ParsQuran
سوره ۳۹: الزمر - جزء ۲۴ - ترجمه خرمشاهی

إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۴۱﴾
ما كتاب [قرآن‏] را به حق براى مردم بر تو فرستاديم، پس هر كس كه رهياب شود، همانا به سود خويش رهياب شده است، و هر كس بيراه مى‏رود، همانا به زيان خويش بيراه رفته است، و تو نگهبان آنان نيستى‏ (۴۱)
اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۴۲﴾
خداوند جانها را به هنگام مرگ آنها، و نيز آن را كه نمرده است در خوابش، مى‏گيرد، سپس آن را كه مرگش را رقم زده است، نگاه مى‏دارد، و ديگرى را تا زمانى معين گسيل مى‏دارد، بى‏گمان در اين امر براى انديشه‏وران مايه‏هاى عبرت است‏ (۴۲)
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۳﴾
يا آنكه [كافران‏] به جاى خداوند شفيعانى برگرفته‏اند؟ بگو آيا اگر هم بر چيزى دست نداشته باشند و تعقل نكنند [باز هم آنان را شفيع مى‏گيرند؟] (۴۳)
قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۴۴﴾
بگو شفاعت به تمامى خداى راست، فرمانروايى آسمانها و زمين او راست، آنگاه به سوى او باز گردانده مى‏شويد (۴۴)
وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿۴۵﴾
و چون خداوند به تنهايى ياد شود، دلهاى نامؤمنان به آخرت تنگ شود، و چون كسانى كه در برابر او به پرستش گرفته شده‏اند، ياد شوند، آنگاه است كه شادمانى مى‏كنند (۴۵)
قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۴۶﴾
بگو بار خدايا، اى پديد آورنده آسمانها و زمين، اى داناى پنهان و پيدا، تو در ميان بندگانت، در آنچه اختلاف داشته‏اند، داورى مى‏كنى‏ (۴۶)
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿۴۷﴾
اگر هر آنچه در زمين است و همانند آن، از آن ستمكاران [مشرك‏] باشد، آن را در برابر سهمگينى عذاب در روز قيامت، بلا گردان كنند، و از سوى خداوند، چيزى كه حسابش را نمى‏كردند، بر آنان آشكار شود (۴۷)
وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۴۸﴾
و كيفر آنچه كرده بودند، بر آنان آشكار شد و [و كيفر] آنچه به ريشخند گرفته بودند، آنان را فرو گرفت‏ (۴۸)
فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۹﴾
و چون به انسان بلايى رسد، ما را به دعا بخواند، سپس چون از جانب خود به او نعمتى ارزانى داريم، گويد همانا به خاطر علم‏[ى كه داشته‏ام‏] آن را به من داده‏اند، حق اين است كه آن آزمونى است، ولى بيشترينه آنان نمى‏دانند (۴۹)
قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۵۰﴾
به راستى كه پيشينيانشان هم همين سخن را گفتند، و آنچه به دست آورده بودند، به دادشان نرسيد (۵۰)