ParsQuran
سوره ۵۳: النجم - جزء ۲۷ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿۱﴾
سوگند به ثريا چون فرو گرايد (۱)
مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ﴿۲﴾
كه همسخن شما نه سرگشته است و نه گمراه شده است‏ (۲)
وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿۳﴾
و از سر هواى نفس سخن نمى‏گويد (۳)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴿۴﴾
آن جز وحيى نيست كه به او فرستاده مى‏شود (۴)
عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ﴿۵﴾
[فرشته‏] نيرومند او را آموخته است‏ (۵)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿۶﴾
برومند است و سپس [در برابر او] در ايستاد (۶)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿۷﴾
و او در افق بالا بود (۷)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿۸﴾
سپس نزديك شد و فرود آمد (۸)
فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿۹﴾
تا كه [فاصله آنها به قدر] دو كمان شد يا كمتر (۹)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿۱۰﴾
آنگاه به بنده او آنچه بايد وحى كند، وحى كرد (۱۰)
مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿۱۱﴾
دل او در آنچه ديد ناراستى نكرد (۱۱)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى ﴿۱۲﴾
آيا شما با او درباره آنچه ديده است، مجادله مى‏كنيد؟ (۱۲)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿۱۳﴾
و به راستى كه بار ديگر هم او [جبرئيل‏] را ديد (۱۳)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿۱۴﴾
در نزديكى سدرةالمنتهى‏ (۱۴)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿۱۵﴾
كه جنةالماوى هم نزديك آن است‏ (۱۵)
إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى ﴿۱۶﴾
آنگاه كه [درخت‏] سدره را چيزى كه فرو پوشاند، فرو پوشاند (۱۶)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿۱۷﴾
ديده‏[اش‏] كژتابى و سرپيچى نكرد (۱۷)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ﴿۱۸﴾
به راستى كه نشانه‏هاى بزرگ پروردگارش را ديد (۱۸)
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿۱۹﴾
آيا شما لات و عزى را نگريسته‏ايد (۱۹)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿۲۰﴾
و آن ديگرى منات را كه سومين است‏ (۲۰)
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿۲۱﴾
آيا براى شما پسر و براى او [خداوند] دختر است؟ (۲۱)
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى ﴿۲۲﴾
در اين صورت اين تقسيم‏بندى ناعادلانه‏اى است‏ (۲۲)
إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿۲۳﴾
آنها چيزى جز نامهايى كه شما و پدرانتان ناميده‏ايد، نيست، [و] خداوند بدان حجتى فرو نفرستاده است، جز از پندار و خواسته دلها پيروى نمى‏كنند، و حال آنكه به راستى براى آنان از سوى پروردگارشان هدايت آمده است‏ (۲۳)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿۲۴﴾
يا مگر انسان راست هر چه آرزو كند؟ (۲۴)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾
آرى انجام و آغاز، خداوند راست‏ (۲۵)
وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى ﴿۲۶﴾
و چه بسيار فرشته در آسمانهاست كه شفاعت آنان سودى ندارد، مگر پس از آنكه خداوند براى كسى كه بخواهد و بپسندد، اجازه دهد (۲۶)
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى ﴿۲۷﴾
بى‏ايمانان به آخرتند كه فرشتگان را مادينه مى‏نامند (۲۷)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ﴿۲۸﴾
و ايشان را به آن علمى نيست، جز از پندار پيروى نمى‏كنند و بى‏گمان پندار چيزى از حقيقت را به بار نمى‏آورد (۲۸)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۲۹﴾
پس از كسى كه از ياد ما دل مى‏گرداند و جز زندگانى دنيا را نمى‏خواهد، روى بگردان‏ (۲۹)
ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿۳۰﴾
اين منتهاى علمشان است، بى‏گمان پروردگارت به كسى كه از راه او گمراه شده است آگاه‏تر است، و همو به كسى كه راه يافته است، آگاه‏تر است‏ (۳۰)
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿۳۱﴾
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است خداوند راست، تا سرانجام بد كرداران را بر وفق كار و كردارشان جزا دهد و نيكوكاران را به پاداش نيكو [/بهشت‏] جزا دهد (۳۱)
الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾
كسانى كه از گناهان كبيره و ناشايستيها پرهيز مى‏كنند، مگر صغيره، بى‏گمان پروردگارت گسترده آمرزش است، او آنگاه كه شما را از زمين پديد آورد، و آنگاه كه جنين‏هايى در شكمهاى مادرانتان بوديد، به شما آگاه‏تر است پس خودتان را پاكدامن مشمريد، او به آنكه [از ناپسند] مى‏پرهيزد، آگاه‏تر است‏ (۳۲)
أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ﴿۳۳﴾
آيا كسى را كه رويگردان شد نگريسته‏اى‏ (۳۳)
وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ﴿۳۴﴾
و اندكى بخشيد و باز ايستاد (۳۴)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى ﴿۳۵﴾
آيا نزد او علم غيب است و او [حقايق را] مى‏بيند؟ (۳۵)
أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى ﴿۳۶﴾
يا از آنچه در صحيفه‏هاى موسى است، آگاهش نكرده‏اند (۳۶)
وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى ﴿۳۷﴾
و [صحيفه‏هاى‏] ابراهيم كه عهد به جاى آورد (۳۷)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿۳۸﴾
كه هيچ بر دارنده‏اى بار گناه ديگرى را بر ندارد (۳۸)
وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾
و اينكه براى انسان هيچ چيز نيست مگر آنچه كوشيده است‏ (۳۹)
وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ﴿۴۰﴾
و حاصل كوشش او زودا كه ديده شود (۴۰)
ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿۴۱﴾
سپس پاداش دهند او را به پاداشى هر چه وافى‏تر (۴۱)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى ﴿۴۲﴾
و اينكه سرانجام [همه كار و همه چيز] با پروردگار توست‏ (۴۲)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿۴۳﴾
و اوست كه مى‏خنداند و مى‏گرياند (۴۳)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿۴۴﴾
و اوست كه مى‏ميراند و زنده مى‏دارد (۴۴)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۴۵﴾
و اوست كه زوج نرينه و مادينه را آفريد (۴۵)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿۴۶﴾
از نطفه‏اى كه [در رحم‏] فرو مى‏ريزد (۴۶)
وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿۴۷﴾
و اينكه پديد آوردن نشاه آخرت با اوست‏ (۴۷)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿۴۸﴾
و اوست كه بى‏نياز كند و سرمايه دهد (۴۸)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿۴۹﴾
و اوست كه پروردگار شعرى است‏ (۴۹)
وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿۵۰﴾
و اوست كه عاد نخستين را نابود كرد (۵۰)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾
و ثمود را نيز، باقى نگذاشت‏ (۵۱)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾
و نيز پيش از آن قوم نوح را، كه ايشان ستمكارتر و سركش‏تر بودند (۵۲)
وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾
و سرزمين نگونسار را واژگون كرد (۵۳)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴﴾
و آن را چنانكه بايد، پوشيده داشت‏ (۵۴)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿۵۵﴾
پس به كداميك از نعمتهاى پروردگارت شك و شبهه دارى؟ (۵۵)
هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿۵۶﴾
اين هشداردهنده‏اى از هشداردهندگان نخستين است‏ (۵۶)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿۵۷﴾
[قيامت‏] فرارسنده، فرارسيد (۵۷)
لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ﴿۵۸﴾
جز خداوند، براى آن آشكاركننده‏اى نيست‏ (۵۸)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ﴿۵۹﴾
پس آيا از اين سخن عجب مى‏كنيد؟ (۵۹)
وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿۶۰﴾
و مى‏خنديد و نمى‏گرييد؟ (۶۰)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿۶۱﴾
و شماييد كه بازى كنانيد (۶۱)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿۶۲﴾
پس براى خداوند سجده بريد و پرستش كنيد (۶۲)