فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
﴿۱۱﴾
ولي او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! (۱۱)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ
﴿۱۲﴾
و تو نميداني آن گردنه چيست ؟ (۱۲)
فَكُّ رَقَبَةٍ
﴿۱۳﴾
آزاد كردن برده است! (۱۳)
أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ
﴿۱۴﴾
يا اطعام كردن در روز گرسنگي. (۱۴)
يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ
﴿۱۵﴾
يتيمي از خويشاوندان را. (۱۵)
أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ
﴿۱۶﴾
يا مستمندي به خاك افتاده را. (۱۶)
ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
﴿۱۷﴾
سپس از كساني بوده باشد كه ايمان آورده، و يكديگر را به شكيبائي و رحمت توصيه ميكنند. (۱۷)
أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ
﴿۱۸﴾
آنها اصحاب اليمين هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان ميدهند). (۱۸)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ
﴿۱۹﴾
و كساني كه آيات ما را انكار كرده اند افرادي شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده ميشود. (۱۹)
عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ
﴿۲۰﴾
بر آنها آتشي است فرو بسته (كه راه فراري از آن نيست). (۲۰)
|
||