ParsQuran
جزء ۱۷ - ترجمه خرمشاهی

سوره ۲۱: الأنبياء
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ﴿۱﴾
مردمان را [هنگام‏] حسابشان نزديك شده است و ايشان همچنان در غفلت رويگردانند (۱)
مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ﴿۲﴾
هيچ پند تازه‏اى از سوى پروردگارشان براى آنان نيامد مگر آنكه آن را به بازيچه شنيدند (۲)
لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿۳﴾
دلبسته لهوند، و ستم‏پيشگان [مشرك‏] رازگويى‏شان را پوشيده داشتند [و گفتند] آيا اين [پيامبر] جز بشرى همانند شماست، آيا ديده و دانسته به سوى جادو مى‏رويد؟ (۳)
قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۴﴾
گفت پروردگار من هر سخن را در آسمان و زمين مى‏داند، و اوست شنواى دانا (۴)
بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ ﴿۵﴾
يا اينكه گويند [قرآن‏] خوابهاى پريشان است يا [گويند] آن را برساخته است يا [گويند] او شاعرى است پس بايد مانند آنچه به پيشينيان داده شد معجزه‏اى براى ما بياورد (۵)
مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾
پيش از آنان هم اهل هيچ شهرى كه [بعدها] نابودش كرديم، ايمان نياورده بودند، آيا آن وقت اينان ايمان مى‏آورند؟ (۶)
وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾
و ما پيش از تو جز مردانى كه به آنان وحى مى‏فرستاديم، نفرستاديم، اگر نمى‏دانيد از پژوهندگان كتابهاى آسمانى بپرسيد (۷)
وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ﴿۸﴾
و ما آنان را به صورت پيكرى نساخته بوديم كه خوراك نخورند و آنان هم جاودانه نبودند (۸)
ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ﴿۹﴾
سپس وعده خويش را درباره آنان تحقق بخشيديم و آنان و كسانى را كه مى‏خواستيم نجات داديم و اسرافكاران را نابود ساختيم‏ (۹)
لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۰﴾
به راستى كه به سوى شما كتابى فرو فرستاده‏ايم كه در آن ياد [و سخن‏] شما هست، آيا تعقل نمى‏كنيد؟ (۱۰)
وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿۱۱﴾
و چه بسيار شهرهايى را كه [اهالى آن‏] ستمگر بودند، درهم شكستيم، و بعد از آنان قومى ديگر پديد آورديم‏ (۱۱)
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ ﴿۱۲﴾
و چون عذاب ما را احساس كردند، آنگاه بود كه از آن گريختند (۱۲)
لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿۱۳﴾
نگريزيد و به مهد ناز و نعمت و خانه و كاشانه‏تان باز گرديد، باشد كه از شما بازخواست شود (۱۳)
قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۱۴﴾
گويند واى بر ما، ما ستمگر [و مشرك‏] بوديم‏ (۱۴)
فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿۱۵﴾
و همچنان سخنشان اين است تا آنكه آنان را همچون [گياه‏] درو شده پژمرده گردانيم‏ (۱۵)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ﴿۱۶﴾
و ما آسمانها و زمين و ما بين آنها را به بازيچه نيافريده‏ايم‏ (۱۶)
لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۱۷﴾
اگر مى‏خواستيم كه بازيچه بگيريم، به اختيار خويش مى‏گرفتيم كه ما كاردانيم‏ (۱۷)
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾
بلكه حق را بر باطل مى‏كوبيم و آن را فرو مى‏شكافد، آنگاه است كه آن نابود مى‏گردد، و واى بر شما از توصيفى كه مى‏كنيد (۱۸)
وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ ﴿۱۹﴾
و هركس كه در آسمانها و زمين است از آن اوست و كسانى كه نزد او هستند از پرستش او سر بازنمى‏زنند و خسته نمى‏شوند (۱۹)
يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ ﴿۲۰﴾
شب و روز نيايش مى‏كنند و سستى نمى‏ورزند (۲۰)
أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ ﴿۲۱﴾
يا خدايانى زمينى به پرستش گرفته‏اند كه برانگيزاننده آنان [در قيامت‏]اند؟ (۲۱)
لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۲۲﴾
اگر در آن دو خدايان متعددى جز خداوند [يگانه‏] بود، تباه مى‏شدند، خداوند صاحب عرش از توصيف آنان منزه است‏ (۲۲)
لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ ﴿۲۳﴾
[او] در آنچه مى‏كند بازخواست نمى‏شود، و ايشان [/ انسانها] بازخواست مى‏شوند (۲۳)
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾
يا به جاى او خدايانى را به پرستش گرفته‏اند؟ بگو برهانتان را بياوريد، اين ياد كرد همراهان من و ياد كرد پيشينيان من است، ولى بيشترينه‏شان حق را نمى‏شناسند و رويگردانند (۲۴)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿۲۵﴾
و ما پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم، مگر آنكه به او وحى مى‏فرستاديم كه خدايى جز من نيست، پس مرا بپرستيد (۲۵)
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ ﴿۲۶﴾
و گفتند كه خداوند رحمان فرزندى برگزيده است، منزه است او، بلكه آنان [فرشتگان‏] بندگانى گرامى‏اند (۲۶)
لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾
در سخن بر او پيشدستى نكنند و به فرمان او كار كنند (۲۷)
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿۲۸﴾
او پيش روى آنان و پشت سرشان را مى‏داند، و [فرشتگان‏] شفاعت نمى‏كنند مگر براى كسى كه [خداوند] از او خشنود باشد، و ايشان از خوف و خشيت او بيمناكند (۲۸)
وَمَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۲۹﴾
و هركس از آنان كه گويد من خدايى به جاى او هستم، جهنم را جزاى او مى‏گردانيم، [و] بدين‏سان ستمگران [مشرك‏] را جزا مى‏دهيم‏ (۲۹)
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾
آيا كافران نينديشيده‏اند كه آسمانها و زمين فروبسته بودند، آنگاه آنها را برگشاديم، و هر موجود زنده‏اى را از آب آفريده‏ايم، آيا ايمان نمى‏آورند؟ (۳۰)
وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾
و در زمين كوههاى استوار افكنده‏ايم تا ايشان را نجنباند و در آن راههايى گشاده پديد آورديم باشد كه راه يابند (۳۱)
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾
و آسمانها را همچون سقفى محفوظ آفريده‏ايم، و حال آنكه ايشان از پديده‏هاى شگرف آن رويگردانند (۳۲)
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾
و اوست كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريده، كه هر يك در سپهرى شناورند (۳۳)
وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿۳۴﴾
و ما پيش از تو هم براى هيچ انسانى جاودانگى مقرر نداشته‏ايم، آيا اگر تو بميرى آنان جاويدانند؟ (۳۴)
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۳۵﴾
هر جاندارى چشنده [طعم‏] مرگ است و شما را به بد و نيك، چنانكه بايد و شايد، مى‏آزماييم، و به سوى ما بازگردانده مى‏شويد (۳۵)
وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۳۶﴾
و چون كافران تو را ببينند، جز به ريشخندت نمى‏گيرند [و گويند] آيا اين همان كسى است كه از خدايان شما [به بدى‏] ياد مى‏كند؟ و هم آنان ياد خداى رحمان را منكرند (۳۶)
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿۳۷﴾
انسان [گويى‏] از شتاب آفريده شده است، به زودى آيات خود را به شما مى‏نمايانيم، از من به شتاب مخواهيد (۳۷)
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۸﴾
و گويند اگر راست مى‏گوييد پس كى اين وعده فرا مى‏رسد؟ (۳۸)
لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۳۹﴾
اگر كافران بدانند كه هنگامى كه نتوانند آتش را از چهره‏هايشان و از پشتهايشان باز دارند، و يارى نيابند [به صدق آن وعده پى برند] (۳۹)
بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۴۰﴾
آرى [آن وعده و قيامت‏] ناگهانشان فرا مى‏رسد، و حيرانشان مى‏سازد، و نمى‏توانند بازش گردانند، و به آنان مهلتى هم ندهند (۴۰)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۴۱﴾
و پيامبرانى هم كه پيش از تو بودند، ريشخند ديدند، و بر سر ريشخندكنندگانشان كيفر استهزايشان فرود آمد (۴۱)
قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ ﴿۴۲﴾
بگو چه كسى شما را در شب و روز از [عذاب‏] خداى رحمان باز مى‏دارد، آرى آنان از ياد پروردگارشان دل مى‏گردانند (۴۲)
أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنَا لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ ﴿۴۳﴾
يا براى آنان خدايانى هست كه آنان را در برابر ما حفظ مى‏كند، [حال آنكه‏] نمى‏توانند به خودشان يارى برسانند، و از ما هم يارى نبينند (۴۳)
بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾
حق اين است كه اينان و پدرانشان را [از ناز و نعمت‏] بهره‏مند ساخته‏ايم، تا آنكه روزگارى دراز يافتند، پس آيا نينديشيده‏اند كه ما دامنه‏هاى سرزمين [كفر] را مى‏كاهيم [و بر گستره اسلام مى‏افزاييم‏]، آيا ايشان پيروز خواهند شد؟ (۴۴)
قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُونَ ﴿۴۵﴾
بگو همانا شما را از طريق وحى هشدار مى‏دهم، و البته كران-چون هشدار يابندندايى نمى‏شنوند (۴۵)
وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۴۶﴾
و چون شمه‏اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت واى بر ما كه ستمكار [/مشرك‏] بوديم‏ (۴۶)
وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ ﴿۴۷﴾
و ترازوهاى راست و درست را در روز قيامت در ميان نهيم، و بر هيچ كس هيچ ستمى نرود، و اگر [عملى‏] هم سنگ دانه خردلى باشد، آن را به حساب آوريم، و ما خود حسابرسى را كفايت كنيم‏ (۴۷)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۸﴾
و به راستى كه به موسى و هارون فرقان [تورات‏] و روشنى بخش و پندآموزى براى پرهيزگاران بخشيديم‏ (۴۸)
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ ﴿۴۹﴾
همان كسانى كه از پروردگارشان در نهان مى‏ترسند، و هم آنان كه از قيامت بيمناكند (۴۹)
وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ ﴿۵۰﴾
اين پندآموزى مبارك است كه فرو فرستاديمش، آيا شما منكرش هستيد؟ (۵۰)
وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿۵۱﴾
و به راستى پيشاپيش به ابراهيم رهيافتى كه سزاوارش بود بخشيديم، و به آن آگاه بوديم‏ (۵۱)
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿۵۲﴾
چنين بود كه به پدرش و قومش گفت اين تنديسها چيست كه شما در خدمتشان معتكف‏ايد (۵۲)
قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿۵۳﴾
گفتند پدرانمان را پرستنده آنها يافتيم‏ (۵۳)
قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۵۴﴾
گفت هم شما و هم پدرانتان در گمراهى آشكار بوده‏ايد (۵۴)
قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿۵۵﴾
گفتند آيا براى ما حق را آورده‏اى يا بازيگرى؟ (۵۵)
قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۶﴾
گفت حق اين است كه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمين است همو كه آنها را آفريده است، و من بر اين [سخن‏] گواهم‏ (۵۶)
وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿۵۷﴾
[و در دل گفت‏] به خدا پس از آنكه روى بر تافتيد فكرى به حال بتهايتان خواهم كرد (۵۷)
فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾
آنگاه آنها را خرد و ريز كرد، مگر بزرگترشان را، باشد كه به او روى آورند (۵۸)
قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۹﴾
گفتند چه كسى اين كار را در حق خدايان ما انجام داده است، بى‏شك كه از ستمكاران است‏ (۵۹)
قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۰﴾
گفتند، شنيديم جوانى كه به او ابراهيم گفته مى‏شد، از آنان سخن مى‏گفت‏ (۶۰)
قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾
گفتند او را در پيش چشمان مردم حاضر كنيد تا آنان حاضر و ناظر باشند (۶۱)
قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۲﴾
[آوردندش و] گفتند اى ابراهيم آيا تو اين كار را با خدايان ما كردى؟ (۶۲)
قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ ﴿۶۳﴾
[به ريشخند] گفت نه بلكه همين بزرگترشان چنين كارى كرده است، اگر سخن مى‏گويند از آنها بپرسيد (۶۳)
فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۶۴﴾
به خود آمدند و گفتند شما خود ستمگريد (۶۴)
ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ ﴿۶۵﴾
سپس سرهايشان را تكان دادند [و گفتند] خوب مى‏دانى كه اينها سخن نمى‏گويند (۶۵)
قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿۶۶﴾
گفت آيا پس به جاى خداوند چيزى را كه نه سودى به شما مى‏رساند و نه زيانى مى‏پرستيد؟ (۶۶)
أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾
اف بر شما و بر آنچه به جاى خداوند مى‏پرستيد، آيا انديشه نمى‏كنيد؟ (۶۷)
قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿۶۸﴾
گفتند او را بسوزانيد و اگر مى‏توانيد خدايانتان را يارى دهيد (۶۸)
قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾
گفتيم اى آتش بر ابراهيم سرد و سلامت شو (۶۹)
وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿۷۰﴾
و در حق او بدسگالى كردند، آنگاه آنان را زيانكارترين [مردم‏] گردانديم‏ (۷۰)
وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾
و او و لوط را رهانديم و به سرزمينى رسانديم كه براى همگان بركتش بخشيده بوديم‏ (۷۱)
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿۷۲﴾
و به او اسحاق و يعقوب را برترى بخشيديم، و همه‏شان را از شايستگان قرار داديم‏ (۷۲)
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ﴿۷۳﴾
و آنان را پيشوايانى كه به فرمان ما ره مى‏نمودند، گردانديم، و به آنان نيكوكارى و برپاداشتن نماز و پرداختن زكات را وحى كرديم، و پرستندگان ما بودند (۷۳)
وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ﴿۷۴﴾
و به لوط حكمت و علم بخشيديم و از شهرى كه اهلش پليدكارى مى‏كردند، نجاتش داديم، كه آنان مردمى پليد و نافرمان بودند (۷۴)
وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۷۵﴾
و او را در جوار رحمت خود در آورديم، كه او از شايستگان بود (۷۵)
وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿۷۶﴾
و نوح را [نيز رهانديم‏] كه پيش از آن ندا به دعا برداشته بود، و دعايش را اجابت كرديم و او و خانواده‏اش را از گرفتارى بزرگ رهانديم‏ (۷۶)
وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۷۷﴾
و او را در برابر قومى كه آيات ما را دروغ مى‏انگاشتند يارى داديم، كه آنان قومى پليد بودند و همگى‏شان را غرق كرديم‏ (۷۷)
وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ ﴿۷۸﴾
و داوود و سليمان را ياد كن كه درباره كشتزارى كه گوسفند كسانى شبانه در آن چريده بود، داورى كردند و ما شاهد داوريشان بوديم‏ (۷۸)
فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۷۹﴾
و آن را به سليمان فهمانديم، و به هر دو حكمت و علم بخشيديم، و كوهها و پرندگان را تسخير كرديم كه همراه با داوود تسبيح مى‏گفتند، و تواناى آن كار بوديم‏ (۷۹)
وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ ﴿۸۰﴾
و به او [داوود] فن زره‏بافى براى شما آموخته بوديم تا شما را از آسيب همديگر محفوظ بدارد، آيا شما شاكريد؟ (۸۰)
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ ﴿۸۱﴾
و براى سليمان باد تندرو را [تسخير كرديم‏] كه به فرمان او به سرزمينى كه آن را بركت داده بوديم روان مى‏شد، و به هر چيزى دانا [و توانا]ييم (۸۱)
وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ ﴿۸۲﴾
و نيز بعضى از شياطين را كه براى او غواصى مى‏كردند و كارهايى جز اين هم انجام مى‏دادند، و نگاهبان آنان بوديم‏ (۸۲)
وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۸۳﴾
و ايوب را [ياد كن‏] كه پروردگارش را به دعا ندا داد كه به من رنج رسيده است و حال آنكه تو مهربان‏ترين مهربانانى‏ (۸۳)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ ﴿۸۴﴾
سپس دعاى او را اجابت كرديم و رنجى را كه به او رسيده بود، برطرف كرديم، و خانواده‏اش را [ديگر بار] به او بخشيديم و همانند آنان را، كه رحمتى از جانب ما بود، و پندى براى عبادت‏پيشگان‏ (۸۴)
وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ ﴿۸۵﴾
و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [ياد كن‏] كه همگى از صابران بودند (۸۵)
وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۸۶﴾
و آنان را در جوار رحمت خويش درآورديم، كه آنان از شايستگانند (۸۶)
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۷﴾
و ذوالنون [/ صاحب ماهى /يونس‏] را [ياد كن‏] كه خشمگنانه به راه خود رفت، و گمان كرد هرگز بر او تنگ نمى‏گيريم، آنگاه در دل تاريكى ندا در داد كه خدايى جز تو نيست، پاكا كه تويى، من از ستمكاران بودم‏ (۸۷)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾
آنگاه دعاى او را اجابت كرديم و او را از اندوه رهانديم، و بدين‏سان مؤمنان را مى‏رهانيم‏ (۸۸)
وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ﴿۸۹﴾
و زكريا را [ياد كن‏] كه پروردگارش را به دعا ندا داد كه پروردگارا مرا تنها مگذار، و حال آنكه تو بهترين بازماندگانى‏ (۸۹)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ﴿۹۰﴾
آنگاه دعاى او را اجابت كرديم، و به او يحيى را بخشيديم و همسرش را براى او شايسته گردانديم، اينان به نيكوكارى مى‏شتافتند، و ما را از روى اميد و بيم مى‏خواندند، و در برابر ما فروتن بودند (۹۰)
وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۱﴾
و همچنين آن زن كه پاكدامنى ورزيد و ما از روح خويش در او دميديم و او و پسرش را پديده شگرفى براى جهانيان گردانديم‏ (۹۱)
إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿۹۲﴾
اين امت شماست كه امتى يگانه است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستيد (۹۲)
وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ﴿۹۳﴾
ولى آنان در كار خود اختلاف يافتند، همگى‏شان به سوى ما باز مى‏گردند (۹۳)
فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ﴿۹۴﴾
پس هركس كه از كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن باشد، در برابر كوشش او ناسپاسى نخواهد شد، و ما نويسنده [كار و كردار] او هستيم‏ (۹۴)
وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾
و بر اهل هر شهرى كه ما نابودش كرديم حرام است كه بازگردند (۹۵)
حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ ﴿۹۶﴾
تا آنگاه كه ياجوج و ماجوج رها شوند و از هر پشته‏اى بشتابند (۹۶)
وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۹۷﴾
و وعده راست و درست نزديك شود، آنگاه ديدگان كافران خيره گردد [و گويند] واى بر ما كه از اين حقيقت غافل بوديم، بلكه ستمگر بوديم‏ (۹۷)
إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿۹۸﴾
[گويند] شما و آنچه به جاى خداوند مى‏پرستيد هيزم جهنميد و شما وارد آن خواهيد شد (۹۸)
لَوْ كَانَ هَؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۹۹﴾
و اگر اينان خدايان حقيقى بودند، وارد آن [جهنم‏] نمى‏شدند كه همه در آن جاويدانند (۹۹)
لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ﴿۱۰۰﴾
آنان در آن فرياد دارند، و در آن [هيچ چيز] نمى‏شنوند (۱۰۰)
إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿۱۰۱﴾
كسانى كه از ما در حق آنان نيكى مقرر شده است، آنان از آن دور داشته شوند (۱۰۱)
لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿۱۰۲﴾
آواز آن را نشنوند و ايشان در [بهشت‏] دلخواهشان جاويدانند (۱۰۲)
لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۱۰۳﴾
بيم بزرگ آنان را اندوهگين نكند و فرشتگان به استقبال آنان آيند [و گويند] اين همان روزتان است كه به شما وعده داده شده بود (۱۰۳)
يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۱۰۴﴾
روزى كه آسمان را همچون طومار كتابها درنورديم، همچنانكه آفرينش نخستين را آغاز كرده‏ايم، آن را باز مى‏گردانيم، اين وعده بر عهده ماست، و ما انجام‏دهنده آنيم‏ (۱۰۴)
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ﴿۱۰۵﴾
و به راستى در زبور، پس از تورات نوشته‏ايم كه زمين را بندگان شايسته من به ارث مى‏برند (۱۰۵)
إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِينَ ﴿۱۰۶﴾
در اين براى اهل عبادت، كفايتى هست‏ (۱۰۶)
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ ﴿۱۰۷﴾
و ما تو را جز مايه رحمت براى جهانيان نفرستاده‏ايم‏ (۱۰۷)
قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۰۸﴾
بگو همين به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى يگانه است، پس آيا شما پذيرنده‏ايد؟ (۱۰۸)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلَى سَوَاءٍ وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ مَا تُوعَدُونَ ﴿۱۰۹﴾
و اگر رويگردان شدند بگو همه‏تان را يكسان آگاه كردم، و خود نمى‏دانم كه آيا آنچه به شما وعده داده شده است نزديك است يا دور؟ (۱۰۹)
إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ﴿۱۱۰﴾
به راستى كه او هم سخن آشكار را مى‏داند و هم آنچه پنهان مى‏داريد مى‏داند (۱۱۰)
وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۱۱۱﴾
و نمى‏دانم شايد آن آزمونى براى شما باشد، و برخوردارى تا زمانى معين‏ (۱۱۱)
قَالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۱۲﴾
گفت پروردگارا به حق حكم فرما، و پروردگار ما كه خداى رحمان است در آنچه مى‏گوييد مددكار [ما]ست‏ (۱۱۲)
سوره ۲۲: الحج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ﴿۱﴾
هان اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، كه زلزله قيامت چيزى سهمگين است‏ (۱)
يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ ﴿۲﴾
روزى كه در آن بينيد هر زن شيردهنده‏اى از نوزاد شيرى‏اش غافل شود، و هر زن آبستنى [بى‏اختيار] وضع حمل كند و مردمان را مست بينى، و حال آنكه مست نباشند، ولى عذاب الهى سخت و سنگين است‏ (۲)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ ﴿۳﴾
و از مردمان كسى هست كه درباره خداوند بدون دانش مجادله مى‏كند و از هر شيطان سركشى پيروى مى‏كند (۳)
كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۴﴾
بر او مقرر شده است كه هركس او را دوست گيرد، او گمراهش مى‏كند و به عذاب آتش جهنم مى‏كشاند (۴)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿۵﴾
هان اى مردم اگر درباره رستاخيز شك و شبهه داريد، بدانيد كه ما شما را از خاك، سپس از نطفه، سپس از خون بسته، سپس گوشت پاره شكل يافته و شكل نيافته آفريده‏ايم تا [حقيقت را] براى شما هويدا كنيم، و هر چه را بخواهيم تا زمانى معين در رحمها قرار مى‏دهيم، سپس شما را كه كودكى شده‏ايد [از شكم مادر] بيرون مى‏آوريم كه به كمال بلوغتان برسيد، و بعضى از شما جانشان گرفته مى‏شود، و بعضى به حد اعلاى فرتوتى بازبرده شود، چندانكه پس از دانستن [بسيارى چيزها] چيزى نداند، و زمين را پژمرده بينى، آنگاه چون بر آن آب [باران‏] فرو فرستيم، جنبش يابد و رشد كند، و چه بسيار از گونه‏هاى خرم بروياند (۵)
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۶﴾
اين از آن است كه خداوند بر حق است و او مردگان را زنده مى‏كند و او بر هر كارى تواناست‏ (۶)
وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ ﴿۷﴾
و اينكه قيامت آمدنى است [و] در آن شكى نيست و خداوند كسانى را كه در گورها خفته‏اند، بر مى‏انگيزد (۷)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ ﴿۸﴾
و از مردمان كسى هست كه درباره خداوند بدون دانش و بدون رهنمود و بدون كتابى روشنگر مجادله مى‏كند (۸)
ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۹﴾
پهلو به تكبر بگرداند تا [مردمان را] از راه خدا گمراه كند در دنيا خفت و خوارى دارد و در روز قيامت عذاب آتش را به او مى‏چشانيم‏ (۹)
ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۱۰﴾
اين به خاطر كار و كردار پيشين توست، و گرنه‏] خداوند هرگز در حق بندگان ستمگر نيست‏ (۱۰)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿۱۱﴾
و از مردم كسى هست كه خداوند را با دودلى مى‏پرستد، پس اگر خيرى به او برسد، دلش به آن آرام گيرد، و اگر رنجى به او رسد رويگردان شود، در دنيا و آخرت زيانكار شده است، اين همان زيانكارى آشكار است‏ (۱۱)
يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ﴿۱۲﴾
به جاى خداوند چيزى به دعا خواند كه نه زيانى به او مى‏رساند و نه سودى، اين همان گمراهى دور و دراز است‏ (۱۲)
يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ﴿۱۳﴾
كسى را به دعا مى‏خواند كه زيانش محتمل‏تر است از سودش، بد يار و بد دمسازى است‏ (۱۳)
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿۱۴﴾
بى‏گمان خداوند كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، به باغهايى درمى‏آورد كه جويباران از فرو دست آن جارى است، بى‏گمان خداوند هرچه خواهد همان تواند كرد (۱۴)
مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ ﴿۱۵﴾
هركس گمان مى‏برد كه خداوند هرگز او [پيامبر] را در دنيا و آخرت يارى نمى‏كند، ريسمانى به سقف خانه‏[اش‏] ببندد [و به گردن اندازد] سپس [آن يا نفس خود را] ببرد و بنگرد آيا اين تدبير او مايه خشمش را از بين مى‏برد؟ (۱۵)
وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ ﴿۱۶﴾
و بدين‏سان آن را به صورت آياتى روشنگر فرو فرستاديم و خداوند هر كه را خواهد هدايت كند (۱۶)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۱۷﴾
همانا خداوند در ميان مؤمنان و يهوديان و صابئين و مسيحيان و مجوس و مشركان در روز قيامت داورى خواهد كرد، بى‏گمان خداوند بر همه چيز گواه است‏ (۱۷)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ﴿۱۸﴾
آيا نينديشيده‏اى كه هر كه در آسمانها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جانوران و بسيارى از مردم، بر خداوند سجده مى‏برند، و بسيارى هم هستند كه عذاب بر آنان محقق شده است، و هركس كه خداوند خوارش بدارد، گرامى دارنده‏اى ندارد، كه خداوند هرچه خواهد همان تواند كرد (۱۸)
هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ ﴿۱۹﴾
اينان حريفانى هستند كه در حق پروردگارشان مجادله كرده‏اند، اما كسانى كه كفرورزيده‏اند، بر بالاى آنان جامه‏هايى از آتش بريده‏اند [و] از بالاى سرهايشان آب جوش ريخته شود (۱۹)
يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿۲۰﴾
كه آنچه در درونشان هست و پوستهايشان به آن گداخته مى‏شود (۲۰)
وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ ﴿۲۱﴾
و گرزهاى آهنينى براى آنان [مهيا] هست‏ (۲۱)
كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۲۲﴾
هر بار كه بخواهند از شدت اندوه از آن [جهنم‏] بيرون روند، به آن بازگردانده شوند [و گويند] عذاب آتش را بچشيد (۲۲)
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿۲۳﴾
بى‏گمان خداوند كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، به باغهايى درمى‏آورد كه جويباران از فرودست آن جارى است، در آنجا به دستبندهايى زرين و نيز مرواريد آراسته شوند، و لباسشان در آنجا ابريشم است‏ (۲۳)
وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ ﴿۲۴﴾
و به سخن پاكيزه و راه خداوند ستوده رهنمون شوند (۲۴)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۵﴾
كسانى كه كفر ورزيده و [مردم را] از راه خدا و مسجدالحرام -كه آن را براى مردم اعم از مقيم و مسافر بيابانى نهاده‏ايمباز داشته‏اند [آنان را به عذابى دردناك دچار مى‏كنيم‏]، و هركس در آن از سر ستمگرى آهنگ كژروى كند، به او عذابى دردناك مى‏چشانيم‏ (۲۵)
وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴿۲۶﴾
و چنين بود كه براى ابراهيم جايگاه خانه كعبه را معين كرديم [و گفتيم‏] كه براى من هيچ‏گونه شريك مياور و خانه‏ام را براى غريبان و مقيمان و نمازگزاران پاكيزه بدار (۲۶)
وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ﴿۲۷﴾
و در ميان مردم براى حج ندا در ده كه پياده و سوار بر هر شتر لاغرى -كه از هر راه دورى مى‏آيندرو به سوى تو آورند (۲۷)
لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ ﴿۲۸﴾
تا در منافعى كه براى آنان هست حضور داشته باشند، و نام خداوند را در روزهاى معين بر چارپايان زبان بسته‏اى كه روزيشان داده‏ايم، ببرند [و قربانى كنند]، آنگاه از آن بخوريد و به درمانده بينوا هم بخورانيد (۲۸)
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿۲۹﴾
آنگاه بايد آلايشهايشان را بزدايند و نذرهايشان را وفا كنند و پيرامون بيت‏العتيق طواف كنند (۲۹)
ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿۳۰﴾
چنين است و هركس شعائر الهى را بزرگ بشمارد، برايش در نزد پروردگارش بهتر است، و بر شما همه چارپايان جز آنچه [حرمت آن‏] بر شما خوانده شده است، حلال است، پس از پليدى بتها پرهيز كنيد، و نيز از شهادت دروغ پرهيز كنيد (۳۰)
حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿۳۱﴾
براى خداوند پاكدين باشيد و به او شرك نورزيد، و هركس به خداوند شرك ورزد، گويى از آسمان درافتاده و پرنده‏اى او را در ربوده، يا باد او را به جايى دوردست درانداخته است‏ (۳۱)
ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾
چنين است و هركس شعائر الهى را بزرگ شمارد، آن از پروا و پرهيز دلهاست‏ (۳۲)
لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿۳۳﴾
در آنها تا زمانى معين براى شما سودهايى هست، آنگاه بازگشتگاه آن بيت‏العتيق است‏ (۳۳)
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ ﴿۳۴﴾
و براى هر امتى قربانى‏اى معين داشته‏ايم تا نام خدا را، [به هنگام ذبح‏] بر چارپايان زبان بسته‏اى كه روزيشان كرده‏ايم، ببرند، آرى خداى شما خداى يگانه است، در برابر او تسليم باشيد، و به فروتنان بشارت ده‏ (۳۴)
الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳۵﴾
همان كسانى كه چون ياد خدا به ميان آيد، دلهايشان خشيت گيرد، و نيز كسانى كه بر مصائبشان شكيبايى مى‏ورزند، و برپا دارندگان نماز و كسانى كه از آنچه روزيشان داده‏ايم مى‏بخشند (۳۵)
وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۳۶﴾
و [قربانى‏] شتران درشت اندام را براى شما از شعائر الهى گردانده‏ايم، براى شما در آن خيرى هست، پس در حالى كه به صف و برپا ايستاده‏اند، نام خداوند را بر آنها ببريد [و قربانى كنيد] و چون پهلوهايشان به خاك رسيد [و بدنشان سرد شد] از آن بخوريد، و به فقير غير سائل و سائل نيز بخورانيد، بدين‏سان آنها را براى شما رام كرده‏ايم، باشد كه سپاس بگزاريد (۳۶)
لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۷﴾
گوشتهاى آنها و خونهايشان هرگز به خداوند نمى‏رسد، بلكه پرهيزگارى شما به رضاى او نايل مى‏گردد، بدين‏سان آنها را براى شما رام كرده‏ايم تا خداوند را به خاطر آنكه راهنمايى‏تان كرده است، تكبير گوييد، و به نيكوكاران بشارت ده‏ (۳۷)
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ ﴿۳۸﴾
بى‏گمان خداوند از مؤمنان دفاع مى‏كند، بى‏گمان خداوند هيچ خيانتگر ناسپاسى را دوست ندارد (۳۸)
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ﴿۳۹﴾
به كسانى [از مؤمنان‏] كه [مشركان‏] با آنان كارزار كرده‏اند، رخصت جهاد داده شده است، چرا كه ستم ديده‏اند، و خداوند بر يارى دادن آنان تواناست‏ (۳۹)
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۴۰﴾
همان كسانى كه از خانه و كاشانه‏شان به ناحق رانده شده‏اند، و جز اين نبوده كه گفته‏اند خداوند پروردگار ماست، و اگر خداوند بعضى از مردم را به دست بعضى ديگر دفع نمى‏كرد، هم صومعه‏هاى راهبان و هم معابد [مسيحيان‏] و هم عبادتگاهها[ى يهوديان‏] و هم مساجد [مسلمانان‏] كه نام خداوند در آنها بسيار ياد مى‏شود، ويران مى‏گرديد، و خداوند هركس را كه دينش را يارى كند، يارى مى‏دهد، كه خداوند تواناى پيروزمند است‏ (۴۰)
الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾
كسانى كه چون در اين سرزمين توانايشان دهيم، نماز را برپا مى‏دارند و زكات را مى‏پردازند، و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند، و سرانجام كارها با خداوند است‏ (۴۱)
وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿۴۲﴾
و اگر تو را دروغگو انگاشتند بدان كه قوم نوح و عاد و ثمود هم [پيامبرانشان را] دروغگو انگاشتند (۴۲)
وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿۴۳﴾
همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط (۴۳)
وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿۴۴﴾
و اهل مدين، و نيز موسى با تكذيب مواجه شد، آنگاه به كافران مهلت و ميدان دادم، سپس فروگرفتمشان، بنگر كه عقاب من چگونه بوده است‏ (۴۴)
فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ ﴿۴۵﴾
و چه بسيار شهرها را كه چون [مردمش‏] ستمكار بود، نابود كرديم، و سقفها و ديوارهايش فروريخته است، و چه بسيار چاها كه بى‏رونق مانده، و نيز چه بسيار قصر استوار و سر به فلك كشيده‏ (۴۵)
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ﴿۴۶﴾
آيا در زمين گردش نكرده‏اند تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن [حق را] بشنوند، آرى [فقط] ديدگان نيست كه نابينا مى‏شود، بلكه دلهايى كه در سينه‏ها هست هم نابينا مى‏گردد (۴۶)
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾
و از تو عذاب را به شتاب مى‏خواهند و حال آنكه خداوند هرگز در وعده‏اش خلاف نمى‏كند، و يك روز به حساب پروردگارت برابر با هزار سال است از آن دست كه شما مى‏شماريد (۴۷)
وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿۴۸﴾
و چه بسيار [اهل‏] شهرها كه به آنان مهلت و ميدان دادم در حالى كه ستمگر بودند، سپس فروگرفتمشان، و سير و سرانجام به سوى من است‏ (۴۸)
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۴۹﴾
بگو اى مردم من براى شما هشداردهنده‏اى آشكارم‏ (۴۹)
فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۵۰﴾
بدانيد كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند از آمرزش و روزى نيك برخوردارند (۵۰)
وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۵۱﴾
و كسانى كه در [رد و انكار] آيات ما مقابله كنان [و بى‏حاصل‏] مى‏كوشند، اينان دوزخى‏اند (۵۱)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۲﴾
و پيش از تو هيچ رسول يا نبى نفرستاديم مگر آنكه چون قرائت [وحى را] آغاز كرد، شيطان در خواندن او اخلال مى‏كرد، آنگاه خداوند اثر القاى شيطان را مى‏زدايد، و سپس آيات خويش را استوار مى‏دارد و خداوند داناى فرزانه است‏ (۵۲)
لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۳﴾
تا [بدين وسيله‏] خداوند القاى شيطان را مايه آزمون بيماردلان و سختدلان بگرداند، و بى‏گمان ستمكاران در ستيزه‏اى دور و درازند (۵۳)
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۴﴾
و تا دانش‏يافتگان [راستين‏] بدانند كه آن حق و از سوى پروردگار توست، و به آن ايمان آورند و دلهايشان در برابر آن خاشع شود، و بى‏گمان خداوند رهنماى مؤمنان به راه راست است‏ (۵۴)
وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿۵۵﴾
و كافران همچنان از آن در شك هستند، تا آنكه قيامت ناگاه فرارسدشان، يا عذاب روزى [سهمگين و] سترون گريبانگيرشان شود (۵۵)
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۵۶﴾
در چنين روزى فرمانروايى خاص خداوند است كه ميان آنان داورى مى‏كند، آنگاه كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، در باغهاى بهشتى پرناز و نعمت‏اند (۵۶)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۵۷﴾
و كسانى كه كفر ورزيده‏اند و آيات ما را دروغ انگاشته‏اند، اينان عذابى خواركننده [در پيش‏] دارند (۵۷)
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۵۸﴾
و كسانى كه در راه خدا هجرت كرده‏اند، سپس كشته شده، يا در گذشته‏اند، بى‏گمان خداوند آنان را از روزى نيكو برخوردار مى‏سازد، و بى‏گمان خداوند بهترين روزى‏دهندگان است‏ (۵۸)
لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿۵۹﴾
بى‏شك آنان را به جايگاهى كه آن را مى‏پسندند درآورد، و به راستى خداوند داناى بردبار است‏ (۵۹)
ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۶۰﴾
آرى و كسى كه همانند عقابى كه ديده است، [بر ديگران‏] عقاب روا دارد، سپس بر او ستم رود، خداوند او را يارى مى‏دهد كه بى‏گمان خداوند بخشاينده آمرزگار است‏ (۶۰)
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۶۱﴾
اين از آن است كه خداوند از شب مى‏كاهد و بر روز مى‏افزايد، و از روز مى‏كاهد و بر شب مى‏افزايد، و بى‏گمان خداوند شنواى بيناست‏ (۶۱)
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۶۲﴾
اين از آن است كه خداوند بر حق است، و آنچه به جاى او مى‏پرستند باطل است، و همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است‏ (۶۲)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ﴿۶۳﴾
آيا نينديشيده‏اى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، آنگاه زمين سبز و خرم گرديد، بى‏گمان خداوند باريك‏بين و آگاه است‏ (۶۳)
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۶۴﴾
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست، و بى‏گمان خداوند بى‏نياز ستوده است‏ (۶۴)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۶۵﴾
آيا نينديشيده‏اى كه خداوند آنچه در زمين است و كشتيها را كه در دريا به فرمان او روانند، براى شما رام كرد، و او [اجرام‏] آسمان را نگاه مى‏دارد كه بر زمين نيفتد، مگر به اذن او، بى‏گمان خداوند به مردم رئوف مهربان است‏ (۶۵)
وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ ﴿۶۶﴾
و اوست كسى كه شما را زنده كرد، سپس شما را مى‏ميراند، آنگاه دوباره زنده‏تان مى‏دارد، بى‏گمان انسان ناسپاس است‏ (۶۶)
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ ﴿۶۷﴾
هر امتى را شريعتى مقرر داشته‏ايم كه ايشان متمسك به آنند، پس نبايد كه با تو در اين امر ستيزه كنند، و به راه پروردگارت بخوان، كه تو بر طريق هدايتى مستقيم هستى‏ (۶۷)
وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۶۸﴾
و اگر با تو مجادله كردند بگو خداوند به آنچه مى‏كنيد داناتر است‏ (۶۸)
اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۶۹﴾
خداوند در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، در روز قيامت داورى مى‏كند (۶۹)
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۷۰﴾
آيا نمى‏دانى كه خداوند آنچه در آسمان و زمين است مى‏داند، كه اينها در كتابى [مسطور] است، بى‏گمان اين امر بر خداوند آسان است‏ (۷۰)
وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ ﴿۷۱﴾
و به جاى خداوند چيزى را مى‏پرستند كه درباره آن برهانى نازل نكرده است، و چيزى را [مى‏پرستند] كه به آن علم ندارند، و ستمكاران [مشرك‏] ياورى ندارند (۷۱)
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۷۲﴾
و چون آيات روشنگر ما را بر آنان بخوانند، در چهره‏هاى كفرپيشگان [نشان‏] ناخوشايندى مى‏بينى، نزديك است كه به كسانى كه آيات ما را بر آنان مى‏خوانند حمله برند، بگو آيا به از اين بدترى [كه در كمين شماست‏] آگاهتان كنم؟ آن آتش دوزخ است كه خداوند به كافران وعده‏اش را داده است، و بد سرانجامى است‏ (۷۲)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿۷۳﴾
اى مردم مثلى زده مى‏شود كه به آن گوش فرادهيد كسانى كه به جاى خداوند مى‏پرستيد، اگر هم دست يكى كنند، هرگز مگسى را هم نتوانند آفريد، و اگر مگس چيزى از آنان بربايد، نمى‏توانند آن را از او بازپس گيرند، هم پرستنده و هم پرستيده ناتوانند (۷۳)
مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۷۴﴾
خداوند را چنانكه سزاوار ارج اوست، ارج نگذاشتند، بى‏گمان خداوند تواناى پيروزمند است‏ (۷۴)
اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۷۵﴾
خداوند از ميان فرشتگان و مردمان، پيامبرانى برمى‏گزيند، بى‏گمان خداوند شنواى بيناست‏ (۷۵)
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۷۶﴾
هرچه پيش روى آنان و پشت‏سرشان است، مى‏داند، و همه كارها به خداوند بازگردانده مى‏شود (۷۶)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۷۷﴾
اى مؤمنان به ركوع و سجود [/نماز] بپردازيد و پروردگارتان را بپرستيد، و نيكى كنيد، باشد كه رستگار شويد (۷۷)
وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۷۸﴾
و در راه خدا چنانكه سزاوار جهاد اوست جهاد كنيد، او شما را برگزيده است و براى شما در دينتان محظورى قرار نداده است، كه آيين پدرتان ابراهيم است، همو كه شما را از پيش مسلمان ناميد، و در اين [كتاب‏] هم [مسلمان ناميده شده‏ايد]، تا سرانجام پيامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشيد، پس نماز برپا داريد و زكات بدهيد و به خداوند پناه بريد، او سرور شماست، چه نيكو سرورى و چه نيكو ياورى‏ (۷۸)