)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
﴿۱۳﴾
هان اى مردم همانا ما شما را از يك مرد و يك زن آفريدهايم و شما را به هيئت اقوام و قبايلى در آوردهايم تا با يكديگر انس و آشنايى يابيد، بىگمان گرامىترين شما در نزد خداوند پرهيزگارترين شماست، كه خداوند داناى آگاه است (۱۳)
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
﴿۱۴﴾
اعرابيان گفتند ايمان آوردهايم بگو هنوز ايمان [حقيقى] نياوردهايد، بهتر است بگوييد اسلام آوردهايم چرا كه هنوز ايمان به [ژرفناى] دلهايتان راه نيافته است، و اگر از خداوند و پيامبر او اطاعت كنيد، چيزى از [پاداش] اعمال شما نمىكاهد، بىگمان خداوند آمرزگار مهربان است (۱۴)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
﴿۱۵﴾
همانا مؤمنان كسانى هستند كه به خداوند و پيامبر او ايمان آوردهاند، سپس شك و شبهه نياوردهاند، و در راه خدا به مال و جانشان جهاد كردهاند، اينانند كه راستگويانند (۱۵)
قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۱۶﴾
بگو آيا دينتان را به خداوند مىشناسانيد؟ حال آنكه خداوند آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمين است، مىداند، و خداوند به همه چيز داناست (۱۶)
يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۱۷﴾
بر تو منت مىنهند كه اسلام آوردهاند، بگو اسلام آوردنتان را بر من منت منهيد، بلكه خداوند است كه اگر راست مىگوييد، بر شما منت مىنهد كه شما را به [راه] ايمان هدايت كرده است (۱۷)
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
﴿۱۸﴾
بىگمان خداوند نهانيهاى آسمان و زمين را مىداند و خداوند به آنچه مىكنيد بيناست (۱۸)
سوره ۵۰: ق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ
﴿۱﴾
ق [ قاف]، سوگند به قرآن مجيد (۱)
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ
﴿۲﴾
حق اين است كه [كافران] از اينكه از ميان خودشان هشداردهندهاى به سراغ آنان آمده است، شگفتزده شدهاند، و كافران گويند اين چيزى گفتآور است (۲)
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ
﴿۳﴾
آيا چون مرديم و خاك شديم [از نو زنده شويم؟]، اين بازگشتى بعيد است (۳)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ
﴿۴﴾
به راستى مىدانيم كه زمين از ايشان چه مىكاهد، و نزد ما كتابى است محفوظ (۴)
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ
﴿۵﴾
حق اين است كه [دين و پيامبر] حق را چون فراز آمدشان دروغ شمردند، و ايشان در كارى سردرگمند (۵)
أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ
﴿۶﴾
آيا به آسمان فرازشان ننگريستهاند، كه چگونه آن را برافراشتهايم و آن را آراستهايم، و هيچ خللى ندارد (۶)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
﴿۷﴾
و زمين را گستراندهايم، و در آن كوهها را درانداختهايم، و در آن از هرگونه خرمى روياندهايم (۷)
تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ
﴿۸﴾
براى روشنگرى و يادآورى هر بنده اهل انابت (۸)
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ
﴿۹﴾
و از آسمان آبى پربركت فرو فرستاديم، آنگاه بدان بوستانها و دانه درودنى روياندهايم (۹)
وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِيدٌ
﴿۱۰﴾
و درختان خرماى بلند بالا كه ميوه توبرتو دارد (۱۰)
رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ
﴿۱۱﴾
تا روزى بندگان باشد، و بدان سرزمينى پژمرده را زنده كرديم، رستاخيز هم همينگونه است (۱۱)
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ
﴿۱۲﴾
پيش از آنان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود تكذيب پيشه كردند (۱۲)
وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ
﴿۱۳﴾
و نيز عاد و فرعون و قوم لوط (۱۳)
وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ
﴿۱۴﴾
و اصحاب ايكه، و قوم تبع همگان پيامبران را دروغزن شمردند، آنگاه عقاب من بر آنان تعلق گرفت (۱۴)
أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ
﴿۱۵﴾
آيا در آفرينش نخستين درمانده بوديم؟ [هرگز]، بلكه ايشان از آفرينش جديد شك و شبهه دارند (۱۵)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ
﴿۱۶﴾
و به راستى كه انسان را آفريدهايم و مىدانيم كه نفسش چه وسوسهاى به او مىكند، و ما به او از رگ جان نزديكتريم (۱۶)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ
﴿۱۷﴾
چون فراگيران كه از راست و از چپ او كميندار هستند، [كارها و سخنان او را] فراگيرند (۱۷)
مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ
﴿۱۸﴾
سخنى به زبان نمىآورد، مگر آنكه نگهبان حاضر و ناظرى نزد اوست (۱۸)
وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ
﴿۱۹﴾
و مستى مرگ، حقيقت را پديد آورد، اين همان است كه از آن كناره مىگرفتى (۱۹)
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ
﴿۲۰﴾
و در صور دميده شود، اين روز وعده عذاب است (۲۰)
وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ
﴿۲۱﴾
و همراه هر كسى راهبرى و شاهدى فراز آيد (۲۱)
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
﴿۲۲﴾
[و به او گويند] به راستى كه از اين امر در غفلت بودى و حال پردهات را از تو برطرف ساختهايم، و امروز ديدهات تيزبين است (۲۲)
وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ
﴿۲۳﴾
و همنشين او گويد اين همان است كه نزد من آماده است (۲۳)
أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ
﴿۲۴﴾
هر كفر پيشه ستيزهجويى را به جهنم اندازيد (۲۴)
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ
﴿۲۵﴾
[همان كه] بازدارنده خير و تجاوزكار شكاك است (۲۵)
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ
﴿۲۶﴾
كسى كه در جنب خداوند به خدايى ديگر قائل است، پس او را در [جايگاه] عذاب سهمگين بيندازيد (۲۶)
قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ
﴿۲۷﴾
همنشين او گويد پروردگارا من او را طغيانگر نساختهام، ولى خودش در گمراهى دور و دراز بود (۲۷)
قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ
﴿۲۸﴾
فرمايد نزد من ستيزهجويى مكنيد، و به راستى كه پيشاپيش وعده عذاب را [براى آگاهى شما] فرستاده بودم (۲۸)
مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
﴿۲۹﴾
در نزد من آن حكم ديگرگون نشود، و [در عين حال] من در حق بندگان ستمگر نيستم (۲۹)
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ
﴿۳۰﴾
روزى كه به جهنم گوييم آيا پرشدى؟ و گويد آيا باز هم بيشتر هست؟ (۳۰)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ
﴿۳۱﴾
و بهشت براى پرهيزگاران نزديك آورده شود و دور نباشد (۳۱)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ
﴿۳۲﴾
اين همان است كه به شما وعده داده شده است، [و] خاص هر توبه كار [ادب] نگاه دار (۳۲)
مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ
﴿۳۳﴾
همان كسى كه به ناديده از خداوند رحمان بيمناك باشد، و دلى پرانابت پيش آورد (۳۳)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ
﴿۳۴﴾
[گوييم] به سلامت [و امن و امان] وارد آن [بهشت] شويد، اين روز [آغاز] جاودانگى است (۳۴)
لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ
﴿۳۵﴾
در آنجا ايشان راست هر چه خواهند، و نزد ما افزونتر هم هست (۳۵)
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ
﴿۳۶﴾
و چه بسيار پيش از آنان نسلهايى را نابود كرديم كه از ايشان دراز دستتر بودند، كه در گوشه و كنار شهرها جستجو كردند كه آيا گريزگاهى هست (۳۶)
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ
﴿۳۷﴾
بىگمان در اين براى كسى كه صاحبدل باشد يا سمع قبول داشته و شاهد باشد، پندآموزى است (۳۷)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ
﴿۳۸﴾
و به راستى كه آسمانها و زمين و مابين آنها را در شش روز آفريديم و به ما ماندگى نرسيد (۳۸)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ
﴿۳۹﴾
پس بر آنچه مىگويند شكيبايىورز و سپاسگزارانه پروردگارت را پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب [آن] تسبيح گوى (۳۹)
وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ
﴿۴۰﴾
و در شب و به دنباله سجده [و نماز واجب] نيز او را نيايش كن (۴۰)
وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ
﴿۴۱﴾
و گوش بدار روزى را كه منادى از جايى نزديك ندا در دهد (۴۱)
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ
﴿۴۲﴾
روزى كه صيحه را به حق بشنوند، آنگاه روز رستاخيز است (۴۲)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ
﴿۴۳﴾
بىگمان ماييم كه زنده مىداريم و مىميرانيم و سرانجام [همه چيز] به سوى ماست (۴۳)
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ
﴿۴۴﴾
روزى كه زمين شتابان بر آنان بشكافد [و از گورها بيرون آيند] اين [هنگام] حشر است كه [اقامه آن] بر ما آسان است (۴۴)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ
﴿۴۵﴾
ما به آنچه مىگويند آگاهتريم و تو زورگوى بر آنان نيستى، پس هر كس را كه از وعده عذاب من مىترسد، به قرآن پند بده (۴۵)
سوره ۵۱: الذاريات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا
﴿۱﴾
سوگند به بادهاى پراكندهگر (۱)
فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا
﴿۲﴾
و به ابرهاى سنگينبار (۲)
فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا
﴿۳﴾
و به كشتيهاى آسان گذار (۳)
فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا
﴿۴﴾
و به فرشتگان تقسيمگر كار (۴)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ
﴿۵﴾
كه همانا آنچه به شما وعده دادهاند راست و درست است (۵)
وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ
﴿۶﴾
و جزا[ى اخروى] واقعى است (۶)
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ
﴿۷﴾
و سوگند به آسمان تو بر تو (۷)
إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ
﴿۸﴾
كه شما سخنهاى گوناگون پيش آريد (۸)
يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ
﴿۹﴾
هر كس كه از پيش، باز گردانده شده است از [ايمان به] آن باز گردانده شود (۹)
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ
﴿۱۰﴾
مرگ بر دروغ زنان (۱۰)
الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ
﴿۱۱﴾
كسانى كه در بىخبرى فراموشكارند (۱۱)
يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ
﴿۱۲﴾
مىپرسند كه روز جزا چه وقت است (۱۲)
يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ
﴿۱۳﴾
روزى كه ايشان بر آتش [دوزخ] عذاب كرده شوند (۱۳)
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ
﴿۱۴﴾
همين عذابتان را، كه به شتابش مىخواستيد، بچشيد (۱۴)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ
﴿۱۵﴾
پرهيزگاران در بوستانها و چشمهسارانند (۱۵)
آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ
﴿۱۶﴾
آنچه پروردگارشان به ايشان بخشيده است پذيرا هستند، كه ايشان پيش از اين نيكوكار بودند (۱۶)
كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ
﴿۱۷﴾
[فقط] اندكى از شب را مىخفتند (۱۷)
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
﴿۱۸﴾
و در سحرگاهان استغفار مىكردند (۱۸)
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
﴿۱۹﴾
و در اموالشان سهمى براى سائل و محروم بود (۱۹)
وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ
﴿۲۰﴾
و در زمين مايههاى عبرتى براى اهل يقين هست (۲۰)
وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
﴿۲۱﴾
و نيز در وجود خودتان آيا [به چشم بصيرت] نمىنگريد؟ (۲۱)
وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ
﴿۲۲﴾
و در آسمان مايه روزى شماست و نيز آنچه به شما وعده دادهاند (۲۲)
فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ
﴿۲۳﴾
آرى، سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه آن مانند همين كه شما سخن مىگوييد، حق است (۲۳)
هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ
﴿۲۴﴾
آيا داستان مهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟ (۲۴)
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
﴿۲۵﴾
كه چون بر او وارد شدند گفتند سلام، گفت سلام [بر شما] [و در دل گفت ايشان] گروهى ناشناخته[اند] (۲۵)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ
﴿۲۶﴾
سپس به خانوادهاش روى كرد، آنگاه گوسالهاى فربه [و بريان] به ميان آورد (۲۶)
فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ
﴿۲۷﴾
پس آن را نزديك ايشان نهادند گفت چرا نمىخوريد؟ (۲۷)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ
﴿۲۸﴾
سپس از آنان ترسى در دل يافت، گفتند مترس و او را به فرزندى دانا بشارت دادند (۲۸)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ
﴿۲۹﴾
آنگاه زنش با آوايى [بلند] رو به او آورد و بر چهرهاش چك زد و گفت [چگونه فرزند بزايم كه من] پيرزنى سترون هستم (۲۹)
قَالُوا كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ
﴿۳۰﴾
[فرشتگان] گفتند پروردگارت چنين فرموده است، كه او فرزانه داناست (۳۰)
|
||