ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ
﴿۳۹﴾
كه گروهى از پيشينيانند (۳۹)
وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ
﴿۴۰﴾
و گروهى از متاخران (۴۰)
وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ
﴿۴۱﴾
و ياران چپ كدامند ياران چپ (۴۱)
فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ
﴿۴۲﴾
در [ميان] باد گرم و آب داغ (۴۲)
وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ
﴿۴۳﴾
و سايه اى از دود تار (۴۳)
لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ
﴿۴۴﴾
نه خنك و نه خوش (۴۴)
إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ
﴿۴۵﴾
اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند (۴۵)
وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ
﴿۴۶﴾
و بر گناه بزرگ پافشارى میکردند (۴۶)
وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
﴿۴۷﴾
و مى گفتند آيا چون مرديم و خاك واستخوان شديم واقعا [باز] زنده مى گرديم (۴۷)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ
﴿۴۸﴾
يا پدران گذشته ما [نيز] (۴۸)
|
||