ParsQuran
سوره ۷۰: المعارج - جزء ۲۹ - ترجمه فولادوند

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿۱﴾
پرسنده‏ اى از عذاب واقع‏شونده‏ اى پرسيد (۱)
لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿۲﴾
كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‏ اى نيست (۲)
مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ ﴿۳﴾
[و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است (۳)
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾
فرشتگان و روح در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى ‏روند (۴)
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ﴿۵﴾
پس صبر كن صبرى نيكو (۵)
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا ﴿۶﴾
زيرا آنان [عذاب] را دور مى ‏بينند (۶)
وَنَرَاهُ قَرِيبًا ﴿۷﴾
و [ما] نزديكش مى ‏بينيم (۷)
يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿۸﴾
روزى كه آسمانها چون فلز گداخته شود (۸)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿۹﴾
و كوهها چون پشم زده گردد (۹)
وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ﴿۱۰﴾
و هيچ دوست صميمى از دوست صميمى [حال] نپرسد (۱۰)
يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿۱۱﴾
آنان را به ايشان نشان مى‏ دهند گناهكار آرزو مى ‏كند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد (۱۱)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿۱۲﴾
و [نيز] همسرش و برادرش را (۱۲)
وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿۱۳﴾
و قبيله‏ اش را كه به او پناه مى‏ دهد (۱۳)
وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ ﴿۱۴﴾
و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض مى‏ داد] و آنگاه خود را رها میکرد (۱۴)
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾
نه چنين است [آتش] زبانه مى ‏كشد (۱۵)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿۱۶﴾
پوست‏ سر و اندام را بركننده است (۱۶)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿۱۷﴾
هر كه را پشت كرده و روى برتافته (۱۷)
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾
و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى‏ خواند (۱۸)
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾
به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏ تاب] خلق شده است (۱۹)
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾
چون صدمه‏ اى به او رسد عجز و لابه كند (۲۰)
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾
و چون خيرى به او رسد بخل ورزد (۲۱)
إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿۲۲﴾
غير از نمازگزاران (۲۲)
الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾
همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى كنند (۲۳)
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿۲۴﴾
و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است (۲۴)
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾
براى سائل و محروم (۲۵)
وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۲۶﴾
و كسانى كه روز جزا را باور دارند (۲۶)
وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾
و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند (۲۷)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾
چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمى‏ توانند بود (۲۸)
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾
و كسانى كه دامن خود را حفظ مى كنند (۲۹)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۳۰﴾
مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند (۳۰)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾
و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند (۳۱)
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾
و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مى كنند (۳۲)
وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾
و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستاده‏ اند (۳۳)
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾
و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى ‏ورزند (۳۴)
أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ ﴿۳۵﴾
آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود (۳۵)
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ ﴿۳۶﴾
چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده‏ اند به سوى تو شتابان (۳۶)
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ ﴿۳۷﴾
گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى ‏آورند] (۳۷)
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ ﴿۳۸﴾
آيا هر يك از آنان طمع مى ‏بندد كه در بهشت پر نعمت درآورده شود (۳۸)
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾
نه چنين است ما آنان را از آنچه [خود] مى‏ دانند آفريديم (۳۹)
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿۴۰﴾
[هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند ياد مى ‏كنم كه ما تواناييم (۴۰)
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿۴۱﴾
كه به جاى آنان بهتر از ايشان را بياوريم و بر ما پيشى نتوانند جست (۴۱)
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۴۲﴾
پس بگذارشان ياوه گويند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شده‏ اند ملاقات نمايند (۴۲)
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ ﴿۴۳﴾
روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند (۴۳)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۴۴﴾
ديدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است اين است همان روزى كه به ايشان وعده داده مى ‏شد (۴۴)