ParsQuran
سوره ۱۰: يونس - جزء ۱۱ - ترجمه مکارم شیرازی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ ﴿۱﴾
الر - آن آيات كتاب حكيم است. (۱)
أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ ﴿۲﴾
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را انذار كن و به كساني كه ايمان آورده‏ اند بشارت ده كه براي آنها پاداشهاي مسلم نزد پروردگارشان (و سابقه نيك) است (اما) كافران گفتند اين ساحر آشكاري است. (۲)
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۳﴾
پروردگار شما خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت و به تدبير كار (جهان) پرداخت، هيچ شفاعت كننده‏ اي جز به اذن او وجود ندارد، اين است خداوند پروردگار شما، پس او را پرستش كنيد، آيا متذكر نمي‏شويد؟! (۳)
إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿۴﴾
بازگشت همه شما به سوي او است خداوند وعده حقي فرموده، او خلق را آغاز كرد سپس آنرا باز مي‏گرداند، تا كساني را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به عدالت جزا دهد و براي كساني كه كافر شدند نوشيدني از مايع سوزان است و عذاب دردناكي بخاطر آنكه كفر مي‏ورزيدند. (۴)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۵﴾
او كسي است كه خورشيد را روشنائي و ماه را نور قرار داد، و براي آن منزلگاه‏ هائي مقدر كرد تا عدد سالها و حساب (كارها) را بدانيد، خداوند اين را جز به حق نيافريده او آيات (خود را) براي گروهي كه اهل دانشند شرح مي‏دهد. (۵)
إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ ﴿۶﴾
مسلما در آمد و شد شب و روز و آنچه خداوند در آسمانها و زمين آفريده آيات (و نشانه‏ هائي) است بر آنها كه پرهيزكارند (و گناه چشم دلشان را نابينا نكرده است). (۶)
إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ ﴿۷﴾
آنها كه اميد لقاي ما (و رستاخيز) را ندارند، و به زندگي دنيا خشنود شدند، و بر آن تكيه كردند، و آنها كه از آيات ما غافلند. (۷)
أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۸﴾
(همه) آنها جايگاهشان آتش است به خاطر كارهائي كه انجام مي‏دادند. (۸)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۹﴾
(ولي) كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند آنها را در پرتو ايمانشان هدايت مي‏كند، از زير (قصرهاي) آنها نهرها، در باغهاي بهشت، جريان دارد. (۹)
دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۰﴾
گفتار (و دعاي) آنها در بهشت اين است كه خداوندا! منزهي تو، و تحيت آنها سلام، و آخرين سخنشان حمد مخصوص پروردگار عالميان است. (۱۰)
وَلَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۱﴾
اگر همانگونه كه مردم در بدست آوردن خوبيها عجله دارند، خداوند (به كيفر اعمالشان) مجازاتشان كند عمرشان به پايان مي‏رسد (و همگي نابود خواهند شد) ولي آنها كه اميد لقاي ما را ندارند بحال خودشان رها مي‏كنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند. (۱۱)
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲﴾
و هنگامي كه به انسان زيان (و ناراحتي) برسد ما را (در همه حال) در حالي كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است مي‏خواند، اما هنگامي كه ناراحتي او را بر طرف ساختيم چنان مي‏رود كه گوئي هرگز ما را براي حل مشكلي كه به او رسيده نخوانده، اينگونه براي اسرافكاران اعمالشان زينت داده شده است. (۱۲)
وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۳﴾
ما امتهاي پيش از شما را، به هنگامي كه ظلم كردند، هلاك كرديم، در حالي كه پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغ آنها آمدند ولي آنها ايمان نياوردند، اينگونه گروه مجرمان را جزا مي‏دهيم. (۱۳)
ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾
سپس شما را جانشينان آنها در روي زمين - پس از آنان - قرار داديم تا بنگريم شما چگونه عمل مي‏كنيد. (۱۴)
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾
و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مي‏شود كساني كه اميد لقاي ما (و رستاخيز) را ندارند مي‏گويند قرآني غير از اين بياور، و يا آنرا تبديل كن (و آيات نكوهش بتها را بردار!) بگو من حق ندارم كه آنرا از پيش خود تغيير دهم، فقط از چيزي كه بر من وحي مي‏شود پيروي مي‏كنم، من اگر معصيت پروردگارم را كنم از مجازات روز بزرگ (قيامت) مي‏ترسم. (۱۵)
قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۶﴾
بگو اگر خدا مي‏خواست من اين آيات را بر شما نمي‏خواندم و از آن آگاهتان نمي‏كردم چه اينكه مدتها پيش از اين در ميان شما زندگي نمودم آيا نمي‏فهميد؟! (۱۶)
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۱۷﴾
چه كسي ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مي‏بندد و آيات او را تكذيب مي‏كند، مسلما مجرمان رستگار نخواهند شد. (۱۷)
وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۱۸﴾
و غير از خدا چيزهائي را پرستش مي‏كنند كه نه به آنها زيان مي‏رساند و نه سودي به آنان مي‏دهد، و مي‏گويند اينان شفيعان ما نزد خدا هستند بگو: آيا خداوند را به چيزي خبر مي‏دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟ منزه است او، و برتر است از آن شريكهائي كه قرار مي‏دهند. (۱۸)
وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۹﴾
و (در آغاز) همه مردم امت واحدي بودند سپس اختلاف كردند، و اگر فرماني از طرف پروردگار تو (درباره عدم مجازات سريع آنان) نبود، در آنچه اختلاف داشتند ميان آنها داوري مي‏كرد. (۱۹)
وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿۲۰﴾
و مي‏گويند چرا معجزه‏ اي از پروردگارش بر او نازل نمي‏شود؟ بگو غيب (و معجزات) براي خدا (و به فرمان او) است شما در انتظار باشيد من هم با شما در انتظارم (شما در انتظار معجزات اقتراحي و بهانه جويانه باشيد و من هم در انتظار مجازات شما!). (۲۰)
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آيَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ ﴿۲۱﴾
هنگامي كه به مردم رحمتي پس از زياني كه به آنها رسيده مي‏چشانيم آنها در آيات ما مكر مي‏كنند (و دست به توجيهات ناروا براي آن نعمت و رحمت مي‏زنند) بگو خداوند از شما سريعتر چاره جوئي مي‏كند، و رسولان ما آنچه مكر مي‏كنيد (و نقشه مي‏كشيد) مي‏نويسند. (۲۱)
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۲۲﴾
او كسي است كه شما را در خشكي و دريا سير مي‏دهد تا اينكه در كشتي قرار مي‏گيريد و بادهاي موافق آنها را (به سوي مقصد) حركت مي‏دهند و خوشحال مي‏شوند ناگهان طوفان شديدي مي‏وزد و امواج از هر سو به سراغ آنها مي‏آيد و گمان مي‏برند هلاك خواهند شد در اين موقع خدا را از روي اخلاص عقيده مي‏خوانند كه اگر ما را نجات دهي حتما از سپاسگزاران خواهيم بود. (۲۲)
فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۳﴾
اما هنگامي كه آنها را رهائي بخشيد، (دوباره) در زمين، بدون حق، ستم مي‏كنند اي مردم ستمهاي شما به زيان خود شماست، بهره‏ اي از زندگي دنيا (مي بريد) سپس بازگشت شما بسوي ماست و (خدا) شما را به آنچه عمل مي‏كرديد خبر مي‏دهد. (۲۳)
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۴﴾
زندگي دنيا همانند آبي است كه از آسمان نازل كرده‏ ايم كه بر اثر آن گياهان گوناگون كه مردم و چهار پايان از آن مي‏خورند، مي‏رويد، تا زماني كه روي زمين زيبائي خود را (از آن) گرفته و تزيين مي‏گردد و اهل آن مطمئن مي‏شوند كه مي‏توانند از آن بهره مند گردند (ناگهان) فرمان ما شب هنگام يا در روز براي نابودي آن) فرا مي‏رسد (سرما يا صاعقه‏ اي را بر آن مسلط مي‏سازيم) و آنچنان آنرا درو مي‏كنيم كه (گوئي) هرگز نبوده است اينچنين آيات خود را براي گروهي كه تفكر مي‏كنند شرح مي‏دهيم. (۲۴)
وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۲۵﴾
و خداوند دعوت به سراي صلح و سلامت مي‏كند و هر كس را بخواهد به راه راست هدايت مي‏نمايد. (۲۵)
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۶﴾
كساني كه نيكي كردند، پاداش نيك و زياده بر آن دارند و تاريكي و ذلت چهره‏ هايشان را نمي‏پوشاند آنها ياران بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۶)
وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۷﴾
اما كساني كه مرتكب گناهان شدند جزاي بدي بمقدار آن دارند و ذلت و خواري چهره آنها را مي‏پوشاند و هيچ چيز نمي‏تواند آنها را از (مجازات) خدا نگهدارد، (چهره‏ هاشان آنچنان تاريك است كه) گوئي پاره‏ هائي از شب تاريك صورت آنها را پوشانده، آنها ياران آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۷)
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنْتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُمْ مَا كُنْتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿۲۸﴾
بخاطر بياوريد آن روز را كه همه آنها را جمع مي‏كنيم سپس به مشركان مي‏گوئيم شما و معبودهايتان در جاي خودتان باشيد (تا به حسابتان رسيدگي شود) سپس آنها را از هم جدا مي‏كنيم (و از هر يك جداگانه سؤ ال مي‏نمائيم) و معبودهايشان (به آنها) مي‏گويند شما (هرگز) ما را عبادت نمي‏كرديد! (۲۸)
فَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿۲۹﴾
همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه است كه ما از عبادت كردن شما غافل (و بيخبر) بوديم. (۲۹)
هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ وَرُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۳۰﴾
در آن هنگام (و در آنجا) هر كس عملي را كه قبلا انجام داده است مي‏آزمايد و همگي به سوي الله، مولا و سرپرست حقيقتي خود باز مي‏گردند، و آنها را كه به دروغ شريك خدا قرار داده بودند گم و نابود مي‏شوند. (۳۰)
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۳۱﴾
بگو چه كسي شما را از آسمان و زمين روزي مي‏دهد و يا چه كسي مالك (و خالق) گوش و چشم هاست و چه كسي زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مي‏سازد و چه كسي امور (جهان) را تدبير مي‏كند؟ به زودي (در پاسخ) مي‏گويند: خدا، بگو پس چرا تقوا پيشه نمي‏كنيد (و از خدا نمي‏ترسيد)؟! (۳۱)
فَذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿۳۲﴾
اينچنين است خداوند پروردگار حق شما، با اينحال بعد از حق جز گمراهي وجود دارد؟ پس چرا (از پرستش او) روي مي‏گردانيد؟! (۳۲)
كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۳﴾
اينچنين فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلم شده كه آنها (پس از اينهمه طغيان و گناه) ايمان نخواهند آورد. (۳۳)
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۳۴﴾
بگو آيا هيچيك از معبودهاي شما آفرينش را ايجاد و سپس باز مي‏گرداند؟ بگو تنها خدا آفرينش را ايجاد كرده سپس باز مي‏گرداند، با اينحال چرا از حق رويگردان مي‏شويد؟ (۳۴)
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿۳۵﴾
بگو آيا هيچيك از معبودهاي شما به سوي حق هدايت مي‏كند؟ - بگو تنها خدا به حق هدايت مي‏كند آيا كسي كه هدايت به حق مي‏كند براي پيروي شايسته تر است يا آن كس كه خود هدايت نمي‏شود مگر هدايتش كنند، شما را چه مي‏شود؟ چگونه داوري مي‏كنيد؟ (۳۵)
وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾
و بيشتر آنها جز از گمان (و پندارهاي بياساس) پيروي نمي‏كنند (در حالي كه) گمان هرگز انسان را از حق بينياز نمي‏سازد (و به حق نمي‏رساند) خداوند به آنچه انجام مي‏دهند آگاه است. (۳۶)
وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۳۷﴾
شايسته نيست (و امكان نداشت) كه اين قرآن بدون وحي الهي به خدا نسبت داده شود ولي تصديقي است براي آنچه پيش از آن است (از كتب آسماني) و تفصيلي است براي آنها، و شكي در آن نيست كه از طرف پروردگار جهانيان است. (۳۷)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۸﴾
آنها مي‏گويند، او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده بگو اگر راست مي‏گوئيد يك سوره همانند آن بياوريد و هر كس را مي‏توانيد غير از خدا (به ياري) بطلبيد. (۳۸)
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿۳۹﴾
(آنها از روي علم و دانش قرآن را انكار نمي‏كنند) بلكه آنها چيزي را تكذيب كردند كه آگاهي از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است اينچنين پيشينيان آنها نيز تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود؟! (۳۹)
وَمِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿۴۰﴾
و بعضي از آنها ايمان به آن مي‏آورند و بعضي ايمان نمي‏آورند، و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر مي‏شناسد). (۴۰)
وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۴۱﴾
و اگر تو را تكذيب كردند بگو: عمل من براي من، و عمل شما براي شما، شما بيزاريد از آنچه من مي‏كنم، و من بيزارم از آنچه شما انجام مي‏دهيد. (۴۱)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۲﴾
و گروهي از آنان گوش به سوي تو فرا مي‏دهند (اما گوئي هيچ نمي‏شنوند و كرند!) (۴۲)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ ﴿۴۳﴾
و گروهي از آنان به سوي تو نگاه مي‏كنند (اما گوئي هيچ نمي‏بينند) آيا تو مي‏تواني نابينايانرا هدايت كني هر چند نبينند؟! (۴۳)
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۴۴﴾
خداوند هيچ به مردم ستم نمي‏كند ولي اين مردمند كه به خويشتن ستم مي‏نمايند. (۴۴)
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۴۵﴾
بخاطر بياور روزي را كه آنها را جمع (و محشور) مي‏سازد، و آنچنان احساس مي‏كنند كه گوئي جز ساعتي از روز (در دنيا) توقف نكردند، به آن مقدار كه يكديگر را (ببينند و) بشناسند، آنها كه لقاي خداوند (و رستاخيز) را انكار كردند زيان كردند و هدايت نيافتند. (۴۵)
وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ ﴿۴۶﴾
و اگر ما پاره‏ اي از مجازاتهائي را كه به آنان وعده داده‏ ايم (در حال حياتت) به تو نشان دهيم و يا (پيش از آنكه آنها گرفتار عذاب شوند) تو را از دنيا ببريم در هر حال بازگشتشان به سوي ماست سپس خداوند گواه است بر آنچه آنها انجام مي‏دادند. (۴۶)
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۴۷﴾
و براي هر امتي رسولي است، هنگامي كه رسولشان به سوي آنها بيايد خداوند به عدالت در ميان آنها داوري مي‏كند و ستمي به آنها نمي‏شود. (۴۷)
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۸﴾
مي گويند اين وعده (مجازات) اگر راست مي‏گوئيد كي عملي مي‏شود؟ (۴۸)
قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ﴿۴۹﴾
بگو من براي خودم زيان و سودي را مالك نيستم (تا چه رسد به شما) مگر آنچه خدا بخواهد، براي هر قوم و ملتي پاياني است هنگامي كه اجل آنها فرا رسد (و فرمان مجازات يا مرگشان صادر شود) نه ساعتي تاءخير مي‏كنند و نه ساعتي پيشي مي‏گيرند. (۴۹)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۰﴾
بگو اگر مجازات او شبهنگام يا در روز به سراغ شما آيد (آيا مي‏توانيد آنرا از خود دفع كنيد) پس مجرمان براي چه چيز عجله مي‏كنند؟ (۵۰)
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَقَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿۵۱﴾
يا اينكه آنگاه كه واقع شد ايمان مي‏آوريد (اما بدانيد به شما گفته مي‏شود) حالا؟ با اينكه قبلا براي آن عجله مي‏كرديد؟ (اكنون چه سود؟) (۵۱)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿۵۲﴾
سپس به آنها كه ستم كردند گفته مي‏شود عذاب ابدي را بچشيد! آيا جز به آنچه انجام مي‏داديد كيفر داده مي‏شويد؟ (۵۲)
وَيَسْتَنْبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ﴿۵۳﴾
از تو مي‏پرسند آيا آن (وعده مجازات الهي) حق است ؟ بگو آري بخدا سوگند قطعا حق است و شما نمي‏توانيد از آن جلو گيري كنيد! (۵۳)
وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۵۴﴾
و هر كس كه ستم كرده اگر تمامي آنچه روي زمين است در اختيار داشته باشد (همه را از هول عذاب) براي نجات خويش مي‏دهد، و هنگامي كه عذاب را ببينند (پشيمان مي‏شوند اما) پشيماني خود را كتمان مي‏كنند (مبادا رسواتر شوند) و در ميان آنها به عدالت داوري مي‏شود و ستمي بر آنها نخواهد رفت. (۵۴)
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۵۵﴾
آگاه باشيد آنچه در آسمانها و زمين است از آن خدا است، آگاه باشيد وعده خدا حق است ولي اكثر آنها نمي‏دانند. (۵۵)
هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۵۶﴾
او است كه زنده مي‏كند و مي‏ميراند و به سوي او باز مي‏گرديد. (۵۶)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾
اي مردم! اندرزي از سوي پروردگارتان براي شما آمده، و درمان آنچه در سينه‏ هاست، و هدايت و رحمت براي مؤ منان. (۵۷)
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۵۸﴾
بگو به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه از آنچه گردآوري كرده‏ اند بهتر است. (۵۸)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ ﴿۵۹﴾
بگو آيا روزيهائي را كه خداوند بر شما نازل كرده مشاهده كرديد كه بعضي از آنرا حلال و بعضي را حرام كرده‏ ايد بگو آيا خداوند به شما اجازه داده يا بر خدا افترا مي‏بنديد؟ (و پيش خود تحريم و تحليل مي‏كنيد). (۵۹)
وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۶۰﴾
آنها كه بر خدا افترا مي‏بندند درباره (مجازات) روز رستاخيز چه مي‏انديشند؟ خداوند فضل (و بخشش) نسبت به همه مردم دارد، اما اكثر آنها سپاسگزاري نمي‏كنند (۶۰)
وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۶۱﴾
در هيچ حال (و انديشه‏ اي) نيستي و هيچ قسمتي از قرآن را تلاوت نمي‏كني، و هيچ عملي را انجام نمي‏دهيد مگر اينكه ما ناظر بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن مي‏شويد، و هيچ چيز در زمين و آسمان از پروردگار تو مخفي نمي‏ماند، به اندازه سنگيني ذره‏ اي و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر از آن، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است. (۶۱)
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
آگاه باشيد اوليا (و دوستان) خدا نه ترسي دارند و نه غمگين مي‏شوند. (۶۲)
الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
همانها كه ايمان آوردند و (از مخالفت فرمان خدا) پرهيز مي‏كردند. (۶۳)
لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۶۴﴾
در زندگي دنيا و در آخرت شاد (و مسرور)ند، وعده‏ هاي الهي تخلف ناپذير است، و اين رستگاري بزرگي است. (۶۴)
وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۶۵﴾
سخن آنها تو را غمگين نسازد تمام عزت (و قدرت) از آن خدا است و او شنوا و داناست. (۶۵)
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۶۶﴾
آگاه باشيد تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند از آن خدا مي‏باشند، و آنها كه غير خدا را شريك او مي‏خوانند از منطق و دليلي پيروي نمي‏كنند، آنها فقط از پندار بياساس پيروي مي‏كنند و آنها فقط دروغ مي‏گويند! (۶۶)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ ﴿۶۷﴾
او كسي است كه شب را براي شما آفريد كه در آن آرامش بيابيد و روز را روشني بخش قرار داد، در اين نشانه‏ هائي است براي كساني كه گوش شنوا دارند. (۶۷)
قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾
گفتند خداوند فرزندي براي خود انتخاب كرده، منزه است (از هر عيب و نقص و احتياجي) او بينياز است، از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، شما هيچگونه دليلي بر اين ادعا نداريد، آيا بخدا نسبتي مي‏دهيد كه نمي‏دانيد؟! (۶۸)
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿۶۹﴾
بگو آنها كه به خدا دروغ مي‏بندند (هرگز) رستگار نمي‏شوند. (۶۹)
مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿۷۰﴾
(حداكثر) بهره‏ اي از دنيا دارند سپس بازگشتشان به سوي ماست و بعد، مجازات شديد در برابر كفرشان به آنها مي‏چشانيم! (۷۰)
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ ﴿۷۱﴾
بخوان بر آنها سرگذشت نوح را، آن هنگام كه به قوم خود گفت اي قوم من اگر موقعيت و يادآوري من نسبت به آيات الهي بر شما سنگين (و غير قابل تحمل) است (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد) من بر خدا توكل كرده‏ ام فكر خود و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد و هيچ چيز بر شما مستور نماند سپس به حيات من پايان دهيد (و لحظه‏ اي) مهلتم ندهيد! (اما توانائي نداريد). (۷۱)
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۷۲﴾
و اگر از قبول دعوتم روي بگردانيد (كار نادرستي كرده‏ ايد چه اينكه) من از شما مزدي نمي‏خواهم مزد من تنها بر خدا است و من ماءمورم كه از مسلمين (تسليم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم. (۷۲)
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ ﴿۷۳﴾
اما آنها او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با او در كشتي بودند نجات داديم، آنها را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم پس ببين عاقبت كار آنها كه انذار شدند (و به انذار الهي اهميت ندادند) چگونه بود؟! (۷۳)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿۷۴﴾
سپس بعد از نوح رسولاني به سوي قومشان فرستاديم آنها با دلايل روشن به سراغ آنها رفتند، اما آنان به چيزي كه پيش از آن تكذيب كرده بودند ايمان نياوردند اينچنين بر دلهاي تجاوزكاران مهر مي‏نهيم (تا چيزي را درك نكنند!) (۷۴)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ ﴿۷۵﴾
بعد از آنها موسي و هارون را با آيات خود به سوي فرعون و اطرافيانش فرستاديم، اما آنها تكبر كردند (و زير بار حق نرفتند چرا كه) آنها گروهي مجرم بودند. (۷۵)
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷۶﴾
و هنگامي كه حق از نزد ما به سراغ آنها آمد گفتند اين سحر آشكاري است! (۷۶)
قَالَ مُوسَى أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿۷۷﴾
(اما) موسي گفت آيا حق را كه به سوي شما آمده سحر مي‏شمريد؟ اين سحر است ؟ در حالي كه ساحران رستگار (و پيروز) نمي‏شوند؟ (۷۷)
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ ﴿۷۸﴾
گفتند آيا آمده‏ اي كه ما را از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم منصرف سازي، و بزرگي (و رياست) در روي زمين از آن شما باشد؟ ما به شما ايمان نمي‏آوريم! (۷۸)
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ﴿۷۹﴾
فرعون گفت هر جادوگر (و ساحر) آگاهي را نزد من آوريد. (۷۹)
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿۸۰﴾
هنگامي كه ساحران آمدند موسي به آنها گفت آنچه (از وسايل سحر) مي‏توانيد بيفكنيد، بيفكنيد! (۸۰)
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۸۱﴾
هنگامي كه افكندند موسي گفت آنچه شما آورديد سحر است، كه خداوند به زودي آنرا ابطال مي‏كند، چرا كه خداوند عمل مفسدان را اصلاح نمي‏كند. (۸۱)
وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿۸۲﴾
و حق را به وعده خويش تحقق مي‏بخشد هر چند مجرمان اكراه داشته باشند. (۸۲)
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿۸۳﴾
(در آغاز) هيچكس به موسي ايمان نياورد مگر گروهي از فرزندان قوم او، (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش مبادا آنها را (با فشار و يا تبليغات گمراه كننده) از آئينشان منحرف سازند، فرعون برتري جوئي (و طغيان) در زمين داشت، و او از اسرافكاران بود. (۸۳)
وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ ﴿۸۴﴾
موسي گفت: اي قوم من! اگر شما ايمان به خدا آورده‏ ايد بر او توكل كنيد اگر تسليم فرمان او هستيد. (۸۴)
فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۸۵﴾
گفتند تنها بر خدا توكل داريم پروردگارا ما را تحت تاءثير گروه ستمگر قرار مده. (۸۵)
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۸۶﴾
و ما را به رحمتت از (دست) گروه كافران رهائي بخش. (۸۶)
وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۷﴾
و به موسي و برادرش وحي كرديم كه براي قوم خود خانه‏ هائي در سرزمين مصر انتخاب كنيد، و خانه‏ هايتان را مقابل يكديگر (و متمركز) قرار دهيد، و نماز را بر پا داريد، و به مؤ منان بشارت ده (كه سرانجام پيروز مي‏شوند). (۸۷)
وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۸۸﴾
موسي گفت پروردگارا تو فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالي (سرشار) در زندگي دنيا داده‏ اي و نتيجه‏ اش اين شده كه (بندگانت را) از راه تو گمراه مي‏سازند، پروردگارا! اموالشان را نابود كن و دلهايشان را سخت (و سنگين) ساز، تا عذاب دردناك را نبينند ايمان نياورند. (۸۸)
قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۸۹﴾
فرمود: دعاي شما پذيرفته شد، استقامت بخرج دهيد و از راه (و رسم) كساني كه نمي‏دانند تبعيت نكنيد (۸۹)
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۹۰﴾
بني اسرائيل را از دريا (رود عظيم نيل) عبور داديم، و فرعون و لشكرش از سر ظلم و تجاوز بدنبال آنها رفتند، تا هنگامي كه غرقاب دامن او را گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودي جز كسي كه بني اسرائيل به او ايمان آورده‏ اند وجود ندارد، و من از مسلمين هستم! (۹۰)
آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۹۱﴾
(اما به او خطاب شد) الان؟! در حالي كه قبلا عصيان كردي و از مفسدان بودي؟! (۹۱)
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ ﴿۹۲﴾
ولي امروز بدنت را (از آب نجات مي‏دهيم تا عبرتي براي آيندگان باشي، و بسياري از مردم از آيات ما غافلند. (۹۲)
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۹۳﴾
ما بني اسرائيل را در جايگاه صدق (و راستي منزل داديم و از روزيهاي پاكيزه به آنها عطا كرديم، (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند) و اختلاف نكردند مگر بعد از آن كه علم و آگاهي يافتند، پروردگار تو در روز قيامت ميان آنها در آنچه اختلاف كردند داوري خواهد كرد. (۹۳)
فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۹۴﴾
اگر در آنچه بر تو نازل كرده‏ ايم ترديد داري از آنها كه پيش از تو كتب آسماني را مي‏خوانند سوال كن، (بدان) به طور قطع، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسيده، بنابراين هرگز از ترديد كنندگان مباش (البته او در چيزي كه با شهود در يافته بود هرگز ترديد نداشت، اين درسي بود براي مردم). (۹۴)
وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۹۵﴾
و از آنها مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند كه از زيانكاران خواهي بود. (۹۵)
إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۹۶﴾
(و بدان) آنها كه فرمان خدا بر آنان تحقق يافته ايمان نمي‏آورند. (۹۶)
وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۹۷﴾
هر چند تمام آيات ( الهي و نشانه‏ هاي او) به آنان برسد، تا زماني كه عذاب اليم را ببينند (چرا كه قلوبشان را تاريكي گناه فرا گرفته و راهي به روشنائي بر آنها نيست!). (۹۷)
فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ﴿۹۸﴾
چرا هيچيك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه (ايمانشان به موقع باشد و) مفيد به حالشان افتد، مگر قوم يونس، به هنگامي كه ايمان آوردند عذاب رسوا كننده را در زندگي دنيا از آنان بر طرف ساختيم و تا مدت معيني (پايان زندگي و اجلشان) آنها را بهره مند ساختيم. (۹۸)
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۹۹﴾
و اگر پروردگار مي‏خواست تمام آنها كه در روي زمين هستند همگي (از روي اجبار) ايمان مي‏آوردند، آيا تو مي‏خواهي مردم را مجبور سازي كه ايمان بياورند؟ (ايمان اجباري چه سودي دارد؟!) (۹۹)
وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۰۰﴾
(اما) هيچكس نمي‏تواند ايمان بياورد جز به فرمان خدا (و توفيق و ياري و هدايت او) و پليدي (و نا پاكي كفر و گناه را بر آنها قرار مي‏دهد كه تعقل نمي‏كنند. (۱۰۰)
قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰۱﴾
بگو نگاه كنيد آنچه را (از آيات خدا و نشانه‏ هاي توحيدش) در آسمانها و زمين است، اما اين آيات و انذارها به حال كساني كه ايمان نمي‏آورند (و لجوجند) مفيد نخواهد بود. (۱۰۱)
فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿۱۰۲﴾
آيا آنها همانند روزهاي پيشينيان را انتظار مي‏كشند (و همانند بلاها و مجازاتهايشان را) بگو شما انتظار بكشيد من نيز با شما انتظار مي‏كشم! (۱۰۲)
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۰۳﴾
سپس (به هنگام نزول بلا و مجازات) فرستادگان خود و كساني را كه به آنان ايمان مي‏آوردند نجات مي‏داديم، و همين گونه بر ما حق است كه مؤ منان (به تو) را رهائي بخشيم. (۱۰۳)
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۰۴﴾
بگو اي مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من كساني را كه جز خدا مي‏پرستيد نمي‏پرستم، تنها خداوندي را پرستش مي‏كنم كه شما را مي‏ميراند و من ماءمورم كه از مؤ منان باشم. (۱۰۴)
وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۵﴾
و (به من دستور داده شده كه) روي خود را به آئيني متوجه ساز كه خالي از هر گونه شرك است و از مشركان مباش. (۱۰۵)
وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰۶﴾
و جز خدا چيزي را كه نه سودي به تو مي‏رساند و نه زياني، مخوان، كه اگر چنين كني از ستمكاران خواهي بود. (۱۰۶)
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۱۰۷﴾
و اگر خداوند (براي امتحان يا كيفر گناه) زياني به تو رساند، هيچكس جز او آنرا بر طرف نمي‏سازد، و اگر اراده خيري براي تو كند هيچكس مانع فضل او نخواهد شد، آنرا به هر كس از بندگانش بخواهد مي‏رساند و او غفور و رحيم است. (۱۰۷)
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ ﴿۱۰۸﴾
بگو اي مردم حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده، هر كس (در پرتو آن) هدايت يابد براي خود هدايت شده، و هر كس گمراه گردد به زيان خود گمراه شده، و من ماءمور (به اجبار) شما نيستم. (۱۰۸)
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ﴿۱۰۹﴾
و از آنچه بر تو وحي مي‏شود پيروي كن و شكيبا باش (و استقامت نما) تا خداوند فرمان (پيروزي را) صادر كند و او بهترين حاكمان است. (۱۰۹)