إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ
﴿۳۳﴾
که او به خدای بزرگ ایمان نیاورده. (۳۳)
وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ
﴿۳۴﴾
و هرگز مسکینی را بر سفره طعام خود به رغبت نخوانده است. (۳۴)
فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ
﴿۳۵﴾
بدین سبب امروز هیچ خویش و دوستداری که به فریادش رسد در اینجا ندارد. (۳۵)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ
﴿۳۶﴾
و طعامی غیر از غسلین (چرک و پلیدی دوزخیان) نصیبش نیست. (۳۶)
لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ
﴿۳۷﴾
و آن طعام را کسی جز اهل دوزخ نمیخورد. (۳۷)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ
﴿۳۸﴾
قسم به آنچه (از آثار حق) میبینید. (۳۸)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ
﴿۳۹﴾
و آنچه نمیبینید. (۳۹)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ
﴿۴۰﴾
که قرآن به حقیقت (وحی خدا و) کلام رسول بزرگواری است. (۴۰)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ
﴿۴۱﴾
و آن نه سخن شاعری (و گفتار خیالی و موهومی) است (گر چه) اندکی از شما مردم به آن ایمان میآورید. (۴۱)
وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ
﴿۴۲﴾
و نه حرف کاهن غیبگوست (گر چه) اندکی از شما مردم متذکر حقایق آن میشوید. (۴۲)
|
||