ParsQuran
سوره ۳۶: يس - جزء ۲۲, ۲۳ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يس ﴿۱﴾
يس [ياسين‏] (۱)
وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾
سوگند به قرآن حكمت‏آموز (۲)
إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳﴾
كه تو از پيامبرانى‏ (۳)
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۴﴾
بر راهى راست‏ (۴)
تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿۵﴾
[اين كتاب‏] فرو فرستاده [خداوند] پيروزمند مهربان است‏ (۵)
لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾
تا قومى را كه پدرانشان هشدار نيافته بودند، و خود غافلند، هشدار دهى‏ (۶)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾
به راستى كه حكم [عذاب‏] بر بيشترينه آنان تحقق يافته است و ايشان ايمان نمى‏آورند (۷)
إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿۸﴾
ما بر گردنهايشان غفلهايى نهاده‏ايم تا [دستانشان را بسته است به گردنها و] چانه‏هايشان و ايشان سرهايشان به بالا و نگاهشان به پايين است‏ (۸)
وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۹﴾
و در پيشاپيش آنان سدى و در پشتشان هم سدى نهاده‏ايم و بر [ديدگان‏] آنان پرده‏اى افكنده‏ايم، لذا نمى‏توانند ديد (۹)
وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾
براى ايشان يكسان است چه هشدارشان دهى، چه هشدارشان ندهى، ايشان ايمان نمى‏آورند (۱۰)
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾
تنها كسى را توانى هشدار داد كه از پند [/ كتاب آسمانى‏] پيروى كند و به ناديده از خداى رحمان بهراسد، پس او را به آمرزش و پاداشى ارجمند بشارت ده‏ (۱۱)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۱۲﴾
ما خود مردگان را [از نو] زنده مى‏كنيم و آنچه در گذشته انجام داده‏اند، و حتى نقش گامهايشان را مى‏نويسيم، و همه چيز را در كتابى روشنگر بر شمارده‏ايم‏ (۱۲)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾
و براى آنان مثلى بزن از شهروندانى كه پيامبران به آنجا [نزدشان‏] آمدند (۱۳)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾
آنگاه كه به نزد آنان دو تن را فرستاديم، و آنان را دروغگو شمردند، سپس جانب آنان را با [فرستادن‏] سومين فرد استوار داشتيم، آنگاه [همگى‏] گفتند ما به سوى شما [به رسالت‏] فرستاده شده‏ايم‏ (۱۴)
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿۱۵﴾
گفتند شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و خداى رحمان چيزى فرو نفرستاده است، شما چيزى جز دروغ نمى‏گوييد (۱۵)
قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾
گفتند پروردگار ما مى‏داند كه ما به سوى شما [به رسالت‏] فرستاده شده‏ايم‏ (۱۶)
وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۷﴾
و بر عهده ما جز پيام‏رسانى آشكار چيزى نيست‏ (۱۷)
قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸﴾
گفتند ما به شما فال بد مى‏زنيم، اگر دست برنداريد، شما را سنگسار مى‏كنيم، و از ما عذابى دردناك به شما مى‏رسد (۱۸)
قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾
گفتند فال بدتان با شماست، آيا چون اندرز داده شويد [بايد فال بد بزنيد؟]، حق اين است كه شما قومى تجاوزپيشه‏ايد (۱۹)
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۰﴾
و مردى از دوردست شهر شتابان آمد، گفت اى قوم من از فرستادگان [/پيامبران‏] پيروى كنيد (۲۰)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾
از كسانى كه از شما پاداشى نمى‏خواهند و خود رهيافته‏اند، پيروى كنيد (۲۱)
وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾
و مرا نرسد كه كسى را كه مرا آفريده است، و شما هم به سوى او بازگردانده مى‏شويد، نپرستم‏ (۲۲)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾
آيا به جاى او خدايانى را به پرستش گيرم كه اگر خداى رحمان بلايى در حق من اراده كند، شفاعت ايشان مرا سود ندهد و نتوانند مرا نجات دهند (۲۳)
إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾
من در آن صورت در گمراهى آشكارم‏ (۲۴)
إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾
پس سخن مرا بشنويد [و شهادت دهيد] كه من به پروردگارتان ايمان آورده‏ام‏ (۲۵)
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
گفته شود وارد بهشت شو، گويد اى كاش قوم من مى‏دانستند (۲۶)
بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿۲۷﴾
اين را كه پروردگارم مرا آمرزيده است، و مرا از گراميان قرار داده است‏ (۲۷)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ ﴿۲۸﴾
و ما بر سر قوم او، پس از او، سپاهى از آسمان فرو نفرستاديم، و ما فرو فرستنده [آن‏] نبوديم‏ (۲۸)
إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾
آن جز بانگ مرگبارى يگانه نبود، آنگاه ايشان خاموش شدند (۲۹)
يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾
اى دريغ بر بندگان، هيچ پيامبرى براى آنان نيامد، مگر آنكه او را ريشخند كردند (۳۰)
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾
آيا نينديشيده‏اند كه چه بسيار پيش از ايشان، نسلهايى را نابود كرديم كه آنان به سوى اينان باز نگشتند (۳۱)
وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾
و همگيشان جز جمعى نيستند كه نزد ما احضار كرده شوند (۳۲)
وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ﴿۳۳﴾
و زمين پژمرده [/باير]مايه عبرتى است براى آنان كه زنده‏اش گردانديم و از آن دانه‏ها برآورديم كه از آن مى‏خورند (۳۳)
وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ ﴿۳۴﴾
و در آن باغهايى از خرما و انگور پديد آورديم و در آنجا چشمه‏ساران روان ساختيم‏ (۳۴)
لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۳۵﴾
تا سرانجام از بار و بر آن و آنچه دستهاى خودشان عمل آورده بود، بخورند، آيا سپاس نمى‏گزارند؟ (۳۵)
سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾
پاك و منزه است كسى كه همه گونه‏ها را آفريده است، از جمله آنچه زمين مى‏روياند و نيز از [وجود] خودشان و نيز آنچه نمى‏شناسند (۳۶)
وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾
و براى آنان شب پديده شگرفى است كه روز را از آن جدا مى‏سازيم كه آنگاه در تاريكى فرو مى‏روند (۳۷)
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۳۸﴾
و خورشيد با قرار و قاعده‏[ى معينش‏] جريان دارد، اين اندازه آفرينى [خداوند] پيروزمند داناست‏ (۳۸)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿۳۹﴾
و ماه را نيز منزلگاههايى مقرر داشته‏ايم تا [در سير خويش‏] همچون شاخه خشكيده ديرينه باز مى‏گردد (۳۹)
لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾
نه خورشيد را سزاوار است كه [در سير خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جويد، و همه در سپهرى شناورند (۴۰)
وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾
و مايه عبرتى است براى آنان كه ما زاد و رودشان را در كشتى گرانبار سوار كرديم‏ (۴۱)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ﴿۴۲﴾
و براى آنان چيزى همانند آن آفريده‏ايم كه سوارش مى‏شوند (۴۲)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنْقَذُونَ ﴿۴۳﴾
و اگر بخواهيم آنان را غرقه مى‏سازيم، و فريادرسى ندارند، و نجات داده نشوند (۴۳)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿۴۴﴾
مگر رحمتى از سوى ما [بينند] و برخوردارى تا زمانى معين‏ (۴۴)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۵﴾
و چون به ايشان گفته شود از آنچه پيش روى شما و از آنچه پشت سرتان است، پروا كنيد، باشد كه مشمول رحمت شويد [اعراض كنند] (۴۵)
وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۴۶﴾
و هيچ آيتى از آيات پروردگارشان براى آنان نيامده است مگر آنكه از آن رويگردان بوده‏اند (۴۶)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۷﴾
و چون به ايشان گفته شود از آنچه خداوند به شما روزى داده است، بخشش كنيد، كافران به مؤمنان گويند، آيا كسى را خوراك دهيم كه اگر خداوند بخواهد خوراكش مى‏دهد، شما جز در گمراهى آشكار نيستيد (۴۷)
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۸﴾
و گويند اگر راست مى‏گوييد اين وعده كى فرا مى‏رسد (۴۸)
مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿۴۹﴾
جز بانگ مرگبار يگانه‏اى را انتظار نمى‏كشند كه در حالى كه ستيزه و جدل مى‏كنند، فروگيردشان‏ (۴۹)
فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿۵۰﴾
و در آن هنگام نه وصيتى توانند كرد و نه به سوى خانواده‏شان باز مى‏گردند (۵۰)
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ ﴿۵۱﴾
و در صور دميده شود، آنگاه ايشان از گورها [برخيزند و] به سوى پروردگارشان بشتابند (۵۱)
قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۲﴾
گويند واى بر ما، كى ما را از خواب [گاه‏] مان برانگيخت؟ اين همان است كه خداى رحمان وعده داده بود و پيامبران راست گفته‏اند (۵۲)
إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۵۳﴾
[سپس‏] جز بانگ مرگبار يگانه‏اى در كار نيست، آنگاه است كه همگى [آنان‏] در نزد ما حاضر شدگانند (۵۳)
فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۴﴾
[بدانيد كه‏] امروز بر هيچ كس ستمى نرود، و جز در برابر كارى كه كرده‏ايد، جزا نيابيد (۵۴)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿۵۵﴾
بى‏گمان بهشتيان امروز در كارى خوش و خرمند (۵۵)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ ﴿۵۶﴾
ايشان و جفتهايشان در سايه‏ساران بر روى اورنگها تكيه زده‏اند (۵۶)
لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُمْ مَا يَدَّعُونَ ﴿۵۷﴾
در آنجا براى آنان ميوه‏هاست، و براى آنان هرچه طلب كنند، آماده است‏ (۵۷)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ ﴿۵۸﴾
سلام [بر شما]، اين سخنى است از پروردگار مهربان‏ (۵۸)
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۹﴾
[و ندا آيد] امروز اى گنهكاران [از نيكوكاران‏] جدا شويد (۵۹)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۶۰﴾
آيا اى آدميان با شما پيمان نبسته بودم كه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شماست؟ (۶۰)
وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾
و اينكه مرا بپرستيد، كه اين راهى راست است‏ (۶۱)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿۶۲﴾
و به راستى گروهى بسيار از شما را گمراه كرد، آيا تعقل نمى‏كرديد؟ (۶۲)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۶۳﴾
اين همان جهنمى است كه به شما وعده داده شده بود (۶۳)
اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۶۴﴾
امروز به خاطر كفرى كه مى‏ورزيديد، به آن درآييد (۶۴)
الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۶۵﴾
امروز بر دهانهايشان مهر گذاريم و درباره آنچه مى‏كردند، دستهايشان با ما سخن بگويند، و پاهايشان گواهى دهند (۶۵)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿۶۶﴾
و اگر خواهيم ديدگانشان را نابينا سازيم، آنگاه به سوى راه [/صراط] بشتابند، اما چگونه بنگرند (۶۶)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿۶۷﴾
و اگر خواهيم آنان را در جايشان مسخ گردانيم، آنگاه نتوانند رفتارى كنند و نه بازگردند (۶۷)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۶۸﴾
و هر كس را كه عمر [دراز] دهيم، خلقت [و رفتارش‏] را باژگونه كنيم، آيا تعقل نمى‏كنند؟ (۶۸)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ ﴿۶۹﴾
و ما به او [پيامبر] شعر نياموخته‏ايم، و سزاوار او [هم‏] نيست، اين جز اندرز و قرآن مبين نيست‏ (۶۹)
لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۷۰﴾
تا هر كس را كه زنده [دل‏] است هشدار دهد و حجت را بر كافران تمام گرداند (۷۰)
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿۷۱﴾
آيا نينديشيده‏اند كه ما براى آنان از آنچه دستان [قدرت‏] مان بر سازد، چارپايانى آفريده‏ايم كه ايشان داراى آن هستند (۷۱)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿۷۲﴾
و آنها را رام ايشان گردانده‏ايم، لذا هم مركوبشان از آنهاست و هم از آن مى‏خورند (۷۲)
وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۷۳﴾
و براى آنان در آنها سودها و آشاميدنى‏هاست، آيا سپاس نمى‏گزارند؟ (۷۳)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۷۴﴾
و به جاى خداوند خدايانى را [به پرستش‏] گرفته‏اند به اميد آنكه ايشان يارى يابند (۷۴)
لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿۷۵﴾
[اما] آنها به يارى [دادن‏] ايشان توانايى ندارند، و ايشان براى آنها چون سپاهى هستند كه در [عرصه قيامت‏] حاضر كرده شوند (۷۵)
فَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۷۶﴾
پس سخنشان تو را اندوهگين نكند، ما آنچه پنهان مى‏دارند و آنچه آشكار مى‏دارند مى‏دانيم‏ (۷۶)
أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ ﴿۷۷﴾
آيا انسان نينديشيده است كه ما او را از نطفه‏اى آفريده‏ايم، آنگاه او جدل‏پيشه‏اى آشكار است‏ (۷۷)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ﴿۷۸﴾
و براى ما مثل مى‏زند و آفرينش خود را فراموش مى‏كند، گويد چه كسى استخوانها را -در حالى كه پوسيده‏انداز نو زنده مى‏گرداند؟ (۷۸)
قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ﴿۷۹﴾
بگو همان كسى كه نخستين‏بار آن را پديد آورده است، زنده‏اش مى‏گرداند، او به هر آفرينشى دانا [و توانا]ست‏ (۷۹)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿۸۰﴾
همان كسى كه براى شما از درخت سبز[تر و تازه‏] آتشى پديد آورد، كه آنگاه از آن آتش مى‏افروزيد (۸۰)
أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ﴿۸۱﴾
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است، تواناى آن نيست كه مانند ايشان را بيافريند، چرا، و او آفرينشگر داناست‏ (۸۱)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾
امر او چون [آفرينش‏] چيزى را اراده كند، تنها همين است كه به آن مى‏گويد موجود شو، [و بى‏درنگ‏] موجود مى‏شود (۸۲)
فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾
پس منزه است كسى كه ملكوت هر چيز به دست اوست و به سوى او باز گردانده مى‏شويد (۸۳)