وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
﴿۴﴾
و در زمين كرتهايى است نزديك به هم و باغهايى از [درختان] انگور و كشتها [ى گوناگون] و خرما، همانند و ناهمانند، كه همه به يك آب آبيارى مىشوند و ميوههاى بعضى را از بعضى ديگر برتر ساختهايم، بىگمان در اين براى خردورزان مايههاى عبرت است (۴)
وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
﴿۵﴾
و اگر عجب كنى، سخن ايشان عجيب[تر] است [كه مىگويند] آيا آنگاه كه خاك شديم، آيا به آفرينش تازهاى در مىآييم؟ اينان كسانىاند كه به پروردگارشان كفرورزيدهاند و هم اينانند كه [در قيامت و در دوزخ] در گردنهايشان غل و بندهاست، و اينان دوزخىاند و جاودانه در آنند (۵)
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ
﴿۶﴾
و از تو به [شدت و] شتاب بدى [عذاب] را پيش از نيكى [آمرزش] مىطلبند، و حال آنكه پيش از آنها [رسم] عقوبتها [ى الهى] برقرار بوده است، و بىگمان پروردگارت بر مردمان با وجود ستمشان آمرزنده است، و بىگمان پروردگارت سخت كيفر است (۶)
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ
﴿۷﴾
و كافران گويند چرا بر او معجزهاى از سوى پروردگارش نازل نمىگردد؟ تو فقط هشداردهندهاى و هر قومى رهنمايى دارد (۷)
اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ
﴿۸﴾
خداوند مىداند كه هر مادينهاى چه بارى دارد و اينكه رحمها [از مدت حمل يا از جنين] چه مىكاهند و چه مىافزايند، هر چيزى نزد او اندازهاى معين دارد (۸)
عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ
﴿۹﴾
[اوست كه] داناى پنهان و پيدا، و بزرگ بلندمرتبه است (۹)
سَوَاءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ
﴿۱۰﴾
يكسان است كه از شما كسى سخنش را پنهان بدارد يا آشكارش كند، و كسى كه در [پرده] شب پنهانكار يا در [روشناى] روز پيدارو باشد (۱۰)
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
﴿۱۱﴾
او [آدمى] را فرشتگانى پيايند، در پيش و پشت او هستند كه او را به امر الهى نگهبانى مىكنند، بىگمان خداوند آنچه قومى دارند دگرگون نكند مگر آنكه آنچه در دلهايشان دارند، دگرگون كنند و چون خداوند براى قومى [كيفر] بدى بخواهد، برگردانى ندارد، و در برابر او سرورى ندارند (۱۱)
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ
﴿۱۲﴾
او كسى است كه برق را كه مايه بيم [مسافران] و اميد [كشاورزان] است به شما مىنماياند، و ابرهاى گرانبار پديد مىآورد (۱۲)
وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ
﴿۱۳﴾
و رعد به سپاس او، و فرشتگان از خوف و خشيت او تسبيح مىگويند، و [اوست كه] صاعقهها را مىفرستد، كه به هركس كه او بخواهد برمىخورد، و آنان درباره خداوند مجادله مىكنند، و او سختگير است (۱۳)
|
||