ParsQuran
سوره ۱۸: الكهف - جزء ۱۵ - ترجمه خرمشاهی

فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا ﴿۶۱﴾
و چون به مجمع بين آن دو [دريا] رسيدند ماهيشان را فراموش كردند كه راهش را به ميان دريا در پيش گرفته بود و روانه شده بود (۶۱)
فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا ﴿۶۲﴾
و چون چندى از آنجا گذشتند [موسى‏] به شاگردش گفت غذايمان را بياور كه از اين سفرمان خستگى و ماندگى ديده‏ايم‏ (۶۲)
قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا ﴿۶۳﴾
گفت ملاحظه كن، وقتى كه در كنار آن تخته‏سنگ آرام گرفتيم، من [داستان‏] ماهى را فراموش كردم و جز شيطان آن را از ياد من نبرد كه [به شما] بگويم و [آن ماهى‏] با كمال شگفتى راهش را به ميان دريا در پيش گرفت‏ (۶۳)
قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا ﴿۶۴﴾
گفت اين همانجاست كه ما جستجويش مى‏كرديم، لذا پى‏جويانه بازگشتند (۶۴)
فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا ﴿۶۵﴾
آنگاه بنده‏اى از بندگان ما [خضر] را يافتند كه به او رحمتى از سوى خويش ارزانى داشته و از پيشگاه خود به او علم [لدنى‏] آموخته بوديم‏ (۶۵)
قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا ﴿۶۶﴾
موسى به او گفت آيا مى‏توانم از شما پيروى كنم كه از بينشى كه آموخته‏اى به من نيز بياموزى؟ (۶۶)
قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا ﴿۶۷﴾
[خضر] گفت تو هرگز همپاى من صبر نتوانى كرد (۶۷)
وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴿۶۸﴾
و چگونه درباره چيزى كه به آن علم و احاطه ندارى، صبر ورزى؟ (۶۸)
قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا ﴿۶۹﴾
[موسى‏] گفت ان شاء الله مرا شكيبا خواهى يافت، و از امر تو سرپيچى نمى‏كنم‏ (۶۹)
قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَنْ شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا ﴿۷۰﴾
گفت اگر از من پيروى مى‏كنى از هيچ چيز از من سؤال مكن تا آنكه درباره آن با تو سخن بگويم‏ (۷۰)