أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
﴿۱۱﴾
(و به او دستور دادیم) که از آهن زره فراخ و گشاد بساز و حلقه زره به اندازه و یک شکل گردان و خود با قومت همه نیکوکار باشید که من کاملا به هر چه کنید بینایم. (۱۱)
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ
﴿۱۲﴾
و باد را مسخّر سلیمان ساختیم که (بساطش را) صبحگاه یک ماه راه میبرد و عصر یک ماه، و معدن مس گداخته (یا نفت یا معادن دیگر) را برای او جاری گردانیدیم، و برخی از دیوان به اذن پروردگار در حضورش به خدمت میپرداختند و از آنها هر که سر از فرمان ما بپیچد عذاب آتش سوزانش میچشانیم. (۱۲)
يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ
﴿۱۳﴾
آن دیوان بر او هر چه میخواست از (کاخ و عمارات و) معابد عالی و نقوش و تمثالها و ظروف بزرگ مانند حوضها و دیگهای عظیم که بر زمین کار گذاشته بودی همه را میساختند. (و گفتیم که) ای آل داود شما شکر و ستایش خدا به جای آرید و (هر چند) از بندگان من عدّه قلیلی شکر گزارند. (۱۳)
فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ
﴿۱۴﴾
و چون ما بر سلیمان مرگ را مأمور ساختیم (دیوان را) بر مرگ او به جز حیوان زمین (موریانه) که عصای او را میخورد (و جسد سلیمان که تا یک سال بر آن عصا تکیه داشت بر روی زمین افتاد) کسی دیگر به مرگ او رهبر نگشت. پس چون جسد سلیمان به زمین افتاد دیوان که از مرگ سلیمان آگاه شدند اگر از اسرار غیب آگاه بودند تا دیر زمانی در عذاب و ذلّت و خواری باقی نمیماندند (و از اعمال شاقّهای که به اجبار انجام میدادند همان دم که سلیمان مرد دست میکشیدند). (۱۴)
لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ
﴿۱۵﴾
و برای (اولاد و قوم) سبا در وطنشان (سرزمین یمن و شام) از راست و چپ (جنوب و شمال) دو سلسله باغ و بوستان آیتی (از لطف و رحمت حق) بود (همه پر نعمت، و به آنها گفتیم که) بخورید از رزق خدای خود و شکر وی به جای آرید، که مسکنتان شهری نیکو و پر نعمت است و خدای شما غفور (و مهربان) است. (۱۵)
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ
﴿۱۶﴾
با وجود این باز (از شکر خدا و طاعت حق) اعراض کردند، ما هم سیلی سخت بر هلاک ایشان فرستادیم و به جای آن دو نوع باغ پر نعمت دو باغ دیگرشان دادیم که بار درختانش تلخ و ترش و بد طعم و شوره گز و اندکی درخت سدر بود. (۱۶)
ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ
﴿۱۷﴾
این کیفر کفران آنها بود، و آیا ما تا کسی کفران نکند مجازاتش خواهیم کرد؟ (۱۷)
وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ
﴿۱۸﴾
و ما به میان آنها و شهرهایی که پر نعمت و برکت گردانیدیم باز قریههایی نزدیک به هم قرار دادیم با فاصله کوتاه و سیر سفری معیّن (و آنها را گفتیم که) در این ده و شهرهای نزدیک به هم شبان و روزان با ایمنی کامل مسافرت کنید. (۱۸)
فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
﴿۱۹﴾
باز آنها گفتند: بار الها، سفرهای ما را دور و دراز گردان، و (به این تقاضای بیجا) بر خویش ستم کردند، ما هم آنها را داستانها و مثلهای عبرت آموز کردیم و به کلی متفرق و پراکنده ساختیم. در این عقوبت برای مردمان پر صبر و شکر آیاتی (از عبرت و حکمت) آشکار است. (۱۹)
وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿۲۰﴾
و شیطان گمان باطل خود را درباره مردم، سخت به صدق و حقیقت رساند، پس جز فرقه کمی از اهل ایمان همه پیرو او شدند. (۲۰)
|
||