ParsQuran
     
114 Results
26. Sura 12, Verse 31
پس چون [همسر عزيز] از مكرشان اطلاع يافت نزد آنان [كسى] فرستاد و محفلى برايشان آماده ساخت و به هر يك از آنان [ميوه و] كاردى داد و [به يوسف] گفت بر آنان درآى پس چون [زنان] او را ديدند وى را بس شگرف يافتند و [از شدت هيجان] دستهاى خود را بريدند و گفتند منزه است‏ خدا اين بشر نيست اين جز فرشته‏ اى بزرگوار نيست
فرشته‏
27. Sura 11, Verse 31
و به شما نمى‏ گويم كه گنجينه ‏هاى خدا پيش من است و غيب نمى‏ دانم و نمى‏ گويم كه من فرشته‏ ام و در باره كسانى كه ديدگان شما به خوارى در آنان مى ‏نگرد نمى‏ گويم خدا هرگز خيرشان نمى‏ دهد خدا به آنچه در دل آنان است آگاه‏ تر است [اگر جز اين بگويم] من در آن صورت از ستمكاران خواهم بود
فرشته‏
28. Sura 25, Verse 7
و گفتند اين چه پيامبرى است كه غذا مى ‏خورد و در بازارها راه مى ‏رود چرا فرشته‏ اى به سوى او نازل نشده تا همراه وى هشداردهنده باشد
فرشته‏
29. Sura 11, Verse 12
و مبادا تو برخى از آنچه را كه به سويت وحى مى ‏شود ترك گويى و سينه‏ ات بدان تنگ گردد كه مى‏ گويند چرا گنجى بر او فرو فرستاده نشده يا فرشته‏ اى با او نيامده است تو فقط هشداردهنده‏ اى و خدا بر هر چيزى نگهبان است
فرشته‏
30. Sura 6, Verse 9
و اگر او را فرشته‏ اى قرار مى‏ داديم حتما وى را [به صورت] مردى در مى ‏آورديم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‏ ساختيم
فرشته‏
<< 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >>