ParsQuran
سوره ۱۰: يونس - جزء ۱۱ - ترجمه مکارم شیرازی

وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۹۰﴾
بني اسرائيل را از دريا (رود عظيم نيل) عبور داديم، و فرعون و لشكرش از سر ظلم و تجاوز بدنبال آنها رفتند، تا هنگامي كه غرقاب دامن او را گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودي جز كسي كه بني اسرائيل به او ايمان آورده‏ اند وجود ندارد، و من از مسلمين هستم! (۹۰)
آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۹۱﴾
(اما به او خطاب شد) الان؟! در حالي كه قبلا عصيان كردي و از مفسدان بودي؟! (۹۱)
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ ﴿۹۲﴾
ولي امروز بدنت را (از آب نجات مي‏دهيم تا عبرتي براي آيندگان باشي، و بسياري از مردم از آيات ما غافلند. (۹۲)
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۹۳﴾
ما بني اسرائيل را در جايگاه صدق (و راستي منزل داديم و از روزيهاي پاكيزه به آنها عطا كرديم، (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند) و اختلاف نكردند مگر بعد از آن كه علم و آگاهي يافتند، پروردگار تو در روز قيامت ميان آنها در آنچه اختلاف كردند داوري خواهد كرد. (۹۳)
فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۹۴﴾
اگر در آنچه بر تو نازل كرده‏ ايم ترديد داري از آنها كه پيش از تو كتب آسماني را مي‏خوانند سوال كن، (بدان) به طور قطع، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسيده، بنابراين هرگز از ترديد كنندگان مباش (البته او در چيزي كه با شهود در يافته بود هرگز ترديد نداشت، اين درسي بود براي مردم). (۹۴)
وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۹۵﴾
و از آنها مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند كه از زيانكاران خواهي بود. (۹۵)
إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۹۶﴾
(و بدان) آنها كه فرمان خدا بر آنان تحقق يافته ايمان نمي‏آورند. (۹۶)
وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۹۷﴾
هر چند تمام آيات ( الهي و نشانه‏ هاي او) به آنان برسد، تا زماني كه عذاب اليم را ببينند (چرا كه قلوبشان را تاريكي گناه فرا گرفته و راهي به روشنائي بر آنها نيست!). (۹۷)
فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ﴿۹۸﴾
چرا هيچيك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه (ايمانشان به موقع باشد و) مفيد به حالشان افتد، مگر قوم يونس، به هنگامي كه ايمان آوردند عذاب رسوا كننده را در زندگي دنيا از آنان بر طرف ساختيم و تا مدت معيني (پايان زندگي و اجلشان) آنها را بهره مند ساختيم. (۹۸)
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۹۹﴾
و اگر پروردگار مي‏خواست تمام آنها كه در روي زمين هستند همگي (از روي اجبار) ايمان مي‏آوردند، آيا تو مي‏خواهي مردم را مجبور سازي كه ايمان بياورند؟ (ايمان اجباري چه سودي دارد؟!) (۹۹)