ParsQuran
سوره ۵۱: الذاريات - جزء ۲۶, ۲۷ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا ﴿۱﴾
سوگند به بادهاى پراكنده‏گر (۱)
فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿۲﴾
و به ابرهاى سنگين‏بار (۲)
فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا ﴿۳﴾
و به كشتيهاى آسان گذار (۳)
فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿۴﴾
و به فرشتگان تقسيم‏گر كار (۴)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿۵﴾
كه همانا آنچه به شما وعده داده‏اند راست و درست است‏ (۵)
وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ﴿۶﴾
و جزا[ى اخروى‏] واقعى است‏ (۶)
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿۷﴾
و سوگند به آسمان تو بر تو (۷)
إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ ﴿۸﴾
كه شما سخنهاى گوناگون پيش آريد (۸)
يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ﴿۹﴾
هر كس كه از پيش، باز گردانده شده است از [ايمان به‏] آن باز گردانده شود (۹)
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿۱۰﴾
مرگ بر دروغ زنان‏ (۱۰)
الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴿۱۱﴾
كسانى كه در بى‏خبرى فراموشكارند (۱۱)
يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ ﴿۱۲﴾
مى‏پرسند كه روز جزا چه وقت است‏ (۱۲)
يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ﴿۱۳﴾
روزى كه ايشان بر آتش [دوزخ‏] عذاب كرده شوند (۱۳)
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿۱۴﴾
همين عذابتان را، كه به شتابش مى‏خواستيد، بچشيد (۱۴)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿۱۵﴾
پرهيزگاران در بوستانها و چشمه‏سارانند (۱۵)
آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿۱۶﴾
آنچه پروردگارشان به ايشان بخشيده است پذيرا هستند، كه ايشان پيش از اين نيكوكار بودند (۱۶)
كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿۱۷﴾
[فقط] اندكى از شب را مى‏خفتند (۱۷)
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿۱۸﴾
و در سحرگاهان استغفار مى‏كردند (۱۸)
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۱۹﴾
و در اموالشان سهمى براى سائل و محروم بود (۱۹)
وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ ﴿۲۰﴾
و در زمين مايه‏هاى عبرتى براى اهل يقين هست‏ (۲۰)
وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۲۱﴾
و نيز در وجود خودتان آيا [به چشم بصيرت‏] نمى‏نگريد؟ (۲۱)
وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿۲۲﴾
و در آسمان مايه روزى شماست و نيز آنچه به شما وعده داده‏اند (۲۲)
فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ ﴿۲۳﴾
آرى، سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه آن مانند همين كه شما سخن مى‏گوييد، حق است‏ (۲۳)
هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ ﴿۲۴﴾
آيا داستان مهمانان گرامى ابراهيم به تو رسيده است؟ (۲۴)
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ ﴿۲۵﴾
كه چون بر او وارد شدند گفتند سلام، گفت سلام [بر شما] [و در دل گفت ايشان‏] گروهى ناشناخته‏[اند] (۲۵)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ ﴿۲۶﴾
سپس به خانواده‏اش روى كرد، آنگاه گوساله‏اى فربه [و بريان‏] به ميان آورد (۲۶)
فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿۲۷﴾
پس آن را نزديك ايشان نهادند گفت چرا نمى‏خوريد؟ (۲۷)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۲۸﴾
سپس از آنان ترسى در دل يافت، گفتند مترس و او را به فرزندى دانا بشارت دادند (۲۸)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ﴿۲۹﴾
آنگاه زنش با آوايى [بلند] رو به او آورد و بر چهره‏اش چك زد و گفت [چگونه فرزند بزايم كه من‏] پيرزنى سترون هستم‏ (۲۹)
قَالُوا كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿۳۰﴾
[فرشتگان‏] گفتند پروردگارت چنين فرموده است، كه او فرزانه داناست‏ (۳۰)
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۱﴾
گفت اى فرشتگان كار و بار شما چيست؟ (۳۱)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ ﴿۳۲﴾
گفتند ما به سر وقت قومى گنهكار فرستاده شده‏ايم‏ (۳۲)
لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ ﴿۳۳﴾
تا بر آنان سنگواره‏اى از گل فروباريم‏ (۳۳)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ﴿۳۴﴾
كه [هر يك‏] از جانب پروردگارت نشان كرده است و خاص تجاوزكاران است‏ (۳۴)
فَأَخْرَجْنَا مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۳۵﴾
آنگاه هر كس را كه از مؤمنان بود [از آنجا] بيرون برديم‏ (۳۵)
فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۳۶﴾
چندانكه در آنجا جز خانه‏اى از آن مسلمانان، نيافتيم‏ (۳۶)
وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۳۷﴾
و در آنجا نشانه‏اى براى كسانى كه از عذاب دردناك مى‏ترسند، باقى نهاديم‏ (۳۷)
وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾
و در مورد موسى، آنگاه كه او را با حجتى آشكار به سوى فرعون فرستاديم‏ (۳۸)
فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿۳۹﴾
سپس رو به سپاه خويش برگشت و گفت [او] جادوگر يا ديوانه است‏ (۳۹)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿۴۰﴾
سرانجام او و سپاهيانش را فروگرفتيم، سپس او را كه نكوهيده بود به دريا انداختيم و [غرقه ساختيم‏] (۴۰)
وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ ﴿۴۱﴾
و در مورد عاد، آنگاه كه بر آنان بادى سترون فرستاديم‏ (۴۱)
مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ﴿۴۲﴾
كه هيچ چيزى كه بر آن مى‏گذشت باقى نمى‏گذاشت، مگر آنكه آن را مانند خاك و خاشاك مى‏ساخت‏ (۴۲)
وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ ﴿۴۳﴾
و در مورد ثمود آنگاه كه به آنان گفته شد كه تا زمانى [معين‏] از زندگى برخوردار شويد (۴۳)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنْظُرُونَ ﴿۴۴﴾
سپس از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند، آنگاه صاعقه‏[ى مرگ‏] آنان را كه [درمانده‏وار] مى‏نگريستند، فروگرفت‏ (۴۴)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنْتَصِرِينَ ﴿۴۵﴾
آنگاه توان ايستادن هم نداشتند و كين‏ستان نبودند (۴۵)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۴۶﴾
و قوم نوح از آن پيش، كه آنان قومى نافرمان بودند (۴۶)
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾
و آسمان را توانمندانه برافراشتيم و ما توانمنديم‏ (۴۷)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿۴۸﴾
و زمين را گسترانديم چه نيكو گستراننده‏ايم‏ (۴۸)
وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۴۹﴾
و از هر چيز گونه‏هايى آفريديم باشد كه پند گيريد (۴۹)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۰﴾
پس در خداوند بگريزيد، كه من براى شما از جانب او هشداردهنده‏اى آشكارم‏ (۵۰)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۱﴾
و در جنب خداوند خدايى ديگر قائل مشويد كه من براى شما از جانب او هشداردهنده‏اى آشكارم‏ (۵۱)
كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿۵۲﴾
بدين‏سان براى پيشينيان آنان هيچ پيامبرى نيامد مگر آنكه گفتند [او] جادوگر يا ديوانه است‏ (۵۲)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۵۳﴾
آيا همديگر را بدان سفارش كرده‏اند؟ حق اين است كه قومى طغيانگرند (۵۳)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿۵۴﴾
پس، از آنان روى بگردان كه تو سزاوار سرزنش نيستى‏ (۵۴)
وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۵﴾
و پند بده كه اندرز مؤمنان را سود دهد (۵۵)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾
و جن و انس را جز براى آنكه مرا بپرستند، نيافريده‏ام‏ (۵۶)
مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ ﴿۵۷﴾
از آنان رزقى نخواسته‏ام و نخواسته‏ام كه به من خوراك دهند (۵۷)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿۵۸﴾
بى‏گمان خداوند است كه روزى‏بخش نيرومند استوار است‏ (۵۸)
فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ﴿۵۹﴾
آرى براى [اين‏] ستمكاران هم نصيبى [از عذاب‏] همانند نصيب يارانشان است، نبايد كه به شتابش از من بطلبند (۵۹)
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۶۰﴾
پس واى بر كافران از آن روزشان كه وعده‏اش را به ايشان داده‏اند (۶۰)