ParsQuran
سوره ۶۸: القلم - جزء ۲۹ - ترجمه خرمشاهی

هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ ﴿۱۱﴾
عيبجوى روانه در پى سخن‏چينى‏ (۱۱)
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾
باز دارنده، از نيكى، تجاوزگر گناهكار (۱۲)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ﴿۱۳﴾
درشت‏خوى، و بعد از اين همه، ناپاكزاد (۱۳)
أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ ﴿۱۴﴾
به خاطر آنكه مالدار است و صاحب پسران‏ (۱۴)
إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۵﴾
چون آيات ما بر او خوانده شود، گويد افسانه‏هاى پيشينيان است‏ (۱۵)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾
زودا كه بر بينى او نشانه‏اى بگذاريم‏ (۱۶)
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ﴿۱۷﴾
ما آنان را آزموده‏ايم، همچنانكه باغداران را هم آزموده‏ايم، آنگاه كه سوگند خوردند كه صبحگاهان ميوه‏هاى آن را بازچينند (۱۷)
وَلَا يَسْتَثْنُونَ ﴿۱۸﴾
و ان شاء الله نگفتند (۱۸)
فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿۱۹﴾
سپس بلايى شبانه از جانب پروردگارت، در حالى كه ايشان خفته بودند، بر آن زد (۱۹)
فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ ﴿۲۰﴾
و مانند خاكستر سياه شد (۲۰)