يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
﴿۶﴾
اي انسان! تو با تلاش و رنج به سوي پروردگارت ميروي و او را ملاقات خواهي كرد. (۶)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ
﴿۷﴾
اما كسي كه نامه اعمالش به دست راستش داده شده. (۷)
فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا
﴿۸﴾
به زودي حساب آساني براي او ميشود. (۸)
وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا
﴿۹﴾
و خوشحال به اهل و خانواده اش باز ميگردد. (۹)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ
﴿۱۰﴾
و اما كسي كه نامه اعمالش پشت سرش داده شده. (۱۰)
فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا
﴿۱۱﴾
به زودي فريادش بلند ميشود كه اي واي بر من كه هلاك شدم! (۱۱)
وَيَصْلَى سَعِيرًا
﴿۱۲﴾
و در شعله هاي سوزان آتش دوزخ ميسوزد. (۱۲)
إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا
﴿۱۳﴾
او در ميان خانواده اش پيوسته (از كفر و گناه خود) مسرور بود! (۱۳)
إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ
﴿۱۴﴾
او گمان ميكرد هرگز بازگشت نميكند. (۱۴)
بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا
﴿۱۵﴾
آري پروردگارش نسبت به او بينا بود (و اعمالش را براي حساب ثبت كرد). (۱۵)
|
||