ParsQuran
سوره ۵۰: ق - جزء ۲۶ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ ﴿۱﴾
ق [ قاف‏]، سوگند به قرآن مجيد (۱)
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿۲﴾
حق اين است كه [كافران‏] از اينكه از ميان خودشان هشداردهنده‏اى به سراغ آنان آمده است، شگفت‏زده شده‏اند، و كافران گويند اين چيزى گفت‏آور است‏ (۲)
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ﴿۳﴾
آيا چون مرديم و خاك شديم [از نو زنده شويم؟]، اين بازگشتى بعيد است‏ (۳)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ﴿۴﴾
به راستى مى‏دانيم كه زمين از ايشان چه مى‏كاهد، و نزد ما كتابى است محفوظ (۴)
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ ﴿۵﴾
حق اين است كه [دين و پيامبر] حق را چون فراز آمدشان دروغ شمردند، و ايشان در كارى سردرگمند (۵)
أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ ﴿۶﴾
آيا به آسمان فرازشان ننگريسته‏اند، كه چگونه آن را برافراشته‏ايم و آن را آراسته‏ايم، و هيچ خللى ندارد (۶)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿۷﴾
و زمين را گسترانده‏ايم، و در آن كوهها را درانداخته‏ايم، و در آن از هرگونه خرمى رويانده‏ايم‏ (۷)
تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ ﴿۸﴾
براى روشنگرى و يادآورى هر بنده اهل انابت‏ (۸)
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ ﴿۹﴾
و از آسمان آبى پربركت فرو فرستاديم، آنگاه بدان بوستانها و دانه درودنى رويانده‏ايم‏ (۹)
وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِيدٌ ﴿۱۰﴾
و درختان خرماى بلند بالا كه ميوه توبرتو دارد (۱۰)
رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ ﴿۱۱﴾
تا روزى بندگان باشد، و بدان سرزمينى پژمرده را زنده كرديم، رستاخيز هم همين‏گونه است‏ (۱۱)
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ ﴿۱۲﴾
پيش از آنان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود تكذيب پيشه كردند (۱۲)
وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ ﴿۱۳﴾
و نيز عاد و فرعون و قوم لوط (۱۳)
وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ ﴿۱۴﴾
و اصحاب ايكه، و قوم تبع همگان پيامبران را دروغ‏زن شمردند، آنگاه عقاب من بر آنان تعلق گرفت‏ (۱۴)
أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۱۵﴾
آيا در آفرينش نخستين درمانده بوديم؟ [هرگز]، بلكه ايشان از آفرينش جديد شك و شبهه دارند (۱۵)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿۱۶﴾
و به راستى كه انسان را آفريده‏ايم و مى‏دانيم كه نفسش چه وسوسه‏اى به او مى‏كند، و ما به او از رگ جان نزديكتريم‏ (۱۶)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿۱۷﴾
چون فراگيران كه از راست و از چپ او كمين‏دار هستند، [كارها و سخنان او را] فراگيرند (۱۷)
مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿۱۸﴾
سخنى به زبان نمى‏آورد، مگر آنكه نگهبان حاضر و ناظرى نزد اوست‏ (۱۸)
وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿۱۹﴾
و مستى مرگ، حقيقت را پديد آورد، اين همان است كه از آن كناره مى‏گرفتى‏ (۱۹)
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ﴿۲۰﴾
و در صور دميده شود، اين روز وعده عذاب است‏ (۲۰)
وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ﴿۲۱﴾
و همراه هر كسى راهبرى و شاهدى فراز آيد (۲۱)
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴿۲۲﴾
[و به او گويند] به راستى كه از اين امر در غفلت بودى و حال پرده‏ات را از تو برطرف ساخته‏ايم، و امروز ديده‏ات تيزبين است‏ (۲۲)
وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿۲۳﴾
و همنشين او گويد اين همان است كه نزد من آماده است‏ (۲۳)
أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۲۴﴾
هر كفر پيشه ستيزه‏جويى را به جهنم اندازيد (۲۴)
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿۲۵﴾
[همان كه‏] بازدارنده خير و تجاوزكار شكاك است‏ (۲۵)
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿۲۶﴾
كسى كه در جنب خداوند به خدايى ديگر قائل است، پس او را در [جايگاه‏] عذاب سهمگين بيندازيد (۲۶)
قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۲۷﴾
همنشين او گويد پروردگارا من او را طغيانگر نساخته‏ام، ولى خودش در گمراهى دور و دراز بود (۲۷)
قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ ﴿۲۸﴾
فرمايد نزد من ستيزه‏جويى مكنيد، و به راستى كه پيشاپيش وعده عذاب را [براى آگاهى شما] فرستاده بودم‏ (۲۸)
مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۲۹﴾
در نزد من آن حكم ديگرگون نشود، و [در عين حال‏] من در حق بندگان ستمگر نيستم‏ (۲۹)
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ ﴿۳۰﴾
روزى كه به جهنم گوييم آيا پرشدى؟ و گويد آيا باز هم بيشتر هست؟ (۳۰)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿۳۱﴾
و بهشت براى پرهيزگاران نزديك آورده شود و دور نباشد (۳۱)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿۳۲﴾
اين همان است كه به شما وعده داده شده است، [و] خاص هر توبه كار [ادب‏] نگاه دار (۳۲)
مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ ﴿۳۳﴾
همان كسى كه به ناديده از خداوند رحمان بيمناك باشد، و دلى پرانابت پيش آورد (۳۳)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿۳۴﴾
[گوييم‏] به سلامت [و امن و امان‏] وارد آن [بهشت‏] شويد، اين روز [آغاز] جاودانگى است‏ (۳۴)
لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿۳۵﴾
در آنجا ايشان راست هر چه خواهند، و نزد ما افزونتر هم هست‏ (۳۵)
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۳۶﴾
و چه بسيار پيش از آنان نسلهايى را نابود كرديم كه از ايشان دراز دست‏تر بودند، كه در گوشه و كنار شهرها جستجو كردند كه آيا گريزگاهى هست‏ (۳۶)
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ﴿۳۷﴾
بى‏گمان در اين براى كسى كه صاحبدل باشد يا سمع قبول داشته و شاهد باشد، پندآموزى است‏ (۳۷)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ ﴿۳۸﴾
و به راستى كه آسمانها و زمين و مابين آنها را در شش روز آفريديم و به ما ماندگى نرسيد (۳۸)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾
پس بر آنچه مى‏گويند شكيبايى‏ورز و سپاسگزارانه پروردگارت را پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب [آن‏] تسبيح گوى‏ (۳۹)
وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾
و در شب و به دنباله سجده [و نماز واجب‏] نيز او را نيايش كن‏ (۴۰)
وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۴۱﴾
و گوش بدار روزى را كه منادى از جايى نزديك ندا در دهد (۴۱)
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿۴۲﴾
روزى كه صيحه را به حق بشنوند، آنگاه روز رستاخيز است‏ (۴۲)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ ﴿۴۳﴾
بى‏گمان ماييم كه زنده مى‏داريم و مى‏ميرانيم و سرانجام [همه چيز] به سوى ماست‏ (۴۳)
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ ﴿۴۴﴾
روزى كه زمين شتابان بر آنان بشكافد [و از گورها بيرون آيند] اين [هنگام‏] حشر است كه [اقامه آن‏] بر ما آسان است‏ (۴۴)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ ﴿۴۵﴾
ما به آنچه مى‏گويند آگاه‏تريم و تو زورگوى بر آنان نيستى، پس هر كس را كه از وعده عذاب من مى‏ترسد، به قرآن پند بده‏ (۴۵)