ParsQuran
سوره ۲۹: العنكبوت - جزء ۲۰ - ترجمه خرمشاهی

يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَيَرْحَمُ مَنْ يَشَاءُ وَإِلَيْهِ تُقْلَبُونَ ﴿۲۱﴾
هركس را كه بخواهد عذاب مى‏كند و بر هركس كه بخواهد رحمت مى‏آورد، و به سوى او بازگردانده مى‏شويد (۲۱)
وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۲۲﴾
و شما چه در زمين و چه در آسمان از خداوند گريز و گزيرى نداريد و در برابر خداوند يار و ياورى نداريد (۲۲)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۳﴾
و كسانى كه آيات الهى و لقاى او را منكر شدند اينانند كه از رحمت من نوميد شدند، و اينانند كه عذابى دردناك [در پيش‏] دارند (۲۳)
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۲۴﴾
آنگاه پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند او را بكشيد يا بسوزانيد، سپس خداوند او را از آتش نجات داد، بى‏گمان در اين امر مايه‏هاى عبرتى براى اهل ايمان است‏ (۲۴)
وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿۲۵﴾
و گفت همانا به جاى خداوند بتانى را مى‏پرستيد كه در زندگانى دنيا مايه دوستى‏ورزيدن بين شماست، سپس روز قيامت بعضى از شما بعض ديگر را رد و تخطئه مى‏كند و بعضى از شما بعض ديگر را لعنت مى‏كند، و سرا و سرانجام شما آتش دوزخ است و ياورى نداريد (۲۵)
فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۲۶﴾
آنگاه لوط به او [ابراهيم‏] ايمان آورد، و [ابراهيم‏] گفت من به سوى پروردگارم مهاجرم، بى‏گمان او پيروزمند فرزانه است‏ (۲۶)
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۲۷﴾
و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و در ميان زاد و رود او پيامبرى و كتاب آسمانى قرار داديم و پاداش او را در دنيا به او داديم و او در آخرت از شايستگان است‏ (۲۷)
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿۲۸﴾
و لوط را نيز [به رسالت فرستاديم‏]، آنگاه كه به قومش گفت شما ناشايستى را مرتكب مى‏شويد كه هيچ‏كس از مردم جهان در آن بر شما پيشدستى نكرده است‏ (۲۸)
أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۲۹﴾
آيا شما با مردان مى‏آميزيد و راه و پيوند [طبيعى‏] را مى‏بريد و در انجمنتان مرتكب زشتكارى مى‏شويد؟ آنگاه پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر از راستگويان هستى عذاب الهى را [هم‏اكنون‏] بر سرما بياور (۲۹)
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ ﴿۳۰﴾
[لوط] گفت پروردگارا مرا در برابر تباهكاران يارى ده‏ (۳۰)