ParsQuran
سوره ۵۱: الذاريات - جزء ۲۶, ۲۷ - ترجمه فولادوند

إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ ﴿۲۵﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند گفت‏ سلام مردمى ناشناسيد (۲۵)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ ﴿۲۶﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله‏ اى فربه [و بريان] آورد (۲۶)
فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿۲۷﴾
آن را به نزديكشان برد [و] گفت مگر نمى ‏خوريد (۲۷)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۲۸﴾
و [در دلش] از آنان احساس ترسى كرد گفتند مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند (۲۸)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ﴿۲۹﴾
و زنش با فريادى [از شگفتى] سر رسيد و بر چهره خود زد و گفت زنى پير نازا [چگونه بزايد] (۲۹)
قَالُوا كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿۳۰﴾
گفتند پروردگارت چنين فرموده است او خود حكيم داناست (۳۰)
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۱﴾
[ابراهيم] گفت اى فرستادگان ماموريت‏ شما چيست (۳۱)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ ﴿۳۲﴾
گفتند ما به سوى مردمى پليدكار فرستاده شده‏ ايم (۳۲)
لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ ﴿۳۳﴾
تا سنگهايى از گل رس بر [سر] آنان فرو فرستيم (۳۳)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ﴿۳۴﴾
[كه] نزد پروردگارت براى مسرفان نشان‏گذارى شده است (۳۴)