ParsQuran
سوره ۴۱: فصلت - جزء ۲۴, ۲۵ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
حم [حا ميم‏] (۱)
تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۲﴾
[كتابى است‏] فرو فرستاده از جانب [خداوند] رحمان رحيم‏ (۲)
كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾
كتابى است كه آياتش به شيوايى بيان شده است، قرآنى عربى براى اهل معرفت‏ (۳)
بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۴﴾
كه مژده‏آور و هشداردهنده است، ولى بيشترينه آنان روى گردان شدند كه به گوش [دل‏] نمى‏شنوند (۴)
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿۵﴾
و گويند دلهاى ما از آنچه ما را به آن مى‏خوانيد در پوشش است و در گوشهايمان سنگينى‏اى، و ميان ما و تو حجابى است، هر چه خواهى كن كه ما نيز كننده‏ايم‏ (۵)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ ﴿۶﴾
بگو جز اين نيست كه من بشرى مانند شما هستم [با اين تفاوت‏] كه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى يگانه است، در كار او راست و درست باشيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان‏ (۶)
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۷﴾
كسانى كه زكات نمى‏پردازند و هم ايشان آخرت را منكرند (۷)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۸﴾
بى‏گمان كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند پاداشى ناكاسته [/بى‏منت‏] دارند (۸)
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۹﴾
بگو آيا شما به كسى كه زمين را در دو روز آفريده است، كفر مى‏ورزيد و براى او همتايانى قائل مى‏شويد، اوست كه پروردگار جهانيان است‏ (۹)
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾
و بر روى آن [زمين‏]، كوههاى استوار آفريد و به آن بركت بخشيد و در چهار روز زاد و برگ آن را در آن آماده ساخت، كه براى خواهندگان يكسان است‏ (۱۰)
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾
سپس به آسمان پرداخت كه به صورت دودى [/بخارى‏] بود، به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه رام شويد، [به زبان حال‏] گفتند البته رام و تسليم هستيم‏ (۱۱)
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾
آنگاه آنها را به صورت آسمانهاى هفت‏گانه در دو روز استوار كرد و در هر آسمانى امرش را وحى كرد، و آسمان دنيا را به چراغها[ى ستارگان‏] آراستيم و آن را محفوظ داشتيم، اين اندازه آفرينى [خداوند] پيروزمند داناست‏ (۱۲)
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ﴿۱۳﴾
و اگر رويگردان شدند بگو شما را از صاعقه‏اى مانند صاعقه عاد و ثمود هشدار مى‏دهم‏ (۱۳)
إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۱۴﴾
چنين بود كه پيامبران آنان پيش از آنان و پس از آنان آمدند كه جز خداوند را مپرستيد، گفتند اگر پروردگارمان مى‏خواست فرشتگانى مى‏فرستاد، پس ما رسالت شما را منكريم‏ (۱۴)
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۱۵﴾
اما قوم عاد در آن سرزمين به ناحق سركشى كردند و گفتند چه كسى از ما پرتوان‏تر است؟ آيا ننگريسته‏اند كه خداوندى كه آنان را آفريده است، از آنها پرتوان‏تر است؟ [اين چنين بود كه‏] آيات ما را انكار مى‏كردند (۱۵)
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ ﴿۱۶﴾
آنگاه بر ايشان بادى سخت سرد، در روزهاى شوم، فرستاديم كه به آنان عذاب رسواگر را در زندگانى دنيا بچشانيم و عذاب اخروى رسواگرتر است، و آنان يارى نيابند (۱۶)
وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۷﴾
و اما قوم ثمود هدايتشان كرديم، ولى سرگشتگى را از هدايت خوشتر داشتند، آنگاه به خاطر كار و كردارشان، صاعقه عذاب رسواگر آنان را فرو گرفت‏ (۱۷)
وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿۱۸﴾
و كسانى را كه ايمان آورده و پروا پيشه كرده بودند رهانديم‏ (۱۸)
وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿۱۹﴾
و روزى [باشد] كه دشمنان خدا به سوى دوزخ گرد آيند، و به همديگر فرارسند (۱۹)
حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۰﴾
تا چون به آنجا رسند، گوشها و چشمها و پوستهايشان درباره آنچه كرده‏اند، بر آنان گواهى دهند (۲۰)
وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۱﴾
به پوستهايشان گويند چرا بر ما گواهى داديد؟ گويند ما را خداوندى كه هر چيز را به سخن درآورد، به سخن درآورده است، و او شما را نخست بار [كه چيزى نبوديد] آفريد، و به سوى او باز گردانده مى‏شويد (۲۱)
وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۲﴾
و شما پرده‏پوشى نمى‏كرديد از اينكه مبادا گوشهايتان و چشمهايتان و پوستهايتان بر شما گواهى دهند، [بلكه از اين روى بود كه‏] گمان مى‏كرديد كه خداوند بسيارى از كار و كردارتان را نمى‏داند (۲۲)
وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۲۳﴾
و اين گمان شما بود كه در حق پروردگارتان مى‏پنداشتيد كه شما را هلاك كرد و از زيانكاران شديد (۲۳)
فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ وَإِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ ﴿۲۴﴾
پس اگر شكيبايى‏ورزند، آتش [دوزخ‏] جايگاه آنان است، و اگر بخشايش طلبند، از بخشودگان نيستند (۲۴)
وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۵﴾
و براى آنان همنشينانى گماشتيم كه حال و آينده‏شان را در نظر ايشان آراسته جلوه دادند، و در ميان امتهايى از جن و انس كه پيش از ايشان بوده‏اند، حكم [عذاب‏] در حق ايشان تحقق يافت كه ايشان زيانكار بودند (۲۵)
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾
و كافران گويند به اين قرآن گوش مدهيد و در اثناى خواندن آن سخنان بيهوده بگوييد، باشد كه پيروز شويد (۲۶)
فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾
پس به كافران عذابى سخت بچشانيم، و بر وفق بدترين كارى كه كرده‏اند ايشان را جزا دهيم‏ (۲۷)
ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۲۸﴾
چنين است كه جزاى دشمنان خدا آتش [دوزخ‏] است، كه در آنجا سرايى جاودانه داشته باشند، كه كيفر آن است كه به آيات ما انكار مى‏ورزيدند (۲۸)
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا اللَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ ﴿۲۹﴾
و كافران گويند پروردگارا كسانى را از جن و انس كه ما را گمراه كردند، به ما نشان بده كه به زير گامهايمان در اندازيمشان كه از فروماندگان باشند (۲۹)
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۳۰﴾
بى‏گمان كسانى كه گويند پروردگار ما خداوند است، سپس پايدارى ورزند، فرشتگان بر آنان نازل شوند [و گويند] كه مترسيد و اندوهگين مباشيد و مژده باد شما را به بهشتى كه به شما وعده داده بودند (۳۰)
نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿۳۱﴾
ما دوستداران شما در زندگانى دنيا و در آخرت هستيم، و در آنجا براى شما هر چه دلهايتان بخواهد و هر آنچه بطلبيد هست‏ (۳۱)
نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ ﴿۳۲﴾
كه پيشكشى از [خداوند] آمرزگار مهربان است‏ (۳۲)
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۳۳﴾
و كيست نيكوسخن‏تر از كسى كه به سوى خداوند دعوت كند، و كارى شايسته در پيش گيرد و بگويد كه من از مسلمانانم‏ (۳۳)
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿۳۴﴾
و نيكى و بدى برابر نيست همواره به شيوه‏اى كه نيكوتر است مجادله كن، آنگاه [خواهى ديد] كسى كه بين تو و او دشمنى‏اى بود، گويى دوستى مهربان است‏ (۳۴)
وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿۳۵﴾
و آن را جز شكيبايان نپذيرند، و آن را جز بختيار فرانگيرد (۳۵)
وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۳۶﴾
و اگر وسوسه‏اى از سوى شيطان تو را به وسواس افكند، به خداوند پناه ببر، چرا كه او شنواى داناست‏ (۳۶)
وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۳۷﴾
و از آيات او شب و روز و خورشيد و ماه است، در برابر خورشيد و ماه سجده نكنيد، بلكه در برابر خداوندى كه آنها را آفريده است -اگر تنها او را مى‏پرستيدسجده كنيد (۳۷)
فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ ﴿۳۸﴾
و اگر تكبر ورزيدند، بدان كه كسانى كه نزد پروردگارت هستند، در شب و روز او را تسبيح مى‏گويند و ايشان ملول نمى‏شوند (۳۸)
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۹﴾
و از آيات او اين است كه تو زمين را پژمرده بينى، آنگاه چون بر آن، آب [باران‏] فرو فرستيم، جنبش يابد و رشد كند، بى‏گمان كسى كه آن را زنده گردانده است، زندگى‏بخش مردگان است، او بر هر كارى تواناست‏ (۳۹)
إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾
بى‏گمان كسانى كه در آيات ما كژانديشى مى‏كنند، از ما پوشيده و پنهان نيستند، آيا [سرنوشت‏] كسى كه در آتش [دوزخ‏] افكنده شود، بهتر است، يا كسى كه در روز قيامت ايمن آيد، هر چه مى‏خواهيد بكنيد، او به آنچه مى‏كنيد بيناست‏ (۴۰)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾
بى‏گمان كسانى كه قرآن را -چون بر آنان نازل شدانكار مى‏كنند [از ما پوشيده و پنهان نيستند]، و آن كتابى است گرامى‏ (۴۱)
لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾
كه در اكنون يا آينده‏اش، باطل در آن راه نمى‏يابد، فرو فرستاده‏اى از سوى [خداوند] فرزانه ستوده است‏ (۴۲)
مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿۴۳﴾
به تو چيزى گفته نمى‏شود، جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است بى‏گمان پروردگارت هم صاحب آمرزش و هم صاحب عقوبتى دردناك است‏ (۴۳)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۴۴﴾
و اگر آن را به صورت قرآنى بيگانه و ناشيوا پديد مى‏آورديم، بى‏شك مى‏گفتند چرا آيات آن شيوا بيان نشده است، چرا آن بيگانه و ناشيواست، حال آنكه پيامبر عربى [و شيوا] است؟ بگو آن براى مؤمنان رهنمود و شفابخش است و كسانى كه ايمان ندارند در گوشهايشان سنگينى‏اى هست و آن [قرآن‏] برايشان مايه سردرگمى است، اينانند كه از جايى دور دست ندايشان مى‏دهند (۴۴)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۴۵﴾
و به راستى به موسى كتاب آسمانى بخشيديم، آنگاه درباره آن اختلاف كلمه پيدا شد، و اگر حكم پيشين پروردگارت تعلق نگرفته بود، هر آينه در ميان آنان داورى مى‏شد، و [اينك‏] آنان از آن سخت در شك هستند (۴۵)
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۴۶﴾
و هركس كه كارى شايسته پيشه كند، به سود خود اوست، و هركس كارى بد پيش گيرد، به زيان خود اوست، و پروردگارت در حق بندگان ستمگر نيست‏ (۴۶)
إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ ﴿۴۷﴾
آگاهى از قيامت به او باز مى‏گردد و هيچ بار و برى از پوستش بر نمى‏آيد، و هيچ مادينه‏اى بار بر نمى‏گيرد، و بار خود را به زمين نمى‏گذارد، مگر با آگاهى او، و روزى كه ايشان را ندا دهد كه پس شريكان من [كه شما ادعا مى‏كرديد] كجا هستند؟ گويند تو را خبر داديم كه ما را هيچ شاهدى نيست‏ (۴۷)
وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۴۸﴾
و آنچه در گذشته به پرستش مى‏خواندند، از ديد آنان ناپديد شود، و دريابند كه گريزگاهى ندارند (۴۸)
لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾
انسان هرگز از طلب‏خيز به دعا خسته نمى‏شود، ولى چون شرى به او رسد، بس نوميد و دلسرد است‏ (۴۹)
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۰﴾
و اگر به او پس از رنجى كه رسيده است، از سوى خود رحمتى بچشانيم، گويد اين حق من است و گمان ندارم كه قيامت برپا شود، و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، همانا براى من در نزد او خوشى [/بهشت‏] خواهد بود، آنگاه كافران را از [نتيجه و حقيقت‏] كار و كردارشان آگاه سازيم و به آنان از عذاب سهمگين بچشانيم‏ (۵۰)
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾
و چون به انسان ناز و نعمتى ارزانى داريم [از سر نعمت زدگى و ناسپاسى‏] روى بگرداند و دامن كشان بگذرد، و چون بلايى به او رسد دعاخوانى پيگير است‏ (۵۱)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾
بگو انديشه كنيد اگر [قرآن‏] از سوى خدا باشد، و سپس شما منكرش شويد، ديگر چه كسى از كسى كه چنين ناسازگارى عظيمى دارد، گمراه‏تر خواهد بود؟ (۵۲)
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۵۳﴾
زودا كه آيات خود را در بيرون و درونشان به ايشان بنمايانيم، تا آنكه بر آنان آشكار شود كه آن حق است، آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز گواه است‏ (۵۳)
أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ ﴿۵۴﴾
بدانيد كه ايشان از لقاى پروردگارشان در شك‏اند، بدانيد كه او بر هر چيز چيره است‏ (۵۴)