ParsQuran
سوره ۷: الأعراف - جزء ۹ - ترجمه فولادوند

الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ ﴿۹۲﴾
كسانى كه شعيب را تكذيب كرده بودند گويى خود در آن [ديار] سكونت نداشتند كسانى كه شعيب را تكذيب كرده بودند خود همان زيانكاران بودند (۹۲)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴿۹۳﴾
پس [شعيب] از ايشان روى برتافت و گفت اى قوم من به راستى كه پيامهاى پروردگارم را به شما رسانيدم و پندتان دادم ديگر چگونه بر گروهى كه كافرند دريغ بخورم (۹۳)
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ﴿۹۴﴾
و در هيچ شهرى پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه مردمش را به سختى و رنج دچار كرديم تا مگر به زارى درآيند (۹۴)
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۹۵﴾
آنگاه به جاى بدى [=بلا] نيكى [=نعمت] قرار داديم تا انبوه شدند و گفتند پدران ما را [هم مسلما به حكم طبيعت] رنج و راحت مى ‏رسيده است پس در حالى كه بى خبر بودند بناگاه [گريبان] آنان را گرفتيم (۹۵)
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۶﴾
و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعا بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‏ گشوديم ولى تكذيب كردند پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان] آنان را گرفتيم (۹۶)
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿۹۷﴾
آيا ساكنان شهرها ايمن شده‏ اند از اينكه عذاب ما شامگاهان در حالى كه به خواب فرو رفته‏ اند به آنان برسد (۹۷)
أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ ﴿۹۸﴾
و آيا ساكنان شهرها ايمن شده‏ اند از اينكه عذاب ما نيمروز در حالى كه به بازى سرگرمند به ايشان دررسد (۹۸)
أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۹۹﴾
آيا از مكر خدا خود را ايمن دانستند [با آنكه] جز مردم زيانكار [كسى] خود را از مكر خدا ايمن نمى‏ داند (۹۹)
أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۱۰۰﴾
مگر براى كسانى كه زمين را پس از ساكنان [پيشين] آن به ارث مى ‏برند باز ننموده است كه اگر مى‏ خواستيم آنان را به [كيفر] گناهانشان مى ‏رسانديم و بر دلهايشان مهر مى ‏نهاديم تا ديگر نشنوند (۱۰۰)
تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ﴿۱۰۱﴾
اين شهرهاست كه برخى از خبرهاى آن را بر تو حكايت مى ‏كنيم در حقيقت پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند اما آنان به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند [باز] ايمان نمى ‏آوردند اين گونه خدا بر دلهاى كافران مهر مى ‏نهد (۱۰۱)