ParsQuran
سوره ۱۸: الكهف - جزء ۱۵ - ترجمه فولادوند

وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾
و با كسانى كه پروردگارشان را صبح و شام مى‏ خوانند [و] خشنودى او را مى‏ خواهند شكيبايى پيشه كن و دو ديده‏ ات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته‏ ايم و از هوس خود پيروى كرده و [اساس] كارش بر زياده‏ روى است اطاعت مكن (۲۸)
وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿۲۹﴾
و بگو حق از پروردگارتان [رسيده] است پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‏ ايم كه سراپرده ‏هايش آنان را در بر مى‏ گيرد و اگر فريادرسى جويند به آبى چون مس گداخته كه چهره ‏ها را بريان مى ‏كند يارى مى ‏شوند وه چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است (۲۹)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا ﴿۳۰﴾
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [بدانند كه] ما پاداش كسى را كه نيكوكارى كرده است تباه نمى ‏كنيم (۳۰)
أُولَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا ﴿۳۱﴾
آنانند كه بهشتهاى عدن به ايشان اختصاص دارد كه از زير [قصرها]شان جويبارها روان است در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مى ‏شوند و جامه ‏هايى سبز از پرنيان نازك و حرير ستبر مى ‏پوشند در آنجا بر سريرها تكيه مى‏ زنند چه خوش پاداش و نيكو تكيه‏ گاهى (۳۱)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا ﴿۳۲﴾
و براى آنان آن دو مرد را مثل بزن كه به يكى از آنها دو باغ انگور داديم و پيرامون آن دو [باغ] را با درختان خرما پوشانديم و ميان آن دو را كشتزارى قرار داديم (۳۲)
كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا ﴿۳۳﴾
هر يك از اين دو باغ محصول خود را [به موقع] مى‏ داد و از [صاحبش] چيزى دريغ نمى ‏ورزيد و ميان آن دو [باغ] نهرى روان كرده بوديم (۳۳)
وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا ﴿۳۴﴾
و براى او ميوه فراوان بود پس به رفيقش در حالى كه با او گفت و گو میکرد گفت مال من از تو بيشتر است و از حيث افراد از تو نيرومندترم (۳۴)
وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا ﴿۳۵﴾
و در حالى كه او به خويشتن ستمكار بود داخل باغ شد [و] گفت گمان نمى ‏كنم اين نعمت هرگز زوال پذيرد (۳۵)
وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا ﴿۳۶﴾
و گمان نمى ‏كنم كه رستاخيز بر پا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم قطعا بهتر از اين را در بازگشت‏ خواهم يافت (۳۶)
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا ﴿۳۷﴾
رفيقش در حالى كه با او گفت و گو میکرد به او گفت آيا به آن كسى كه تو را از خاك سپس از نطفه آفريد آنگاه تو را [به صورت] مردى درآورد كافر شدى (۳۷)