بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ
﴿۲۲﴾
[نه] بلكه گفتند ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و ما [هم با] پى گيرى از آنان راه يافتگانيم (۲۲)
وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ
﴿۲۳﴾
و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده اى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آيينى [و راهى] يافته ايم و ما از پى ايشان راهسپريم (۲۳)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ
﴿۲۴﴾
گفت هر چند هدايت كننده تر از آنچه پدران خود را بر آن يافته ايد براى شما بياورم گفتند ما [نسبت] به آنچه بدان فرستاده شده ايد كافريم (۲۴)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
﴿۲۵﴾
پس از آنان انتقام گرفتيم پس بنگر فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است (۲۵)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ
﴿۲۶﴾
و چون ابراهيم به [نا]پدرى خود و قومش گفت من واقعا از آنچه مى پرستيد بيزارم (۲۶)
إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ
﴿۲۷﴾
مگر [از] آن كس كه مرا پديد آورد و البته او مرا راهنمايى خواهد كرد (۲۷)
وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
﴿۲۸﴾
و او آن را در پى خود سخنى جاويدان كرد باشد كه آنان [به توحيد] بازگردند (۲۸)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ
﴿۲۹﴾
بلكه اينان و پدرانشان را برخودارى دادم تا حقيقت و فرستاده اى آشكار به سويشان آمد (۲۹)
وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ
﴿۳۰﴾
و چون حقيقت به سويشان آمد گفتند اين افسونى است و ما منكر آنيم (۳۰)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ
﴿۳۱﴾
و گفتند چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از [آن] دو شهر فرود نيامده است (۳۱)
|
||