ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا
﴿۱۱﴾
به من واگذار کار انتقام آن کس را که من او را تنها آفریدم. (۱۱)
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا
﴿۱۲﴾
و به او مال و ثروت فراوان بذل کردم. (۱۲)
وَبَنِينَ شُهُودًا
﴿۱۳﴾
و پسران بسیار حاضر به خدمت نصیب گردانیدم. (۱۳)
وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيدًا
﴿۱۴﴾
و اقتدار و مکنت و عزّت دادم. (۱۴)
ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ
﴿۱۵﴾
و (با کفران این نعمتها) باز هم از من طمع افزونی آن دارد. (۱۵)
كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا
﴿۱۶﴾
هرگز (بر نعمتش نیفزایم) که او با آیات ما دشمنی و عناد ورزید. (۱۶)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا
﴿۱۷﴾
به زودی او را به سختی و دشواری (آتش دوزخ) درافکنم. (۱۷)
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ
﴿۱۸﴾
اوست که فکر و اندیشه بدی کرد (که رسول خدا را به سحر و ساحری نسبت داد). (۱۸)
فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ
﴿۱۹﴾
و خدایش بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد. (۱۹)
ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ
﴿۲۰﴾
باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود. (۲۰)
|
||