فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ
﴿۹۱﴾
رو به خدايانشان آورد و گفت چرا [چيزى] نمىخوريد (۹۱)
مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ
﴿۹۲﴾
شما را چه مىشود چرا سخن نمىگوييد؟ (۹۲)
فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ
﴿۹۳﴾
پس [نهانى] بر آنان ضربهاى به شدت فرود آورد (۹۳)
فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ
﴿۹۴﴾
آنگاه شتابان رو به سوى او آوردند (۹۴)
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ
﴿۹۵﴾
[ابراهيم] گفت آيا چيزى را كه [با دست خود] تراشيدهايد مىپرستيد؟ (۹۵)
وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ
﴿۹۶﴾
و حال آنكه خداوند شما را و چيزهايى را كه بر سر آنها كار مىكنيد، آفريده است (۹۶)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ
﴿۹۷﴾
گفتند براى او بنايى بر آوريد، و او را در آتش بيندازيد (۹۷)
فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ
﴿۹۸﴾
آنگاه در حق او بد سگاليدند، ولى آنان را فرودست گردانديم (۹۸)
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ
﴿۹۹﴾
و [ابراهيم] گفت من رونده به سوى پروردگارم هستم، كه به زودى مرا رهنمايى خواهد كرد (۹۹)
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۱۰۰﴾
پروردگارا به من از شايستگان فرزندى ببخش (۱۰۰)
|
||