وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿۴۳﴾
و قطعا وعده گاه همه آنان دوزخ است (۴۳)
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ
﴿۴۴﴾
[دوزخى] كه براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معين از آنان [وارد مى شوند] (۴۴)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ
﴿۴۵﴾
بى گمان پرهيزگاران در باغها و چشمه سارانند (۴۵)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ
﴿۴۶﴾
[به آنان گويند] با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد (۴۶)
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ
﴿۴۷﴾
و آنچه كينه [و شائبه هاى نفسانى] در سينه هاى آنان است بركنيم برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشسته اند (۴۷)
لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ
﴿۴۸﴾
نه رنجى در آنجا به آنان مى رسد و نه از آنجا بيرون رانده مى شوند (۴۸)
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
﴿۴۹﴾
به بندگان من خبر ده كه منم آمرزنده مهربان (۴۹)
وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ
﴿۵۰﴾
و اينكه عذاب من عذابى است دردناك (۵۰)
وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ
﴿۵۱﴾
و از مهمانان ابراهيم به آنان خبر ده (۵۱)
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ
﴿۵۲﴾
هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهيم] گفت ما از شما بيمناكيم (۵۲)
|
||