ParsQuran
سوره ۲: البقرة - جزء ۱, ۲, ۳ - ترجمه خرمشاهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الم ﴿۱﴾
الم [الف لام ميم‏] (۱)
ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾
اين كتابى است كه شك در آن روا نيست [كه‏] راهنماى پرهيزگاران است‏ (۲)
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳﴾
همان كسانى كه به غيب ايمان دارند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه روزيشان داده‏ايم، انفاق مى‏كنند (۳)
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾
و كسانى كه به آنچه بر تو نازل شده است و آنچه پيش از تو فرود آمده است، ايمان دارند و هم آنان به آخرت ايقان دارند (۴)
أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾
اينان از جانب پروردگارشان از هدايتى برخوردارند و هم اينان رستگارانند (۵)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾
براى كافران يكسان است چه هشدارشان بدهى چه هشدارشان ندهى، ايمان نمى‏آورند (۶)
خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۷﴾
خداوند بر دلها و بر گوشهايشان مهر نهاده است، و بر ديدگانشان پرده‏اى است و عذابى بزرگ [در پيش‏] دارند (۷)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾
و كسانى از مردم هستند كه مى‏گويند به خداوند و روز بازپسين ايمان آورده‏ايم، ولى آنان مؤمن نيستند (۸)
يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۹﴾
مى‏خواهند به خداوند و مؤمنان نيرنگ بزنند، در حالى كه جز به خودشان نيرنگ نمى‏زنند، و نمى‏دانند (۹)
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿۱۰﴾
در دلهايشان بيمارى‏اى هست و خداوند بر بيماريشان بيفزايد، و به كيفر دروغى كه مى‏گفتند عذابى دردناك [در پيش‏] دارند (۱۰)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿۱۱﴾
و چون به آنان گفته شود در [اين‏] سرزمين فساد نكنيد، گويند ما كه اهل اصلاحيم‏ (۱۱)
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۲﴾
بدانيد كه ايشان اهل فسادند، ولى خود نمى‏دانند (۱۲)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾
و چون به ايشان گفته شود چنانكه [ساير] مردم ايمان آورده‏اند، شما هم ايمان آوريد، گويند آيا ما هم مانند كم‏خردان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه خودشان كم‏خردند، ولى نمى‏دانند (۱۳)
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۴﴾
و چون با مؤمنان روبه‏رو شوند، گويند ايمان آورده‏ايم، و چون با پيشوايان خويش تنها شوند، گويند ما با شما هستيم، ما فقط ريشخند مى‏كنيم‏ (۱۴)
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۵﴾
خداوند ريشخندشان مى‏كند و در طغيانشان سرگشته مى‏دارد (۱۵)
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۱۶﴾
اينان كسانى هستند كه گمراهى را به بهاى راهيابى خريدند، و سوداى آنان سودى نكرد، و راهياب نشدند (۱۶)
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۱۷﴾
داستان ايشان همچون داستان كسانى است كه آتشى افروختند، و چون پيرامونشان را روشن كرد [بناگاه‏] خداوند نورشان را خاموش كرد، و در تاريكى‏اى كه [چيزى را] نمى‏بينند واگذاشت‏ (۱۷)
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۱۸﴾
ناشنوا و گنگ و نابينا هستند و به راه نمى‏آيند (۱۸)
أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ ﴿۱۹﴾
يا چون [گرفتاران در] بارانى سخت كه از آسمان مى‏بارد و همراه با تاريكى و رعد و برق است از بيم مرگ ناشى از صاعقه‏ها انگشتانشان را در گوشهايشان مى‏كنند، و خداوند بر كافران چيره است‏ (۱۹)
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۰﴾
نزديك است كه برق [نور] چشمانشان را بربايد هرگاه كه [برق راهشان را] روشن كند، پيش روند، و چون [راهشان را] تاريك كند، بايستند و خداوند اگر مى‏خواست شنوايى و بيناييشان را از بين مى‏برد چرا كه خداوند بر هر كارى تواناست‏ (۲۰)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۲۱﴾
اى مردم پروردگارتان را كه شما و پيشينيانتان را آفريده است، بپرستيد، تا در امان مانيد (۲۱)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۲﴾
آنكه زمين را [همچون‏] زيرانداز و آسمان را [همچون‏] سرپناه شما كرد، و از آسمان آبى فرو فرستاد، آنگاه بدان ميوه‏ها براى روزى شما برآورد، پس آگاهانه براى او همتا نياوريد (۲۲)
وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۳﴾
و اگر از آنچه بر بنده خويش فرو فرستاده‏ايم، شك داريد، اگر راست مى‏گوييد سوره‏اى همانند آن بياوريد و از ياورانتان در برابر خداوند، يارى بخواهيد (۲۳)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿۲۴﴾
ولى اگر چنين نكرديد كه هرگز نخواهيد كرد از آتشى كه هيزم آن انسان و سنگهاست و براى كافران آماده شده است، بترسيد (۲۴)
وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵﴾
و به كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، نويد بده كه ايشان را بوستانهايى است كه در فرودست آن جويباران جارى است، هر گاه از ميوه‏هاى آن روزى يابند، گويند اين همان است كه پيشترها از آن بهره‏مند بوديم، و به ايشان همانند آن داده شود، و در آنجا جفتهاى پاكيزه دارند، و هم در آنجا جاويدانند (۲۵)
إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿۲۶﴾
خداوند پروا ندارد كه به پشه و فراتر [يا فروتر] از آن مثل زند، آنگاه مؤمنان مى‏دانند كه آن [مثل‏] راست و درست است [و] از سوى پروردگارشان است، ولى كافران مى‏گويند خداوند از اين مثل چه مى‏خواهد؟ [بدين‏سان‏] بسيارى را بدان گمراه و بسيارى را راهنمايى مى‏كند، ولى جز نافرمانان كسى را بدان بيراه نمى‏گرداند (۲۶)
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۲۷﴾
كسانى كه پيمان خداوند را پس از بستنش مى‏شكنند، و آنچه خداوند به پيوستن آن فرمان داده است، مى‏گسلند، و در زمين فساد مى‏كنند، اينان زيانكارند (۲۷)
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۸﴾
چگونه به خداوند كفرمى‏ورزيد، حال آنكه بى‏جان بوديد و او به شما جان بخشيد، سپس شما را مى‏ميراند و دوباره زنده مى‏كند، آنگاه به سويش بازگردانده مى‏شويد (۲۸)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾
او كسى است كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد، سپس به [آفرينش‏] آسمان پرداخت، و هفت آسمان استوار كرد و او به هر چيزى داناست‏ (۲۹)
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
و چون پروردگارت به فرشتگان گفت من گمارنده جانشينى در زمينم، گفتند آيا كسى را در آن مى‏گمارى كه در آن فساد مى‏كند و خونها مى‏ريزد، حال آنكه ما شاكرانه تو را نيايش مى‏كنيم و تو را به پاكى ياد مى‏كنيم، فرمود من چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد (۳۰)
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۱﴾
و همه نامها را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه داشت و گفت اگر راست مى‏گوييد به من از نامهاى ايشان خبر دهيد (۳۱)
قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۳۲﴾
گفتند پاكا كه تويى، ما دانشى نداريم جز آنچه به ما آموخته‏اى، تو داناى فرزانه‏اى‏ (۳۲)
قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿۳۳﴾
فرمود اى آدم آنان را از نامهايشان خبر ده، و چون از نامهايشان خبرشان داد، فرمود آيا به شما نگفتم كه من ناپيداى آسمانها و زمين را مى‏دانم‏ (۳۳)
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۳۴﴾
و چون به فرشتگان گفتيم بر آدم سجده بريد، همه سجده بردند جز ابليس كه سركشيد و كبرورزيد و از كافران شد (۳۴)
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۳۵﴾
و گفتيم اى آدم تو و همسرت در بهشت بياراميد و از [نعمتهاى‏] آن از هر جا كه خواستيد به خوشى و فراوانى بخوريد، ولى به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد بود (۳۵)
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۳۶﴾
سپس شيطان آنان را به لغزش كشانيد و از جايى كه بودند آواره كرد، و گفتيم پايين رويد برخى دشمن يكديگر و در روى زمين تا وقت معين آرامشگاه و بهره‏مندى داريد (۳۶)
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۳۷﴾
آنگاه آدم كلماتى از پروردگارش فراگرفت و [خداوند] از او درگذشت، چه او توبه‏پذير مهربان است‏ (۳۷)
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾
گفتيم همه از آن [بهشت‏] پايين رويد، آنگاه اگر رهنمودى از من براى شما آمد، كسانى كه از رهنمودم پيروى كنند، بيمى برايشان نيست و اندوهگين نگردند (۳۸)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۳۹﴾
و كسانى كه كفرورزيدند و آيات ما را دروغ انگاشتند، دوزخى‏اند و جاودانه در آنند (۳۹)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ﴿۴۰﴾
اى بنى‏اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم ياد كنيد و به پيمان من وفا كنيد تا به پيمان خود با شما وفا كنم و تنها از من بترسيد (۴۰)
وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ ﴿۴۱﴾
و به آنچه همخوان كتاب شما نازل كرده‏ام ايمان بياوريد و نخستين منكر آن نباشيد، و آيات مرا به بهاى ناچيز نفروشيد و تنها از من پروا كنيد (۴۱)
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴۲﴾
و حق را به باطل مياميزيد و ديده و دانسته حق را پنهان نكنيد (۴۲)
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿۴۳﴾
و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و با نمازگزاران نماز كنيد (۴۳)
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۴۴﴾
آيا مردم را به نيكى فرمان مى‏دهيد و خودتان را فراموش مى‏كنيد؟ حال آنكه كتاب [تورات‏] مى‏خوانيد، مگر نمى‏انديشيد؟ (۴۴)
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ﴿۴۵﴾
از صبر [روزه‏] و نماز يارى بجوييد و آن [نماز] جز بر فروتنان گران مى‏آيد (۴۵)
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿۴۶﴾
كسانى كه يقين دارند به لقاى پروردگارشان مى‏رسند و بازگردنده به سوى او هستند (۴۶)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۴۷﴾
اى بنى‏اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه شما را بر جهانيان [هم زمانتان‏] برترى بخشيدم، ياد كنيد (۴۷)
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۸﴾
و از روزى بترسيد كه كسى به داد كسى نرسد و از كسى شفاعتى پذيرفته نشود و بدل و بلاگردانى گرفته نشود و يارى نيابند (۴۸)
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿۴۹﴾
و ياد كنيد كه شما را از آل فرعون رهانيديم كه عذابى سخت را به شما مى‏چشانيدند، پسرانتان را مى‏كشتند و دخترانتان را [براى كنيزى‏] زنده نگاه مى‏داشتند، و در آن آزمونى بزرگ از سوى پروردگارتان بود (۴۹)
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۵۰﴾
و ياد كنيد كه دريا را براى شما شكافتيم و شما را رهانيديم و آل فرعون را غرق كرديم و شما نظاره مى‏كرديد (۵۰)
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ﴿۵۱﴾
و ياد كنيد كه با موسى چهل شب وعده گذاشته بوديم، آنگاه شما در غياب او گوساله را به پرستش گرفتيد و شما ستمكار بوديد (۵۱)
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۲﴾
آنگاه پس از آن از شما درگذشتيم تا سپاس بگزاريد (۵۲)
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۵۳﴾
و ياد كنيد كه به موسى كتاب آسمانى و فرقان داديم تا به راه آييد (۵۳)
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۵۴﴾
و ياد كنيد كه موسى به قومش گفت اى قوم من، شما با گوساله‏پرستى بر خودتان ستم كرده‏ايد، اينك به درگاه آفريدگارتان توبه كنيد و خودتان را بكشيد، كه اين در نزد آفريدگارتان براى شما بهتر است، آنگاه [كه چنين كرديد، خداوند] از شما درگذشت، چرا كه او توبه‏پذير مهربان است‏ (۵۴)
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۵۵﴾
و ياد كنيد كه گفتيد اى موسى ما [سخن‏] تو را باور نمى‏كنيم مگر آنكه خداوند را آشكارا ببينيم، آنگاه [به چشم خود] ديديد كه صاعقه بر شما فرود آمد (۵۵)
ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۶﴾
آنگاه پس از مردنتان، شما را [ديگر بار] زنده كرديم، تا سپاس بگزاريد (۵۶)
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۵۷﴾
و ابر را سايبان شما گردانديم و برايتان من و سلوى فرو فرستاديم [و گفتيم‏] از روزى پاكيزه‏اى كه به شما بخشيده‏ايم بخوريد، و بر ما ستم نكردند، بلكه بر خويشتن ستم مى‏كردند (۵۷)
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾
و ياد كنيد كه گفتيم به اين شهر درآييد و هر گونه كه خواستيد به خوشى و فراوانى از [نعمتهاى‏] آن بخوريد و از آن دروازه فروتنانه وارد شويد [و براى عذرخواهى‏] حطه بگوييد، تا گناهان شما را ببخشيم، و پاداش نيكوكاران را خواهيم افزود (۵۸)
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۵۹﴾
آنگاه ستمكاران سخن را به چيزى جز آنچه به آنان گفته شده بود، تبديل كردند، پس بر سر ستمكاران به كيفر نافرمانيشان عذابى از آسمان فرو فرستاديم‏ (۵۹)
وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۶۰﴾
و چون موسى براى قومش در طلب آب برآمد، به او گفتيم با عصايت به آن سنگ بزن، آنگاه از آن دوازده چشمه شكافت و هر گروهى [از اسباط] آبشخور خود را شناختند، [گفتيم‏] از روزى خداوند بخوريد و بياشاميد، و در اين سرزمين فتنه و فساد برپا نكنيد (۶۰)
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿۶۱﴾
و چنين بود كه گفتيد اى موسى هرگز تاب تحمل يك خوراك تنها را نداريم، پس از پروردگارت بخواه كه براى ما از آنچه زمين مى‏روياند از [جمله‏] سبزى، و خيار، و سير و عدس و پياز برآورد [موسى‏] گفت آيا چيزى را كه پست‏تر است جانشين چيزى مى‏كنيد كه بهتر است؟ به شهرى درآييد كه [در آنجا] آنچه خواستيد فراهم است، و دچار خوارى و نادارى شدند و سزاوار خشم خداوندى گرديدند، چرا كه آيات الهى را انكار مى‏كردند و پيامبران را به ناحق مى‏كشتند، اين از آن روى بود كه سركشى مى‏كردند و از حد در مى‏گذشتند (۶۱)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
از مؤمنان و يهوديان و مسيحيان و صابئين، هر كس كه به خداوند و روز بازپسين ايمان آورده و نيكوكارى كرده باشد، پاداششان نزد خداوند [محفوظ] است و نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند (۶۲)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
و ياد كنيد كه از شما پيمان گرفتيم و [كوه‏] طور را بر فراز شما برافراشتيم [و گفتيم‏] آنچه به شما داده‏ايم به جد و جهد بگيريد و آنچه در آن هست به خاطر بسپاريد باشد كه پروا كنيد (۶۳)
ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۴﴾
آنگاه، پس از آن روى گردانديد، و اگر بخشش و رحمت الهى در حق شما نبود، از زيانكاران مى‏شديد (۶۴)
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿۶۵﴾
كسانى از خودتان را كه در سبت شنبه بى‏روشى كردند خوب مى‏شناسيد، كه به ايشان گفتيم بوزينگان مطرود باشيد (۶۵)
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۶۶﴾
و اين [پديده‏] را مايه عبرت مردم حال و آينده و پندآموز پرهيزگاران ساختيم‏ (۶۶)
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۶۷﴾
و چون موسى به قومش گفت خداوند به شما دستور مى‏دهد كه ماده‏گاوى بكشيد، گفتند آيا ما را ريشخند مى‏كنى؟ گفت پناه بر خدا مى‏برم كه [مبادا] از نادانان باشم‏ (۶۷)
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ﴿۶۸﴾
گفتند از پروردگارت براى ما بخواه كه چون و چند آن گاو را بر ما روشن كند، گفت مى‏فرمايد آن گاوى است نه پير و نه جوان، ميانسال بينابين، پس آنچه دستور يافته‏ايد انجام دهيد (۶۸)
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ ﴿۶۹﴾
گفتند از پروردگارت بخواه براى ما روشن كند كه رنگ آن چيست، گفت مى‏فرمايد آن گاوى است رنگش زرد روشن كه بينندگان را شاد مى‏كند (۶۹)
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ﴿۷۰﴾
گفتند از پروردگارت بخواه كه براى ما روشن كند كه آن چگونه است [چون و چند] گاو بر ما مشتبه شده است و ما اگر خدا بخواهد راهياب خواهيم شد (۷۰)
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ ﴿۷۱﴾
گفت مى‏فرمايد آن گاوى است كه نه رام [و كارى‏] است كه زمين را شيار كند و نه كشتزار را آبيارى كند، تندرست و يكرنگ گفتند اينك سخن درست آوردى سپس آن را كشتند و نزديك بود كه اين كار را نكنند (۷۱)
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿۷۲﴾
و ياد كنيد كه چون كسى را كشتيد و درباره او به ستيزه پرداختيد [و به گردن همديگر انداختيد] و خداوند آشكاركننده چيزى است كه پنهان مى‏ساختيد (۷۲)
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۷۳﴾
آنگاه گفتيم بخشى از بدن گاو را به او [بدن آن كشته‏] بزنيد [تا زنده شود] و خداوند اين چنين مردگان را زنده مى‏كند و معجزات خويش را به شما مى‏نماياند تا بينديشيد (۷۳)
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۷۴﴾
سپس دلهايتان پس از آن سخت شد، همانند سنگ، يا از آن سخت‏تر، چرا كه بعضى از سنگهاست كه از آنها جويباران مى‏شكافد و بعضى از آنهاست كه مى‏شكند و آب از آنها بيرون مى‏آيد و بعضى از آنهاست كه از خشيت الهى [از كوه‏] فرو مى‏افتد و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست‏ (۷۴)
أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾
[اى مؤمنان‏] آيا اميد داريد كه [يهوديان‏] به [حقانيت‏] شما ايمان آورند، و حال آنكه گروهى از آنان كلام الهى را مى‏شنيدند و پس از آنكه آن را در مى‏يافتند آگاهانه دگرگونش مى‏ساختند (۷۵)
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۷۶﴾
و چون با مؤمنان روبه‏رو شوند گويند ايمان آورده‏ايم و چون با همديگر تنها شوند گويند آيا آنچه خدا بر شما آشكار كرده است، با آنان درميان مى‏گذاريد، تا در پيشگاه خداوند با آن بر شما حجت آورند، مگر انديشه نمى‏كنيد؟ (۷۶)
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۷۷﴾
آيا نمى‏دانند كه خداوند آنچه پنهان و آنچه آشكار مى‏دارند مى‏داند؟ (۷۷)
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﴿۷۸﴾
و از آنان بى‏سوادانى هستند كه كتاب آسمانى [تورات‏] را جز طوطى‏وار [و لقلقه زبان‏] نمى‏دانند و جز پندار نمى‏بافند (۷۸)
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ ﴿۷۹﴾
پس واى بر كسانى كه [اينگونه‏] كتاب را به دست خويش مى‏نويسند و سپس براى آنكه آن را به بهاى ناچيزى بفروشند مى‏گويند اين از نزد خداوند است، واى بر آنان از آنچه به دست خويش نوشته‏اند و واى بر آنان از آنچه به دست مى‏آورند (۷۹)
وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۸۰﴾
و گويند آتش دوزخ جز چند روز اندكشمار به ما نمى‏رسد، بگو آيا از خدا پيمان گرفته‏ايد -كه البته خداوند خلف وعده نخواهد كرديا چيزى را كه نمى‏دانيد به خدا نسبت مى‏دهيد؟ (۸۰)
بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۸۱﴾
آرى كسانى كه بدى كنند و گناهشان بر آنان چيره شود، دوزخى‏اند و در آن جاودانه مى‏مانند (۸۱)
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۸۲﴾
و كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، بهشتى‏اند و جاودانه در آن ماندگاراند (۸۲)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۸۳﴾
و ياد كنيد كه از بنى‏اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد و با مردم به زبان خوش سخن بگوييد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد، سپس جز اندكى از شما [بقيه‏] سر برتافته و رويگردان شديد (۸۳)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۸۴﴾
و ياد كنيد كه از شما پيمان گرفتيم كه خون يكديگر را نريزيد و يكديگر را از خانه و كاشانه نرانيد، آنگاه ديده و دانسته گردن نهاديد (۸۴)
ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۸۵﴾
[ولى‏] باز همين شما هستيد كه همديگر را مى‏كشيد و گروهى از خودتان را از خانه و كاشانه‏شان مى‏رانيد و به گناه و ستمگرى در برابر آنان همدست مى‏شويد و چون كسانى از شما اسير مى‏شوند آنان را [بر وفق حكم تورات‏] باز مى‏خريد، حال آنكه راندن [و كشتن‏] آنان بر شما حرام است آيا به بخشى از كتاب [در باب بازخريد اسيران‏] ايمان مى‏آوريد، و به بخشى ديگر [در باب تحريم كشتار] ايمان نمى‏آوريد؟ كيفر كسى كه چنين كند چيست جز خفت و خوارى در زندگانى دنيا و در روز قيامت ايشان را به سخت‏ترين عذابها بازبرند و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست‏ (۸۵)
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۸۶﴾
اينان كسانى هستند كه زندگانى دنيا را به بهاى آخرت خريدند، از اين روى عذاب آنها كاسته نشود و يارى نبينند (۸۶)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ ﴿۸۷﴾
به موسى كتاب آسمانى داديم و از پى او پيامبران فرستاديم، و معجزات آشكارى به عيسى بن مريم بخشيديم و او را به روح القدس يارى داديم، پس چرا هرگاه كه پيامبرى احكامى بر خلاف دلخواه شما برايتان آورد، سركشى كرديد و گروهى را دروغگو انگاشتيد و گروهى را كشتيد؟ (۸۷)
وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ ﴿۸۸﴾
و گفتند دلهاى ما در پوشش است، [چنين نيست‏] بلكه خداوند به كيفر كفرشان ايشان را لعنت كرده است، از اين روى اندكى ايمان مى‏آورند (۸۸)
وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۸۹﴾
و آنگاه كه كتابى از سوى خداوند براى آنان آمد كه همخوان با كتابشان بود، با آنكه پيش از آن در برابر كافران [از فرارسيدن پيامبر اسلام و قرآن‏] يارى مى‏جستند، چون آنچه [از پيش‏] مى‏شناختند به نزدشان آمد، آن را انكار كردند، لعنت الهى بر كافران است‏ (۸۹)
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۹۰﴾
بدا بدانچه به جان خريدند كه آنچه خدا فرستاده بود از اين رشك كه [چرا] خداوند فضل خويش را بر هر كس از بندگانش كه بخواهد ارزانى مى‏دارد، انكار كردند، پس سزاوار خشم اندر خشم شدند و كافران عذابى خفت‏بار [در پيش‏] دارند (۹۰)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۹۱﴾
و چون به ايشان گفته شود به آنچه خداوند فروفرستاده است [قرآن‏] ايمان آوريد، گويند به آنچه بر [پيامبر] خودمان نازل شده است ايمان مى‏آوريم، و آنچه جز آن است، انكار مى‏كنند، حال آنكه آن [كتاب‏] حق و همخوان كتاب آنهاست بگو اگر مؤمنيد پس چرا پيامبران الهى را در گذشته مى‏كشتيد؟ (۹۱)
وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ﴿۹۲﴾
و موسى آن معجزات روشن را براى شما آورد، سپس در غياب او شما بيدادگرانه گوساله‏پرستى كرديد (۹۲)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۹۳﴾
و ياد كنيد كه از شما پيمان گرفتيم و [كوه‏] طور را برفراز شما برافراشتيم [و گفتيم‏] آنچه به شما داده‏ايم، به جد و جهد بگيريد و گوش شنوا داشته باشيد، گفتند شنيديم و [در دل گفتند] سرپيچيديم [و نشنيده گرفتيم‏] و بر اثر كفرشان مهر گوساله در دلشان سرشته شد، بگو اگر مؤمن باشيد چه بد است آنچه "ايمان" شما به آن فرمان مى‏دهد (۹۳)
قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۹۴﴾
بگو اگر راست مى‏گوييد كه به حكم الهى سراى آخرت از ميان همه مردم ويژه شماست، آرزوى مرگ كنيد (۹۴)
وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۹۵﴾
و به خاطر كارهايى كه كرده‏اند هرگز آن را آرزو نخواهند كرد، و خداوند به [احوال‏] ستمگران داناست‏ (۹۵)
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾
و آنان را آزمندترين مردم -و نيز مشركانبه زندگانى دنيا مى‏يابى، هر يك از آنان خوش دارد كه كاش هزار سال عمر دهندش، ولى اين عمر يافتن، دور دارنده او از عذاب نيست، و خداوند به آنچه مى‏كنند بيناست‏ (۹۶)
قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۹۷﴾
بگو هر كس دشمن جبرئيل باشد [بداند] كه جبرئيل آن را به دستور الهى بر دل تو نازل كرده است و آن همخوان كتابهايى است كه پيشاپيش آن است و راهنما و مژده‏بخش مؤمنان است‏ (۹۷)
مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِينَ ﴿۹۸﴾
كسى كه دشمن خداوند و فرشتگان او و پيامبرانش و جبرئيل و ميكائيل باشد [كافر است‏] و خداوند دشمن كافران است‏ (۹۸)
وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿۹۹﴾
و بر تو آيات روشنگرى فرو فرستاده‏ايم، و جز نافرمانان كسى به آنها انكار نمى‏ورزد (۹۹)
أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰۰﴾
چرا هر گاه پيمانى بستند گروهى از آنان آن را شكستند، آرى بيشتر آنان ايمان ندارند (۱۰۰)
وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾
و چون پيامبرى از سوى خداوند به نزد ايشان آمد كه گواهى‏دهنده بر [حقانيت‏] كتابشان بود، گروهى از اهل كتاب، كتاب الهى را به پشت سر افكندند، گويى [حقيقت را] نمى‏دانند (۱۰۱)
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۲﴾
و از آنچه شياطين در روزگار فرمانروايى سليمان مى‏خواندند، پيروى كردند و سليمان [به سحر نپرداخت و] كفر نورزيد، ولى شياطين كفرورزيدند آنان به مردم سحر مى‏آموختند و نيز آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود اين دو به هيچ كس چيزى نمى‏آموختند مگر آنكه مى‏گفتند ما مايه آزمونيم [با به كار بستن سحر] كافر مشو اما [مردمان‏] از آنها چيزى مى‏آموختند كه با آن بين مرد و زنش جدايى افكنند، و البته به كسى زيان رسان نبودند مگر به اذن الهى، و چيزى مى‏آموختند كه به ايشان زيان مى‏رساند و سودى برايشان نداشت، و به خوبى مى‏دانستند كه هر كس خريدار آن باشد در آخرت بهره‏اى ندارد و اگر مى‏دانستند بد چيزى را به جان خريده بودند (۱۰۲)
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۳﴾
هر گاه ايمان آورده و پارسايى ورزيده بودند، -اگر مى‏دانستندپاداش الهى بهتر بود (۱۰۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۰۴﴾
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد نگوييد "راعنا" و بگوييد "انظرنا" و گوش شنوا داشته باشيد و كافران عذابى دردناك [در پيش‏] دارند (۱۰۴)
مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۱۰۵﴾
كسانى از اهل كتاب كه كفرورزيده‏اند و همچنين مشركان خوش ندارند كه از سوى پروردگارتان خيرى بر شما نازل گردد، حال آنكه خداوند هر كس را بخواهد مشمول رحمت خويش مى‏گرداند، و خداوند داراى بخشش بيكران است‏ (۱۰۵)
مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۰۶﴾
هر آيه‏اى را كه نسخ كنيم يا فروگذاريم، بهتر از آن يا همانندش را در ميان آوريم، آيا نمى‏دانى كه خداوند بر هر كارى تواناست‏ (۱۰۶)
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۰۷﴾
آيا نمى‏دانى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است و شما را جز خداوند، سرور و ياورى نيست؟ (۱۰۷)
أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿۱۰۸﴾
گويى مى‏خواهيد از پيامبرتان درخواستهايى بكنيد، همچنانكه پيشترها از موسى درخواست شد؟ و حال آنكه هر كس كفر را جانشين ايمان سازد، به راستى كه از راه راست بيراه شده است‏ (۱۰۸)
وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۰۹﴾
بسيارى از اهل كتاب، با آنكه حق برايشان آشكار شده است، به انگيزه رشكى كه در دل دارند، خوش دارند كه شما را پس از ايمانتان كافر گردانند بگذاريد و بگذريد تا خداوند فرمان خويش را به ميان آورد، آرى خداوند بر هر كارى تواناست‏ (۱۰۹)
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱۰﴾
و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و هر خيرى پيشاپيش براى [ذخيره آخرت‏] خويش بفرستيد [پاداش‏] آن را نزد خداوند خواهيد يافت، خداوند به آنچه مى‏كنيد بيناست‏ (۱۱۰)
وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۱۱﴾
و گفتند هيچ كس به بهشت نمى‏رود مگر آنكه يهودى يا مسيحى باشد، اين [از] آرزوهاى آنان است، بگو اگر راست مى‏گوييد برهانتان را بياوريد (۱۱۱)
بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۱۲﴾
حق اين است كه هر كس روى دل به سوى خدا نهد و نيكوكار باشد پاداشش نزد پروردگارش [محفوظ] است و نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند (۱۱۲)
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۱۳﴾
يهوديان گفتند كه مسيحيان بر حق نيستند، و مسيحيان گفتند يهوديان بر حق نيستند، حال آنكه كتاب آسمانى را مى‏خوانند، كسانى هم كه هيچ چيز نمى‏دانند سخنى همانند سخن ايشان گفتند، سرانجام خداوند در روز قيامت، در آنچه اختلاف داشتند بى‏نشان داورى خواهد كرد (۱۱۳)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۱۴﴾
و كيست ستمكارتر از كسى كه نگذارد نام خداوند در مساجد ياد شود، و در ويرانى آن بكوشد، آنان را نسزد جز اينكه ترسان -لرزان پا به درون آنها بگذارند، در دنيا خفت و خوارى و در آخرت عذابى عظيم دارند (۱۱۴)
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
مشرق و مغرب خداى راست، پس به هرجا روى آوريد، رو به سوى خداوند است، بى‏گمان خدا گشايشگر داناست‏ (۱۱۵)
وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ ﴿۱۱۶﴾
و گفتند خداوند فرزندى برگزيده است، او منزه است، بلكه هر آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و همه سر به راه او هستند (۱۱۶)
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۱۱۷﴾
نو پديدآورنده آسمانها و زمين است، و چون به كارى اراده كند، فقط مى‏گويد موجود شو و بى‏درنگ موجود مى‏شود (۱۱۷)
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾
نادانان گفتند چرا خداوند با ما [بى‏واسطه‏] سخن نمى‏گويد، يا چرا معجزه‏اى براى ما نازل نمى‏شود كسانى كه پيش از اينان بودند نيز مانند سخن ايشان را گفتند، دل و درونشان همانند است، و ما آيات خود را براى مردمى كه اهل يقين هستند، روشن ساخته‏ايم‏ (۱۱۸)
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۹﴾
ما تو را به حق مژده‏بخش و هشداردهنده فرستاده‏ايم و با تو درباره دوزخيان چون و چرا نكنند (۱۱۹)
وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۲۰﴾
و يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خشنود نخواهند شد مگر آنكه از آيين آنها پيروى كنى، بگو هدايت هدايت الهى است، و اگر پس از دانشى كه بر تو [فرود] آمده است، از خواسته‏هاى آنان پيروى كنى، در برابر خداوند يار و ياورى ندارى‏ (۱۲۰)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۲۱﴾
كسانى كه به آنان كتاب داده‏ايم [و] آن را چنانكه بايد و شايد مى‏خوانند، آنانند كه به آن ايمان مى‏آورند و كسانى كه آن را انكار مى‏كنند، زيانكارند (۱۲۱)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۲۲﴾
اى بنى‏اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه شما را بر جهانيان [هم زمانتان‏] برترى بخشيدم، ياد كنيد (۱۲۲)
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۱۲۳﴾
و از روزى بترسيد كه كسى به داد كسى نرسد و از كسى بدل و بلاگردانى پذيرفته نشود و شفاعتى به حال او سود ندهد و يارى نيابند (۱۲۳)
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴﴾
و چون ابراهيم را پروردگارش به شعائرى چند آزمود [و آموزش داد] و او آنها را به انجام رساند، فرمود من تو را پيشواى مردم مى‏گمارم گفت و از زاد و رود من [چه كسى را مى‏گمارى؟] فرمود عهد من به ستمكاران [مشركان‏] نمى‏رسد (۱۲۴)
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴿۱۲۵﴾
و ياد كنيد كه خانه [كعبه‏] را بازگشتگاه و حرم امن مردم قرار داديم و [گفتيم‏] از مقام ابراهيم نمازگاهى بسازيد و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه خانه‏ام را براى غريبان [مسافران‏] و مقيمان و نمازگزاران پاكيزه گردانيد (۱۲۵)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۲۶﴾
و چون ابراهيم گفت پروردگارا اينجا را شهرى امن بگردان و از اهلش هركس را كه به خداوند و روز بازپسين ايمان دارد از فرآورده‏ها روزى ببخش، فرمود و هركس كه كفرورزد، اندكى بهره‏مندش گردانم سپس دچار عذاب دوزخش سازم و چه بد سرانجامى است‏ (۱۲۶)
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۲۷﴾
و چون ابراهيم و اسماعيل پايه‏هاى خانه [كعبه‏] را برآوردند [گفتند] پروردگارا از ما بپذير كه تويى شنواى دانا (۱۲۷)
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۲۸﴾
پروردگارا ما را فرمانبردار خويش بگردان و از زاد و رود ما امتى فرمانبردار خويش پديد آور و مناسك ما را به ما بنما، و از ما درگذر كه تويى توبه‏پذير مهربان‏ (۱۲۸)
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۲۹﴾
پروردگارا و از ايشان در ميانشان پيامبرى برانگيز كه آيات تو را بر آنان بخواند و به آنان كتاب آسمانى و حكمت بياموزد و پاكدلشان سازد كه تويى پيروزمند فرزان‏ (۱۲۹)
وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۳۰﴾
و كيست كه از آيين ابراهيم روى برتابد، مگر كسى كه سبك‏سر باشد، و ما او را در دنيا برگزيده‏ايم و همو در آخرت از شايستگان است‏ (۱۳۰)
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۳۱﴾
چون پروردگارش به او گفت فرمانبر باش، گفت فرمانبر پروردگار جهانيانم‏ (۱۳۱)
وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۲﴾
و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آن سفارش كردند كه اى فرزندان من خداوند اين دين را براى شما برگزيده است، مبادا كه جز به فرمانبردارى، [از جهان‏] درگذريد (۱۳۲)
أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۳﴾
مگر شما شاهد بوديد كه چون مرگ يعقوب فرارسيد به پسرانش گفت پس از [درگذشت‏] من چه مى‏پرستيد؟ گفتند خداى تو را و خداى نياكانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداى يگانه است مى‏پرستيم و ما فرمانبردار او هستيم‏ (۱۳۳)
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۳۴﴾
اين امتى است كه درگذشته است، از اوست آنچه كرده است و از شماست آنچه كرده‏ايد، و با شما چون و چرا نكنند كه آنان چه كرده‏اند (۱۳۴)
وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۳۵﴾
و گفتند يهودى يا مسيحى باشيد تا رستگار شويد، بگو چنين نيست، بلكه [رستگارى در] آيين ابراهيم پاكدين است كه از مشركان نبود (۱۳۵)
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۶﴾
بگو به خداوند و آنچه بر ما و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل شده و آنچه به موسى و عيسى و آنچه به پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده، ايمان آورده‏ايم، و بين هيچ‏يك از آنان فرق نمى‏گذاريم و ما فرمانبردار او هستيم‏ (۱۳۶)
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۳۷﴾
پس اگر به آنچه شما ايمان آورده‏ايد، ايمان آوردند، راهياب شده‏اند و اگر روى برتافتند، بى‏شك در ستيزاند، خداوند، ياور تو در برابر آنان بس است، و او شنواى داناست‏ (۱۳۷)
صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ﴿۱۳۸﴾
اين نگارگرى الهى است، و چه كسى خوش نگارتر از خداوند است و ما پرستندگان او هستيم‏ (۱۳۸)
قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ﴿۱۳۹﴾
بگو آيا درباره خداوند با ما محاجه مى‏كنيد حال آنكه او پروردگار ما و پروردگار شماست و ماييم و كردار خويش و شماييد و كردار خويش، و ما براى او اخلاص مى‏ورزيم‏ (۱۳۹)
أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۴۰﴾
يا بر آنيد كه ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط يهودى يا مسيحى بوده‏اند؟ بگو شما داناتريد يا خداوند؟ و كيست ستمكارتر از كسى كه شهادتى را كه از جانب خداوند بر او مقرر گرديده است، پنهان دارد؟ و خداوند از آنچه مى‏كنيد غافل نيست‏ (۱۴۰)
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴۱﴾
اين امتى است كه در گذشته است، از اوست آنچه كرده است و از شماست آنچه كرده‏ايد، و با شما چون و چرا نكنند كه آنان چه كرده‏اند (۱۴۱)
سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۴۲﴾
گروهى از كم‏خردان از اين مردم هستند كه به زودى خواهند گفت چه چيز آنان را از قبله‏اى كه بر آن بودند، بازگرداند؟ بگو مشرق و مغرب خداى راست، و هركس را كه بخواهد به راه راست رهنمون مى‏گردد (۱۴۲)
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۱۴۳﴾
و بدين‏سان شما را گروهى بهينه گردانديم تا گواهان مردم باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد، و قبله‏اى را كه بر آن بودى برنگردانديم مگر از آن روى كه كسى را كه پيروى از پيامبر مى‏كند از كسى كه از عقيده‏اش بازمى‏گردد، بازشناسانيم، و آن [پيروى‏] جز بر كسانى كه خداوند هدايتشان كرده است، گران مى‏آيد، و خداوند هرگز ايمان شما را ضايع نمى‏گرداند، به راستى كه خداوند با مردم رئوف و مهربان است‏ (۱۴۳)
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴۴﴾
آرى رويكرد تو را به آسمان مى‏بينيم، اينك روى تو را به قبله‏اى كه از آن خشنود هستى مى‏گردانيم، پس روى به سوى مسجدالحرام آور، و هرجا كه هستيد رويتان را بدان سو كنيد، و اهل كتاب مى‏دانند كه آن حقى است از جانب پروردگارشان، و خدا از آنچه مى‏كنند غافل نيست‏ (۱۴۴)
وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۴۵﴾
و اگر هر معجزه‏اى براى اهل كتاب بياورى، از قبله تو پيروى نخواهند كرد، و تو [نيز] پيرو قبله‏شان نيستى، و آنان پيرو قبله همديگر هم نيستند، و اگر پس از دانشى كه بر تو فرود آمده است، از خواسته‏هاى آنان پيروى كنى، آنگاه از ستمكاران خواهى بود (۱۴۵)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴۶﴾
اهل كتاب او را مى‏شناسند به همان گونه كه فرزندانشان را مى‏شناسند البته گروهى از آنان ديده و دانسته حق را پنهان مى‏دارند (۱۴۶)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۴۷﴾
حق از سوى پروردگارت [نازل شده‏] است، هرگز از دودلان مباش‏ (۱۴۷)
وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۴۸﴾
و هر يك را جهتى است [براى قبله‏] كه خداوند روى‏آورشان گردانده است، به انجام خيرات بشتابيد، و هر جا كه باشيد خداوند همگى شما را [در آخرت‏] باز مى‏آورد، چرا كه خدا بر هر كارى تواناست‏ (۱۴۸)
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۴۹﴾
و از هر جا كه بيرون شدى روى به سوى مسجدالحرام آور و آن حق است و از جانب پروردگار توست، و خداوند از آنچه مى‏كنيد غافل نيست‏ (۱۴۹)
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۵۰﴾
و از هر جا كه بيرون شدى روى به سوى مسجدالحرام آور و هر جا كه بوديد روى به سوى آن آوريد، تا مردم از شما بهانه‏اى نداشته باشند، مگر ستمگران، كه از آنان نترسيد و از من بترسيد و [چنين مقرر داشتم‏] تا نعمتم را بر شما تمام گردانم و باشد كه راهياب شويد (۱۵۰)
كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۱۵۱﴾
همچنانكه پيامبرى از خودتان به ميان شما فرستادم تا آيات ما را بر شما بخواند و پاكدلتان بگرداند و به شما كتاب و حكمت بياموزد و آنچه نمى‏دانستيد به شما آموزش دهد (۱۵۱)
فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ ﴿۱۵۲﴾
پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و مرا سپاس بگزاريد و با من ناسپاسى نكنيد (۱۵۲)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۳﴾
اى مؤمنان از صبر و نمازى يارى بجوييد كه خدا با صابران است‏ (۱۵۳)
وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۱۵۴﴾
و كسانى را كه در راه خدا كشته مى‏شوند، مرده نخوانيد، بلكه زنده‏اند ولى شما نمى‏دانيد (۱۵۴)
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۵﴾
و همواره شما را به نوعى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كمبود محصول مى‏آزماييم و صابران را نويد بده‏ (۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿۱۵۶﴾
كسانى كه چون مصيبتى به آنان رسد گويند انا لله و انا اليه راجعون [ما از خداييم و به خدا باز مى‏گرديم‏] (۱۵۶)
أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿۱۵۷﴾
بر اينان درود پروردگارشان و رحمت او باد و اينانند كه رهيافته‏اند (۱۵۷)
إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ﴿۱۵۸﴾
صفا و مروه از شعائر الهى است، چون كسى حج يا عمره بگزارد بر او گناهى نيست كه بين آن دو را بپيمايد و هركس به دلخواه كار خيرى بجا آورد همانا خداوند قدردان و داناست‏ (۱۵۸)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾
كسانى كه آيات روشن و رهنمودهايى را كه نازل كرده‏ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان كرده‏ايم، پنهان مى‏دارند، خداوند و لعنت‏گران بر آنان لعنت مى‏فرستند (۱۵۹)
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶۰﴾
مگر كسانى كه توبه كنند و به صلاح بازآيند و [پنهان داشته‏ها را] آشكار كنند كه از آنان در مى‏گذرم و من توبه‏پذير مهربانم‏ (۱۶۰)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿۱۶۱﴾
كسانى كه كفرورزيده‏اند و در كفر مرده‏اند، لعنت خداوند و فرشتگان و مردم جملگى بر آنان است‏ (۱۶۱)
خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۱۶۲﴾
جاودانه در دوزخ‏اند و از عذابشان كاسته نمى‏شود، و به آنان مهلت ندهند (۱۶۲)
وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶۳﴾
و خداى شما خداى يگانه است كه خدايى جز او نيست و رحمان و رحيم است‏ (۱۶۳)
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۱۶۴﴾
آرى در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز و در كشتى‏اى كه براى بهره‏ورى مردم در دريا روان است، و آبى كه خداوند از آسمان فرو فرستاده است و بدان زمين را پس از پژمردنش زنده داشته و جانورانى كه در آن پراكنده است، و در گردش بادها و در ابرى كه بين آسمان و زمين آرميده است، براى مردمى كه مى‏انديشند، شگفتيهاست‏ (۱۶۴)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾
كسانى از مردم هستند كه همتايانى براى خداوند قائل مى‏شوند و آنها را همچون خدا دوست مى‏دارند، حال آنكه مؤمنان خداوند را دوست‏تر دارند، و اگر ستمكاران [ مشركان‏] به هنگامى كه عذاب [روز قيامت‏] را مشاهده كنند، بدانند كه هر قدرتى از آن خداوند است و خداوند سخت كيفر است [پشيمان مى‏شوند و به حقيقت پى مى‏برند] (۱۶۵)
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ ﴿۱۶۶﴾
آنگاه كه پيشوايان [گمراه‏] از پيروان تبرى جويند و عذاب را مشاهده كنند و پيوندشان گسسته شود (۱۶۶)
وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ﴿۱۶۷﴾
و پيروان گويند كاش براى ما بازگشتى بود، تا همان گونه كه آنان اكنون از ما تبرى جستند، ما نيز از آنان تبرى مى‏جستيم، بدين‏سان خداوند كردارشان را همچون مايه حسرت بديشان مى‏نماياند، و از آتش دوزخ بيرون آمدنى نيستند (۱۶۷)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۱۶۸﴾
اى مردم از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد چرا كه او دشمن آشكار شماست‏ (۱۶۸)
إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۶۹﴾
او شما را به بدى و ناشايستى وامى دارد و بر آن مى‏دارد كه آنچه نمى‏دانيد به خداوند نسبت دهيد (۱۶۹)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿۱۷۰﴾
و چون به ايشان گفته شود از آنچه خداوند نازل كرده است پيروى كنيد، گويند خير، ما از آنچه نياكانمان را بر آن يافته‏ايم پيروى مى‏كنيم آيا اگر نياكانشان چيزى نينديشيده و راهى نيافته باشند [باز هم از آنان پيروى مى‏كنند؟] (۱۷۰)
وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۷۱﴾
داستان كافران همانند داستان كسى است كه جانورى را كه جز بانگ و ندايى نمى‏شنود، آواز مى‏دهد، كر و گنگ و نابينا هستند و از اين روى نمى‏انديشند (۱۷۱)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۱۷۲﴾
اى مؤمنان از پاكيزه‏هاى آنچه روزيتان كرده‏ايم بخوريد، و اگر تنها خداى را مى‏پرستيد او را سپاس بگزاريد (۱۷۲)
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۷۳﴾
[بدانيد كه خداوند] بر شما مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نامى جز نام خدا به هنگام ذبحش برده باشند، حرام كرده است، اما اگر كسى درمانده شود، و تجاوز كار و زياده‏خواه نباشد [و از آنها بخورد] گناهى بر او نيست، چرا كه خداوند آمرزگار مهربان است‏ (۱۷۳)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۴﴾
كسانى كه بخشى از كتاب فرو فرستاده خداوند را پنهان مى‏دارند و آن را به بهاى ناچيز مى‏فروشند، جز آتش در درون خويش نمى‏انبارند و خداوند روز قيامت با آنان سخن نخواهد گفت، و پاكيزه‏شان نمى‏دارد و عذابى دردناك [در پيش‏] دارند (۱۷۴)
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ ﴿۱۷۵﴾
اينان كسانى هستند كه گمراهى را به بهاى راهيابى و عذاب را به بهاى آمرزش خريدند و چه دليرند بر آتش دوزخ‏ (۱۷۵)
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۱۷۶﴾
اين از آن است كه خداوند كتاب را به حق نازل كرده است، و كسانى كه در آن اختلاف ورزيده‏اند، در ستيزه‏اى دور و درازاند (۱۷۶)
لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾
نيكى آن نيست كه رويتان را به سوى مشرق و مغرب آوريد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خداوند و روز بازپسين و فرشتگان و كتابهاى آسمانى و پيامبران ايمان داشته باشد و مال را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان و خواهندگان و بردگان ببخشد و نماز را برپا دارد و زكات را بپردازد، و وفاكنندگان به پيمانشان چون پيمان بندند و خوشا شكيبايان به هنگام تنگدستى و ناخوشى و هنگامه كارزار، اينان صادقان و هم اينان پرهيزگارانند (۱۷۷)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸﴾
اى مؤمنان بر شما در مورد كشتگان قصاص مقرر گرديده است، كه آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده و زن در برابر زن [قصاص شود] و اگر كسى در حق برادر [دينى‏]اش بخشش كند، بر اوست كه خوشرفتارى كند و [قاتل بايد ديه را] به نيكى به او بپردازد، اين آسانگيرى و رحمتى از سوى پروردگارتان است، از آن پس هركس بى‏روشى كند، عذابى دردناك [در پيش‏] خواهد داشت‏ (۱۷۸)
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۷۹﴾
اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى نهفته است، باشد كه تقوا پيشه كنيد (۱۷۹)
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۱۸۰﴾
بر شما مقرر گرديده است كه چون مرگ يكى از شما فرارسد و مالى باقى گذارد، براى پدر و مادر و خويشاوندان به نيكى وصيت كند و اين بر پرهيزگاران مقرر است‏ (۱۸۰)
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۸۱﴾
پس از آن هركس كه آن [وصيت‏] را پس از شنيدنش دگرگون كند، گناهش بر گردن همان كسانى است كه دگرگونش مى‏كنند، خداوند شنواى داناست‏ (۱۸۱)
فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۸۲﴾
و هركس كه از وصيت‏كننده‏اى بيم اجحاف يا گناه داشته باشد و بين آنان [ورثه‏] آشتى دهد، گناهى بر او نيست كه خداوند آمرزگار مهربان است‏ (۱۸۲)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
اى مؤمنان بر شما روزه مقرر گرديده است همچنانكه بر كسانى كه پيش از شما بودند نيز مقرر شده بود، باشد كه تقوا پيشه كنيد (۱۸۳)
أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾
[روزه‏] روزهايى اندكشمار است و هركس از شما كه بيمار يا در سفر باشد، تعدادى از روزهاى ديگر [روزه بگيرد] و براى كسانى كه به دشوارى آن را تاب مى‏آورند كفاره‏اى است كه غذاى بينوايى است [در ازاء هر يك روزه‏] و هركس به دلخواه خود خيرى [افزون‏] انجام دهد چه بهتر و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است‏ (۱۸۴)
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾
[ايام روزه‏] ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده است كه راهنماى مردم است و آيات روشنگرى شامل رهنمودها و جداكننده حق از باطل در بردارد، پس هركس از شما كه در آغاز ماه حاضر [مقيم‏] بود بر اوست كه روزه بگيرد و هركس بيمار يا در سفر بود، بايد تعدادى از روزهاى ديگر [روزه بدارد]، خداوند براى شما آسانى مى‏خواهد و دشوارى نمى‏خواهد، تا سرانجام شمار [روزهاى روزه‏] را كامل كنيد و خداوند را براى آنكه رهنمونيتان كرده است تكبير بگوييد و باشد كه سپاسگزار باشيد (۱۸۵)
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
و چون بندگانم درباره من از تو پرسش كنند [بگو] من نزديكم و چون بخواندم دعاى دعاكننده را اجابت مى‏كنم، پس به فرمان من گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند (۱۸۶)
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۱۸۷﴾
آميزش شما با زنانتان در شبهاى روزه بر شما حلال شد، آنان "پيراهن تن" شما و شما "پيراهن تن" آنانيد، خداوند مى‏دانست كه با خود ناراستى مى‏كنيد، آنگاه از شما درگذشت و شما را بخشيد، اينك با آنان در آميزيد و در طلب آنچه خداوند برايتان مقرر داشته برآييد و بخوريد و بياشاميد تا آنكه رشته سپيد سپيده از رشته سياه [شب‏] برايتان آشكار شود، سپس روزه را تا شب به پايان بريد و هنگامى كه در مساجد معتكف هستيد با آنان [زنان خود] آميزش نكنيد، اين حدود احكام الهى است به آنها نزديك نشويد [كه مبادا تجاوز كنيد]، بدين‏سان خداوند آياتش را براى مردم روشن مى‏سازد باشد كه تقوا پيشه كنند (۱۸۷)
وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۸﴾
و اموال يكديگر را به ناحق نخوريد، و به داوران با [رشوت از] آن نزديكى نجوييد تا پاره‏اى از اموال مردم را آگاهانه به ناحق بخوريد (۱۸۸)
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۸۹﴾
از تو در باب هلالهاى ماه مى‏پرسند، بگو آن وقت نماى مردم و [موسم‏] حج است، و نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها به درون رويد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند، و از درها به خانه‏ها درآييد، و از خداوند پروا كنيد باشد كه رستگار شويد (۱۸۹)
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۱۹۰﴾
و با كسانى كه با شما آغاز كارزار مى‏كنند در راه خدا كارزار كنيد، ولى ستمكار [و آغازگر] نباشيد، چرا كه خداوند ستمكاران را دوست ندارد (۱۹۰)
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿۱۹۱﴾
و هر جا كه بر آنان دست يافتيد بكشيدشان و آنان را از همانجا كه شما را رانده‏اند [مكه‏] برانيد، و فتنه شرك بدتر از قتل است، و در مسجدالحرام با آنان [آغاز] كارزار نكنيد، مگر آنكه آنان در آنجا با شما كارزار كنند، و چون كارزار كردند بكشيدشان كه سزاى كافران چنين است‏ (۱۹۱)
فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۲﴾
و اگر دست برداشتند، خداوند آمرزگار مهربان است‏ (۱۹۲)
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۹۳﴾
و با آنان چندان نبرد كنيد كه فتنه شرك باقى نماند، و دين فقط دين الهى باشد، و چون دست بداشتند، ستم نبايد كرد مگر بر ستمگران‏ (۱۹۳)
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾
ماه حرام در برابر ماه حرام است و حرمت [شكنى‏] ها را بايد مقابله به مثل كرد، پس هركس كه ستم بر شما كرد، به همان گونه كه بر شما ستم مى‏كند، بر او "ستم" روا داريد و از خداوند پروا كنيد و بدانيد كه او با پرهيزگاران است‏ (۱۹۴)
وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۹۵﴾
و در راه خدا هزينه كنيد و خودتان را به دستان خويش به كام هلاكت نيندازيد، و نيكى كنيد كه خداوند نيكوكاران را دوست دارد (۱۹۵)
وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۱۹۶﴾
و حج و عمره را خاص خداوند به پايان بريد، و اگر بازداشته شديد، هر آنچه ميسر باشد قربانى كنيد، و سرتان را نتراشيد، تا قربانى به قربانگاه برسد، آنگاه هركس از شما كه بيمار باشد يا سرش را آزارى رسيده باشد [و سر بتراشد] بر اوست كه كفاره‏اى بدهد [كه عبارت است از] يك روز روزه يا صدقه يا قربانى، و چون امن و آسايش يافتيد، هركس كه از عمره آهنگ حج تمتع كند بر اوست كه هر آنچه ميسر باشد قربانى كند، و كسى كه نيابد بر اوست سه روز روزه در ايام حج و هفت روز پس از بازگشتتان، و اين يك ده كامل است، و اينها درباره كسى است كه خانواده او اهل مسجدالحرام نباشد و از خداوند پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است‏ (۱۹۶)
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۱۹۷﴾
[موسم‏] حج ماههاى معين و معلومى است، و هركس كه در آن ماهها عهده‏دار حج شود، [بايد بداند كه‏] آميزش جنسى، و نافرمانى و مجادله در حج روا نيست، و هر كار خيرى كه انجام مى‏دهيد خداوند آن را مى‏داند، و توشه برگيريد [و بدانيد] كه بهترين توشه تقوا است، و اى خردمندان از من پروا كنيد (۱۹۷)
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ﴿۱۹۸﴾
بر شما گناهى نيست كه در طلب روزى پروردگارتان برآييد، و چون از عرفات روانه شديد، در مشعرالحرام خداوند را ياد كنيد و يادش كنيد كه شما را كه پيشترها از بيراهان بوديد فراراه آورد (۱۹۸)
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۹﴾
سپس از همانجا كه مردم روانه مى‏شوند شما هم روانه شويد و از خداوند آمرزش بخواهيد، كه خداوند آمرزگار مهربان است‏ (۱۹۹)
فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ﴿۲۰۰﴾
و چون مناسكتان را به جاى آورديد، همان گونه كه نياكانتان را ياد مى‏كنيد، يا بلكه بهتر و بيشتر از آن خداوند را ياد كنيد، كسانى از مردم هستند كه مى‏گويند پروردگارا به ما در دنيا [چيزى‏] ببخش، و اينان در آخرت بهره‏اى ندارند (۲۰۰)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۲۰۱﴾
و از ايشان كسانى هستند كه مى‏گويند پروردگارا به ما در دنيا بهره نيك و در آخرت هم بهره نيك عطا فرما و ما را از عذاب دوزخ درامان بدار (۲۰۱)
أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۲۰۲﴾
اينانند كه از كار و كردار خويش بهره‏اى مى‏برند و خداوند زودشمار است‏ (۲۰۲)
وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۰۳﴾
و خداوند را در روزهاى اندكشمار [تشريق‏] ياد كنيد و هركس شتاب كند [و اعمال را در دو روز انجام دهد] بر او گناهى نيست و هركس تاخير كند [و در سه روز انجام دهد] بر او هم گناهى نيست چون تقوا ورزد، و از خداوند پروا كنيد و بدانيد كه به نزد او محشور خواهيد شد (۲۰۳)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾
و كسى از مردمان هست كه سخنش درباره زندگانى دنيا تو را به شگفتى مى‏اندازد، و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه مى‏گيرد، و حال آنكه بسيار كينه‏توز است‏ (۲۰۴)
وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾
و چون دست يابد مى‏كوشد كه در اين سرزمين فتنه و فساد برپا كند و زراعت و دام را نابود مى‏كند، و خداوند فساد را دوست ندارد (۲۰۵)
وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۲۰۶﴾
و چون به او گفته شد از خداوند پروا كن، خود بزرگ‏بينى او را به گنهكارى كشاند، جهنم سزاى او بس است و چه بد آرامگاهى است‏ (۲۰۶)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰۷﴾
و نيز از مردمان كسى هست كه در طلب خشنودى خداوند از سر جان برمى‏خيزد، و خداوند به بندگانش رئوف است‏ (۲۰۷)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۲۰۸﴾
اى مؤمنان همگى از در ايمان و اطاعت [اسلام‏] درآييد و از گامهاى شيطان پيروى مكنيد كه او دشمن آشكار شماست‏ (۲۰۸)
فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۰۹﴾
و اگر بعد از روشنگريهايى كه برايتان نازل شده است، كژروى كنيد، بدانيد كه خداوند پيروزمند فرزانه است‏ (۲۰۹)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۲۱۰﴾
[گويى‏] جز اين انتظار ندارند كه خدا و فرشتگان در سايبانهاى ابر به ديد آنان بيايند، ولى كار [به نحو ديگر] سامان يافته است و سرانجام كارها به خدا باز مى‏گردد (۲۱۰)
سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۱۱﴾
از بنى‏اسرائيل بپرس چه بسيار معجزه آشكار به آنان [نشان‏] داديم و هركس نعمت الهى را پس از آنكه نصيبش شد، دگرگون سازد [بداند] كه خداوند سخت كيفر است‏ (۲۱۱)
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۲۱۲﴾
زندگانى دنيا در چشم كافران آراسته شده است و مؤمنان را ريشخند مى‏كنند، و [حال آنكه‏] پرهيزگاران در روز قيامت از آنان برتراند، و خداوند هركس را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏بخشد (۲۱۲)
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾
[در آغاز] مردم امت يگانه‏اى بودند، آنگاه خداوند پيامبران مژده‏آور و هشداردهنده برانگيخت و بر آنان بحق كتابهاى آسمانى نازل كرد تا در هر آنچه اختلاف مى‏ورزند در ميان مردم داورى كند، و در آن اختلاف نكردند مگر كسانى كه به آنان [دين و كتاب‏] داده شده بود كه پس از آنكه روشنگريها نصيبشان شد از رشك و رقابتى كه با هم داشتند [به اختلاف دامن زدند]، آنگاه خداوند به فرمان خويش مؤمنان را در اختلافاتى كه داشتند به حق رهنمون شد، و خداوند هركس را كه بخواهد به راه راست هدايت مى‏كند (۲۱۳)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ﴿۲۱۴﴾
آيا گمان كرده‏ايد به بهشت مى‏رويد حال آنكه نظير آنچه بر سر پيشينيان آمد، بر سر شما نيامده است، كه تنگدستى و ناخوشى به آنان رسيد و تكانها خوردند تا آنجا كه پيامبر و كسانى كه همراه او ايمان آورده بودند گفتند پس نصرت الهى كى فرا مى‏رسد؟ بدانيد كه نصرت الهى نزديك است‏ (۲۱۴)
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿۲۱۵﴾
از تو مى‏پرسند چه ببخشند، بگو هر مالى كه مى‏بخشيد [بهتر است‏] به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان ببخشيد و هر خيرى كه به جاى مى‏آوريد، خداوند از آن آگاه است‏ (۲۱۵)
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۱۶﴾
بر شما جهاد مقرر شده است، و آن براى شما ناخوشايند است، و چه بسا چيزى را ناخوش داشته باشيد و آن به سود شما باشد، و چه بسا چيزى را خوش داشته باشيد و آن به زيان شما باشد، و خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانيد (۲۱۶)
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۱۷﴾
از تو درباره كارزار در ماه حرام مى‏پرسند، بگو كارزار در آن نارواست و بازداشتن از راه خدا و كفرورزيدن به خداوند و بازداشتن از مسجدالحرام [حج‏] و راندن اهل آن، در نزد خداوند نارواتر است، و فتنه شرك بدتر از قتل است، و اينان همچنان با شما كارزار مى‏كنند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند، و هركس از شما كه از دينش برگردد و در حال كفر بميرد، اعمالش در دنيا و آخرت باطل گرديده است، و اينان دوزخى‏اند و جاودانه در آنند (۲۱۷)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۱۸﴾
كسانى كه ايمان آورده‏اند و كسانى كه در راه خدا هجرت و جهاد كرده‏اند، به رحمت الهى اميدوارند و خداوند آمرزگار مهربان است‏ (۲۱۸)
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱۹﴾
از تو درباره شراب و قمار مى‏پرسند، بگو در آنها گناهى بزرگ و نيز سودهايى براى مردم هست، ولى گناه آنها بر سودشان مى‏چربد، و از تو مى‏پرسند كه چه چيزى ببخشند، بگو آنچه افزون بر نياز است، بدين‏سان خداوند آيات خود را برايتان روشن مى‏سازد، باشد كه انديشه كنيد (۲۱۹)
فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۰﴾
درباره دنيا و آخرت [بينديشيد] و از تو درباره يتيمان مى‏پرسند، بگو پرداختن به اصلاح كار آنان بهتر است، و اگر با آنان همزيستى كنيد، برادران [دينى‏] شما هستند و خداوند تباهكار را از درستكار باز مى‏شناسد، و اگر خدا مى‏خواست [كار را] بر شما دشوار مى‏گرفت، خداوند پيروزمند فرزانه است‏ (۲۲۰)
وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۲۱﴾
و زنان مشرك را به همسرى خود در نياوريد، مگر آنكه ايمان بياورند، و كنيزى مؤمن بهتر است از زن آزاد مشرك، هرچند كه شما را از او خوش آيد و [زنان مسلمان را] به همسرى مشركان در نياوريد، مگر آنكه ايمان آورند و برده‏اى مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرك است، هر چند كه شما را از او خوش آيد، اينان دعوتگر به آتش دوزخ‏اند، و خداوند دعوتگر به بهشت و آمرزش به توفيق خويش است، و آياتش را براى مردم به روشنى بيان مى‏دارد تا پند گيرند (۲۲۱)
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ﴿۲۲۲﴾
و از تو درباره حيض مى‏پرسند، بگو آن مايه رنج است، پس در مدت حيض از زنان كناره بگيريد و با آنان نزديكى نكنيد تا پاك شوند و چون پاكيزه شدند [و غسل كردند] آن گونه كه خدا فرموده است با آنان بياميزيد كه خداوند آمرزش خواهان و پاكيزگان را دوست دارد (۲۲۲)
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۲۳﴾
زنان شما [در حكم‏] كشتزار شما هستند، هرگونه كه خواستيد به كشتزار خويش درآييد و براى خويش پيش انديشى كنيد، و از خداوند پروا كنيد و بدانيد كه شما به لقاى او خواهيد رسيد، و مؤمنان را بشارت بخش‏ (۲۲۳)
وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۴﴾
و خداوند را دستاويز سوگندهاى خود نسازيد كه از كار نيك و پرهيزگارى و آشتى دادن بين مردم، تن بزنيد، و خداوند شنواى داناست‏ (۲۲۴)
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۲۵﴾
خداوند شما را در سوگندهاى بيهوده و [بى‏اختيار] بازخواست نمى‏كند، ولى در آنچه بر آن دل مى‏نهيد [سوگندهاى آگاهانه‏] بازخواست مى‏كند، و خداوند آمرزگار بردبار است‏ (۲۲۵)
لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۲۶﴾
كسانى كه سوگند مى‏خورند كه با زنانشان نزديكى نكنند بايد چهارماه درنگ كنند، سپس اگر بازگشتند خداوند آمرزگار مهربان است‏ (۲۲۶)
وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۷﴾
و اگر آهنگ طلاق كردند [بدانند] كه خداوند شنواى داناست‏ (۲۲۷)
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۸﴾
و زنان طلاق داده بايد به مدت سه پاكى درنگ كنند و براى آنان روا نيست كه اگر به خداوند و روز بازپسين ايمان دارند، آنچه خداوند در رحمهايشان آفريده است، پنهان دارند، و شوهرانشان اگر قصد اصلاح دارند در اين [مدت‏] سزاوارتر به بازگرداندن آنها هستند، و زنان را بر مردان حقى است همچنانكه مردان را بر زنان، و مردان را بر آنان به ميزانى برترى است، و خداوند پيروزمند فرزانه است‏ (۲۲۸)
الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۲۹﴾
طلاق [رجعى‏] دوبار است، پس از آن يا بايد او را به نيكى نگاه داشت، يا به نيكى رها كرد، و بر شما روا نيست كه از آنچه به آنان بخشيده‏ايد، چيزى بازستانيد، مگر آنكه نگران باشند كه مبادا احكام الهى را مراعات نكنند، و اگر بيمناك شديد كه مبادا احكام الهى را رعايت نكنند، گناهى بر آنان نيست، كه زن خود را بازخرد، اينها حدود الهى است، از آنها تجاوز نكنيد و هركس از احكام الهى تجاوز كند، ستمكار است‏ (۲۲۹)
فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۲۳۰﴾
آنگاه چون زن را طلاق گفت، ديگر بر او حلال نيست، مگر آنكه به همسرى جز او شوهر كند، سپس اگر آن مرد او را طلاق داد، بر آنان گناهى نيست كه اگر مى‏دانند احكام الهى را مراعات خواهند كرد دوباره به همسرى يكديگر درآيند، و اين احكام الهى است كه براى مردم دانا بيان مى‏دارد (۲۳۰)
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۳۱﴾
و چون زنان را طلاق گفتيد و نزديك شد كه عده‏شان را به سر رسانند، آنگاه يا ايشان را به نيكى نزد خود نگاه داريد، يا به نيكى رها كنيد، و هرگز به زور و زيان نگاهشان نداريد كه ستم كنيد، و هركس چنين كند بى‏شك بر خود ستم رواداشته است، و آيات الهى را به ريشخند مگيريد و نعمت الهى را بر خود و آنچه از كتاب و حكمت كه بر شما نازل كرد و بدان پندتان داد، ياد كنيد، و از خداوند پروا كنيد و بدانيد كه خداوند به همه چيز داناست‏ (۲۳۱)
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۲﴾
و چون زنان را طلاق گفتيد و عده‏شان را به سر رساندند، آنگاه آنان را باز نداريد كه اگر به خير و خوشى به توافق رسيده بودند، به نكاح همسرانشان درآيند، هركس از شما كه به خداوند و روز بازپسين ايمان داشته باشد، به اين پند مى‏گيرد، اينها براى شما پاك‏تر و پاكيزه‏تر است و خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانيد (۲۳۲)
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲۳۳﴾
و مادران فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند، اين براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را به حد كمال برساند و خوراك و پوشاك آنان در حد عرف بر عهده پدر فرزند است، هيچ‏كس جز به اندازه توانش مكلف نمى‏شود، هيچ مادرى نبايد به خاطر فرزندش رنجه شود و نيز نبايد پدر به خاطر فرزندش رنجه شود، وارث [و قيم‏] نيز همين حكم را دارد، و اگر به توافق و مشورت، قصد از شير گرفتن فرزند را كردند، گناهى بر آنان نيست، و اگر خواستيد براى فرزندانتان دايه بگيريد، چون به درستى دستمزد آنان را بپردازيد، گناهى بر شما نيست، و از خداوند پروا كنيد و بدانيد كه خدا از كار و كردار شما آگاه است‏ (۲۳۳)
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۳۴﴾
و كسانى از شما كه جان مى‏سپارند و همسرانى به جا مى‏گذارند، [آن زنان‏] بايد چهارماه و ده روز درنگ كنند [عده نگهدارند] و چون مدت عده‏شان را به سر رساندند، در آنچه به وجه پسنديده در حق خويش مى‏كنند بر آنان گناهى نيست و خداوند از آنچه مى‏كنيد آگاه است‏ (۲۳۴)
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۳۵﴾
و نيز در خواستگارى از زنان [مطلقه، يا همسر مرده‏] آنچه به كنايه بر زبان آوريد يا در دل نگه داريد، گناهى بر شما نيست، خداوند مى‏داند كه به زودى از آنان ياد خواهيد كرد، ولى در نهان به آنان وعده ندهيد، مگر آنكه سخنى سنجيده بگوييد، و آهنگ عقد ازدواج نكنيد تا عده به سر رسد، و بدانيد كه خداوند از آنچه در دل داريد آگاه است، از او بر حذر باشيد و بدانيد كه خداوند آمرزگار بردبار است‏ (۲۳۵)
لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ ﴿۲۳۶﴾
بر شما گناهى نيست كه زنانى را كه با آنان نزديكى نكرده و مهر نيز تعيين نكرده‏ايد، طلاق دهيد، ولى آنان را [به عطيه‏اى‏] بهره‏مند سازيد [عطيه‏اى‏] كه به وجه پسنديده بر عهده توانگر به اندازه توانش و بر تنگدست نيز به اندازه توانش نهاده شده است كه بر نيكوكاران مقرر است‏ (۲۳۶)
وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲۳۷﴾
و اگر پيش از نزديكى با آنان، خواستيد طلاقشان بدهيد، و مهرى برايشان تعيين كرده بوديد، پرداختن نيمه آن بر عهده شماست، مگر آنكه زنان [آن نيمه را] ببخشند، يا كسى كه سررشته نكاح در دست اوست [نيمه ديگر را هم‏] ببخشد [و مهر را به تمامى بدهد] و بخشش و بخشايش نزديكتر به پرهيزگارى است، و بزرگوارى را در بين خودتان فراموش نكنيد، كه خداوند از كار و كردار شما آگاه است‏ (۲۳۷)
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾
بر نمازهاى پنج‏گانه مواظبت كنيد، به ويژه نماز ميانه، و فروتنانه در برابر خدا [به نماز] بايستيد (۲۳۸)
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۹﴾
ولى اگر بيمناك بوديد [نماز خوف را] پياده يا سواره [به جاى آوريد] و چون امن و آسايش يافتيد، خدا را ياد كنيد، كه آنچه نمى‏دانستيد به شما آموخت‏ (۲۳۹)
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۴۰﴾
و كسانى از شما كه جان مى‏سپارند و همسرانى برجاى مى‏گذارند بايد براى همسرانشان وصيت كنند كه آنان را تا يك سال بهره‏مند سازند و [از خانه شوهر] بيرون نكنند، ولى اگر [به دلخواه خويش‏] بيرون رفتند، در آنچه در حق خويش، به وجه پسنديده انجام دهند، بر شما گناهى نيست و خدا پيروزمند فرزانه است‏ (۲۴۰)
وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۲۴۱﴾
و براى زنان طلاق داده بايد عطيه‏اى در حد عرف تعيين كرد كه بر پرهيزگاران مقرر است‏ (۲۴۱)
كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۴۲﴾
بدين‏سان خداوند آياتش را براى شما روشن مى‏گرداند، تا انديشه كنيد (۲۴۲)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۲۴۳﴾
آيا [داستان‏] كسانى را كه هزاران هزار بودند و از بيم مرگ از خانه و كاشانه خويش به در رفتند، ندانسته‏اى؟كه خداوند به آنان گفت بميرند [و مردند] سپس زنده‏شان كرد، چرا كه خداوند بر مردم بخشش و بخشايش دارد، ولى اكثر مردم سپاس نمى‏گزارند (۲۴۳)
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۴۴﴾
در راه خدا كارزار كنيد و بدانيد كه خداوند شنواى داناست‏ (۲۴۴)
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۴۵﴾
كيست كه در راه خدا وامى نيكو دهد تا براى او چندين و چند برابرش كند، و خداوند تنگنا و گشايش [در معيشت مردم‏] پديد مى‏آورد، و به سوى او بازگردانده مى‏شويد (۲۴۵)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۲۴۶﴾
آيا [داستان‏] بزرگان بنى‏اسرائيل را پس از موسى ندانسته‏اى؟ آنگاه كه به پيامبرشان گفتند براى ما فرمانروائى بگمار تا [به فرمان او] در راه خدا جهاد كنيم، گفت اگر جهاد بر شما مقرر گردد، چه‏بسا كارزار نكنيد، گفتند دليلى ندارد كه در راه خدا نجنگيم، و حال آنكه از خانه و كاشانه‏مان رانده [و از زن‏] و فرزندانمان جدا شده‏ايم، آنگاه چون كارزار بر ايشان مقرر گشت، جز اندكى از ايشان، همه رويگردان شدند، و خدا از ستمكاران آگاه است‏ (۲۴۶)
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۴۷﴾
و پيامبرشان به ايشان گفت خداوند طالوت را به فرمانروايى شما برگماشته است، گفتند چگونه بر ما فرمانروايى كند، حال آنكه ما از او به فرمانروايى سزاوارتريم، و مال و منال چندانى نيز ندارد، گفت خداوند او را بر شما برگزيده است و به او دانايى و توانايى بسيار بخشيده است و خدا فرمانرواييش را به هركس كه بخواهد ارزانى مى‏دارد و خدا گشايشگرى داناست‏ (۲۴۷)
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۲۴۸﴾
و پيامبرشان به ايشان گفت نشانه [صدق و صحت‏] فرمانروايى او اين است كه تابوت عهد كه در آن مايه آرامشى از سوى پروردگارتان و يادگارى از ميراث آل موسى و آل هارون هست، و فرشتگانش حمل مى‏كنند، به سوى شما مى‏آيد، اگر مؤمن باشيد در اين امر عبرتى براى شماست‏ (۲۴۸)
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۲۴۹﴾
و هنگامى كه طالوت با سپاهيان رهسپار شد، گفت خداوند آزماينده شما به جويبارى است، كه هركس از آن بنوشد از من نيست، و هركس از آن نخورد از من است، مگر آنكه مشتى [آب‏] به دست خويش برگيرد، و جز اندكى از ايشان، همه از آن نوشيدند، و چون او و كسانى كه همراه او ايمان آورده بودند، از آن جوى برگذشتند، [بددلان‏] گفتند امروز تاب جالوت و سپاهيانش را نداريم، [اما] كسانى كه يقين داشتند كه به لقاى الهى خواهند رسيد گفتند چه‏بسا گروهى اندكشمار كه به توفيق الهى بر گروهى انبوه پيروز گرديده است، و خداوند با شكيبايان است‏ (۲۴۹)
وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۵۰﴾
و چون با جالوت و سپاهيانش رو در رو شدند گفتند پروردگارا بر ما [باران‏] صبر فرو ريز و گامهاى ما را استوار بدار و ما را بر خدانشناسان پيروز گردان‏ (۲۵۰)
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾
آنگاه به توفيق الهى آنان را شكست دادند و داوود جالوت را كشت، و خداوند به او فرمانروايى و پيامبرى ارزانى داشت و از هر آنچه خواست به او آموخت، و اگر خداوند بعضى از مردم را به دست بعضى ديگر دفع نكند، زمين تباه شود، ولى خداوند بر جهانيان بخشش و بخشايش دارد (۲۵۱)
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۵۲﴾
اين آيات الهى است كه به حق بر تو مى‏خوانيمش و تو از فرستادگانى‏ (۲۵۲)
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿۲۵۳﴾
اينان پيامبرانى هستند كه بعضى را بر بعضى برترى بخشيده‏ايم، از آنان كسى هست كه خداوند با او سخن گفته است، و بعضى را مرتبتى بلند ارزانى داشته است، و عيسى بن مريم را معجزات آشكار داديم و او را به روح‏القدس يارى كرديم، و اگر خدا مى‏خواست كسانى كه پس از ايشان آمدند، پس از روشنگريهايى كه برايشان آمد، كشمكش و كارزار نمى‏كردند، ولى اختلاف پيشه كردند، و بعضى از ايشان ايمان آوردند و بعضى كفرورزيدند، و اگر خدا مى‏خواست كشمكش و كارزار نمى‏كردند، ولى خداوند هر آنچه اراده كند انجام مى‏دهد (۲۵۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾
اى مؤمنان، پيش از آنكه روزى فرارسد كه در آن نه خريد و فروشى هست و نه دوستى و شفاعتى، از آنچه روزيتان كرده‏ايم، انفاق كنيد و [بدانيد كه‏] كافران همان ستمگرانند (۲۵۴)
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾
خداوند كسى است كه جز او خدايى نيست، زنده پاينده است، نه غنودن او را فراگيرد نه خواب، آنچه در آسمانها و در زمين است از اوست، كيست كه در نزد او، جز به اذن او، به شفاعت برخيزد، گذشته و آينده ايشان را مى‏داند، و به چيزى از علم او احاطه و آگاهى نيابند مگر آنچه خود بخواهد، كرسى [علم و قدرت‏] او آسمانها و زمين را فراگرفته است، و نگاهداشت آنها بر او دشوار نيست، و او بزرگوار و بزرگ است‏ (۲۵۵)
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾
در كار دين اكراه روا نيست، چرا كه راه از بيراهه به روشنى آشكار شده است، پس هركس كه به طاغوت كفر ورزد، و به خداوند ايمان آورد، به راستى كه به دستاويز استوارى دست زده است كه گسستى ندارد و خداوند شنواى داناست‏ (۲۵۶)
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵۷﴾
خداوند سرور مؤمنان است و آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مى‏برد، و كافران سرورشان طاغوت است كه ايشان را از روشنايى به سوى تاريكيها به در مى‏برد، اينان دوزخى‏اند و در آن جاودانه مى‏مانند (۲۵۷)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۲۵۸﴾
آيا [داستان‏] كسى را كه از [سرمستى‏] آنكه خداوند به او ملك و مكنت بخشيده بود، با ابراهيم درباره پروردگارش محاجه مى‏كرد ندانسته‏اى؟ چون ابراهيم گفت پروردگار من كسى است كه زندگى مى‏بخشد و مى‏ميراند، او [نمرود] گفت من [نيز] زندگى مى‏بخشم و مى‏ميرانم، ابراهيم گفت خداوند خورشيد را از مشرق برمى‏آورد، تو از مغربش برآور آن كفر پيشه سرگشته [و خاموش‏] ماند، و خداوند مردم ستمكار را هدايت نمى‏كند (۲۵۸)
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۵۹﴾
يا [داستان‏] كسى را كه بر شهرى گذشت كه سقفها و ديوارهايش فرو ريخته بود، [در دل‏] گفت چگونه خداوند [اهل‏] اين [شهر] را پس از مرگشان زنده مى‏كند؟ آنگاه خداوند او را [به مدت‏] صد سال ميراند، سپس زنده كرد، [و به او] گفت چه مدت [در اين حال‏] مانده‏اى؟ گفت يك روز يا بخشى از يك روز [در اين حال‏] مانده‏ام فرمود چنين نيست، صد سال [در چنين حالى‏] مانده‏اى، به خوردنى و نوشيدنى‏ات بنگر كه با گذشت زمان ديگرگون نشده است، و به درازگوشت بنگر، و [بدين‏سان‏] تو را مايه عبرت مردم خواهيم ساخت، و به استخوانها بنگر كه چگونه فراهمشان مى‏نهيم، سپس بر آنها [پرده‏] گوشت مى‏پوشانيم، و هنگامى كه [حقيقت امر] بر او آشكار شد، گفت مى‏دانم كه خداوند بر هر كارى تواناست‏ (۲۵۹)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۶۰﴾
و آنگاه كه ابراهيم گفت پروردگارا به من بنماى كه چگونه مردگان را زنده مى‏كنى، فرمود مگر ايمان ندارى؟ گفت چرا، ولى براى آنكه دلم آرام گيرد، فرمود چهار پرنده بگير [و بكش‏] و پاره پاره كن [و همه را در هم بياميز]، سپس بر سر هر كوهى پاره‏اى از آنها را بگذار، آنگاه آنان را [به خود] بخوان [خواهى ديد] كه شتابان به سوى تو مى‏آيند و بدان كه خداوند پيروزمند فرزانه است‏ (۲۶۰)
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۶۱﴾
داستان كسانى كه اموالشان را در راه خدا مى‏بخشند همچون دانه‏اى است كه هفت خوشه مى‏روياند و در هر خوشه‏اى يكصد دانه، و خداوند براى هركس كه بخواهد [پاداش را] چند برابر مى‏كند و خداوند گشايشگر داناست‏ (۲۶۱)
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۲۶۲﴾
كسانى كه اموالشان را در راه خدا مى‏بخشند و به دنبال بخشش خود منت و آزارى در ميان نمى‏آورند، پاداششان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند (۲۶۲)
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ ﴿۲۶۳﴾
زبان خوش و پرده‏پوشى بهتر است از صدقه‏اى كه آزارى در پى داشته باشد، و خداوند بى‏نياز بردبار است‏ (۲۶۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿۲۶۴﴾
اى مؤمنان صدقات خود را با منت نهادن و آزار باطل نكنيد، همانند كسى كه مالش را براى نمايش دادن به مردم، انفاق مى‏كند، و به خداوند و روز بازپسين ايمان ندارد، آرى داستان او همچون تخته‏سنگى است كه بر آن خاكى باشد و باران سنگينى بر آن ببارد و آن را [همچنان‏] سترون واگذارد، آنان از كار و كردار خويش حاصلى نبرند، و خداوند خدانشناسان را هدايت نمى‏كند (۲۶۴)
وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲۶۵﴾
و داستان كسانى كه اموالشان را در طلب خشنودى خداوند و براى تحكيم اعتقاد خويش مى‏بخشند، همچون بوستانى است بر پشته‏اى كه باران سنگينى بر آن ببارد و ميوه‏هايش را دوچندان به بار آورد، و اگر باران سنگين بر آن نبارد [دست كم‏] باران سبك [بر آن ببارد] و خداوند از آنچه مى‏كنيد آگاه است‏ (۲۶۵)
أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۶۶﴾
آيا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد و جويباران از فرودست آن جارى باشد، و هرگونه ميوه برايش به بار آورد و [او] پيريش فرارسيده و فرزندانى خرد و ناتوان داشته باشد، [و به ناگاه‏] گردبادى كه آتشى دربر دارد، بر آن بزند و [سراپا] بسوزد خداوند بدين گونه آياتش را براى شما روشن مى‏گرداند تا انديشه كنيد (۲۶۶)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۲۶۷﴾
اى مؤمنان از دستاورد خويش و از آنچه از زمين برايتان برآورده‏ايم، پاكيزه‏هايش را انفاق كنيد و [حاشا كه‏] قصد بخشيدن [چيزهاى‏] بد و بيهوده را نكنيد، چرا كه خود شما نيز ستاننده آن نيستيد، مگر آنكه چشم‏پوشى كنيد، و بدانيد كه خداوند بى‏نياز ستوده است‏ (۲۶۷)
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۶۸﴾
شيطان شما را از تهيدستى بيم مى‏دهد و به ناشايستى [بخل‏] فرمان مى‏دهد، و خداوند به شما بخشايش و بخشش خويش را نويد مى‏دهد و خدا گشايشگر داناست‏ (۲۶۸)
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۲۶۹﴾
او به هركس كه بخواهد حكمت مى‏بخشد و به هركس كه حكمت بخشيده باشند، بى‏شك خير بسيارش داده‏اند، و جز خردمندان كسى پند نمى‏گيرد (۲۶۹)
وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ ﴿۲۷۰﴾
هر بخششى كه انجام دهيد يا هر نذرى كه ببنديد خداوند آن را مى‏داند و ستمكاران ياورانى ندارند (۲۷۰)
إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۷۱﴾
اگر صدقات خويش را آشكار كنيد، نيكوست و اگر پنهانش بداريد و به تهيدستان بدهيد برايتان بهتر است، و بخشى از سيئات شما را مى‏زدايد و خداوند از آنچه مى‏كنيد آگاه است‏ (۲۷۱)
لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۲﴾
هدايت آنان بر عهده تو نيست، بلكه خداوند هركس را كه بخواهد هدايت مى‏كند هر مالى كه ببخشيد به سود خودتان است، و جز در راه رضاى الهى انفاق نكنيد، و هر مالى كه ببخشيد، پاداشش به تمامى به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نمى‏رود (۲۷۲)
لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿۲۷۳﴾
[صدقات‏] براى تهيدستانى است كه خود را وقف [جهاد] در راه خدا كرده‏اند، و نمى‏توانند [جز آن‏] سير و سفرى كنند، و از مناعتى كه دارند، هركس ناآگاه باشد آنان را توانگر مى‏انگارد، آنان را به سيمايشان مى‏شناسى، از مردم به اصرار چيزى نمى‏خواهند، و هر مالى كه ببخشيد خداوند از آن آگاه است‏ (۲۷۳)
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۲۷۴﴾
كسانى كه اموالشان را در شب و روز، پنهانى و آشكارا مى‏بخشند، پاداششان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند (۲۷۴)
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۷۵﴾
آنان كه ربا مى‏خورند [به كار، يا از گور] برنمى‏خيزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطانش زده و دچار جنون كرده باشد، اين از آن است كه مى‏گويند دادوستد مانند رباست، حال آنكه خداوند دادوستد را حلال و ربا را حرام كرده است، اينك كسى كه پند پروردگارش به او رسيده و دست بردارد، گذشته‏اش را ايرادى نيست و كار او با خداوند است، و كسانى كه به اين كار بازگردند دوزخى‏اند و جاودانه در آنند (۲۷۵)
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ﴿۲۷۶﴾
خداوند ربا را كم و كاست [و بى‏بركت‏] مى‏گرداند و صدقات را افزايش [و بركت‏] مى‏دهد، و خداوند هيچ كفر[ان‏] پيشه گنهكارى را دوست ندارد (۲۷۶)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۲۷۷﴾
كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند و نماز خوانده‏اند و زكات پرداخته‏اند، پاداششان نزد پروردگارشان [محفوظ] است و نه بيمى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏شوند (۲۷۷)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۲۷۸﴾
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر به واقع مؤمنيد، از خداوند پروا كنيد و بازمانده ربا را رها كنيد (۲۷۸)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾
و اگر نكرديد بدانيد كه به جنگ با خدا و رسولش برخاسته‏ايد، و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما از آن شماست، نه ستم مى‏كنيد و نه بر شما ستم مى‏رود (۲۷۹)
وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۸۰﴾
و اگر [وامدار] تنگدست بود، مهلتى بايد، تا گشايشى يابد، و اگر بدانيد، بخشيدن آن برايتان بهتر است‏ (۲۸۰)
وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۲۸۱﴾
و از روزى بترسيد كه در آن به سوى خداوند بازگردانده مى‏شويد، سپس به هركس جزاى هر كارى كه كرده است به تمامى داده شود، و بر آنان ستم نرود (۲۸۱)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾
اى مؤمنان اگر وامى [يا معامله نسيه‏اى انجام‏] داديد كه سررسيد معينى داشت آن را بنويسيد، و بايد نويسنده‏اى در ميان شما دادگرانه آن را بنويسد، و هيچ نويسنده‏اى نبايد از نوشتن آن سر باززند، چنانكه [و به شكرانه آنكه‏] خداوند او را آموزش داده است، بايد كسى كه وام بر عهده اوست املاء كند و او [نويسنده‏] بنويسد و از خداوند [جهان‏]، پروردگارش پروا كند و چيزى از آن فرونگذارد، و اگر كسى كه وام بر عهده اوست كم‏خرد يا ناتوان باشد، يا املاء كردن نتواند، بايد "ولى" او عادلانه املاء كند، و دو شاهد از مردان خودتان [مسلمانان‏] را بر آن گواه بگيريد، و اگر دو مرد نبود، يك مرد و دو زن از گواهانى كه مى‏پسنديد [انتخاب كنيد]، كه اگر يكى از آنها فراموش كرد، آن ديگرى به يادش آورد، و گواهان چون [براى اداى گواهى‏] خوانده شوند، سر بازنزنند، و ملول نشويد از اينكه آن را چه خرد باشد چه بزرگ، طبق مدتش بنويسيد، اين كار نزد خداوند درست‏تر و از لحاظ گواهى دادن استوارتر و بى‏شك و شبهه‏تر است، مگر آنكه دادوستد نقدى باشد كه بين خود [دستادست‏] برگذار كنيد، كه در اين صورت گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد، و چون دادوستد كنيد بر آن گواه بگيريد، و نبايد نويسنده و گواه به رنج و زيان افتند، و اگر چنين كارى كنيد، نافرمانى كرده‏ايد، و از خداوند پروا كنيد، و خداوند [بدين گونه‏] به شما آموزش مى‏دهد، و خدا به هر چيز داناست‏ (۲۸۲)
وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿۲۸۳﴾
و اگر در سفر بوديد و نويسنده نيافتيد بايد گرويى بستانيد، و اگر كسى از شما ديگرى را امين دانست [و گرويى نگرفت‏] بايد كسى كه امين دانسته شده، امانت [دين‏] او را بازپس دهد و از خداوند [جهان‏] پروردگارش، پروا كند، و شهادت را كتمان نكنيد، و هركس كه آن را كتمان كند، دلش گنهكار است، و خداوند به آنچه مى‏كنيد داناست‏ (۲۸۳)
لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۸۴﴾
آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداوند است، و اگر ما فى‏الضمير خود را آشكار كنيد يا پنهان بداريد، خداوند آن را با شما محاسبه خواهد كرد، آنگاه هركس را كه بخواهد مى‏آمرزد و هركس را كه بخواهد به عذاب دچار مى‏كند، و خداوند بر هر كارى تواناست‏ (۲۸۴)
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿۲۸۵﴾
پيامبر به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده است، ايمان آورده است و مؤمنان هم، همگى به خداوند و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش ايمان آورده‏اند [و مى‏گويند] بين هيچ‏يك از پيامبران او فرق نمى‏گذاريم، و مى‏گويند شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا آمرزش تو را خواهانيم و بازگشت به سوى توست‏ (۲۸۵)
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۸۶﴾
خداوند هيچ‏كس را جز به اندازه توانش تكليف نمى‏كند، هركس هر چه نيكى كند به سود او و هرچه بدى كند به زيان اوست، خدايا اگر [فرمانى را] فراموش يا خطايى كرديم بر ما مگير، پروردگارا بار گرانى بر عهده ما مگذار، چنانكه بر عهده پيشينيان ما گذارده‏اى، پروردگارا آنچه تاب و توان آن را نداريم بر دوش ما مگذار، ما را ببخش و بيامرز و بر ما رحمت‏آور، تو مولاى مايى، ما را بر خدا نشناسان پيروز گردان‏ (۲۸۶)