مَا الْقَارِعَةُ
﴿۲﴾
و چه حادثه كوبنده اي؟! (۲)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ
﴿۳﴾
و تو چه ميداني كه حادثه كوبنده چيست ؟ (۳)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ
﴿۴﴾
روزي كه مردم مانند پروانه هاي پراكنده به هر سو ميدوند. (۴)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ
﴿۵﴾
و كوه ها مانند پشم رنگين حلاجي شده ميگردد. (۵)
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ
﴿۶﴾
(در آن روز) كسي كه ترازوهاي اعمالش سنگين است. (۶)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ
﴿۷﴾
در يك زندگي خشنود خواهد بود. (۷)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ
﴿۸﴾
و اما كسي كه ترازوهايش سبك است. (۸)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ
﴿۹﴾
پناهگاهش هاويه (دوزخ) است. (۹)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ
﴿۱۰﴾
و تو چه ميداني هاويه چيست ؟ (۱۰)
نَارٌ حَامِيَةٌ
﴿۱۱﴾
آتشي است سوزان. (۱۱)
|
||