وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ
﴿۲۱﴾
و همواره آخرت را [برای این عشق بی پایه] رها می کنید. (۲۱)
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ
﴿۲۲﴾
در آن روز چهره هایی شاداب است؛ (۲۲)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ
﴿۲۳﴾
[با دیده دل] به پروردگارش نظر می کند (۲۳)
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ
﴿۲۴﴾
و چهره هایی عبوس و درهم کشیده است؛ (۲۴)
تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ
﴿۲۵﴾
چون یقین دارند که در معرض عذابی کمرشکن قرار خواهند گرفت. (۲۵)
كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِيَ
﴿۲۶﴾
این چنین نیست [که می پندارد]، هنگامی که جان به گلوگاه رسد، (۲۶)
وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ
﴿۲۷﴾
و [کسان بیمار] گویند: درمان کننده این بیمار کیست؟ (۲۷)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ
﴿۲۸﴾
و [بیمار] یقین می کند [که با رسیدن جان به گلوگاه] زمان جدایی [از دنیا، ثروت، زن و فرزند] فرا رسیده است! (۲۸)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ
﴿۲۹﴾
و [از سختی جان کندن] ساق به ساق به هم پیچد؛ (۲۹)
إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ
﴿۳۰﴾
آن روز، روز سوق و مسیر به سوی پروردگار توست. (۳۰)
|
||