ParsQuran
جزء ۲۵ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ ﴿۴۷﴾
آگاهى از قيامت به او باز مى‏گردد و هيچ بار و برى از پوستش بر نمى‏آيد، و هيچ مادينه‏اى بار بر نمى‏گيرد، و بار خود را به زمين نمى‏گذارد، مگر با آگاهى او، و روزى كه ايشان را ندا دهد كه پس شريكان من [كه شما ادعا مى‏كرديد] كجا هستند؟ گويند تو را خبر داديم كه ما را هيچ شاهدى نيست‏ (۴۷)
وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۴۸﴾
و آنچه در گذشته به پرستش مى‏خواندند، از ديد آنان ناپديد شود، و دريابند كه گريزگاهى ندارند (۴۸)
لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾
انسان هرگز از طلب‏خيز به دعا خسته نمى‏شود، ولى چون شرى به او رسد، بس نوميد و دلسرد است‏ (۴۹)
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۰﴾
و اگر به او پس از رنجى كه رسيده است، از سوى خود رحمتى بچشانيم، گويد اين حق من است و گمان ندارم كه قيامت برپا شود، و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، همانا براى من در نزد او خوشى [/بهشت‏] خواهد بود، آنگاه كافران را از [نتيجه و حقيقت‏] كار و كردارشان آگاه سازيم و به آنان از عذاب سهمگين بچشانيم‏ (۵۰)
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾
و چون به انسان ناز و نعمتى ارزانى داريم [از سر نعمت زدگى و ناسپاسى‏] روى بگرداند و دامن كشان بگذرد، و چون بلايى به او رسد دعاخوانى پيگير است‏ (۵۱)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾
بگو انديشه كنيد اگر [قرآن‏] از سوى خدا باشد، و سپس شما منكرش شويد، ديگر چه كسى از كسى كه چنين ناسازگارى عظيمى دارد، گمراه‏تر خواهد بود؟ (۵۲)
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۵۳﴾
زودا كه آيات خود را در بيرون و درونشان به ايشان بنمايانيم، تا آنكه بر آنان آشكار شود كه آن حق است، آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز گواه است‏ (۵۳)
أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ ﴿۵۴﴾
بدانيد كه ايشان از لقاى پروردگارشان در شك‏اند، بدانيد كه او بر هر چيز چيره است‏ (۵۴)
سوره ۴۲: الشورى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حم [حا ميم‏] (۱)
عسق ﴿۲﴾
عسق [عين سين قاف‏] (۲)
كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۳﴾
بدين‏سان خداوند پيروزمند فرزانه به سوى تو و كسانى كه پيش از تو [پيامبر] بودند، وحى مى‏فرستد (۳)
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۴﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است او راست، و او بلندمرتبه بزرگ است‏ (۴)
تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵﴾
نزديك است كه آسمانها [از ناروايى بهتان آنان‏] بر فرازشان پاره پاره شود، و فرشتگان سپاسگزارانه پروردگارشان را تسبيح مى‏گويند و براى زمينيان آمرزش مى‏خواهند، هان همانا خداوند است كه آمرزگار مهربان است‏ (۵)
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۶﴾
و كسانى كه به جاى او سرورانى را به پرستش مى‏گيرند، خداوند حاكم بر آنهاست، و تو نگهبان آنان نيستى‏ (۶)
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ﴿۷﴾
و بدين‏سان قرآنى عربى [/شيوا] بر تو وحى كرديم، تا [اهل‏] مكه و پيرامونيان آن را هشدار دهى، و از روز محشر كه شكى در آن نيست، هشدار دهى، كه گروهى در بهشتند و گروهى در دوزخ‏ (۷)
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۸﴾
و اگر خداوند مى‏خواست آنان را امت يگانه‏اى قرار مى‏داد، ولى هركس را كه بخواهد در جوار رحمتش در مى‏آورد، و ستمكاران [مشرك‏] يار و ياورى ندارند (۸)
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۹﴾
يا به جاى او سرورانى را به پرستش گرفته‏اند، حال آنكه سرور [راستين‏] خداوند است و اوست كه مردگان را زندگى مى‏بخشد و او بر هر كارى تواناست‏ (۹)
وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۱۰﴾
و در هر آنچه اختلاف نظر پيدا كنيد، حكمش با خداوند است، چنين است خداوند، پروردگار من كه بر او توكل كرده‏ام و به درگاهش روى آورده‏ام‏ (۱۰)
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۱۱﴾
پديد آورنده آسمانها و زمين كه براى شما از نوع خودتان همتايانى آفريده است، و از چارپايان نيز انواعى [قرار داده است‏]، و شما را در آن آفريده است، همانند او چيزى نيست و اوست كه شنواى بيناست‏ (۱۱)
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۲﴾
او راست كليدهاى آسمانها و زمين، روزى را براى هركس كه بخواهد گشاده يا فروبسته مى‏دارد، كه او به هر كارى داناست‏ (۱۲)
شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾
در دين شما، هر آنچه به نوح سفارش كرده بود، مقرر داشت، و نيز آنچه به تو وحى كرده‏ايم، و آنچه به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرده‏ايم، كه دين را برپا بداريد، و در آن اختلاف نورزيد، آنچه مشركان را به آن مى‏خوانى، بر ايشان دشوار آيد، خداوند است كه هركس را بخواهد به راه خويش برمى‏گزيند و هركس را كه روى به درگاه او آورد، به سوى خويش هدايت مى‏كند (۱۳)
وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۱۴﴾
و تفرقه پيدا نكردند مگر پس از آنكه علم [وحى‏] برايشان آمد، آن هم از روى رشك و رقابتى كه در ميانشان بود، و اگر حكم پيشين پروردگارت تا سرآمدى معين تعلق نگرفته بود، در ميانشان داورى مى‏شد، و كسانى كه پس از ايشان كتاب را فراگرفتند از آن سخت در شك‏اند (۱۴)
فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾
پس براى اين [امر] دعوت كن، و چنانكه دستور يافته‏اى پايدارى كن، و از هوى و هوس آنان پيروى مكن و بگو به هر كتابى كه خداوند فرو فرستاده است، ايمان آورده‏ام، و دستور يافته‏ام كه در ميان شما دادگرى كنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست، كار و كردار ما از آن ماست، و كار و كردار شما از آن شما، در ميان ما و شما گفت و گويى نيست، خداوند ما و شما را [براى داورى‏] گرد مى‏آورد و سير و سرانجام به سوى اوست‏ (۱۵)
وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۱۶﴾
و كسانى كه پس از پذيرفته شدن دعوت او درباره خداوند محاجه مى‏كنند، احتجاجشان در نزد پروردگارشان باطل است، و بر آنان خشمى [از جانب خداوند] است، و عذابى سهمگين [در پيش‏] دارند (۱۶)
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ ﴿۱۷﴾
خداوند كسى است كه كتاب آسمانى و سنجه را به حق نازل كرده است و چه دانى چه بسا قيامت نزديك باشد (۱۷)
يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۱۸﴾
كسانى كه آن را باور ندارند درباره آن شتاب مى‏ورزند، و كسانى كه ايمان آورده‏اند، از آن ترسانند، و مى‏دانند كه آن حق است، بدانيد كسانى كه درباره قيامت شك و شبهه دارند، در گمراهى دور و درازند (۱۸)
اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿۱۹﴾
خداوند در كار بندگانش باريك‏بين است، هركس را كه بخواهد روزى مى‏دهد و اوست تواناى پيروزمند (۱۹)
مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ ﴿۲۰﴾
هركس كه بهره كشت اخروى را خواسته باشد، براى او در كشت او مى‏افزاييم، و هركس بهره كشت دنيوى را خواسته باشد، از آن به او مى‏بخشيم، و براى او در آخرت بهره‏اى نيست‏ (۲۰)
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۱﴾
يا مگر براى آنان شريكان [/معبودان ناحق‏] ى است كه براى آنان احكامى دينى مقرر داشته است كه خداوند آن را اجازه نداده است؟ و اگر حكم فيصله‏بخش [پيشين‏] نبود، در ميان آنان داورى مى‏شد، و براى ستمكاران [مشرك‏] عذابى دردناك [در پيش‏] است‏ (۲۱)
تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿۲۲﴾
[آنگاه‏] ستمكاران [مشرك‏] را از كار و كردارشان هراسان بينى و [كيفر] آن به ايشان فرا مى‏رسد، و كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، در سرابستانها باشند، آنچه بخواهند براى ايشان نزد پروردگارشان فراهم است، آن همان نعمت بزرگ است‏ (۲۲)
ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۲۳﴾
اين همان است كه خداوند به بندگانش كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، مژده داده است، بگو براى آن كار از شما مزدى نمى‏طلبم، مگر دوستدارى در حق نزديكان [/اهل بيتم‏]، و هر كس كار نيكى كند، در آن برايش جزاى نيك بيفزاييم، چرا كه خداوند آمرزگار قدردان است‏ (۲۳)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۲۴﴾
يا مى‏گويند [پيامبر] بر خداوند دروغ بسته است، بدانيد كه اگر خداوند بخواهد بر دل تو مهر مى‏گذارد، و خداوند باطل را مى‏زدايد، و با كلمات خويش [دين‏] حق را استوار مى‏دارد، كه او داناى راز دلهاست‏ (۲۴)
وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۲۵﴾
و اوست كه توبه بندگانش را مى‏پذيرد و گناهان را مى‏بخشد و مى‏داند كه چه مى‏كنيد (۲۵)
وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۲۶﴾
و [دعاى‏] كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، اجابت مى‏كند، و بر جزاى آنان از فضل خويش مى‏افزايد، و كافران عذابى سهمگين [در پيش‏] دارند (۲۶)
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۲۷﴾
و اگر خداوند روزى را بر همه بندگانش گسترده مى‏داشت، در روى زمين فتنه و فساد مى‏كردند، ولى به اندازه‏اى كه بخواهد مقرر مى‏دارد، كه او به كار بندگانش آگاه و بيناست‏ (۲۷)
وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۸﴾
و هموست كه باران را پس از آنكه نوميد شده‏اند، فرو مى‏فرستد، و رحمتش را مى‏گسترد، و او سرور ستوده است‏ (۲۸)
وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ ﴿۲۹﴾
و از آيات او آفرينش آسمانها و زمين است و جانورانى كه در آنها پراكنده است، و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنها تواناست‏ (۲۹)
وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ ﴿۳۰﴾
و هر مصيبتى كه به شما برسد از كار و كردار خودتان است، و او از بسيارى [گناهان‏] در مى‏گذرد (۳۰)
وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۳۱﴾
و شما در روى زمين گزير و گريزى نداريد، و شما را در برابر خداوند يار و ياورى نيست‏ (۳۱)
وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۳۲﴾
و از پديده‏هاى شگرف او كشتيهاست مانند كوهها در دريا (۳۲)
إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۳۳﴾
اگر خواهد باد را نگه دارد، آنگاه آنها بر روى آن [دريا] راكد مانند، در اين براى هر شكيباى شاكرى مايه‏هاى عبرت است‏ (۳۳)
أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ ﴿۳۴﴾
يا آنان [/اهل كشتى‏] را به خاطر كار و كردارشان نابود كند، و او از بسيارى [گناهان‏] در مى‏گذرد (۳۴)
وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۳۵﴾
و كسانى كه در آيات ما مجادله مى‏كنند، بدانند كه گريزگاهى ندارند (۳۵)
فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾
پس آنچه به شما داده شده است، بهره زندگانى دنياست، و براى كسانى كه ايمان آورده‏اند و به پروردگارشان توكل كرده‏اند، آنچه نزد خداوند است، بهتر و پايدارتر است‏ (۳۶)
وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾
و همچنين [براى‏] كسانى كه از گناهان كبيره و ناشايستيها پرهيز مى‏كنند، و چون خشمگين شوند، گذشت مى‏كنند (۳۷)
وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳۸﴾
و كسانى كه نداى پروردگارشان را استجابت كرده‏اند، و نماز را بر پا داشته‏اند و كارشان رايزنى با همديگر است، و از آنچه روزيشان داده‏ايم، مى‏بخشند (۳۸)
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾
و كسانى كه چون به آنان تعدى رسد، انتقام مى‏گيرند (۳۹)
وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾
و جزاى هر بدى، بديى همانند آن است، پس هر كه عفو و نيكوكارى پيشه كند، پاداش او بر خداوند است، كه ستمكاران را دوست ندارد (۴۰)
وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾
و هركس بعد از ستمى كه ديده است، انتقام گيرد، اينانند كه بر آنان ايرادى نيست‏ (۴۱)
إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۲﴾
ايراد تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى‏كنند و در روى زمين به ناحق سركشى مى‏نمايند، اينانند كه عذابى دردناك در پيش دارند (۴۲)
وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾
و هركس كه شكيبايى و گذشت پيشه كند، بى‏گمان اين از كارهاى سترگ است‏ (۴۳)
وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۴﴾
و هركس خداوند بيراهش گذارد، ديگر پس از او سرورى ندارد، و ستمكاران [مشرك‏] را بينى كه چون عذاب را بنگرند، گويند آيا راهى براى بازگشت [به دنيا] هست‏ (۴۴)
وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ ﴿۴۵﴾
و آنان را بينى كه بر آن [آتش دوزخ‏] عرضه دارندشان، از خوارى زبونند، و به گوشه چشم نيم گشاده مى‏نگرند، و مؤمنان گويند بى‏گمان زيانكاران كسانى هستند كه در روز [حساب و] قيامت به خويشتن و خانواده خويش زيان زده‏اند، بدانيد كه ستمكاران [مشرك‏] در عذابى پاينده‏اند (۴۵)
وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۶﴾
و آنان را دوستانى نيست كه در برابر خداوند ياريشان كنند، و هركس كه خداوند بيراهش گذارد، او را راهى نيست‏ (۴۶)
اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ ﴿۴۷﴾
نداى پروردگارتان را، پيش از آنكه روزى بيايد كه در برابر امر الهى بازگشتى نداشته باشد، بپذيريد، در چنين روزى شما را پناهگاهى نيست، و شما را مجال انكارى نيست‏ (۴۷)
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ كَفُورٌ ﴿۴۸﴾
پس اگر رويگردان شدند بدان كه تو را نگهبان ايشان نفرستاده‏ايم، بر تو جز پيام‏رسانى نيست، و ما چون از جانب خويش به انسان رحمتى بچشانيم، به آن شاد شود، و اگر به خاطر كار و كردار پيشينشان به ايشان بلايى رسد، آنگاه است كه انسان ناسپاس است‏ (۴۸)
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ ﴿۴۹﴾
فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مى‏خواهد مى‏آفريند، به هركس كه خواهد [فرزند] دختر بخشد، و به هركس كه خواهد [فرزند] پسر (۴۹)
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿۵۰﴾
يا به آنان هم پسر و هم دختر دهد، و هركس را كه خواهد سترون گرداند، كه او داناى تواناست‏ (۵۰)
وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۵۱﴾
و هيچ بشرى را نرسد كه خداوند با او سخن گويد مگر از راه وحى، يا از پشت پرده‏اى، يا فرشته‏اى بفرستد و آنچه مى‏خواهد به اذن خويش وحى كند كه او بلندمرتبه فرزانه است‏ (۵۱)
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۲﴾
و بدين‏سان [پيام و كتاب‏] روحبخشى از امر خويش به تو وحى كرديم، و تو پيشتر نمى‏دانستى كتاب چيست و ايمان چيست؟ ولى آن را همچون نورى گردانديم كه هركس را از بندگان خويش كه بخواهيم با آن هدايت مى‏كنيم و بى‏گمان تو به راهى راست هدايت مى‏كنى‏ (۵۲)
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ ﴿۵۳﴾
راه خداوندى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، او راست، بدانيد كه كارها به سوى خداوند باز مى‏گردد (۵۳)
سوره ۴۳: الزخرف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حم [حا ميم‏] (۱)
وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿۲﴾
سوگند به كتاب روشنگر (۲)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۳﴾
ما آن را به هيئت قرآنى عربى پديد آورده‏ايم، باشد كه تعقل كنيد (۳)
وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۴﴾
و آن بلندمرتبه و حكمت‏آميز است و در ام‏الكتاب در نزد ماست‏ (۴)
أَفَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَنْ كُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِينَ ﴿۵﴾
آيا به خاطر آنكه شما قومى گزافكار هستيد، پند [قرآن‏] را از شما باز داريم؟ (۵)
وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ ﴿۶﴾
و چه بسيار پيامبر در ميان پيشينيان فرستاده‏ايم‏ (۶)
وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۷﴾
و هيچ پيامبرى به نزد آنان نيامد مگر آنكه او را ريشخند كردند (۷)
فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸﴾
آنگاه دست درازتر از آنان را نابود كرديم، و سرنوشت پيشينيان تكرار شد (۸)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿۹﴾
و اگر از آنان پرسى كه آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است، بى‏شك گويند خداوند پيروزمند دانا آنها را آفريده است‏ (۹)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰﴾
همان كسى كه زمين را آسايشگاه شما ساخت و در آن راههايى پديد آورد باشد كه راه يابيد (۱۰)
وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ﴿۱۱﴾
و همان كسى كه از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاد، آنگاه بدان سرزمينى پژمرده را زنده ساختيم، [شما هم‏] بدين‏سان [از گورها] بيرون آورده شويد (۱۱)
وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ﴿۱۲﴾
و همان كسى كه همه گونه‏ها را آفريد و براى شما از كشتيها و چارپايان مركوب ساخت‏ (۱۲)
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ ﴿۱۳﴾
كه بر پشت آن برآييد و سپس نعمت پروردگارتان را آنگاه كه بر آن بر آمديد، ياد كنيد و بگوييد پاكا كسى كه اين را رام ما ساخت و ما بر آن توانا نبوديم‏ (۱۳)
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ ﴿۱۴﴾
و ما به [درگاه‏] پروردگارمان روى مى‏آوريم‏ (۱۴)
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ ﴿۱۵﴾
و براى او از بندگانش فرزندى قائل شدند، بى‏گمان انسان، ناسپاسى آشكار است‏ (۱۵)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُمْ بِالْبَنِينَ ﴿۱۶﴾
آيا از آنچه آفريده است براى خود دختران را برگزيده است و شما را به داشتن پسران، برگزيده است؟ (۱۶)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ ﴿۱۷﴾
و چون هر يك از آنان را به آنچه براى خداوند مثل مى‏زند [دختر]، خبر دهند، چهره‏اش سياه شود و اندوه خود را فرو خورد (۱۷)
أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ ﴿۱۸﴾
آيا كسى كه در زر و زيور پرورش يافته است [دختر] كه در جدل هم ناتوان است [شايسته نسبت دادن به خداوند است؟] (۱۸)
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ﴿۱۹﴾
و مدعى شدند كه فرشتگان كه خود بندگان خداوند رحمان‏اند، مادينه‏اند، آيا آفرينش آنان را شاهد بوده‏اند؟ كه [در اين صورت‏] زودا كه شهادت ايشان نوشته شود، و بازخواست شوند (۱۹)
وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۲۰﴾
و گويند اگر خداوند رحمان مى‏خواست ما آنان [فرشتگان‏] را نمى‏پرستيديم، آنان را به اين امر، علمى نيست، ايشان جز دروغ نمى‏بافند (۲۰)
أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ ﴿۲۱﴾
يا شايد به آنان كتابى پيش از آن داده‏ايم كه ايشان به آن متمسك‏اند؟ (۲۱)
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۲﴾
بلكه گويند ما پدرانمان را بر شيوه‏اى يافته‏ايم، و با پيروى از آنان رهيافته‏ايم‏ (۲۲)
وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ ﴿۲۳﴾
و بدين‏سان پيش از تو در هيچ آبادى، هشداردهنده‏اى نفرستاديم مگر آنكه ناز پروردگانش گفتند ما پدرانمان را بر شيوه‏اى يافته‏ايم، و ما در پى آنان دنباله روانيم‏ (۲۳)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۲۴﴾
بگو حتى اگر براى شما راهنماتر از آنچه پدرانتان را پيرو آن يافتيد، بياورم؟ گفتند ما رسالت شما را منكريم‏ (۲۴)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۲۵﴾
آنگاه از ايشان داد ستانديم، پس بنگر كه سرانجام دروغ انگاران چه بوده است‏ (۲۵)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ ﴿۲۶﴾
و چنين بود كه ابراهيم به پدرش و قومش گفت همانا من از آنچه مى‏پرستيد برى و بركنارم‏ (۲۶)
إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ ﴿۲۷﴾
مگر از كسى كه مرا آفريده است و همو مرا هدايت فرمايد (۲۷)
وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۲۸﴾
و آن [انديشه توحيد] را سخنى ماندگار در ميان احفاد او قرار داد، باشد كه به راه آيند (۲۸)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ ﴿۲۹﴾
آرى اينان و پدرانشان را بهره‏مند ساخته‏ام تا آنكه [دين‏] حق و پيامبرى آشكار به نزد آنان آمد (۲۹)
وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ ﴿۳۰﴾
و چون [دين‏] حق به نزد آنان آمد، گفتند اين جادوست و ما منكر آنيم‏ (۳۰)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ ﴿۳۱﴾
و گفتند چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از آن دو شهر [مكه و طائف‏] فرود نيامده است‏ (۳۱)
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾
آيا ايشان رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏كنند [نه بلكه‏] ما زيستمايه‏شان را در زندگانى دنيا در ميان آنان تقسيم مى‏كنيم، و بعضى از ايشان را بر بعضى ديگر به درجاتى برتر داشتيم تا بعضى از آنان بعضى ديگر را به بيگارى بگيرند، و رحمت پروردگارت بهتر است از آنچه گرد مى‏آورند (۳۲)
وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ ﴿۳۳﴾
و اگر اين نبود كه [نمى‏خواستيم‏] مردم امت يگانه‏اى [در كفر] شوند، براى خانه‏هاى كسانى كه بر خداوند رحمان كفر مى‏ورزيدند، سقفهايى سيمين پديد مى‏آورديم، و نيز نردبانهايى [از سيم‏] كه بر آنها بالا روند (۳۳)
وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿۳۴﴾
و نيز براى خانه‏هايشان درهايى [از سيم‏] و تختهايى [قرار مى‏داديم‏] كه بر آنها تكيه زنند (۳۴)
وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۳۵﴾
و زر و زيورهايى، و همه اينها كالاى زندگانى دنياست، و آخرت در نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است‏ (۳۵)
وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿۳۶﴾
و هر كس از ياد خداى رحمان دل بگرداند، براى او شيطانى بگماريم كه او همنشين اوست‏ (۳۶)
وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾
و آنان ايشان را از راه [راست‏] باز دارند، و گمان برند كه خود رهيافته‏اند (۳۷)
حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿۳۸﴾
تا آنكه به نزد ما آيد [و به آن شيطان‏] گويد كاش بين من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، و چه بد همنشينى است‏ (۳۸)
وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ﴿۳۹﴾
و هرگز چون ستم [/شرك‏]ورزيده‏ايد، اين روز [اين امر] سودتان ندهد كه در عذاب مشتركيد (۳۹)
أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۰﴾
آيا تو به ناشنوايان [پيام خود را] مى‏شنوانى، يا نابينايان و كسى را كه در گمراهى آشكار است، هدايت مى‏كنى؟ (۴۰)
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ ﴿۴۱﴾
پس اگر تو را [از دنيا] ببريم، در آن صورت از ايشان داد مى‏ستانيم‏ (۴۱)
أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ ﴿۴۲﴾
يا اگر به تو آنچه [از عذاب‏] به ايشان وعده داده‏ايم نشان دهيم، در هر صورت، بر ايشان تواناييم‏ (۴۲)
فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۴۳﴾
به آنچه بر تو وحى شده است، تمسك كن [و بدان كه‏] تو بر راه راست هستى‏ (۴۳)
وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿۴۴﴾
و آن يادآورى براى تو و قوم توست، و زودا كه باز خواست شويد (۴۴)
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿۴۵﴾
و از [پيروان‏] پيامبران ما، كسانى كه پيش از تو فرستاده‏ايم بپرس، كه آيا به جاى خداوند رحمان، خدايانى را حكم كرده‏ايم كه پرستيده شوند؟ (۴۵)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۶﴾
و به راستى موسى را همراه با پديده‏هاى شگرفمان به سوى فرعون و بزرگان قومش فرستاديم، آنگاه گفت من پيامبر پروردگار جهانيانيم‏ (۴۶)
فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآيَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَضْحَكُونَ ﴿۴۷﴾
چون پديده‏هاى شگرف ما را براى آنان آورد، آنگاه بود كه به آنها مى‏خنديدند (۴۷)
وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۴۸﴾
و هيچ پديده شگرفى به آنان ننمايانديم مگر آنكه از همانندش بزرگتر بود، و ايشان را با عذاب فرو گرفتيم باشد كه به راه آيند (۴۸)
وَقَالُوا يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿۴۹﴾
و گفتند اى ساحر [ارجمند] براى ما به درگاه پروردگارت -با عهدى كه با تو دارددعا كن كه ما هم رهيافته‏ايم‏ (۴۹)
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ ﴿۵۰﴾
و چون عذاب را از آنان بر طرف ساختيم، آنگاه بود كه پيمان شكنى كردند (۵۰)
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾
و فرعون در ميان قومش [چنين‏] آواز در داد كه اى قوم من آيا فرمانروايى مصر از آن من نيست و آيا اين رودها از زير [كوشك‏] من روان نيست، آيا نمى‏نگريد؟ (۵۱)
أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿۵۲﴾
بلكه من بهترم از اين كسى كه بى‏مقدار است، و نزديك نيست كه سخن واضح بگويد (۵۲)
فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ ﴿۵۳﴾
پس چرا دستبندهايى زرين براى او نازل نشده، يا چرا با او فرشتگانى نيامده‏اند كه همراهى كنند؟ (۵۳)
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۵۴﴾
پس قومش را از راه به در برد، آنگاه از او پيروى كردند كه ايشان [در برابر خداوند] قومى نافرمان بودند (۵۴)
فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۵۵﴾
و چون ما را به خشم آوردند، از ايشان انتقام گرفتيم، و همگيشان را غرقه ساختيم‏ (۵۵)
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ ﴿۵۶﴾
و آنان را پيشينه و مايه عبرت واپسينان گردانديم‏ (۵۶)
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ ﴿۵۷﴾
و چون [آفرينش‏] پسر مريم مثل زده شد، آنگاه قوم تو از آن بانگ [به ريشخند] برداشتند (۵۷)
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ﴿۵۸﴾
و گفتند آيا خدايان ما بهترند يا او؟ و اين مثل را براى تو نزدند مگر از راه جدل، آرى كه قومى ستيزه‏جو هستند (۵۸)
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿۵۹﴾
او جز بنده‏اى نيست كه بر او نعمتها ارزانى داشته‏ايم، و او را براى بنى‏اسرائيل مايه عبرت ساخته‏ايم‏ (۵۹)
وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ ﴿۶۰﴾
و اگر مى‏خواستيم به جاى شما فرشتگانى در روى زمين پديد مى‏آورديم كه جانشين شوند (۶۰)
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾
و همانا او [عيسى يا قرآن‏] نشانه قيامت است، پس هرگز در آن شك نداشته باشيد، و از من پيروى كنيد، اين راهى راست است‏ (۶۱)
وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۶۲﴾
و شيطان راه شما را نزند، كه او دشمن آشكار شماست‏ (۶۲)
وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۶۳﴾
و چون عيسى پديده‏هاى شگرف را آورد، گفت به راستى براى شما حكمت آورده‏ام، و براى شما بعضى از امورى را كه در آن اختلاف نظر داريد روشن مى‏سازم، پس از خداوند پروا و از من پيروى كنيد (۶۳)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۴﴾
بى‏گمان خداوند پروردگار من است و پروردگار شماست، او را بپرستيد كه راه راست همين است‏ (۶۴)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ ﴿۶۵﴾
ولى گروه مشركان در ميان خود به اختلاف سخن گفتند، پس واى بر ستمگران [مشرك‏] از عذاب روزى سهمگين‏ (۶۵)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۶۶﴾
انتظار ندارند مگر قيامت را كه به ناگهان به سراغشان آيد و ايشان ناآگاه باشند (۶۶)
الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ ﴿۶۷﴾
دوستان در چنين روزى، بعضى دشمن بعض ديگر باشند، مگر پرهيزگاران‏ (۶۷)
يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾
اى بندگانم امروز نه بيمى بر شماست و نه اندوهگين شويد (۶۸)
الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾
كسانى كه به آيات ما ايمان آورده‏اند و مسلمان هستند (۶۹)
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾
شما و همسرانتان شادمانه به بهشت درآييد (۷۰)
يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾
برگرد آنان سينى‏هاى زرين و كوزه‏ها را به گردش درآورند و در آنجا هر چه دلها خواهد و ديدگان بپسندد، هست و شما در آنجا جاودانه هستيد (۷۱)
وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾
و اين بهشتى است كه به خاطر كار و كردارتان به شما رسيده است‏ (۷۲)
لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۷۳﴾
براى شما در آنجا ميوه‏هاى بسيار هست كه از آنها مى‏خوريد (۷۳)
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿۷۴﴾
بى‏گمان گناهكاران در عذاب دوزخ جاويدانند (۷۴)
لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۵﴾
[عذاب‏] از ايشان كاهش نيابد و آنان در آن حال دلسردند (۷۵)
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿۷۶﴾
و ما در حق ايشان ستم نكرديم، بلكه خود [در حق خويش‏] ستمكار بودند (۷۶)
وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ ﴿۷۷﴾
و ندا در دهنداى "مالك" كاش پروردگارت كار ما را يكسره كند، گويد شما ماندگاريد (۷۷)
لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﴿۷۸﴾
به راستى كه براى شما [دين و سخن‏] حق را آورده‏ايم، ولى بيشترينه شما ناخواهان حق هستيد (۷۸)
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ﴿۷۹﴾
يا در كار خود عزم و جزم داشتند، ما نيز جازم هستيم‏ (۷۹)
أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ ﴿۸۰﴾
يا شايد گمان كنند كه ما راز و رازگويى‏شان را نمى‏شنويم؟ آرى مى‏شنويم، و فرشتگان ما نزد ايشان [كار و كردارشان را] مى‏نويسند (۸۰)
قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ ﴿۸۱﴾
بگو اگر براى خداى رحمان فرزندى بود، من خود نخستين پرستنده بودم (۸۱)
سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۸۲﴾
منزه و فراتر است پروردگار آسمانها و زمين صاحب عرش، از آنچه مى‏گويند (۸۲)
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۸۳﴾
پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعده‏اش را به ايشان داده‏اند، برسند (۸۳)
وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿۸۴﴾
و او كسى است كه هم در آسمان خداست و هم در زمين خداست، و او فرزانه داناست‏ (۸۴)
وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۵﴾
و بزرگا كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست از آن اوست و آگاهى از قيامت با اوست و به نزد او باز گردانده مى‏شويد (۸۵)
وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾
و كسانى كه [كافران‏] به جاى او [خداوند] به پرستش مى‏خوانند، داراى شفاعت نيستند، مگر [براى‏] آن كسى كه شاهد و ناظر حق باشد و ايشان مى‏دانند (۸۶)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۸۷﴾
و اگر از ايشان بپرسى چه كسى ايشان را آفريده است، بى‏شك خواهند گفت خداوند، پس چگونه بيراهه مى‏روند؟ (۸۷)
وَقِيلِهِ يَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۸۸﴾
و سوگند به سخن او [محمد] كه يارب گويد، اينان قومى هستند كه ايمان نمى‏آورند (۸۸)
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۸۹﴾
از ايشان درگذر و بگو سلام، زودا كه بدانند (۸۹)
سوره ۴۴: الدخان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حم [حا ميم‏] (۱)
وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿۲﴾
سوگند به كتاب روشنگر (۲)
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ ﴿۳﴾
كه ما آن را در شبى فرخنده فرو فرستاده‏ايم كه ما هشداردهنده‏ايم‏ (۳)
فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ﴿۴﴾
در آن [شب‏] هر كار استوارى فيصله يابد (۴)
أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ﴿۵﴾
كه فرمانى از سوى ماست، كه ما فرستنده‏ايم‏ (۵)
رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۶﴾
رحمتى است از سوى پروردگارت، كه او شنواى داناست‏ (۶)
رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ ﴿۷﴾
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، اگر اهل ايقان باشيد (۷)
لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸﴾
خدايى جز او نيست كه زندگى مى‏بخشد و مى‏ميراند، پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شما (۸)
بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ ﴿۹﴾
آرى آنان به شك و شبهه خويش سرگرمند (۹)
فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۰﴾
پس چشم بدار روزى را كه آسمان دودى آشكار برآورد (۱۰)
يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾
كه مردم را فراگيرد، اين عذابى دردناك است‏ (۱۱)
رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿۱۲﴾
[گويند] پروردگارا اين بلا را از ما بگردان، كه ما [اينك‏] مؤمن هستيم‏ (۱۲)
أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ ﴿۱۳﴾
[اما] چگونه پند گيرند، و به راستى كه پيامبرى آشكار به نزد آنان آمده بود (۱۳)
ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ ﴿۱۴﴾
سپس از او رويگردان شدند، و گفتند [او] تعليم گرفته‏اى ديوانه است‏ (۱۴)
إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿۱۵﴾
[گفتيم‏] ما برگرداننده بلا به اندك مايه‏اى هستيم، [و مى‏دانيم‏] كه شما باز گردنده‏ايد (۱۵)
يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ ﴿۱۶﴾
روزى كه گير و دارى سخت و سترگ آغاز كنيم، [آنگاه‏] ما دادستانيم‏ (۱۶)
وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ ﴿۱۷﴾
و به راستى كه پيش از آنان قوم فرعون را آزموديم، و پيامبرى گرامى به نزد آنان آمد (۱۷)
أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴿۱۸﴾
[و با ايشان گفت‏] كه بندگان خدا را به من بسپاريد، كه من پيامبرى امين براى شما هستم‏ (۱۸)
وَأَنْ لَا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۹﴾
و اينكه در برابر خداوند بزرگى نجوييد، كه من آورنده برهانى آشكار براى شما هستم‏ (۱۹)
وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ ﴿۲۰﴾
و من از شر اينكه سنگسارم كنيد به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مى‏برم‏ (۲۰)
وَإِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ ﴿۲۱﴾
و اگر سخن مرا باور نداريد، پس از من كناره بگيريد (۲۱)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ ﴿۲۲﴾
آنگاه به درگاه پروردگارش ندا در داد كه اينان قومى گنهكارند (۲۲)
فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿۲۳﴾
[پاسخ آمد كه‏] پس بندگانم را شبانه روانه كن، [و بدانيد كه‏] شما تعقيب مى‏شويد (۲۳)
وَاتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ ﴿۲۴﴾
و دريا را آرميده [به حال خود] بگذار و بگذر، آنان [فرعونيان‏] سپاهى غرق شدنى‏اند (۲۴)
كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿۲۵﴾
چه بسيار باغها و چشمه‏ساران از خود باقى گذارند (۲۵)
وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ﴿۲۶﴾
و [نيز] كشتزارها و خانه‏هاى نيكو (۲۶)
وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ ﴿۲۷﴾
و نعمتى كه در آن خوش و خرم بودند (۲۷)
كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿۲۸﴾
اين چنين بود كه آنها را به قومى ديگر به ميراث داديم‏ (۲۸)
فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ ﴿۲۹﴾
و آسمان و زمين بر آنان نگريست، و به آنان مهلتى داده نشد (۲۹)
وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِينِ ﴿۳۰﴾
و به راستى كه بنى‏اسرائيل را از عذاب خواركننده رهانيديم‏ (۳۰)
مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿۳۱﴾
از [شر] فرعون كه بزرگى طلبى از تجاوزكاران بود (۳۱)
وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۳۲﴾
و به راستى كه ايشان [بنى‏اسرائيل‏] را آگاهانه بر جهانيان [هم زمانشان‏] برگزيديم‏ (۳۲)
وَآتَيْنَاهُمْ مِنَ الْآيَاتِ مَا فِيهِ بَلَاءٌ مُبِينٌ ﴿۳۳﴾
و به ايشان از پديده‏هاى شگرف خويش، آنچه در آن آزمون آشكارى بود بخشيديم‏ (۳۳)
إِنَّ هَؤُلَاءِ لَيَقُولُونَ ﴿۳۴﴾
[و مى‏دانستيم كه‏] اينان خواهند گفت (۳۴)
إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ ﴿۳۵﴾
اين جز مرگ نخستين [و آخرين‏] ما نيست، و ما برانگيخته نخواهيم بود (۳۵)
فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۶﴾
اگر راست مى‏گوييد [و حقيقت غير از اين است‏] پدرانمان را باز آوريد (۳۶)
أَهُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ ﴿۳۷﴾
آيا ايشان بهتر بودند يا قوم تبع، و پيشينيان آنان كه نابودشان كرديم، چرا كه گناهكار بودند (۳۷)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ﴿۳۸﴾
و آسمانها و زمين را و آنچه در ميان آنهاست، به بازيچه نيافريده‏ايم‏ (۳۸)
مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾
آنها را جز به حق نيافريده‏ايم ولى بيشترينه آنان نمى‏دانند (۳۹)
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۴۰﴾
بى‏گمان روز داورى، موعد همگى آنان است‏ (۴۰)
يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۱﴾
روزى كه هيچ دوستى از هيچ دوستى دفاع نكند و نيز ايشان يارى نيابند (۴۱)
إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿۴۲﴾
مگر كسى كه خداوند بر او رحمت آورده باشد، كه او پيروزمند مهربان است‏ (۴۲)
إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ ﴿۴۳﴾
همانا درخت زقوم (۴۳)
طَعَامُ الْأَثِيمِ ﴿۴۴﴾
خوراك گناهكار[ان‏] است‏ (۴۴)
كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ ﴿۴۵﴾
كه مانند فلز گداخته در شكمها مى‏جوشد (۴۵)
كَغَلْيِ الْحَمِيمِ ﴿۴۶﴾
مانند جوشيدن آب گرم‏ (۴۶)
خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِيمِ ﴿۴۷﴾
[درباره هر گناهكار گوييم‏] او را بگيريد و به ميانه دوزخش بكشيد (۴۷)
ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِيمِ ﴿۴۸﴾
سپس بر فراز سرش از عذاب آب گرم فرو ريزيد (۴۸)
ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ ﴿۴۹﴾
[و بگوييدش‏] بچش كه تو [به خيال خودت‏] گرانقدر گرامى هستى‏ (۴۹)
إِنَّ هَذَا مَا كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ ﴿۵۰﴾
اين همان است كه به آن شك داشتيد (۵۰)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ ﴿۵۱﴾
بى‏گمان پرهيزگاران در مقامى امن هستند (۵۱)
فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿۵۲﴾
در ميان باغها و چشمه‏ساران‏ (۵۲)
يَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِينَ ﴿۵۳﴾
جامه‏هايى از ابريشم نازك و ابريشم ستبر در بر كرده، رو به روى يكديگرند (۵۳)
كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ ﴿۵۴﴾
آرى چنين است، و آنان را با حوريان درشت چشم همسر مى‏گردانيم‏ (۵۴)
يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ ﴿۵۵﴾
در آنجا هر ميوه‏اى كه خواهند در كمال آرامش طلب كنند (۵۵)
لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿۵۶﴾
در آنجا [طعم‏] هيچ مرگى جز مرگ نخستين نچشند، و [خداوند] ايشان را از عذاب دوزخ در امان دارد (۵۶)
فَضْلًا مِنْ رَبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۵۷﴾
اين بخششى از سوى پروردگار توست، اين همان رستگارى بزرگ است‏ (۵۷)
فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۸﴾
جز اين نيست كه آن را به زبان تو به آسانى روان ساخته‏ايم، باشد كه پند گيرند (۵۸)
فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ ﴿۵۹﴾
منتظر باش كه آنان نيز منتظرند (۵۹)
سوره ۴۵: الجاثية
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حم [حا ميم‏] (۱)
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾
كتابى است فرو فرستاده از سوى خداوند پيروزمند فرزانه‏ (۲)
إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۳﴾
بى‏گمان در آسمانها و زمين مايه‏هاى عبرتى براى مؤمنان هست‏ (۳)
وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾
نيز در آفرينشتان و جانورانى كه [در زمين‏] مى‏پراكند، براى اهل يقين مايه‏هاى عبرت است‏ (۴)
وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۵﴾
و در پى يكديگر آمدن شب و روز، و هر روزى‏اى [باران‏] كه خداوند از آسمان فرو فرستاده است، و زمين را پس از پژمردنش بدان زنده داشته است، و در گردش بادها مايه‏هاى عبرتى براى خردمندان هست‏ (۵)
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾
اين آيات الهى است كه به حق بر تو مى‏خوانيم پس به كدامين حديث بعد از خداوند و آيات او ايمان مى‏آورند؟ (۶)
وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿۷﴾
واى بر هر دروغ‏زن گناهكارى‏ (۷)
يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۸﴾
كه آيات الهى را كه بر او خوانده مى‏شود، مى‏شنود، سپس متكبرانه در شيوه خود سماجت مى‏ورزد، گويى آنها را نشنيده است، پس او را از عذاب دردناك خبر ده‏ (۸)
وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۹﴾
و چون از چيزى از آيات ما آگاه شود، آن را به ريشخند مى‏گيرد، اينانند كه برايشان عذاب خواركننده است‏ (۹)
مِنْ وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُمْ مَا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰﴾
دوزخ پيشاپيش ايشان است، و آنچه به دست آورده‏اند هيچ به كار ايشان نيايد، همچنين دوستانى كه به جاى خداوند گرفته‏اند، و عذابى سهمگين در پيش دارند (۱۰)
هَذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾
اين رهنمودى است و كسانى كه به آيات پروردگارشان انكار ورزيده‏اند، عذابى از عقوبتى دردناك دارند (۱۱)
اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۲﴾
خداوند كسى است كه دريا را براى شما رام كرد تا كشتيها در آن به فرمان او [براى شما] روان شود، تا از نعمت او روزى خود بجوييد و باشد كه سپاس بگزاريد (۱۲)
وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۳﴾
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همه از اوست و آنها را براى شما رام كرد، بى‏گمان در اين مايه‏هاى عبرتى براى انديشه‏وران هست‏ (۱۳)
قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۴﴾
به كسانى كه ايمان آورده‏اند بگو از كسانى كه از ايام الله بيمى ندارند درگذرند، تا خداوند هر قومى را به حسب كار و كردارشان جزا دهد (۱۴)
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿۱۵﴾
هر كس كه كارى شايسته پيشه كند به سود خود اوست، و هر كس كارى بد در پيش گيرد، به زيان خود اوست، سپس به سوى پروردگارتان بازگردانده شويد (۱۵)
وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۶﴾
و به راستى كه به بنى‏اسرائيل كتاب آسمانى و فرمانروايى و پيامبرى بخشيديم، و از پاكيزه‏ها روزيشان داديم، و ايشان را بر جهانيان [هم زمانشان‏] برترى بخشيديم‏ (۱۶)
وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۷﴾
و از كار [دين‏] روشنگريها به ايشان داديم، و اختلاف پيشه نكردند، مگر پس از آنكه علم [وحى‏] بر ايشان نازل شد، آن هم از روى رشك و رقابتى كه در ميان خود داشتند، بى‏گمان پروردگارت در روز قيامت در ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند، داورى خواهد كرد (۱۷)
ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۸﴾
سپس تو را برخوردار از آبشخورى از امر [دين‏] ساختيم، پس از آن پيروى كن و از هوى و هوس نادانان پيروى مكن‏ (۱۸)
إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹﴾
كه ايشان در برابر [عذاب‏] خداوند، چيزى را از تو باز ندارند، و بى‏گمان بعضى از ستمكاران [مشرك‏] سرور بعضى ديگرند، و خداوند سرور پرهيزگاران است‏ (۱۹)
هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۲۰﴾
اين ديده‏وريهايى براى مردم است، و براى اهل ايقان رهنمود و رحمت است‏ (۲۰)
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿۲۱﴾
يا كسانى كه مرتكب گناهان شده‏اند گمان مى‏دارند كه ايشان را همانند كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، قرار مى‏دهيم، كه زندگانى و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد است داوريشان‏ (۲۱)
وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۲۲﴾
خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كسى را بر حسب آنچه كرده است، جزا دهد و بر ايشان ستم نرود (۲۲)
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۲۳﴾
آيا ديده‏اى آن كس را كه هواى نفسش را [همچون‏] خداى خود گرفت و خداوند او را با وجود آگاهى‏اش، بيراه گذارد، و بر گوش و دل او مهر نهاد و بر چشمش پرده كشيد، پس چه كسى پس از خداوند او را هدايت مى‏كند، آيا پند نمى‏گيريد؟ (۲۳)
وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﴿۲۴﴾
و گويند چيزى جز زندگى دنيوى ما در كار نيست، كه زنده مى‏شويم و مى‏ميريم و چيزى جز روزگار ما را نمى‏كشد، و آنان را به اين امر علم نيست، چيزى جز پنداربافى نمى‏كنند (۲۴)
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۵﴾
و چون آيات روشنگر ما بر آنان خوانده شود، بهانه‏شان جز اين نيست كه گويند اگر راست مى‏گوييد پدران ما را بازآوريد (۲۵)
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
بگو خداوند است كه شما را زندگى مى‏بخشد و سپس مى‏ميراند، سپس در روز قيامت كه شكى در [فرارسيدن‏] آن نيست، گرد مى‏آورد، ولى بيشترينه مردم نمى‏دانند (۲۶)
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ﴿۲۷﴾
و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، و روزى كه قيامت برپا شود، در چنين روزى باطل‏انديشان زيان كنند (۲۷)
وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۸﴾
و بينى هر امتى را كه [براى دادخواهى‏] به زانو درآمده، هر امتى با كتابش فراخوانده شود، [گويند] امروز در برابر آنچه كرده‏ايد، جزا مى‏يابيد (۲۸)
هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۹﴾
اين كتاب ماست كه به راستى بر شما گواهى مى‏دهد، ما آنچه شما انجام مى‏داديد ثبت مى‏كرديم‏ (۲۹)
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۳۰﴾
اما كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، پروردگارشان ايشان را به جوار رحمت خويش [بهشت‏] در مى‏آورد، اين همان رستگارى آشكار است‏ (۳۰)
وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِينَ ﴿۳۱﴾
و اما كسانى كه كفرورزيده‏اند [به آنان فرمايد] آيا آيات من بر شما خوانده نمى‏شد كه استكبار ورزيديد و قومى گنهكار شديد (۳۱)
وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ ﴿۳۲﴾
و چون گفته مى‏شد كه وعده الهى حق است و در قيامت شكى نيست، مى‏گفتيد نمى‏دانيم قيامت ديگر چيست؟ آن را جز گمانى نمى‏پنداريم، و ما [در حق آن‏] باورمند نيستيم‏ (۳۲)
وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۳﴾
و كيفر آنچه كرده بودند، بر آنان آشكار شد [و كيفر] آنچه به ريشخند گرفته بودند، فراگيرشان شد (۳۳)
وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿۳۴﴾
و گفته شود، امروز فراموشتان كرده‏ايم، همچنانكه شما هم ديدار امروزتان را فراموش كرده بوديد، و جايگاه شما آتش [دوزخ‏] است و براى شما ياورى نيست‏ (۳۴)
ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ ﴿۳۵﴾
اين از آن است كه آيات الهى را به ريشخند گرفتيد و زندگانى دنيا شما را فريفت، پس امروز، نه از آن بيرون برده شوند، نه عذرشان را بپذيرند (۳۵)
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۳۶﴾
سپاس خداوند راست، كه پروردگار آسمانها و زمين [و] پروردگار جهانيان است‏ (۳۶)
وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۳۷﴾
و تنها او را در آسمانها و زمين بزرگى سزد، و او پيروزمند فرزانه است‏ (۳۷)